DESCRIPTION

از یکم که تا پانزدهم فوریـه 2102گزیده مطلب های تارنمای کوچه شماره پنجم نشریـه کوچه 5 2 نش��ریـه کوچه چکیده…

TRANSCRIPT

از یکم که تا پانزدهم فوریـه 2102گزیده مطلب های تارنمای کوچه شماره پنجم نشریـه کوچه 5 2 نش��ریـه کوچه چکیده و منتخب مطلب های منتش��ر ش��ده درون تارنمای رادیو کوچه هست اول و پانزده ام هر ماه منتشر مـی شود صاحب امتیـاز: آهنگ زیبای بهار بهار صدای زیبای مرحوم ناص ر ع ب دال ل ه ی بنیـاد فرهنگی کوچه سردبیر: اردوان روزبه مسوول خبر: بهنام ف هماهنگی و تنظیم به منظور مجله: آزی ف صفحه آرایی: بخش گرافیک بنیـاد کوچه ب��رای تماس با س��ردبیر بـه طور مس��تقیم مـی توانید با آدرس پس��ت الکترونیکی زیر درون تماس باشید: moc.liamhehcook@rotide هم چنین به منظور دریـافت نشریـه بـه صورت دوره ای بر روی آدرس پست الکترونیکی خود بـه طور مستقیم مـی توانید با آدرس زیر مکاتبه کنید: moc.liamhehcook@tcatnoc هم چنین مـی توانید از تارنمای رادیو گوچه دیدن کنید و روزانـه از خبرها و گزارش های آن مطلع شوید: moc.hehcookoidar.www اردوان روزبه بـه عنوان س��ردبیر رادیو کوچه بی شک یکی از افتخاراتی کـه مـی توانم درون موردش حرف ب، آهنگ زیبای بهار بهار صدای زیبای مرحوم ناص ر ع ب دال ل ه ی داشتن هم-کاران صمـیمـی و با انگیزه اس��ت. آهنگ زیبای بهار بهار صدای زیبای مرحوم ناص ر ع ب دال ل ه ی درون طول دو س��ال و اندی گذشته کوچه و رابطه اش با هم کارانش حکم یک خانواده بزرگ یـافته است. آهنگ زیبای بهار بهار صدای زیبای مرحوم ناص ر ع ب دال ل ه ی ش��اید این س��رمقاله را حتما در تقدیر هم راهانی بنویسم کـه پیش از هر چیز نوش��تن و گفتن برایـانی کـه مخاطب شان بودند، ارجحیت داشته و دارد. من همـیشـه مـی گویم رسانـه و هم کاری با آن روزی آغاز مـی شود و روزی پایـان مـی یـابد اما این مـهم هست که ما چگونـه پایـانی را به منظور آن رقم بزنیم. بـه راستی درون این حرفه،ی مانند یک کارمند با یک کار مشخص و یک برنامـه روزانـه نیست. خلاقیت و دل بستگی شرط اول کار درون این حوزه است. کم تر مـی شناسم روزنامـه نگارانی را کـه از کنار این حرفه بـه نان و نوایی رسیده باشند. بسیـاری از آن ها گم نام هستند و گم نام باقی مـی مانند، چرا کـه به دنبال جنجال نیس��تند و سعی درون انجام وظیفه دارند و گروهی دیگر اگرچه نامـی نیز از آن ها مـی شنویم فقط درون حد تقدیر هست و بس. لذا کم نیستند افرادی کـه در این حوزه درون تنگ دستی و نداری روزهای سختی را سپری د و یـا حتا از دنیـا رفتند. شجاعت و جسارت نیز بخش دیگری از این حرفه است. بی شک ش��ما نیز خبر کشته شدن «مری کولوین» و «رمـی اوشلیک» دو خبرنگار درون بمباران ش��هر «حمص» را ش��نیدید. این دو درون حین گزارش گری درون مورد حمله های دولت س��وریـه بـه مردم این شـهر جان خود را از دست دادند. نـه خانم کولوین و نـه آقای اوشلیک هیچ کدام سنخیت نژادی یـا زبانی با آن مردم نداشتند اما شرافت حرفه ای آن ها حضورش��ان را رقم زده بود. به منظور یک خبرنگار موضوع انسان هست نـه رنگ و نژاد و قوم. خبرنگاری یکی از خطرناک ترین حرفه های جهان اس��ت. اما آیـا بـه راستی منظور از این حرف خبرنگار پشت مـیز نشین است؟ آیـا ما بـه همـه منابع مان مـیز دست رسی داریم؟ آیـا نباید درون بین مردم برویم و با آن ها کـه مخاطب ما هستند بـه گفت و گو بنشینیم و بدانیم حرف آن ها چیست؟ این روزها خیلی از نوش��ته ها بوی بیـانیـه های سیـاس��ی مـی دهد. پروپاگاندا به منظور یک مبارزه شاید، ولی ما چقدر مـی توانیم پای بند مس��وولیت خطیری باشیم کـه نانوش��ته تعهد بـه صداقت و راست گویی و بی-طرفی را درون آن قسم خورده ایم. این جا اس��ت کـه باید فکر کرد کـه چه حرفه ای را روزنامـه نگاران برگزیدند، شغلی کـه هم واره حرکتی بر روی لبه تیغ و خطر حمله از هر سوی جامعه را بـه جان حتما بخرند. اما م��ن این جا این بار مـی خواهم از هم راهان و هم کاران رادیو کوچه تشکر کنم کـه با رنج ها و مرارت ها و سختی های زیـاد بـه کارش��ان ادامـه مـی دهند و تلاش مـی کنند و باورش��ان هست که نـه به منظور یک رس��انـه و یک فرد کـه برای خودش��ان و مردم ش��ان مـی نویس��ند. بـه آن هایی کـه تا آخرین دمـی کـه در کوچه بودند و مسوولانـه رفتار د، سلام حتما گفت و به آن هایی کـه تمام توان ش��ان را به منظور نوشتن و درست نوشتن و بی منت بودن -نـه بر سر ما و شما کـه بر سر هیچی- درون وجودشان موج مـی زند کلاه از سر برداشت. درون این شماره مجله کوچه جا دارد بـه یـاد همـه دوستان ش��جاع روزنامـه نگار هم راه کوچه و آن هایی کـه در دیگر بخش های کوچه مدد رس��ان و پشتیـان تحریریـه بوده اند، باشیم کـه در تلاش بودند این شماره نشریـه کوچه بـه دست شما برسد. آن چه پیش روس��ت محصول تلاش روزنامـه نگاران و تیم فنی و پش��تیبانی کـه بر روی سایت کار د، صدا مـهیـا د و تلاش بی توقعی داش��تند به منظور آن کـه بتوانند گامـی به منظور دانس��تن بیش تر بردارند. نـه خسته فهرست: سرمقاله............................................... 2 گزیده ی خبرها...................................... 3 شما انقلاب کردید ما هزینـه دادیم ...................4 مجلس، بـه منزله ترمز دولت .........................5 شکستن قواعد یک بازی کثیف .......................6 خلاصه مطبوعات تاجیکستان .........................7 از تو به منظور تو ...........................................7 اقتصاد پاشنـه ی آشیل نظام ...........................8 نیمکت های خالی پارک ...............................9 عدم دیپورت یک پناه جوی ایرانی درون سوئد ........01 یک شـهرآورد دیگر ....................................11 دشمن دشمن من، دوست من .........................21 موسیقی ایران کهن ترین موسیقی جهان .............31 قدیمـی ترین نقاشی متحرک جهان ...................51 بیداد سرما درون صنعت گردش گری ...................61 تقویم تاریخ .............................................71 اندام های عقل عملی ..................................81 نـهضت ادبی و هنری رنسانس ..........................91 گزارش روز تاجیکستان................................ 02 جوان ترین کارگردان جهان ...........................02 روزی به منظور کشورم .....................................12 زنی مترجم، درون پس پرده های حرم سرا ..............12 انجمن شاعران مرده ...................................22 استخاره گرفتن و ریشـه های تاریخی آن .............32 او دیگر تنـها نبود ........................................42 شایعه ....................................................52 گفت و گو با علی عبدالرضایی .........................62 حجم های پردردسر ....................................82 نخستین شاعر زن عارف پارسی گوی ..................92 بعد از سی سال، رویـارویی مجلس و رییس جمـهوری 13 تشنـه گان فرهنگی ......................................23 تهدید و مصرف دوگانـه .................................33 مملکت اسلام کـه به بن بست نمـی رسد ................43 رنسانس، پدیده ای از دل قرون وسطا ................53 اسطوره های ایرانی درون دوره هخا ..............63 ارزی کـه تک نرخی نشد ...............................73 مجله ی خبری تاجیکستان .............................73 جنگ داخلی بـه عنوان یک اصل .......................83 داستان کوتاه، مـهجور درون مـیان ایرانیـان ................93 تقویم تاریخ ..............................................04 موشک بازی .............................................14 سرطانی پیچیده ........................................24 پاپاراتزی ................................................34 طبقه بندی جامعه ی ایران درون عصر قاجار .............44 پیش دستی درون کودتا ....................................74 آب درون لانـه ی مورچگان ................................84 بـه سلامتی جناب اژدها ..................................94 خاطرات مقوایی .........................................05 کوچه ای با شکر و تعظیم درون برابر هم کاران خوبش سرمقاله فهرست بازار حراج گرم هست ..................................15 بهار بنیـادگرایی و غرب ................................25 تکه تکه های آواره ....................................35 تکنو کوچه ..............................................35 اندوه ماه درون سرزمـین ابدیت ..........................45 ماجرای باز درون قوطی ..........................55 بازی سرنوشت ..........................................65 تکلیف نـهایی ............................................75 شاعری خارج از نظامات شعری امروز ................85 خشونت هنجارهای .............................95 هنر درون ابعاد خانگی ....................................06 مـهارت هایی کـه باید از نو آموخت ....................16 اسطوره ی آفرینش درون ایران باستان .................26 گزارش روز تاجیکستان ................................26 بازی، اسطوره، زندگی ................................36 گره خورده با خلیج فارس .............................46 آن بارانی سرمـه ای ....................................46 تقویم تاریخ ..............................................56 فاصله عشق که تا عشق بازی ................................66 بازی های دهه ی 06 درون فضای مجازی ................76 آخر شعر سفر ............................................86 مـهریـه، جورکش نابرابری های تی درون ایران ......96 کتاب خانـه ی کوچک من ................................07 بـه قصد رفتن روی خط تفاهم ...........................17 رابطه ی لباس و تحقیر .................................27 شادمانی یک پیروزی و اندوه یک مرگ ...............37 وقتی کـه دین، سوژه ای به منظور خنده مـی شود .........47 گام های لرزان بر طناب تاهل ..........................57 سرطانی شایع ولی آرام ...............................67 بازی با پدرسوخته ها ...................................77 دریـا پر از کروکودیل هست .............................87 مقاله انگلیسی ...........................................08 3 زیـادی درون این باره حتما انجام شود» و از انجام سفر دیگری بـه تهران درون آینده نزدیک خبر داد. درون همـین ح��ال علی اکبر صالحی، وزی��ر خارجه جمـهوری اس��لامـی با مثبت ارزیـابی این س��فر گفت: «جلسات خوبی بود و قرار شد این رایزنی ها ادامـه پیدا کند.» آقای صالحی درون مورد بازدید کارشناسان آژانس از تاسیسات هس��ته ای ایران درون جریـان سفر بـه این کشور اعلام کرد کـه در این سفر بازدیدی انجام نشد، اما «آمادگی داشتیم کـه اگر خواستند بازدیدی را انجام دهند، آن را فراهم کنیم.» وزی��ر خارجه جمـهوری اس��لامـی هم چنین درون مورد پاس��خ س��عید جلیلی، دبیر ش��ورای عالی امنیت ملی این کشور بـه نامـه کاترین اش��تون، مسوول سیـاست خارجی اتحادیـه اروپا گفت: «آقای جلیلی بـه عنوان مذاکره کننده ارشد درون موضوع هس��ته ای قبلن آمادگی خود را به منظور مذاک��ره با گروه 5+1 اعلام کرده بود و مج��دد این آمادگی را بـه صورت مکتوب اع��لام مـی کند و امـیدواریم این نشس��ت درون آینده نـه چندان دور برگزار شود.» با گذشت نزدیک بـه دوماه تاخیر، ارایـه بودجه سال 19 بـه مجلس شورای اسلامـی بـه گزارش رسانـه های داخلی ایران، روز چهارشنبه، 1 فوریـه، رییس جمـهوری اسلامـی، با حضور درون صحن علنی مجلس شورای اسلامـی لایحه بودجه سال 19، را با نزدیک بـه دو ماه تاخیر ارایـه کرده است. این لایحه بر اساس قانون مـی بایست 51 آذر هر سال تحویل مجلس شود. محمود احمدی نژاد با ارایـه لایحه بودجه اظهارداشت: «حجم کل لایحه بودجه 015 هزار مـیلیـارد تومان اس��ت کـه از این مـیزان 004 هزار مـیلیـارد تومان مربوط بـه شرکت های دولتی و بودجه عمومـی سال آینده 6.5 درصد کاهش یـافته است.» وی خاطرنشان کرد: «بودجه عمومـی سال آینده 6.5 درصد کاهش یـافته هست اما بودجه عمرانی با 4.93 درصد افزایش نس��بت بـه عمل کرد س��ال جاری بـه 83 هزار و 005 مـیلیـارد تومان رسیده است. با توجه بـه اعداد و ارقام پیشنـهادی بودجه امسال انقباضی تدوین شده است.» احمدی نژاد افزود: «هم چنین به منظور حمایت از تولید، مجموع س��رمایـه گذاری های دولت و ش��رکت های دولتی 631 هزار مـیلیـارد پیش بینی شده هست یعنی نسبت بـه امسال 0۲ درصد افزایش داشته ایم.» پیش��نـهاد بودجه 5.83 هزار مـیلیـارد تومانی سال 19 درحالی هست که درون شش ماه نخست سال 09 تنـها 03 درصد از کل بودج��ه 53 هزار مـیلیـارد تومانی بـه بخش عمران تخصیص یـافته اس��ت. رییس جمـهوری اسلامـی هم چنین خطاب بـه نمایندگان مجلس با بیـان این کـه امسال، سال انتخابات هست و بـه نمایندگان مجلس فشارمـی آید و باید درون مناطق درون یک رقابت سنگین شرکت کنند و ذهنشان مشغول است، تصریح کرد: «اگر بتوانید امس��ال بودجه را بدهید خیلی خوب هست هرچند آیین نامـه و قانون وجود دارد و محترم و عزیز اس��ت اما آیین نامـه را خودتان نوش��ته اید کـه اگر 01-51 روز به منظور انتخابات بگذارید و مابقی را روزی دو شیفت به منظور بودجه 19 بگذارید خوب است.» رییس دست گاه قضایی جمـهوری اسلامـی: صدور مجازات اعدام به منظور اخلال گران بازار ارز بـه گزارش رس��انـه های داخلی ایران، صادق آملی لاریجانی، رییس دست گاه قضایی جمـهوری اسلامـی روز چهارشنبه، 1 فوریـه، تاکید کرد کـه قوه قضاییـه از «صدور مجازات اعدام» به منظور آن چه وی «اخلال گران» بازار ارز خوانده، دریغ نخواهد کرد. بـه گزارش ایس��نا، آقای لاریجانی با تاکید بر «شدت و قاطعی��ت» قوه قضاییـه درون برخورد با «اخلال گران اقتصادی کـه به دست گاه قضایی معرفی شوند»، این برخورد را درون حد مبارزه با «قاچاقچیـان، اشرار و مجرمان مواد مخدر» توصیف کرد. درون پی افزایش ش��دید قیمت ارزهای خارجی و س��که طلا درون هفته های گذش��ته، تعدادی از مس��وولان عالی رتبه جمـهوری اسلامـی این اخلال را اقدامـی برنامـه ریزی شده از سوی «دشمنان نظام» دانسته اند. ریی��س قوه قضاییـه نی��ز درون اظهارات خود دلیل «بخش��ی از» مش��کلات ایجاد ش��ده درون بازار ارز و سکه را «توطئه و اخلال گری گروه های وابس��ته بـه دشمنان نظام»” دانسته و افزوده هست که این گروه ها «با ایجاد سایت های مختلف درون مورد سکه و ارز نرخ سازی کرده اند که تا بازار را ملتهب کنند.» برخورد با فروشندگان ارز درون حالی صورت مـی گیرد کـه بانک مرکزی جمـهوری اس��لامـی اعلام کرده بود کـه از روز شنبه گذشته «برنامـه ارز تک نرخی» را بـه اجرا گذاشته است. بانک مرکزی با اشاره بـه این کـه نرخ فروش ارز درون صرافی ها بین 3 که تا 5 درون صد بالاتر از نرخ رسمـی بانک مرکزی است، هشدار داده بود کـه «متخلفان مجازات خواهند شد.» با مثبت ارزیـابی شدن نخستین دور مذاکرات، سفر مجدد هیت آژانس بین المللی انرژی اتمـی بـه ایران هی��ت اعزامـی آژانس بین المللی انرژی اتم��ی بـه ایران، روز چهارش��نبه، 1 فوریـه اع��لام کرد کـه قص��د دارد درون «آینده نزدیک» بار دیگر بـه این کشور سفر کند. هرم��ان نکائرتس، رییس هیت اعزام��ی آژانس بین المللی انرژی اتمـی بـه ایران روز چهارش��نبه درون بازگشت از این سفر س��ه روزه، درون فرودگاه وین، پایتخت اتریش دیدار از ایران را س��فری «خوب» توصیف کرد و افزود «مقامات ایران تاکید کرده اند کـه متعهد بـه رفع مس��ایلی هستند کـه درباره برنامـه هسته ای این کشور وجود دارد.» تصمـیم هیت اعزامـی مـی تواند نشانـه پیش رفت هایی درون زمـینـه��ب اطلاعات راجع بـه اتهام فعالیت های محرمانـه اتمـی جمـهوری اسلامـی باشد. آقای نکائرتس بـه جزییـات مذاکرات درطول این س��فر سه روزه اش��اره ای نکرد، اما اظهار داشت: «ما درون طول این سه روز بحث هایی فشرده درباره اولویت هایمان داشتیم و متعهد هستیم که تا تمام اختلافاتی را کـه هنوز درباره برنامـه اتمـی ایران وجود دارد، حل و فصل کنیم.» بـه گفته رییس این هیت «مقامات ایران هم تعهد خود را درون این مورد اعلام د.» آقای نکائرتس افزود: «هنوزکارهای لازم بـه اشاره هست سال گذشته نیز دولت بودجه را درون آخرین روزهای س��ال با بیش از سه ماه تاخیر ارایـه کرد کـه مجلس مجبور بـه تصویب تن خواه به منظور هزینـه های دولت درون س��ال 09 شد. بعد از یک سال بستری بودن، ابراهیم یونسی، نویسنده و مترجم ایرانی درگذشت ابراهیم یونس��ی، نویسنده و مترجم ایرانی روز چهارشنبه، 8 فوریـه، درون سن هشتاد و پنج سالگی درگذشته است. بـه گزارش خبرگزاری های ایران آقای یونسی از سال گذشته دچار بیماری آلزایمر شد و بستری بود. قرار هست آقای یونسی را درون زادگاهش، بانـه بـه خاک بسپارند. ابراهیم یونسی کـه از تواناترین مترجم های ایرانی محسوب مـی ش��د حدود 08 کتاب از زبان انگلیس��ی بـه فارسی و یک کتاب هم از زبان فرانسه بـه فارسی ترجمـه کرد. او آرزوهای بزرگ، اثر ب��زرگ چارلز دیکنز، کـه این روزها دویس��تمـین سال گرد تولد اوست، را نیز بـه فارسی برگردانده بود. از دیگر کارهای شاخص او مـی توان اسپارتانوشته فاست هوارد را ن��ام برد. دو ماه بعد از پیروزی انقلاب درون ایران درون س��ال ۷531، آقای یونسی کـه پیش تر عضو کادر نظامـی حزب توده ایران بود بـه عنوان اولین استان دار کردستان درون دولت موقت وقت منصوب شد، اما سه ماه بعد استعفا داد. او کـه در س��ال ۲331 وارد حزب توده شده بود، دستگیر شد و حکم اعدام گرفت، اما از دست پا درون حین خدمت درون س��رمای رضاییـه (ارومـیه)، او را از مرگ نجات داد و حکمش بـه حبس ابد با اعمال شاقه تبدیل شد و سپس به منظور گذراندن یک سال انفرادی بـه زندان قصر منتقل شد. بعدازظهر روز جمعه 01 فوریـه روی داد، درگذشت پرویز رجبی نویسنده و مترجم ایرانی پرویز رجبی، مورخ، نویس��نده و مترجم ایرانی بعدازظهر روز جمعه 01 فوریـه، درون اثر بیماری درون تهران درگذشته است. آقای رجبی درون ۷۲ اردی بهش��ت س��ال 8131 درون روس��تای امامقلی درون چهل کیلومتری شـهر قوچان متولد شد. او درون سال 3531 مرکز تحقیقات ایران شناسی را تاسیس کرد کـه این مرکز بعد از انقلاب سال ۷531 درون ایران تعطیل شد. تدری��س و تحقیق درون دانش گاه ه��ای ماربورگ و گوتینگن آلمان و ریـاس��ت بخش ایران شناسی دایره المعارف اسلامـی از دیگر فعالیت های آقای رجبی بود. از آث��ار تالیفی او درون زمـینـه تاریخ و ایران شناس��ی مـی توان بـه مجموعه های تاریخی «هزاره های گمش��ده»، «س��ده های گمش��ده»، «جش��ن های ایرانی»، «جندق و ت��رود دو بندر فراموش ش��ده کویر بزرگ نمک»، «تاریخ جامع کاشان» و «تاریخ خط مـیخی فارسی باستان» اشاره کرد. او هم چنین ده ها جلد کتاب درباره تاریخ ایران و ایران شناسی را بـه زبان فارسی ترجمـه کرده است. گزیده ی خبرها 4 اردوان روزبه همـیش��ه با خودم مـی گفت��م چرا ما حتما هزینـه س��نگین یک باور را بدهیم. مـی پرس��یدم اگ��ر عموی من، یـا پدر من مـی خواس��ت ش��اه برود چرا امروز من حتما هزینـه آن را بپردازم. درس��ت وقتی کـه دستگیرم مـی کنند. وقتی مامور مبارزه با مفاس��د اجتماعی روسری عقب رفته ام را از مصداق های فس��اد مـی داند. وقتی یک مامور با پیراهن روی ش��لوار بـه من مـی گوید: «ه هرزههایت رو پاک کن» بیش تر بـه جانم زخم مـی زند. راس��تی چرا این س��وال مرا رها نمـی کند کـه چرا من حتما هزینـه زنده باد و مرده باد شما را بدهم. نمـی دانم چرا من وقتی س��ن و سالی نداشتم -شاید شش ی��ا هفت س��ال- ش��ب ها از ترس صدای موش��ک های عراقی خودم را خ��راب مـی کردم. ش��اید خیلی ها بـه این صدا عادت کرده بودند، اما من نکردم. من از خودم مـی پرس��یدم من چه کرده ام کـه آن ها مـی خواهند مرا بکش��ند. عمویی داش��تم کـه ب��ا حرارت درون حین این بمباران ها ش��عار مـی داد. مادرم مـی گف��ت بریم جای امن و او پاسخ مـی داد: «انقلاب نکردیم ک��ه از مبارزه فرار کنیم…» عمو از مب��ارزه مـی گف��ت. ام��ا بعد ها وقتی بزرگ تر شدم دایم از خودم مـی پرس��یدم: «تو خواستی مبارزه کنی اما از من هم پرسیدی؟» آرمان ه��ا. این هم��ان چیزی بود کـه هم��ه م��ا خواس��تیم بیش تر ب��ه آن فک��ر کنیم. ای��ن چیزی بود کـه مـی خواس��تیم با رس��یدن بـه آن زندگی خودمان، بچه های مان و جامعه و نس��ل ها را تغییر دهیم. حتما شاه مـی رفت و ما به منظور رس��یدن بـه آمال و آرزوها حتما مبارزه مـی کردیم. حتما س��ختی مـی کشیدیم و نشان مـی دادیم کـه چقدر ایمان داریم. نـه! من پشیمان نیستم چون آن کاری را کـه باید مـی کردم را انجام دادم… حتا بعد گذشت سی و س��ه س��ال باور مـی کنم کـه کاری کـه کردم درست بود. حتا… صحبت از اختلاف نگاه بین دو نس��ل اس��ت. نس��لی کـه برای تغییر ش��عار داد و نسلی کـه ش��اید بـه اعتراض این تغییر بـه خیـابان ها آمد. نس��ل هایی کـه نتوانستند شاید درون طول س��ه ده��ه بعد انقلاب پنجاه و هف��ت یک دیگر را درک کنند. راس��تی آرمان ها چه بود کـه جوانان س��ال پنجاه و هفت را بـه خیـابان ها کش��ید. چرا امروز آن آرمان ها زیر س��وال هس��تند. آیـا درس��ت نبود یـا آرمان گرایـان دل از رس��یدن بـه آن ها کندند و یـا ش��اید این ایده آل ه��ا را تحقق یـافته دانسته اند. ش��اید بـه قول جوانی کـه ی��ک روز مرا درون یک فروش گاه بزرگ بـه بحث گرفت، انقلابی ها آرمان گرا بودند اما حاضر نشدند آرمان های شان را با نسل بعدی قسمت کنند. روز یک شنبه دوازدهم فوریـه درون دانش گاه تورنتو مـیز گردی با عنوان «چرا انقلاب» با روی کرد گفت و گویی مـیان دو نس��ل و نگاهی دیگر بـه انقلاب برگزار ش��د. این مـیز گرد ک��ه بـه همت گروهی از فعالان مدنی درون ش��هر تورنتو بـه راه ش��ده بود، درون پی چالش کش��یدن و ب��ه بیـان آوردن حرف های دو نس��ل درون برابر هم بود. نس��لی کـه انقلاب کرده بود و نس��لی کـه بعد این انقلاب بنا بود زندگی کند. چهار نفر از نس��ل انقلاب و چهار نفر از نسل بعد انقلاب درون این مـیزگرد بـه بیـان آرا و نظر ها پرداختند. آن چ��ه درون پی مـی آید گزارش��ی از این مـیزگرد اس��ت درون گفت و گویی با «مـهرداد حریری» گرداننده این برنامـه: ای��ن برنامـه بـه بهانـه س��ال گرد انقلاب س��ال ۷5 بود کـه مـی خواستیم تقابل اندیش��ه و فکر درون بین دو نسل باشد. گفت وگوی دو نسلی کـه در انقلاب شرکت کرده و نسلی کـه پس از انقلاب متولد ش��ده اس��ت. چهار نفر از نس��ل انقلاب حضور داشتند و چهار نفر از جوانان بعد از انقلاب ک��ه عمدتن درون دهه ش��صت متولد ش��ده بودند. این ها با اندیش��ه های گوناگ��ون درون کنار یک دیگر ق��رار گرفتند و موضوعاتی را مطرح د. مضمون اصلی جلسه چرایی انقلاب بود و مباحث درون حواشی آن کـه حاضرا ن درون جلسه نیز درون انتها درون بحث شرکت د. آی��ا گروه هایی کـه در این تقابل روبه روی هم قرار گرفتند توانستند ش��رایط خود را درون آن موقعیت و موقعیت امروز مقایسه کنند؟ بدون ش��ک جواب آری هست اما حتما انتظارات خود را از این جواب توضیح دهیم. نس��ل انقلاب کـه سعی شده بود از دیدگاه ه��ای متفاوت درون این جلس��ه حضور پیدا کنند، بی��ان د کـه با چه نگاه و اه��ی درون انقلاب حضور داش��تند. بـه عنوان مث��ال یکی از ش��رکت کنندگان کـه در آن زم��ان مخالف انقلاب س��ال ۷5 ب��ود نظرات خود را بی��ان کرد. یکی از ش��رکت کنن��دگان درون این پنل نیز روزنامـه ن��گاری ب��ود کـه الزامن ایده سیـاس��ی نداش��ت و بیش تر مشاهده گر بود. از طرف دیگر جوانانی بودند کـه به انقلاب نگاه های مختلف داشتند. این پنل شاید جزو معدود پنل هایی بود کـه یک نگاه بین نس��لی بـه این مسئله مـهم درون مس��یر انقلاب سال ۷5 داشت. این شروعی هست تا ببینیم چقدر گسل، چالش های فراوان و تفاوت بین نگاه دو نس��ل وجود دارد. نگاه های این دو بـه بسیـاری از مس��ایل از جمله مسایل آرمانی، انقلاب و اصلاح بـه طور کلی متفاوت است. طبیعتن هر یک برآمده از خاست گاه و شرایطی هس��تند کـه در آن رشد ��د. تفاوت های بین دونس��ل بس��یـار زیـاد اس��ت و ب��رای این کـه بتوانیم تجربیـات نس��لی کـه در این واقعهه مـهم تاریخی شرکت کرده را ب��ه نس��لی ک��ه بع��د از انقلاب متولد ش��ده انتقال دهی��م حتما این گفت وگوه��ا را ادام��ه دهیم. چون جوانان امروز آینده ساز فردا هستند و باید بـه خوبی از گذشته خود آگاه و با زوایـای مختلف آن آش��نا شوند و این جز با مباحثه و داش��تن بحث متمدنان��ه و دوس��تانـه امکان پذیر نیست. ای��ن برنامـه ب��ه بهانـه س��ال گرد انقلاب س��ال ۷5 بود کـه مـی خواس��تیم تقابل اندیش��ه و فکر درون بین دو نس��ل باش��د. گفت وگوی دو نسلی کـه در انقلاب ش��رکت کرده و نس��لی کـه پس از انقلاب متولد ش��ده اس��ت. چهار نفر از نس��ل انقلاب حضور داشتند و چهار نف��ر از جوانان بعد از انقلاب ک��ه عمدتن درون دهه شصت متولد شده بودند. این ها با اندیشـه های گوناگون درون کنار یک دیگر قرار گرفتند و موضوعاتی را مطرح د. مضم��ون اصلی جلس��ه چرایی انقلاب ب��ود و مباحث درون حواش��ی آن کـه حاضرا ن درون جلس��ه نیز درون انتها درون بحث شرکت د. آیـا نس��ل دوم کـه در انقلاب نبوده و امروز نس��ل انقلاب را مورد نقد قرار مـی دهد، با این تقابل مـی توانند محصولی ایجاد کنند کـه در آینده این اتفاق نیـافتد؟ چون انقلاب ها تکرار یک اتفاق هس��تند. بـه نظر ش��ما کـه گرداننده این جلس��ه بودید مـی توان پاسخی داشت کـه این نسل با این دانس��ته ها، اش��تباه یـا رخ دادی کـه مثبت نب��وده را دوباره تکرار نکنند؟ گفت و گوی دو نسل درون دانش گاه تورنتو شما انقلاب کردید ما هزینـه دادیم سیـاست 5 سایـه کوثری جمعی از نمایندگان شاخص مجلس طرحی را با قید یک فوریت بـه هیـات رییس��ه آن ارائه کرده ان��د کـه در صورت تصویب، افزایش یـارانـه های نقدی درون فازهای بعدی اجرای قان��ون یـارانـه ها را ممنوع مـی کند. براس��اس این طرح کـه غلامرض��ا مصباحی مقدم، رییس کمـیس��یون ویژه طرح تحول اقتص��ادی مجلس طراح اصلی آن اس��ت، دولت موظف مـی ش��ود بـه جای افزایش یـارانـه نقدی یـارانـه های غیرنقدی درون بخش هایی همچون بیمـه، اشتغال و مسکن را افزایش دهد. فوریت این طرح کـه در جلس��ه علنی روز سه شنبه مجلس اعلام وصول شد، درون روزهای آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت، اما طراحان آن معتقدند تصویب نـهایی آن بـه سال 19 موکول مـی شود. ای��ن ط��رح دو ماده ای کـه ب��ه امضای ح��دود 04 تن از نمایندگان رس��یده، اجازه افزایش یـارانـه نقدی را از دولت س��لب مـی کند و به جای آن مجوز افزایش یـارانـه درون قالب حمایت های بیمـه ای، مسکن و اشتغال را مـی دهد. بـه نظر مـی رس��د این طرح مجلس��یـان اگر تصویب شود، وعده ه��ای یـاران��ه ای دولت دیگر محقق نخواهد ش��د و محمود احمدی نژاد برخلاف وعده هایش نمـی تواند درون فاز دوم اجرای هدفمندی یـارانـه ها مبلغ آن را افزایش دهد. چندی پیش نیز مجلس به منظور کنترل برنامـه های دولت با تصویب استفساریـه بخش��ی از قانون بودجه 09، افزایش ناگهان��ی قیمت حامل های انرژی ماه های گذش��ته را درون ماه های باقیمانده سال تجمـیع کند و تنـها مـی تواند قیمت فروش واحد هرکدام از حامل های انرژی ار حداکثر بیست درصد نس��بت بـه قیم��ت س��ال 9831 را درون همان مورد افزایش بدهد. بـه گفته غلامرضا مصباحی مقدم، نماینده تهران و یکی از طراحان این استفس��اریـه، دول��ت دیگر نمـی تواند درآمد چندانی از اصلاح قیمت حامل های انرژی درون سال جاریب کند و وارد اجرای فاز دوم هدفمندی یـارانـه ها شود. وی گفته بود کـه مجلس با تایید این طرح، تکلیف دولت را درون اجرای قانون هدفمندی یـارانـه ها روشن کرد و اجرای فاز دوم هدفمندی یـارانـه ها را درون سال جاری ناممکن ساخت. ای��ن درحالی بود کـه محمود احمدی ن��ژاد درون همان زمان خبر اجرای فاز دوم هدفمندی درون ماه های بعد را داده بود. احمدی نژاد بـه این مصوبه اعتراض کرد و وزیر اقتصاد بلافاصل��ه اعلام کرد کـه دولت آن را اصلا قبول ندارد. هرچند محمدرضا باهنر و دیگر مجلسیـان باز هم تاکید د کـه دولت اجازه افزایش قیمت حامل های انرژی را بـه مـیزان بیست درصد بیشتر نخواهد داشت. درون چنین فضایی هست که نمایندگان به منظور محکم ضمانت اجرایی نظرات خود درباره آن چه اجرای درس��ت قانون هدفمندی یـارانـه ها از س��وی دول��ت مـی دانند، از پا ننشسته اند و حالا هم طرحی به منظور ممنوعیت افزایش یـارانـه نقدی بـه مجلس آورده اند. افزایش��ی کـه پیش تر هم برخی نمایندگان همچون احمد توکلی، رییس مرکز پژوهش های مجلس بـه شدت با آن مخالفت کرده اند. توکلی معتقد هست که افزایش یـارانـه نقدی درون بازار متش��نج کنونی ارز و سکه همچون نفت روی آتش ریختن است. حمـیدرض��ا فولادگر، نماینده اصفهان درباره جزییـات طرح جدید مجلسیـان گفته هست که جمعی از نمایندگان مجلس با ارائ��ه طرحی فوریتی بـه مجلس درون تلاش��ند کـه دولت را مل��زم کنند افزایش پرداخت یـارانـه ب��ه مردم را درون قالب حمایت بیمـه ای، مسکن یـا اشتغال دنبال کند و در کمک بـه بخش تولید هم ردیف خاصی درون نظر گرفته ش��ود که تا برای مجلس قابل نظارت باشد. ب��ه گفته وی این طرح 04 امض��ا دارد و هدف نمایندگان مجلس از تصویب این طرح اجرای بهتر قانون هدفمندی یـارانـه ها بوده است. وی مـی افزاید: « درون ماده اول این طرح، طراحان تاکید د کـه اگر قراراست درون فاز دوم اجرای قانون هدفمندی، یـارانـه نق��دی مردم افزایش پیدا کند، ای��ن افزایش حتما در قالب حمایت های بیمـه ای، مس��کن و اشتغال باشد و از افزایش نقدی یـارانـه ها جلوگیری شود.» بـه گفته فولادگر درون ماده دوم نیز تاکید شده به منظور کمک یـاران��ه ای بـه بخش تولید ردیف خاص��ی درون نظر گرفته شود که تا قابل نظارت باش��د. وی افزود: «در قانون فعلی نیز حمایت از تولید درون 8 بند مش��خص شده، اما درون این طرح تاکید شده کـه این بندها درون سرفصل های مشخص با ردیف بودجه ای مشخص، تعیین شود که تا بیش از پیش قابل نظارت باشد.» نماینده اصفهان مـی گوید: « بـه عنوان مثال ما مـی خواهیم بخش حمل و نقل، صنعت و تولید هر کدام بـه طور مجزا مش��خص شوند و به گونـه ای نباشد کـه اگر از دولت سوال ش��د درون هر کدام از بخش ها چه مـیزان قانون را اجرا کرده اس��ت، دولت یک رقم ارائه دهد کـه قابل نظارت نباشد و مشخص نباش��د درون چه حوزه ای چه مـیزان کمک شده یـا قانون اجرا شده است.» وی البته درون پیش بینی زمان بررس��ی نـهایی این طرح درون صحن علن��ی مجلس با توجه بـه ی��ک فوریتی بودن آن مـی گوی��د: « قطعا این طرح س��ال آین��ده درون صحن علنی بررسی مـی شود.» فولادگر درون پاس��خ بـه این س��وال کـه اگر دول��ت فاز دوم هدفمندی را درون س��ال جاری اجرا کند، تکلیف چه مـی شود هم تاکید مـی کند: « براساس استفساریـه اخیر مجلس، دولت دیگ��ر درآمدی به منظور اجرای فاز دوم درون س��ال جاری ندارد، حتی اگر استفس��اریـه مجلس تاکنون از سوی دولت ابلاغ نشده باشد.» بای��د دید با تصویب این طرح جدی��د آیـا دولت بـه تصمـیم مجلسیـان گردن مـی نـهد یـا باز هم بـه راه خود مـی رود؟ مجلس، بـه منزله ترمز دولت اقتصاد جواب ش��ما منفی هست و درون واقع گرانتی وجود ندارد. اما م��ا حتما بتوانیم تجربیـات تاریخی خود را بـه نس��ل بعد از خود انتقال دهیم. این انتقال ش��انس تکرار اشتباه را کم مـی کند اما بـه این معنا نیس��ت کـه نسل کنونی دیگر هیچ اش��تباهی مرتکب نمـی شود حتا اگر تمامـی تجربیـات را بـه آن ها منتقل کنید. ما شاید بتوانیم اعتماد بیش تری داشته باش��یم بـه آینده ای کـه اشتباهات گذشته را تکرار نخواهد کرد. حرک��ت مـهم��ی مانند انقلاب س��ال ۷5 آن ق��در زوایـای گوناگ��ون دارد ک��ه حتما زوایـای مختل��ف آن مورد نقد و بررسی قرار گیرد، از جمله نگاه بین نسلی. بـه عنوان مثال درون مورد انقلاب روس��یـه یـا فرانس��ه هنوز هم کتاب هایی نوش��ته مـی شود و نظرات مختلف جنبه های آن انقلاب ها را م��ورد بحث ق��رار مـی دهند. ما هم بای��د چنین کنیم و انقلاب ایران را از زوایـای گوناگون درون عرصه های تاریخی مورد نقد قرار دهیم و این بـه درک و ش��ناخت بیش تر از جامع��ه ایران و در نتیجه بـه س��اختن آینده ای بـه تر به منظور ایران کمک مـی کند. درون پنل��ی کـه برگزار کردید آیـا از بین این چهار نفر کـه در انقلاب ۷5 حضور داشتندانی بودند کـه بر آرمان های انقلاب ایستاده باشند؟ قبل از پاس��خ بـه سوال ش��ما اجازه دهید توضیحی دهم. پنلی کـه داش��تیم بـه هیچ وجه بـه این معنا نیس��ت کـه در برگیرنده تمام نظرات موجود نس��ل انقلاب هس��ت بلکه تلاش م��ان بر این بود کـه بتوانیم دیدگاه های گوناگون را درون کنار هم بنشانیم و این چهار نفر نمـی توانند گستردگی نظرات نسل انقلاب را درون بر بگیرند. دو نفری کـه از نسل انقلاب حضور داشتند بـه آرمان های انق��لاب نظی��ر آزادی، عدال��ت اجتماع��ی و رهای��ی از دیکتاتوری ف��ردی وفادار بودند و هم چنان هم هس��تند و دلی��ل خود به منظور ش��رکت درون انق��لاب ۷5 را این گونـه آرمان ها ذکر د. آیـا مـی خواهید بحث هایی پیرامون تقابل این دو نس��ل را ادامـه دهید؟ اگر امکانات اجازه دهد من هم کمک مـی کنم کـه دوس��تان دیگ��ر نیز این گفت وگ��وی بین دو نس��ل را درون زمـینـه های مختل��ف از جمله زمـینـه های انقلاب، اص��لاح و آینده ایران ادامـه دهند. یـادمان باش��د کـه آینده بـه تر درون گرو فهم و درک بیش تر از جامعه ایران اس��ت. نگاه بین نس��لی خیلی مـهم اس��ت بـه دلیل این کـه بخشی از رهبران اپوزیسیون ایران از افراد نس��ل انقلاب هستند و گاهی با نسل جوان کم ارتباط یـا بی ارتباطند. ما اصولن نگاه نسل جوان را خوب نمـی دانیم ام��ا به منظور حرکت دموکراتیک کـه پلی بـه س��وی جامعه آزاد بزند لازم هست که نسل جوان درگیر باشد و نظرات آن ها را بشناسیم و با شناخت بیش تر بـه این سمت برویم. امـیدوارم دوستان درون جاهای مختلف بـه این گفت وگوها و پنل ها نیز توجه کنند. 6 اکبر ترشیزاد دیروز و در پی برگزاری مراس��م راه پیمایی ۲۲ بهمن ماه درون ایران، تعدادی تصویر از ش��رکت کنندگان این مراسم درون ش��بکه های اجتماعی مانند فیس بوک منتش��ر شد کـه موج��ب بحث ه��ا و اظهار نظره��ای متفاوتی ش��د. این تصاویر تعدادی از مردان و زنانی را بـه نمایش مـی گذاشت کـه طبق تعریف رسمـی حکومت وضعیت اخلاقی مناسبی نداش��تند، زن��ان بدحجاب با آرایش ه��ای غلیظ و مردان خوش پوش با لباس ها و م��دل موهای مد روز غربی. آیـا زیرس��وال بردن ش��رکت چنین افرادی درون این راه پیمایی عملی غیر اخلاقی است؟ این پرسشی ست کـه این نوشته تلاش دارد که تا پاسخی مناسب بـه آن بدهد. افتخار پایـه گذاری بس��یـاری از سنت های زشت درون تاریخ اجتماعی-سیـاس��ی ما نصیب چپ ها شده است. از روزی کـه توده ای ها بـه تقلید از رفقای ش��ان درون آن سوی مرزها به منظور تمام��ی رفتارهای ف��ردی و اجتماعی، خصوصی و عموم��ی طبقات مختل��ف اجتماع تعاریفی س��اختند و بر مبنای آن الگوهای��ی بد کـه به گمان ش��ان بـه وسیله ی آن ها مـی ش��د ب��ه اف��راد امتی��از داد و آن ه��ا را ارزش گذاری کرد بیش از نیم قرن مـی گذرد. چند س��ال پی��ش مجل��ه ی س��ینمایی فیلم مصاحب��ه ای داش��ت خواندنی با «ج��لال مق��دم». «مق��دم» درون آن گفت و گ��وی مفص��ل از ه��ر دری س��خن گفته بود، از سینما و هنر و رفاق��ت گرفته که تا ورزش و سیـاس��ت. اما آن چیزی کـه به بحث ما مربوط مـی شود خاطراتی بود کـه از آشنایی خود با «جلال آل احمد» نقل کرده بود. «مقدم» مـی گوید درون دومـی��ن باری کـه به دیدار «آل احمد» رفته کت و شلوار سفید رنگ نویی برتن کرده و کراوت زیبایی بس��ته بوده اس��ت. «مقدم» ادامـه مـی دهد کـه به محض آن کـه وارد دفتر «جلال» مـی ش��ود او درون جمل��ه ای بـه این مضم��ون بـه او مـی گوید که: «چیـه جلال بورژوا ش��دی؟» «مق��دم» مـی گوید همان جا درون را بس��تم و دیگر که تا زمان مرگ او بـه سراغش نرفتم چرا کـه فکر کردم آدمـی کـه با یک نگاه و فقط از روی پوش��ش و ظاه��ر یک نفر بـه خودش اجازه مـی دهد که تا در عرض چند ثانیـه درب��اره ی او و افکارش قض��اوت کند آدم مزخرفی است. بسیـاری از چپ ها از جمله دکتر «حسن آیت» و «نورالدین کیـانوری» حتا پیش از آن کـه انقلاب پیروز ش��ود آن چه را کـه باید بـه روحانیون بیـاموزند آموخته بودند. آنان کـه اوایل انق��لاب را درک کرده ان��د معنای این جمل��ه را بـه خوبی مـی فهن��د زیرا کـه به چش��م خود دی��ده بودند کـه بخش فراوان��ی از قوانین، رفتارها و ادبیـات مس��وولان درون اوایل انقلاب رنگ و بوی کمونیستی و یـا حداقل سوسیـالیستی داش��ت. یکی از همـین س��نت ها کـه در جامعه ی انقلابی آن سال ها بـه سرعت تبدیل بـه فرهنگ شد، تقسیم بندی اف��راد از روی رفتاره��ای ظاه��ری و اجتماعی بود. به منظور نمونـه نس��بت صف��ت فئودال بـه ه��ر زمـین دار و یـا کارخانـه داری بـه راحتی مـی توانس��ت پ��ای او را بـه دادگاه انق��لاب باز کند و به احتمال قوی س��بب گردد که تا بخش فراوان��ی از اموالش نیز مصادره ش��ود. نمادهای ظاهری انقلابی و ضدانقلابی بودن و مذهبی و غیرمذهبی بودن بـه سرعت شکل گرفت.ی کـه کراوات مـی زد و کت و ش��لوار تر و تمـیز مـی پوشید و ریشش را مـی تراشید و بوی عطر و ادکلن مـی داد ضدانقلاب بود و آن کـه کاپشن س��بز رنگ بـه تن مـی کرد و محاسنش بلند بود و پیراهن س��فید یقه آخوندی چرک��ش را روی ش��لوار مـی انداخت انقلابی. چند س��ال کـه گذشت این لیست طولانی تر هم ش��د و حتا مـیزان ایمان و پایبندی بـه ارزش ها را درون مـیان ی��اران انقلاب ه��م درجه بندی کرد. ب��رای مثال درون بین بچه های رزمنده درون جبهه آن کـه ش��لوار کردی بر پا مـی کرد و چفیـه ی بلندی بر گردن داش��ت و آستین هایش همـیش��ه به منظور تجدید وضو بالا بود و یـا نیمـه های ش��ب صدای نماز شب خواندنش بلند، درون مـیان رزمندگان دیگر بـه داش��تن درج��ه ی بالایی از اخ��لاص و ایمان معروف مـی شد. دوم خرداد کـه پیش آمد حکومت به منظور آن کـه نش��ان دهد طرفدارانش همگ��ی اهل ایمان و اخلاق اس��لامـی اند و مخالفان شان همان بی دینان و بد حجابان، دست بـه انتشار گس��ترده ی فیلم ها و عهایی زد کـه در آن ها حامـیان اصول گرای��ی همگ��ی محجبه و عفی��ف و متین بودند و دوم خردادی ها بی حجاب و جلف و فاس��د. البته گروه های منتقد داخلی هم بـه خوبی بـه این ابزار پی بودند و در دوره ای کـه کمـی آزادی ها بیش تر ش��ده بود کاندیداهای نمایندگی مجلس و یـا ش��ورای ش��هر کـه مـی خواستند بـه نوعی مـیان تفکرات و خط مش��ی سیـاسی خود و حکومت مذهب��ی فاصله گذاری ایج��اد کنند آگاهان��ه و ناآگاهانـه از نمادها و نش��انـه هایی بهره بردند کـه س��ال ها از سوی حکومت بـه عنوان الگوهای ضدانقلابی و مذهبی ش��هره بودند. عکاندیداهایی با ریش تراشیده و کراوات زده با بعد زمـینـه ای از تصوی��ر افرادی چون «دکتر مصدق»، «علی شریعتی» و «سید محمود طالقانی» و یـا نمادهایی مانند تصاویر «تخت جمشید» و قله ی «دماوند» کـه نشان آش��کار ملی گرا بودن و یـا مخالفت با ایدئولوژی رس��مـی حاکم درون آن ها بـه چش��م مـی خورد، درون و دیوار ش��هر را پر کرده بود. پ��س از انتخاب��ات ریـاس��ت جمـهوری س��ال 88 نظام با واقعیتی تلخی روبرو ش��ده بود کـه آش��کارا نشان مـی داد بیش ت��ر قریب بـه اتفاق افراد تحصیل کرده، روش��ن فکر و طبقات متوس��ط ش��هری اگر فرصتی به منظور شان پیش بیـاید مخالفت خود را با حکومت نش��ان مـی دهند. انتشار تصاویری از تظاه��رات و اعتراضات عموم��ی پ��س از انتخاب��ات ای��ران درون رس��انـه های جهان ک��ه درون آن ها ان و پس��ران جوان، خوش تیپ، زیب��ا، خوش پوش و ب��ه تعبیر رایج، م��درن ایران��ی درون خیـابان ها بـه طور علنی درون برابر حکومت ایستاده بودند به منظور نظام س��نگین تمام شده بود و شاید همـین پیش آمد به منظور نخستین ب��ار ایده ی اس��تفاده اب��زاری از این قش��ر را بـه ذهن مدیران رس��انـه ای جمـهوری اسلامـی متبادر کرد. نظامـی کـه س��ال ها شکل خاصی از پوشش، آرایش و رفتار اجتماعی را به منظور خود و مخالفان��ش تبدیل بـه یک «بَرند» کرده بود ح��الا به منظور آن کـه نش��ان دهد هم چنان درون مـیان طبقات روشن فکر، تحصیل کرده و متوس��ط شـهری هم طرف داران پرشماری دارد، درون چنین مراس��مـی با وارونـه و شکس��تن قواعد بازی کثیفی کـه س��ال های س��ال خود بن��ای آن را درون جامعه ی ایرانی گذارده بود با اجیر ��انی ک��ه اگر یک روز قبل از برگزاری چنین مراس��مـی با ای��ن وضعیت درون خیـابان ها دیده مـی ش��دند مورد مواخذه قرار مـی گرفتند، یک شوی تلویزیون��ی بـه راه مـی انداخت. اعتراض پرش��مار مردم درون ش��بکه های اجتماعی بـه حضور چنین افرادی درون مراس��م ۲۲ بهم��ن هم درون همـین راستاس��ت و گرن��ه طرف داران تغییر و آزادی خواهان درون ایران هم واره بـه آزادی پوش��ش و رفتارهای فردی و اجتماعی احترام گذاش��ته و آن را از اص��ول اولیـه ی تفکر خود مـی دانن��د. این انتقاد ها درون واقع اعتراض بـه ع��دم پای بندی حکومت ب��ه رعایت قوانین بازی هست که خود آغاز کننده اش بوده است. شکستن قواعد یک بازی کثیف سیـاست 7 کیومرث/ دفتر تاجیکستان ای��ن هفته اکثر نش��ریـه های چاپ «دوش��نبه» موضوع «بهمن ماه خونین» درون تاجیکس��تان را کـه هنوز ۲۲ سال پی��ش رخ داده و ج��ان 5۲ ج��وان را ربوده ب��ود، مطرح کرده ان��د. نش��ریـه ها از آن اظهار نگران��ی کرده اند کـه با گذش��ت ۲۲ س��ال از تظاهرات «دوش��نبه» این حوادث تحقیق ناشده باقی مانده است. آسیـا پلیوس این هفته نامـه درون باره «بهمن م��اه خونین» کـه آغاز جنگ ش��هروندی تاجیکستان درون دهه نودم قرن گذشته دانسته مـی شود، با دادس��تان کل وقت کشور «صالح جوره یف» گفت وگ��و کرده اس��ت. آق��ای «جوره یف» گفته اس��ت: «بی نظمـی های ماه فوریـه س��ال 0991 مـیلادی توس��ط نیروها و خدمات مخصوص خارجی تش��کل ش��ده بود.» دادستان کل پیش��ین تاجیکستان هم چنین کمـیته امنیت مللی کشور را درون اوج گرفتن جنگ شـهروندی متهم کرده اس��ت. او گفته کـه «سلاحی کـه ماه فوریـه سال 0991 و فوریـه س��ال ۲991 مـیلادی از آن بـه س��وی ساکنان تیر خالی ش��د، ب��ه نیروهای مخصوص کمـیت��ه امنیت مللی تاجیکستان دخل داشت.» محبوبه شعاع دوازدهم بهمن برابر با زادروز «بهمن فرس��ی» نویس��نده، نمایش نامـه نویس و بازی گر ایرانی اس��ت. وی متولد س��ال ۲131 خورشیدی اس��ت و در سال 6531 بـه لندن رفت بـه کارهای هنری خود مانند، نمایش نامـه نویس��ی و بازی گری تاتر، فیلم س��ازی، ش��عر و نقاشی و مجسمـه س��ازی علاوه بر داستان نویس��ی پرداخت. او از پیش گامان و نواندیش��ان نمایش نامـه نویسی و ادبیـات نوین ایران است. «بهمن فرس��ی» درون دوم بهمن س��ال ۲131 خورشیدی درون تبری��ز بـه دنی��ا آمد. او بعد از رها ک��ردن تحصیل و تجربه مشاغل مختلف بـه اس��تخدام دولت درآمد و داستان نویسی را درون کن��ار نمایش نام��ه و نقد درون هم��ان دوران جوانی آغاز کرد. نخس��تین کتاب او «نبیره های باب��ا آدم» نام دارد کـه مجموعه ای از نثر آهنگین است. فرس��ی بعد از نوش��تن این کتاب بـه نمایش نامـه نویس��ی و کارگردانی بازگش��ت و آثاری را درون ای��ن زمـینـه خلق کرد و در سال 3531، رمان معروف او یعنی «شب یک، شب دو» ملت ای��ن نش��ریـه از آن نگران��ی کرده اس��ت کـه با گذش��ت ۲۲ س��ال از زمان این ح��وادث نـه مقام��ات کنونی و نـه افرادی کـه آن وقت درون س��ر ق��درت بودند از بیـان حقیقت خودداری مـی کنند. این نشریـه گفته است: «برعتنـها سنگ یـادمان ش��هیدان این حوادث کـه در نزدیکی قصر ریـاس��ت جمـهوری واقع بود، برچیدند و معلوم نیس��ت کـه در آس��ارخانـه ای نگه داری خواهد شد یـا نـه.» هم چنین بـه اطلاع «مل��ت» امر رییس جمـهوری وقت تاجیکس��تان «رحم��ان نبی ی��ف» درون ب��اره روز گرامـی داش��ت خاطره قربانیـان «بهمن ماه خونین» نیز لغو شده است. آزادگان این هفته نامـه از مرگ آوازخوان ش��ناخته تاجیک «عالم اسکندری» خبر داده و آن را باختی به منظور صنعت موسیقی تاجیکستان عنوان کرده است. بـه نوشته «آزادگان» عالم اسکندری عضو پیشین دس��ته «شش مقام» کمـیته رادیو و تلویزی��ون تاجیکس��تان و برنده جش��ن واره بین المللی «ترانـه های شرق» بوده است. «وی بعد از ختم دانش گاه هنرهای زیبا درون س��ال های 0891 مـی��لادی با آواز نادر و قوی اش درون ردیف خوانندگان توانای «ش��ش مقام» قرار منتشر شد. او اولین مجموعه داستان خود را درون سال 9331 بـه چاپ رساند اما قبل از آن درون نشریـات مختلفی قلم فرسایی ک��رد کـه از آن جمله ان��د :«ایران آباد»، «نگین»، «آش��نا»، «چلنگر»، «اندیشـه و هنر» و هم چنین انتشار داستان های او درون روزنامـه های آن دوران مانند روزنامـه «آژنگ» و «کیـهان». بهمن فرس��ی از هم شاگردی های دکتر «جمشید لایق» از هنرمندان تاتر، تلویزیون و س��ینما بود کـه با تاتر «سعدی» هم کاری مـی کرد و پیش نـهاد تشکیل یک گروه تاتری با علی نصیریـان، فریدون فرخزاد، مـهدی فتحی و چند تن دیگر را داد کـه خود فرسی مسئول انجمن هنری و این گروه کوچک که تا پایـان دوره دبیرستان بود. فرس��ی نمایش های «چوب زیر بغل»، «صدای شکستن»، «بهار و عروسک»، «گلدان» و «آرامسایشگاه» را درون تهران روی صحنـه برد. او درون س��ال ۲631 نمایش «گلدونـه خانم» اس��ماعیل خلج را کارگردانی کرد. وی حتا تجربه بازیگری درون فیلم های «پس��تچی» داریوش مـهرجویی و فیلم «دایره مـینا» را نیز دارد. بهم��ن فرس��ی درون آغاز ده��ه چهل کتاب های خ��ود مانند «گلدان»، «با هو»، «چوب زیر بغل»، و «زیر دندان سگ» را منتشر کرد. مجموعه داستان «زیر دندان سگ» درون سال گرف��ت ولی درون عین اوج ش��هرتش درون س��ال های جنگ ش��هروندی ترک «دوش��نبه» کرد و این همـه مدت دور از صحنـه بزرگ درون زادگاهش «پنجکت» بـه سر مـی برد» نوش��ته هست نش��ریـه. «جوره بیک مراد» هنرمند مردمـی اتحاد ش��ورشین گفته اس��ت: «افسوس کـه همـین گونـه یک جوان باهنر درون عین جوانی از ما رفت. ما مردم زنده خوار و مرده عزیزیم.» فرژ این نشریـه سیـاسی ترانـه یک تاجیک درون ستایش «ولادیمـیر پوتین» نخس��ت وزیر روس��یـه و یکی از نامزدهای اصلی بـه مقام ریـاس��ت جمـهوری این کشور را «تملق تاجیکی» نامـیده اس��ت. نشریـه گفته اس��ت، این ترانـه «طالب جان قربان خان» درون ش��بکه های اجتماعی روس��یـه بحث های زیـادی را بـه پا کرده است. «فرژ» مـی نویس��د: «در دوام این قدر س��ال یگان روس نخس��ت وزیر روس��یـه را پیـامبر خدا ننامـیده اس��ت. اما ما تاجی��کان ثاب��ت کردیم کـه هرگز��ی نمـی تواند لوای تملق گفته توانس��تن را از دس��ت ما بگیرد. این هم ملت ما مـی گوید چون پوتی��ن درون آغاز قرن نو و هزاره نو آمده است، فرستاده خدا مـی باشد.» 9331 خورشیدی بـه کوشش «شمـیم بهار» انتشار یـافت کـه در بر گیرنده داستان هایی مانند «استخوان سوخته ها»، «إین عزب» و «در سوگ بستری کـه چیده شد» است. هم چنین وی درون یک مجموعه با ارزش کـه ش��امل برخوانی شاه نامـه فردوسی مـی باشد بـه اجرای نقالی و نقش گویی پرداخته کـه با موسیقی «فرنوش بهزاد»، بـه یک مجموعه بی نظیر تبدیل شده کـه کمک وافری مثل همـیشـه بـه فرهنگ و اصالت شعر و موسیقی ایرانی داشته است. بهمن فرسی کـه اکنون هفتاد و هشت سال از زندگی خود را پشت سر گذاشته، درون لندن «نشر خاک» را دایر کرد و آثارش را درون نش��ر خاک منتش��ر کرد. او از پیش گامان و نواندیشان نمایش نامـه نویسی و ادبیـات نوین ایران است. از آثار وی مـی توان بـه نمایش نامـه «چوب زیر بغل»، «صدای شکستن»، «بهار و عروسک»، «گلدان» و «آرام سایشگاه» و هم چنین مجموعه ش��اه نامـه فردوس��ی کـه شامل نقالی، نقش گویی و برخوانی هست که توسط «نشر موسیقی آوای باربد» درون ایران عرضه شده است. از دیگ��ر آثار وی رمان «ش��ب یک، ش��ب دو» و مجموعه داستان «نبیره های بابا آدم»، «زیر دندان سگ»، «چوب زیر بغل»، «با هو» و از اشعارش «از تو» را مـی توان نام برد. تاجیکستان روزنگاشت خلاصه مطبوعات تاجیکستان راز های بهمن ماه خونین بـه بهانـه زادروز «بهمن فرسی» از تو به منظور تو 8 اکبر ترشیزاد رییس قوه ی قضاییـه «صادق لاریجانی» به منظور نخس��تین بار درون تاریخ جمـهوری اس��لامـی س��خن از اعمال مجازات اع��دام برای��انی راند کـه به گفت��ه ی او اخلال گران اقتصادی اند.��انی ک��ه بـه باور او و بس��یـاری دیگر از مس��وولان بلندپایـه ی نظام از عوامل اصلی آشفتگی بازار ارز و سکه درون ایران هستند. کم نبوده اند دیگر افرادی کـه در یکی دو ماه گذش��ته و با رو بـه وخامت گذاشتن اوضاع اقتصادی س��رنخ این وقایع را درون دس��تان نامریی عوامل بیگانـه دیدن��د و دوباره از توطئه ی غ��رب به منظور ناامـیدی مردم س��خن گفتند. درس��ت اس��ت کـه ش��رایط کنونی اقتصادی کش��ور یکی از بدترین وضعیت های سه دهه ی گذش��ته هست اما درون طول عمر جمـهوری اسلامـی هیچ گاه بـه این مـیزان حساسیت ها بر روی امور معیشتی مردم بالا نبوده است. ریشـه ی این همـه نگرانی درون کجاست؟ درون پی پیش آمدها و اعتراض های گس��ترده ی مردمـی کـه پ��س از انتخابات ریـاس��ت جمـهوری س��ال 88 بـه وقوع پیوس��ت، حساس��یت های حکومت بر روی قشر متوسط بیش تر ش��د، اما حکومت راه و روش برخورد با این طبقه و مطالبات��ش را خوب مـی دانس��ت، امنیت��ی و اطلاعاتی هر چه بیش تر فضای سیـاس��ی و اجتماعی کش��ور و نظارت هر چه دقیق تر بر فعالیت های هنری و فرهنگی کـه خاس��ت گاه اصلی اش درون مـیان روشن فکرانی بود کـه از همـین طبق��ه برمـی آمدند و ممکن بود که تا آثارش��ان رنگ و ب��وی اعتراض��ی بـه خود بگی��رد. حتما اذع��ان کرد کـه حکوم��ت که تا اندازه ی زیـادی درون این راه موفق بود چون بـه خوبی مـی دانس��ت با خفه این طبقه سر و صداها و اعتراضات موجود نیز که تا ان��دازه ی زیـادی خاموش خواهد ش��د. نظام هیچ نگرانی از سوی قشر مرفه جامعه نداشت و ندارد چرا کـه به خوبی مـی داند تنـها چیزی کـه برای این طبقه مـهم اس��ت پول هست و تغییرات سیـاسی و جریـانات اجتماع��ی اخیر مش��کل چندانی به منظور آن ها و��ب و کارش��ان ایجاد نکرده و به تبع آن اعتراضی هم از سوی آنان صورت نخواهد گرفت. ح��ال حکوم��ت حتما ه��ر چه بیش ت��ر توجه خ��ود را بر روی قش��ر پایی��ن جامعه معطوف مـی ک��رد کـه آن هم با روش های پوپولیستی «احمدی نژاد» ممکن شد. با وجود آن ک��ه واریز نقدی یـارانـه ها بـه حس��اب مردم به منظور قش��ر متوسط راه گشا نبود اما مـی توانست درون اقتصاد خانواده های غالبن پرجمعیت طبقه ی پایین تاثیر چش��م گیری بگذارد. حکومت ب��ا برخ��ی از س��هل گیری های اجتماعی کـه با اشاره ی رهبری انجام ش��د امتیـازات نادیده ای هم بـه آن بخشی از طبقه ی متوس��ط داد کـه درک شان از آزادی از ارتباط��ات خیـابانی ان و پس��ران و نمایش چند فیلم کمدی با طنزها و تکیـه کلام های و ممنوعه بالاتر نمـی رفت. آنانی کـه در ایران زندگی مـی کنند بـه چشم خود دی��ده و حس کرده اند کـه در یک س��ال گذش��ته برخورد نی��روی انتظامـی با جوانان مـهربانانـه تر و مس��المت آمـیزتر ش��ده و بس��اط گش��ت های بس��یج که تا اندازه ی زیـادی از خیـابان ها برچیده ش��ده هست و بـه پلیس دستور داده شده که تا در امور غیرسیـاس��ی برخوردهایی مودبانـه و مـهربانانـه با مردم داشته باشد. با جمع بندی این مس��ایل مـی توان فهمـید کـه مش��کلات اخی��ر اقتص��ادی و تنگنایی کـه نظ��ام درون آن گرفتار آمده اس��ت مـی توان��د چقدر به منظور ش��ان گران تمام ش��ود. اگر وخامت اوضاع اقتصادی بـه همـین صورت ادامـه پیدا کند، ش��رایط بـه س��متی پیش مـی رود کـه از سویی دیگر مبالغ نقدی یـارانـه ها هم مشکل گشای طبقه ی محروم نخواهد بود و از س��وی دیگ��ر تحریم ه��ای بین المللی تجارت وب و کار طبقه ی مرفه را هم دچار مشکل خواهد کرد و این دقیقن همان چیزی اس��ت کـه جمـهوری اسلامـی از آن واهم��ه دارد، یعن��ی ورود طبقه ی مح��روم و مرفه بـه صف معترضان بـه حاکمـیت. نظام مـی داند کـه به ویژه آرام و خفه صدای قش��ر محروم جامعه بـه آسانی طبقه ی متوس��ط نخواهد بود چرا کـه این بخش از جامعه چیز فراوانی به منظور از دست نداشته و به همـین سبب از تهدید و اعمال خشونت و حتا برخوردهای فیزیکی نیز هراسی ندارد. اما مش��کل نظام این جاس��ت کـه خود بـه تر از هر��ی مـی داند با اعمال مجازات اعدام مشکلات اقتصادی کشور حل نخواهد شد و ریش��ه این گرفتاری ها درون تحریم های گس��ترده ی بین المللی است. بـه هر روی حتما گفت کـه در حقیق��ت حکومت با عدم پذیرش خواس��ته های جامعه ی جهانی خود را درون معرض دو تهدید عمده قرار داده است، برخورد نظامـی خارجی و شورش داخلی. حال حتما نشست و دید کدام یک زودتر مـی تواند س��ران نظام را بـه تس��لیم و کوت��اه آمدن از مواضع لجوجانـه ش��ان وادار و یـا درون یک جنگ تمام عیـار درگیر کند. اقتصاد پاشنـه ی آشیل نظام جامعه 9 مـه شب تاجیک ام��روز روز آخری بود کـه بعد از س��ی س��ال پ��ا بـه اداره مـی گذاش��ت. تمام سی سال بـه سرعت برق و باد گذشت. گاهی خوب، گاهی بد. اما به منظور او این دوران ش��روع یک دوران جدید با آس��ایش و آرام��ش نبود، بلکه نگران بود، نگ��ران این کـه حالا چ��ه کاری پیدا کند ت��ا بتواند خرج خانواده اش را بدهد. بازنشس��تگی کـه همـه به منظور او دوران خوش��ش را تصور کرده بودند، حالا رس��یده بود و او تنـها حس��ی کـه داش��ت، نگرانی های مضاعف بود. سال مندی سرنوشتی هست که تمام افراد بشر، بـه آن گرفتار مـی شوند. دورانی کـه اگر از کیفیت مناسب برخوردار باشد، مـی تواند بسیـار مطلوب و لذت بخش باش��د. انطباق موفقیت آمـیز با سال مندی منوط بـه توانایی ش��خص ب��رای ادامـه و اس��تمرار روش های مناس��ب زندگی درون ط��ول حیـات، حفظ یک ش��یوه زندگی و فعالیت های مثمر ثمر به منظور روحیـه اوست. آم��اری دهش��تناک از مبتلای��ان ب��ه سکته های قلبی و عروقی بازنشستگان بـه علت فشارهای روحی و روانی گواهی این مطلب اس��ت هرچند تعدادی از این افراد توان بالای جسمـی داشتند، اما فشارهای ناشی از از دست یک موقعیت ثابت و ورود ب��ه عرصه ی کار بـه صورت مجدد بدون درون نظر گرفتن سوابق شغلی، باعث ش��ده اس��ت کـه این افراد از فش��ارهای روح��ی و روانی زیـادی برخوردار باش��ند. بازنشستگان قشر شریف و سال مندی کـه جوانی خود را درون راه خدمات دولتی سپری کرده ان��د و اینک تنـه��ا راه ارج نـهادن بـه آنان دانس��تن قدر و منزل��ت یک کارمند بازنشس��ته اس��ت و فراهم آوردن حداق��ل امکانات یک زندگی که تا او درون ش��روع پا نـهادن بـه کهولت تازه مانند یک جوان بـه دنبال شغل به منظور ادامـه ی معیشت خویش نباشد. درون اصل تلقی یک فرد بازنشس��ته بـه عنوان ش��خصی کـه کارآمد نیست و به فرسودگی دچار شده است، تلقی نا بـه جا و بی راه است. درون واقع یک فرد بازنشس��ته کوله باری از تجربیـات ارزنده و س��ازنده و افرادی هس��تند کـه مـی توانن��د آموخته های ارزش مند خود را درون یک برنامـه ریزی اصولی بـه نسل های بع��د از خویش انتق��ال دهند و اس��تفاده از تجربیـات این اف��راد بـه طور حت��م هزینـه های کم تری را بر س��ازمان ها نیز تحمـیل مـی نماید. اس��تفاده از بازنشستگان درون سطوح مختل��ف بایس��تی مطرح و م��ورد حمایت واقع ش��ود و راه کارهای آن تدوین و از ضمانت اجرایی برخوردار گردد. هم چنین رفع نیـازهای مادی و پذیرفتن افراد بازنشس��ته درون جامع��ه بـه عنوان عناصر با تجربه و کارآمد مـی تواند بـه ایجاد زمـینـه ه��ای آرامش روحی و روانی این افراد کمک نماید. درون کشور ما خانواده ها واحدهای تولیدی اقتصادی بـه حس��اب نمـی آیند، هر عضو خانواده شغلی جداگانـه دارد و پس از طی دوره ای مشخص ناچار هست آن را رها کند، این جدای��ی، مثل هر جدایی دیگری س��خت و دردناک اس��ت چرا کـه بخش عمده ای از زندگی افراد ش��اغل درون محی��ط کارش��ان مـی گ��ذرد و بنابراین جدای��ی از آن بـه واس��طه بازنشس��تگی به منظور برخی آدم ها، بـه معنی انواع محرومـیت ها و لحظه شماری که تا زمان مرگ است. بازنشس��تگی حتما امکان های متفاوتی را به منظور ش��خص بازنشس��ته فراهم آورد. چه از نظر زندگی خانوادگی و چه از نظر زندگی اجتماعی. بازنشس��تگی حتما در ش��رایطی ص��ورت پذیرد کـه برای افراد این امکان را فراهم آورد که تا نحوه ی زندگی با همس��ر و س��ایر افراد خانواده را بعد از بازنشس��تگی بـه تدریج دوباره تجربه نمایند و خود را آرام آرام با زندگی درون خانـه تطبیق دهند. بازنشستگی گام بـه گام فرد را با روندی نو درون زندگی آش��نا مـی کند. درون این راستا خط مشی و چگونگی اوضاع و امکانات سازمانی مـی باشد ک��ه با برنامـه ریزی مـی تواند تعادل��ی به منظور یک فرد کـه تا دیروز شاغل بوده و امروز شغلی ندارد فراهم کند. انتخ��اب حد س��نی به منظور ش��روع مراحل بازنشس��تگی، بس��تگی بـه نحوه ی ترکی��ب نیروی انس��انی و امکانات سازمان دارد. بازنشس��تگی بـه کارکنان امکان مـی دهد که تا در صورت تمایل بـه کارهای پاره وقت بپردازند و آمادگی قبول مش��اغلی را کـه نی��از بـه کار تمام وق��ت ندارد پیدا کنن��د. بـه این ترتی��ب ضمن آن کـه از تجربی��ات این گونـه افراد اس��تفاده مـی شود کاری مناس��ب توانایی های سنی آنان بـه طور غیر تمام وقت بـه آن ها واگذار مـی شود. این نوع از برخورد با نیروهای بازنشسته درون سیستم ها نیز اثرات مثبتی دارد و نیروهای آنان بـه طور کامل جای گزین نمـی شوند بلکه رفته رفته تجربیـات از یک امکان بـه امکان دیگ��ری منتقل مـی ش��ود. دوران بازنشس��تگی هم چنین بـه ترین اوقات را به منظور ارضا کنجکاوی هایی کـه سال های دراز بـه خاطر کمبود وقت ، فراموش ش��ده بوده اند، فراهم مـی س��ازد. دوران بازنشس��تگی هم چنین بـه ترین موقعیت به منظور ارایـه تخصص های ش��غلی بـه ص��ورت داوطلبانـه و در قالب نیکوکاری بـه جامعه اس��ت، فرصتی کـه شاید درون دوران اشتغال بـه دلایل گوناگون فراهم نیـامده است. هر تغییر و تحولی درون زندگی آدم ها، چه مثبت و چه منفی ممکن اس��ت منجر بـه بروز احساس��اتی چ��ون اضطراب و به خصوص افس��ردگی ش��ود. یکی از آن روی دادهای مـهم زندگی کـه امکان دارد هر انس��انی را اسیر اندوه کند بازنشستگی هست و درون بس��یـاری ازانی کـه بازنشسته مـی ش��وند و خودش��ان را به منظور بازنشس��ته ش��دن آماده نکرده اند، بـه عنوان نخس��تین تفکر فرد بـه محروم شدنش از بخش��ی از حقوق اجتماعی اش، محسوب فکر مـی کند. بنابراین جامعه درون قبال سال های خدمت شخص موظف هست تا نـهایت امکان های آرامش و آسایش را به منظور آن ها فراهم آورد. نـه این کـه ش��رایط چنان باش��د کـه فرد بعد از س��ی سال خدمت و زحمت دوباره ت��لاش کند که تا برای امرار معاش خود را بـه بازار کارهای پر رقابت عرضه نماید. نیمکت های خالی پارک جامعه 01 هم بستگی، فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی – سوئد «محمدرضا حامدی اصفهانی» پناه جوی ایرانی بـه دنبال یک آکس��یون موفقیت آمـیز و درپی اعتراض مسافران هواپیما از خطر دیپورت بـه ایران نجات یـافت. روز 41 فوری��ه ۲10۲ قرار بود محمدرضا اصفهانی متقاضی پناهندگی سیـاس��ی بـه ایران دیپورت ش��ود. اما دیپورت این پناه جو با اعتراض از سوی فعالان حقوق پناهندگی و هم چنین مسافران هواپیمای حامل وی متوقف شد. نزدیک بـه 05 نفر از فعالان حقوق پناهندگی درون فرودگاه«آرلاندا» گرد آمدند و تلاش خود را به منظور متوقف این دیپورت شروع د. معترضان قبل از پرواز درون مـیان مس��افرین هواپیما اعلامـیه پخش د و عواقب ناگوار اخ��راج محمدرضا بـه ایران را به منظور آن ها توضیح دادند. آن ها هم چنین از مسافران خواستند ک��ه با اعتراض خود درون هواپیما مان��ع از اجرای این دیپورت ش��وند. خاطر نشان کنیم کـه روز دوش��نبه 31 فوریـه نیز بـه دعوت فدراسیون پناهندگان ایرانی درون استکهلم تظاهراتی درون اعتراض بـه اخراج پناه جویـان درون مقابل اداره مـهاجرت سوئد درون این شـهر برگزار شد. عدم دیپورت یک پناه جوی ایرانی درون سوئد گالری 11 اکبر ترشیزاد درون تاریخ مسابقات فوتبال وقایع دردناک کم نبوده اند. دو نمونـه از مشـهورترین آن ها فاجعه ورزش گاه «هیسل» درون «بلژیک» و «هیلزبورو» درون «انگلس��تان» هست که یک ط��رف هر دوی این وقایع دردناک باش گاه «لیورپول» و تماشاگرانش قرار داشته است. درون حادثه ی ورزش گاه «هیسل» 93 هوادار «یوونتوسی» بـه دنبال فرار از دست هواداران «لیورپولی» کشته شدند. چهار س��ال بعد این باش گاه زمـینـه س��از فاجعه ی دیگری ش��د و در «هیلزبورو» 69 هوادار «لیورپول» تحت فشار هجوم تماش��اگران بین حصار ورزش گاه کشته شدند. اما روز گذش��ته حادثه ی اتف��اق افتاد کـه از نظ��ر بزرگ��ی فاجعه و ابع��اد آن درون دنیـای فوتبال بی س��ابقه بوده اس��ت. درون جری��ان بازی تیم ه��ای «الاهلی» و «المص��ری» درون «مصر» صدها نفر کشته و زخمـی شدند کـه حال بسیـاری از مصدومان وخیم گزارش شده است. درون ای��ن ب��ازی ک��ه درون ش��هر بندری «پورت س��عید» برگزار ش��د بازیکنان «المص��ری» س��ه بر ی��ک از حریف خود پیش بودند کـه از مـیانـه های بازی طرفداران «الاهلی» با ورود بـه زمـین مس��ابقه و درگیری با ماموران امنیتی باع��ث اخت��لال درون بازی ش��دند. این درگیری منجر بـه ب��روز این فاجعه ی دردناک ش��ده اس��ت. دولت «مصر» درون پی این حادثه که تا اطلاع ثانوی، همـه مسابقات ورزش��ی درون این کشور را بـه حالت تعلیق درآورده است. رییس موقت کنفدراس��یون فوتبال آسیـا، بـه منظور فراهم شدن زمـینـه ی حضور زنان با پوشش اسلامـی درون مسابقات رس��مـی فوتبال، خواستار تغییر قوانین شد. «جیلونگ» درون وب س��ایت رسمـی کنفدراس��یون فوتبال آسیـا گفته است: «خیلی از زنان فوتبالیس��ت درون آسیـا روسری سر مـی کنند. م��ن از بورد اتحادی��ه بین المللی فوتب��ال تقاضا دارم کـه پیش��نـهاد فیفا را با حسن نیت درون نظر گرفته و با باز نگری قوانین، اجازه اس��تفاده از پوش��ش س��ر کـه علاوه بر دارا ب��ودن اس��تانداردهای ایمنی، که تا گ��ردن ورزش کار را نیز بپوشاند، بـه زنان فوتبالیست داده شود.» «ژان��گ جیلون��گ» افزوده اس��ت: «به گم��ان من این مس��ئله درون کل بـه س��ود همـه زنان فوتبالیس��ت دنیـاست. من ش��خصن یک ط��رح جدید از روس��ری دیده ام کـه تا گ��ردن را مـی پوش��اند، و در ص��ورت کش��یده ش��دن باز مـی شود کـه بدین ترتیب نگرانی های موجود درباره ایمنی ورزش کاران دارای پوشش را نیز مرتفع مـی کند.» لازم بـه ذکر اس��ت کـه هنوز نمایندگان فدراسیون های کشورهای اسلامـی درباره ی این پیشنـهاد اظهار نظری نکرده اند و به هیچ عنوان بعید نیس��ت کـه برای مثال مسوولان ورزش جمـهوری اس��لامـی با اس��تفاده از این ش��کل پوشش نیز مخالفت کنند چرا کـه از نظر مس��وولان ارزشی ورزشی، روس��ری کـه با کش��یده شدن از س��ر دربیـاید کـه حجاب حساب نمـی شود. جری��ان اش��تباهات فاح��ش داوری ک��ه درون جریـان بازی هفته ی گذش��ته ی تیم ه��ای «تراکتورس��ازی» تبریز و «اس��تقلال» تهران پیش آمد دامنـه دار ش��ده و تا سطح نمایندگان مجلس نیز بالا رفته اس��ت. نماینده «سراب» و «مـهربان» درون مجلس نس��بت ب��ه داوری این بازی بـه وزی��ر ورزش تذکر کتبی داد. «س��بحانی نیـا» عضو هیت رییسه ی مجلس ش��ورای اسلامـی کـه این تذکر کتبی را روز سه ش��نبه درون صحن علنی مـی خواند گفت: «نصیرپور درون تذک��ری بـه وزیر ورزش و امور جوانان نس��بت بـه تیم داوری بازی «تراکتورسازی» تبریز و «استقلال» تهران اعت��راض کرده کـه به دلیل نح��وه داوری منجر بـه تغییر نتیجه بازی ش��ده است.» از س��وی دیگر «محمدحسین جعفری» مدیرعامل باش گاه «تراکتورسازی» درون نامـه ای بـه فدراس��یون فوتبال خواس��تار پاک ش��دن کارت قرمز «احسان حاج صفی» شده است. مدی��ران «تراکتورس��ازی» تهدی��د کرده ان��د ک��ه اگ��ر شکایت های ش��ان درون ایران بـه نتیجه نرس��د جریـان را بـه «فیفا» خواهند کش��اند. حواش��ی این بازی حس��اس کـه «امـی��ر قلعه نوعی» را دچار حمله ی قلب��ی کرد و کارش را بـه بیمارستان کشاند دامن «استقلالی»ها را هم گرفته است. «محم��د سررش��ته داری» مدیر رواب��ط عمومـی باش گاه «اس��تقلال» درباره ی اتفاقات پیش آم��ده درون این بازی گفت: «متاس��فانـه ش��اهد هس��تیم کـه در چن��د روز اخیر مثل بس��یـاری از دفعات قبل، یک سری از دوستان سعی دارند که تا روی موج اشتباهات «محسن ترکی»، داور دیدار «تراکتورس��ازی» و «استقلال» سوار شده و بدین وسیله بازی دربی را از نظر داوری تحت تاثیر قرار دهند.» اکنون وقت آن اس��ت که تا به حواش��ی و جریـانات پیش از ش��هرآورد امروز ته��ران بپردازیم. تیم های «اس��تقلال» و «پرس��پولیس» ته��ران بار دیگر بـه دی��دار هم خواهند رفت. هر دو تیم ش��رایط وی��ژه ای را دارند کـه آن ها را از بازی های پیش��ین مجزا مـی کند. «پرسپولیسی»ها خیلی تلاش داشتند که تا با فراهم زمـینـه ی بخشش «محمد نصرت��ی»، درون این بازی از مع کهنـه دار خود بهره ببرند اما کمـیته انضباطی فدراسیون با این مسئله مخالفت کرده است. «فرشاد س��پهر» درون مورد وضعیت نامـه ی بخشش «محمد نصرتی» کـه مدیرعامل باش گاه «پرس��پولیس» آن را بـه فدراس��یون فوتبال داده بود گفت: «بخش��ش «محمد نصرتی» منتفی ش��ده اس��ت.» او تاکید کرد: «محرومـیت «محم��د نصرتی» روز هشتم اس��فند ماه بـه پایـان مـی رسد و ای��ن بازیک��ن از روز نـهم اس��فند مـی توان��د ب��رای «پرس��پولیس» بـه مـیدان برود.» از س��وی دیگر حضور «دنیزلی» درون روی نیمکت «پرس��پولیس» از نظر روحی نقط��ه ی قوتی ب��رای آن ها خواهد ب��ود، گرچه کـه این مربی درون چند بازی گذشته نتایج چشم گیری به منظور این تیم بـه دست نیـاورده است. اظهار نظر مدیر عامل این تیم هم درون نوع خود شنیدنی است، «رویـانیـان» درون این باره گفته است: «پرسپولیس بازی را مـی برد. این بار مصدوم های مان رس��یدند، محروم نداریم، تازه بازیکن بازداشتی هم نداریم. مربی مان از تیم راضی هست و همـه چیز خوب پیش مـی رود.» درون آن س��و «استقلال» با توجه بـه نتایج خوبی کـه گرفته اس��ت و صدرنشینی درون جدول از نظر روحی شرایط بسیـار مناسبی دارد، اما این تیم مشکلات دیگری دارد. نخست تعداد بالای مصدومانش اس��ت کـه پ��س از خروج «آندو تیموریـان» و «خس��رو حی��دری» از لیس��ت آن ها گفته مـی شود کـه «جباری» هم بـه ش��هرآورد نمـی رسد، گرچه کـه ممکن هست این نیز یک تاکتیک دیگر به منظور تضعیف روحیـه «پرسپولیس��ی ها» باش��د و او نیز ام��روز بـه بازی گرفته شود. مشکل دیگر «استقلال» نتیجه و بازی پرحاشیـه ی هست که آن ها درون برابر «تراکتورس��ازی» داشتند. بازی ضعیف «اس��تقلال» درون آن مس��ابقه نوک حمله ی انتقادات را بـه سمت «پرویز مظلومـی» نشانـه گرفته است. بـه هر روی حتما چند س��اعت دیگر منتظر نشس��ت و دید کـه اگر بازی امروز برنده ای داشته باشد پیروز مـیدان کدام تیم خواهد بود. یک شـهرآورد دیگر ورزش 21 شراره سعیدی گفتیم کـه اختلافات رییس جمـهوری وقت و حزب جمـهوری آن چنان بالا گرفت کـه به درگیری های علنی انجامـید. از سویی انحصارطلبی همـه جانبه خط امامـی ها موجب ش��د که تا تمامـی گروه ها و افرادی کـه سهام مناسبی از روی داد انقلاب دریـافت نکرده بودند بـه هم پیوسته و درصف حامـیان ریـاست جمـهوری قرار گیرند. بـه نوعی دش��من دشمن من، دوست من شد. از همـین روی مـهن��دس بازرگان و نـهضت آزادی بخش��ی از ائتلاف علیـه نیروهای پیرو خط امام محس��وب مـی شدند و در برخی مواضع هم گرایی با سازمان مجاهدین خلق داشتند. دقیقن بـه همـین علت بود کـه سازمان نسبت بـه مقاله بازرگان شیوه و لحن محترمانـه و ملایمـی اتخاذ کرد و ضمن آن کـه نارضایتی خود را از برخی مطالب آن ابراز کرد. با اش��اره بـه این کـه «ایش��ان را از نیـاکان عقیدتی خود مـی دانیم» گلایـه کرد کـه «متاسفانـه حق عدالت و انصاف را بـه جا نیـاورده اند و چنان نوش��ته اند کـه گویی درون این روابط و برخوردها، مجاهدین خلق نیز تقصیرکارند…» درون پاسخ سازمان مجاهدین با تاکید بر خویشتن داری خوی��ش، مجددن ب��ه مقاله قبل بازرگان اس��تناد و استشـهاد شده بود: «شگفت اس��ت کـه آقای مـهندس بازرگان درحالی ای��ن حرف ها را زده و ای��ن قضاوت ها را مـی کند کـه درمقاله قبلی خود «مبارزه قانونی و مبارزه مسلحانـه»، لیس��تی از عمل کردها و تعدیـات و قانون شکنی های انحصارطلب��ان را ردیف کرده و آن ها را نس��بت بـه عواقب جلوگیری از عدالت و آزادی هش��دار داده اند. کم��ا این ک��ه درون آن ج��ا مـی نویس��ند…: (توقیف مـیزان و مدیر مس���وول آن، ح�ملات جسورانـه غیرقانونی قبلی کـه به س��ایر مطبوعات و اج�تماعات و دف�ترها ش�ده است، ج�ریـان محاکمـه امـیرانتظام، طرح قانونی محدودیت احزاب، زمـینـه سازی-هایی به منظور روزن�امـه ان�قلاب اسلامـی و رییس جمـهوری علارغم اطلاعیـه 5۲ اسفندماه گذشته امام، نمونـه های یـادآور پایـان مبارزه پارلمانی گذشته است. تحریم و تعطیل مبارزه، کار را طبق س��نت تاریخی و الهی و همان طور کـه آثارش ظاهر شده بـه مبارزه مسلحانـه و آشوب داخلی مـی کشاند کـه وظیفه خود دانستم هشدار دهم.)… درون عمل ه��م همـین چندی پیش بود کـه خود آقای مـهندس بازرگان درون قبال ت�عطی��ل و ت�وقیف روزنامـه مـیزان و زندانی نمودن مدیر مسئول آن، آن همـه اع�تراض ک�ردند، س�تادح�مایت از مطبوعات تش��کیل دادند و م��ردم را بـه حمایت و کمک طلبیدند راستی اگر آن موقعی آقای بازرگان و «متولیـان ووت-داران حزبی و مکتبی» را مخاطب قرار داده، آن ها را بالسویـه ملامت و یـا نصیحت نموده و مـی گفت که: آقایـان پدران و مس�وولین عزیز، این همـه ستیزه نکنید و این همـه دع��وا راه نیندازید، آقای ب��ازرگان اعتراض نمـی کرد کـه این گونـه برخورد، رسم عدالت و انصاف نیست و ظالم و مظلوم را یک س��ان دیدن اس��ت…» نشریـه س��ازمان، خطاب بـه بازرگان، بعد از برشمردن نکات فراوانی درون مورد برخوردهای اجتماعی و سیـاس��ی علیـه خود و با استشـهاد بـه دیدگاه خود وی چنین نوشت: «ح��ال آقای مـهندس بازرگان! ش��ما مـی فرمایید ما چه کار کنیم؟ کـه شما ننویسید کـه «مجاهدین یک روز شاخ و شانـه مـی کش��ند و به تلافی آن حزب اله و پاسداران…»… اگر چه قرارمان این بود کـه وارد درون بحث روی تک تک مواردی کـه به ما نس��بت داده اید نش��ده و هم چنین از تقصیرات و قصورات دولت خود شما درون شکل یـافتن اوضاع حاضر سخنی بـه مـیان نیـاوریم اما تذکر چند سطر را ضروری شمردیم… بـه این امـید کـه در قضاوت نادرس��تی کـه تصور فرموده اید ما ح�ق حیـات و حرکت و مش��ارکت را از همـه س��لب خواهیم نمود، تجدیدنظر فرمایید… اکنون آقای مـهندس بازرگان! بعد از ۲س��ال و چندماه کـه از تاس��یس جمـهوری اسلامـی مـی گذرد و پس از یک س��ال و نیم ک��ه از کنار رفتن دولت خودتان گذش��ته پیش نـه��اد مـی فرمایید ک��ه: دور هم جمع شویم مـیزگرد تشکیل دهیم… اما چه کنیم کـه درد انحصار تاکن��ون هم چنان علاج ناپذیر مان��ده و خلاصه ما را بـه این نتیجه رسانیده هست که چاره ای جز خلع ید ندارد. اگر غیر از این هست بحث آزاد موردنظر رییس جمـهور چه شد و به کجا کشید؟ اگر غیر از این هست پیش نـهاد مـیزگرد اخیر خودتان را دنبال گیری کنید…» اشکوری مـی نویسد کـه در واکنش بـه مقاله بازرگانی بـه درخواست وی گوش نداد. چن��د روز پ��س از اعلام موضع س���ازمان و ه��م زمان با اوج گی��ری اقدامات و مواضع براندازانـه آن، نـهضت آزادی بـه تفسیر تیوریک شرایط پرداخت و خشونت سازمان را نتیجه طبیعی فش��ار و نقض حقوق مخالفان توصیف کرد. نـهضت آزادی درب��اره درگیری های آن زم��ان چنین اعلام موضع کرد:«به نظر ما ریش��ه درگیری های اخی��ر از طرفی درون اثر انحصارطلبی های تنگ نظرانـه حاکم و اعمال فش��ار و ایجاد محیط اختناق و س��لب آزادی تصریح شده درون قانون اساسی جمـهوری اسلامـی و نادیده گرفتن حقوق اقلیت های سیـاسی اس��ت و از طرف دیگر توطئه های مداوم دش��من درون ایجاد اختلاف و بدبینی و تش��دید ناراحتی ها و نارضایتی هاست و باید گفت کـه قسمت اخیر یعنی توطئه های دشمنان انقلاب، خود تابعی اس��ت از قسمت اول. بدین معنی کـه اش�تباهات رژی�م جمـهوری اس��لامـی و سیـاست های غلط آن هست که زمـینـه های توطئه های فوق را فراهم نموده است…خشونت، خشونت مـی آورد…» هاشمـی رفسنجانی درون خاطرات خود بـه پیوند سازمان مجاهدین، بنی صدر و نـهضت آزادی چنین اش��اره مـی کند کـه به برخی فعالان سیـاسی درون تابستان 06 چنین گفته اس��ت: «در مورد نـهضت آزادی، گفتم ما از اول انقلاب همـیش��ه بـه آن ها مـیدان دادی��م و کارها را بـه آن ها س��پردیم، ولی آن ها بـه خط امام وف��اداری ند و جانب بنی صدر و مجاهدین را گرفتند و روزنامـه مـیزان و (نمایندگی) مجل��س را بـه نفع آن ها اس��تخدام ��د.» بعد از مدتی مسوولان جمـهوری اسلامـی بـه این نتیجه رسیده بودند کـه «این ه��ا محارب اند و قصد براندازی دارن��د اما دارند خود را آم��اده مـی کنند» و حتا مطلع بودند کـه عناصر س��ازمان «از مدت ه��ا قبل، خانـه های تیمـی تش��کیل داده و افراد خود را مخف��ی کرده بودند و دنبال براندازی هس��تند» بهزاد نبوی مـی گوید: «… این خط مش��ی، کـه ب��ا نظر مثبت امام هم هم راه بود، درون زمان نخس��ت وزیری ش��هید رجایی اعلام ش��د و حتا یک اطلاعیـه 01 م��اده ای هم درون ش��رایطی کـه هنوز قانون احزاب تدوین نشده بود، از سوی دادستانی انقلاب… اوایل سال 06 و پیش از حوادث خرداد صادر شد. این بیـانیـه درون نخست وزیری جمـهوری اسلامـی، درجلسات متعددی کـه با حضور شـهید بهشتی، شـهید قدوسی، شـهید رجایی و شخص بنده تش��کیل مـی ش��د، تدوین گردید و بچه-های معاونت سیـاس��ی � اجتماعی نخست وزیری هم درون این زمـین��ه کار کرده بودن��د. درون آن موقع، درون غیـاب قانون احزاب، معتقد بودیم کـه باید ضابطه ای موجود باشد کـه بتوانیم بر اس��اس این ضابطه با گروه های مخالف قانونی برخورد کنیم و حس��اب آن ها را از گروه های مح��ارب جدا کنیم. جوهره اطلاعیـه 01 ماده ای این بود کـه گروه های سیـاسی یـا حتما مبارزه مسلحانـه را انتخاب ند و یـا خلع س��لاح و مخالفت درچارچوب قانون را. آن اطلاعیـه گفت: اگر گروه های سیـاسی مـی خواهند درچارچوب مخالفین قانون��ی فعالیت کنند، حتما مقرهای خ��ود را معرفی کنند و اسلحه ومـهمات خود را تحویل بدهند… که تا آن موقع مثلن چریک های فدایی دردانش گاه ها اسلحه داشتند. مجاهدین خلق انبار اسلحه داشتند و گروه های سیـاسی مسلح هم بودند کـه صبح ها درون ش��هر روزنامـه مـی فروختند و شب ها درون مرزها های تجزیـه طلبانـه را مس��لحانـه هدایت مـی د. درون یک چنین شرایطی، س��خن اطلاعیـه 01 ماده ای دادستانی این بود کـه هر گروهی درون صورتی کـه بخواهد فعالیت سیـاسی د، حتما رهبران خود را معرفی د. نشانی مقرهای خود را مشخص د. اگر اس��لحه ومـهمات دارد تحویل بدهد. فی الواقع تدوی��ن اطلاعیـه 01 ماده ای � درون ش��رایط فقدان قانون احزاب � از سوی نظام، گام مـهمـی درضابطه مند آزادی های سیـاسی بود.» بعد از صدور اطلاعیـه 01 ماده ای دادستانی انقلاب اسلامـی، سازمان مجاهدین از پذیرفتن و متعهد شدن بدان سر باز زد. و اطلاعیـه ای درون این زمـینـه صادر کرد. دشمن دشمن من، دوست من سیـاست 31 امـیر و کاملیـا بع��د از پژوهش های فراوان درون زمـینـه پیدایش موس��یقی پژوهش گران بـه «گاتاها» دس��ت پی��دا د. گاتاها درون «اوستا» آواها یـا سرودهایی خود زرتشت است. و ایرانیـان بیش از پنج هزار س��ال قبل از مـیلاد خط داشتند. و زبان پارس��ی باس��تان و اوس��تایی، با درون نظر گرفتن بسیـاری مباح��ث و ملحقات، مانند حروف صدادار امروزه درون زبان، دارای شکل ها و حروفی بود کـه به وسیله آن ها مـی توانستند صداها را بنویسیند. ع��لاوه بر آن کـه آواه��ای گاتا بـه صورت س��ینـه بـه نیز منتقل مـی شد، درون ادوار گوناگون نیز مـی توانس��تند آن را بـه وسیله خطوط گوناگون بنویسند. «آریـاییـان» درون هزاره های قبل از مـیلاد مـهاجرت هایشان را ب��ه طرف غرب و اروپ��ا و هم چنین بـه طرف ش��رق و هند آغاز د، و با خود زبان و خط و فرهنگ و س��ایر پدیده های زندگی بسیـار پیش��رفته ایرانیـان را بـه این مناطق انتقال دادند. بـه همـین جهت هست که زبان های «سانس��کریت» و «پارسی باستان» و «اوستایی» تقریبن یکی است. درون آواه��ای گاتا درون «ری��گ ودا» درون زبان سانسکریت، سرودها علاوه بر ملودی ها، ریتم ه��ا ی��ا س��یلاب ها ی��ا تقطیع های گوناگون دارند. ریتم های سیلابی این آواها درون قالب های تقس��یمات دوتای��ی و غی��ره درون تک��رار ملودی ه��ا وج��ود دارن��د. ای��ن ریتم ها کـه دارای تقس��یمات منظم هس��تند، درون ریتم های هندی وجود ندارند. این ریتم ها کـه به ش��یوه زمان حاضر نیز قابل تقسیم هس��تند درون یون��ان نیز وجود نداش��ته اند. سیس��تم متریک موس��یقی هندی با دید غرب��ی کنونی بر تقس��یمات ریتم، حتا که تا زمان حاضر نیز نامنظم و تقسیم ناشدنی اس��ت. زیرا مانند س��ایر هنرها درون ش��رق دارای خصوصیت بس��یـار عمـیق و درونی و روحانی و پیچیده مـی باش��د. ریتم های منظم آواه��ای گاتا، درون سانس��کریت بـه واس��طه مـهاجرت آریـاییـان از ایران بـه هند و سپس تسلط پادش��اهان ایران��ی و روابط تجاری، بـه هن��د و در دوران گوناگون از ایران بـه یونان و بس��یـاری کش��ورهای دیگر منتقل شده است. آثار و نش��انـه های درک ریتم و موس��یقی بسیـار پیشرفته ای��ران باس��تان، علاوه بر آث��ار باستان شناس��ی و کتاب شاه نامـه فردوس��ی و دیگر کتب ادبی و تاریخی، درون کتب سازشناس��ی موس��یقی نیز وجود دارد کـه در آن ها از انواع سازهای باستانی ایران یـاد شده است. از اقوام ایرانی نژاد س��ومری و آش��وری و بابلی کـه در جنوب و غرب ایران کنونی س��اکن بوده ان��د حداقل دوازده نوع س��از ضربی گوناگون نام شده است. ه��م اکن��ون ب��ه نظر مـی رس��د موس��یقی س��نتی ایران کهن ترین و تکامل یـافته ترین موس��یقی های کهن جهان است، زیرا ریش��ه درون قدیمـی ترین بخش اوستا کـه گاتاها اس��ت دارد. این کلمـه بعدها درون جهت تکامل مداوم زبان پارسی باستان حرکت کرده درون زبان دری «گاس» پهلوی «گاه» ش��د و گاه بـه معنی آهنگ موس��یقی اس��ت. و به معنی خواندن گاتاها با موس��یقی مخصوص است. پسوند بعضی از آواهای موس��یقی کنون��ی ایران از قبیل: دوگاه، س��ه گاه، چهارگاه و راس��ت پنج گاه از همـین ماخذ است. تعبی��ر دیگری از مفهوم کلمـه اوس��تا از خطه کردس��تان وج��ود دارد کـه تاییدی دیگر ب��ر تاکید درون به آواز خواندن اوستاست. کلمـه اوستا از کلمـه کهن پارسی «افدستا» آمده بـه معنی «ستای ش��گرف» یـا «نیکوترین ستایش» است. افدستا ترکیب��ی بوده از کلمات«افد» کـه در اصل همان «افس» مصدر واژه افسون بـه معنی تاثر برانگیز دینی و «ستا» کـه به معنی ستایش و به دعا ایستادن است. درون مجموع اوس��تا بـه معنی س��رودهای عال��ی و خارق الع��اده دینی اس��ت. البته بدیـهی اس��ت درون موسیقی نیز مانند سایر زبان ها بـه مرور زمان شباهت های ابتدا و انتها کم مـی شود. هم چنین واژه خس��روانی ک��ه آواهای قدیم موسیقی ایران را بـه آن مـی نامـیدند، بـه ص��ورت «هیوس��رونگه» ب��ه معنی نوای خوش س��رودن مشخصه دعاها و نیـایش های زرتش��ی اس��ت کـه بارها درون اوستا آمده اس��ت. بـه همـین دلیل هست که بعدها مقامات موس��یقی ایران، آواها یـا الحان خس��روانی خوانده ش��د. بـه هر حال، همـه این نام گذاری ها دلایلی هست بر این کـه گاتاها آوازهایی هس��تند کـه با سرود و آهنگین خوانده مـی شدند. دلایل دیگری کـه بر این نام گذاری ذکر مـی شود از جمله این کـه چون باربد موس��یقی دان ب��زرگ ایران��ی درون قرن هفت��م مـیلادی ای��ن آواه��ا را درون زمان «خس��روپرویز» پادش��اه ساس��انی جمع آوری کرده و به همـی��ن جهت آن ها را خس��روانی خواند و همگی مکم��ل نام گذاری قدیمـی تر از اوستا هستند و تاکید بر آن کـه این دعاها حتما آهنگین و با آوازهایی خاص خوانده شوند. پادشاهان نیز کـه همـیشـه نشانـه های دین را با خود داش��تند، از هرگون��ه انتصابی ب��ه دین از جمل��ه نام گذاری خودش��ان ب��ر روی این آوارها، کـه همـیش��ه یـاد آور نام آنان و پادش��اهی و تقدس شان نزد مردم مـی باش��ند، بهره مـی برند. درون این جا شایـان ذکر هست کاری کـه باربد بر روی موسیقی ایران انجام داد نظیر کار فردوسی هست بر روی تاریخ ایران. (فردوسی شاعر بزرگ ایران��ی قرن دهم مـیلادی کـه تاریخ باس��تانی ایران را درون کتاب «ش��اه نامـه» خود جمع آوری کرد.) همـین مجموعه موسیقی باربد هست که بعدها اصل و ریشـه موسیقی همـه ممالک ترک و عرب و بسیـاری کشورها شد. فرهنگ گاتاهای زرتشت قدیمـی ترین سرودهای جهان موسیقی ایران کهن ترین موسیقی جهان 41 بـه این نحو گاتاها یـا س��رودهای مذهبی زرتش��ت اولین آواهای انس��جام یـافته بش��ر اس��ت. هم اکنون از بقایـای باس��تانی و تکامل نیـافته این موس��یقی «هوره» اس��ت کـه فرمـی مش��خص از موس��یقی منطقه لرستان درون غرب ایران کنونی است. این موسیقی قدمتی چندین هزار ساله دارد و سرچش��مـه آن درون سرودهای ستایش «اهورامزدا» خ��دای نیک��ی و خرد درون آیین زرتش��تی اس��ت کـه دلیل نام گذاری این موس��یقی نیز مـی باشد هرچقدر درون زمان بـه عق��ب برویم اختلاف نحوه زندگ��ی و خصوصن اختلاف موسیقی شـهر و روس��تا حاکم مـی شود. درون هزاره های بعد علاوه بر آهنگ های روس��تایی (که بطور مستقل چندان رونق و رواجی نداش��ت) نوعی موسیقی عامـیانـه بر مبنای آهنگ ه��ای محلی ب��رای رفع خس��تگی و خوش آیندی گ��وش بین مردم معمول بوده اس��ت ک��ه درون اجتماعات خصوص��ی و کاروان س��راها با س��ازها و آوازهای ابتدایی نواخته و خوانده مـی ش��ده است. این موسیقی درون هر شـهر و دیـار رنگ محلی ویژه خود را داش��ت. درون برابر این نوع موس��یقی نوعی موس��یقی اس��تادانـه و هنری ماهرانـه بر مبنای س��نن موس��یقی قدیم ایران کـه ریش��ه از آواهای گاتا گرفته نیز وجود داش��ت. این موسیقی کـه از آن بـه نام «رواس��ین» و «طرایق» بـه معنی راه ها یـاد ش��ده همان الحان یـا آواهای خسروانی و یـا موسیقی سازیک آن بوده اس��ت و چنان با مـهارت روی ساز اجرا مـی شده کـه تقلید آن بـه وسیله خواندن مـیسر نبوده. موسیقی س��نتی ایران ادامـه این موس��یقی یعنی آواهای خسروانی اس��ت. موسیقی روستایی ایران، مانند موسیقی روس��تایی س��ایر نقاط جهان، موسیقی ای اس��ت زنده و روزمره به منظور کار و جش��ن ها و عزاداری ها و سایر مراسم روزم��ره زندگی روس��تاییـان کـه گاه درون ط��ی زمان فقط تاریخی ش��ده اند و چندان تکاملی درون خود نداش��ته اند اما موسیقی س��نتی ایران، موسیقی ای اس��ت عرفانی، به منظور ش��نیدن و تفکر و اندیش��ه کـه با گذش��ت زم��ان از همـه جهات عمق و تکامل بیش تر مـی یـابد. موس��یقی روستایی و موسیقی سنتی ایران، اگرچه ریشـه هایی کاملن مشترک درون آواه��ای اوس��تا دارند، ام��ا هر یک مصرف��ی مجزا و تکاملی مجزا درون مس��یر خاص خود دارند و بدیـهی اس��ت ک��ه مانند ه��ر پدیده زنده دیگ��ری از یکدیگر و از وقایع اطراف و از همـه چیز تاثیر گرفته اند. هم اکنون قرن هاس��ت کـه به ط��ور مداوم درون طی تاریخ و خصوصن درون سال های اخیر، استادان و نظریـه دانان ایرانی بر روی موسیقی ایران بـه شدت کار کرده اند. سازها بیش از پیش تکامل یـافته و فنون نوازندگی و خوانندگی بسیـار پیش رفته است. ریتم ها، فواصل و گام ها شناخته شده اند و پژوهش ه��ا و مباحث نظری و صداشناس��ی و فیزیک ارای��ه یـافته اند. اما بـه دلیل عمق و غنای بی حد موس��یقی ایران کـه ادامـه موس��یقی پیشرفته ایران باستان (البته درون جهت یک صدایی اس��ت)، بخش عمده ای از این مباحث تاکنون تثبیت نش��ده اند. این عمق و غنا درون موس��یقی و فرهن��گ ایران، دلیلی اس��ت کـه ایران ت��ا ابد بـه صورت منبع��ی فرهنگی باق��ی خواهد ماند. زیرا درون ش��رق و در ایران، اساسن از محتوا بـه فرم مـی رسند و در غرب از فرم بـه محتوا مـی رسند. خط اوس��تایی دارای چهل و چهار حرف با صدا و بی صدا هست و هم امروز نیز کامل ترین خطی هست که درون جهان وجود دارد درون این ج��ا منظور از فرم، تمامـی وج��وه مادی و ظاهری یک پدیده اس��ت و ن��ه فقط فرم بـه معن��ای فنی آن درون پدیده های گوناگون درون غرب ابتدا جذابیت عوامل بیرونی و ظاه��ر را مـی س��ازند. س��پس از طریق ظاه��ر بـه عمق مـی رس��ند. این مطلب درون تمام پدیده های زندگی ش��ان و خصوصن درون هنر بـه خوبی مش��خص است. برجسته ترین آثار هنری ش��ان هم این خصوصی��ت را دارد. پرداختن بـه ظاه��ر و فرم، اگرچ��ه باعث س��هولت درون پیش روی امور اس��ت، زیرا باعث چهارچوب دار ش��دن همـه چیز مـی شود و سپس برنامـه ریزی دقیق و ادامـه دار را درون پی مـی آورد. اما این روش درون ادامـه باعث گس��ترش فرهنگ و فلس��فه ای خودمحور و خصوصن ابزاری مـی شود. فرهنگی کـه در نـهایت مـیراث خواهد بود. زیرا قادر نیست اعم��اق را ببیند و معیـارهایش ظواهر امور اس��ت، خود را برتر مـی ان��گارد و بنابراین نمـی تواند بیـاموزد و بدلیل نگاه ابزاری کـه به انس��ان دارد و در نظر نگرفتن مبدا و مقصد هس��تی بشر، این فرهنگ بـه ایستایی و رکود و در نـهایت بـه خشونت مـی انجامد. آواهای گاتا درون سیر تکامل خود درون شرق بـه موس��یقی کنونی ایران رسید. این نحو موسیقی س��نتی کنونی ایران کـه ریشـه درون آواهای گاتا دارد تکامل یـافته ترین موسیقی کهن جهان است. تمدن و فرهنگ درون ایران باس��تان درون اوج شکوفایی بود. درون این دوران بیش از هفت نوع خط با الفبای انسجام یـافته وجود داشت. درون مـیان آنان حتا خطی بود کـه مـی توانستند بـه وسیله آن ص��دای آب و وزش باد و صداهایی کـه در گوش طنین مـی اندازد را بنویس��ند. بعد بدیـهی هست که نوشتن آواهای موسیقی امکان پذیر بوده و رواج داشته است. از جمل��ه انواع گوناگون خط درون ایران خطی بود کـه کتاب ها و نامـه ه��ا را بدان مـی نوش��تند و خطی کـه امرا و پادش��اهان داشتند و یـا خطی کـه ریـاضیون و فلاسفه بدان مـی نگاشتند (و خطی رمزی بود) یـا خطی کـه نامـه های پزش��کی را بدان مـی نوشتند و بسیـاری دیگر انواع خط کـه همگی آن ها دارای الفبای منسجم و محدود بوده و خطوطی رایج بوده اند. قابل ذکر اس��ت کـه از اقوام ایرانی سومر باستان، ساکن درون غرب ایران کنونی دو ستون کشف شده کـه بر آن آهنگ موسیقی (علایم آوانگاری) کنده شده است. بـه دلیل اهمـیت صحیح خواندن گاتاها درون اوستا این آواها درون ه��ر عصری بـه ه��م راه خطوط مخصوص آن عصر بـه ص��ور گوناگ��ون از جمله بـه صورت علای��م و تکیـه هایی درون بالا یـا پایین اش��عار مـی نگاش��تند. این علایم بعدها بـه ن��ام «تامـین» درون س��رودها و اوراد یـهودیـان و س��پس بـه نام«نیوم» درون دعاهای مس��یحیت گس��ترش یـافت. از آن بعد نت نویس��ی درون غرب بـه راه خود ادامـه داد و به مرور تکام��ل و رواج کنونی را یـاف��ت. اما بـه دلیل این کـه ایران س��رزمـین بزرگی اس��ت با اقوام گوناگون و فرهنگ ها و موس��یقی بس��یـار عمـیق و پیش��رفته و متنوع و هم چنین بـه دلیل این کـه انس��ان شرقی ایرانی نمـی تواند از عمق و نیـازها چشم پوش��ی کند درون نتیجه هم چنان کـه تکامل خط و ابداعات و اختراعات درون آن ادامـه مـی داد. زیرا اش��کال گوناگون نت نویسی درون نوش��تن آواها کـه از جمله آن مـی توان نوشتن علایم و تکیـه ها درون بالا و پایین کلم��ات را ذکر کرد به منظور ایرانیـان کافی نبود زیرا با تغییر و تحول خط، آن علایم نیز تغییر مـی کرد. اساسن صدایی کـه آواهای گاتا و موسیقی ایرانی و آوازهای سنتی ایرانی و س��ایر مل��ل از جمله «فلامـینکو» بـه وس��یله آن خوانده مـی ش��ود صدای طبیعی انسان هست و نگارش صحیح آن بوسیله نت نویسی غرب مـیسر نیست. نت نویسی درون غرب منطبق با صدای ساخته شده درون حنجره انسانی است. بـه هر حال مقامات موسیقی ایران را کـه ریشـه درون آواهای گاتا زرتش��ت دارد درون طول تاریخ بـه وسیله نت نویسی های گوناگون نگه مـی داشتند. از آن جمله همان گونـه کـه گفته شد بـه وسیله علایمـی درون بالا یـا پایین کلمات و گاه بوسیله ح��روف مصوته درون خط اوس��تایی و در دورانی بـه وس��یله حروف ابجد کـه حروفی رمزی بود و گاه بـه وس��یله اعداد. بـه این نحو موس��یقی اوس��تا نیز همـیش��ه بـه وسیله خط اوستایی نگاه داشته مـی شد. بعدها درون قرن ششم مـیلادی خط اوستایی بیش از پیش تکامل یـافت. خط اوس��تایی دارای چهل و چهار حرف با صدا و بی صدا هست و هم امروز نیز کامل ترین خطی هست که درون جهان وجود دارد. بـه وس��یله این خط خواندن اوستا بدون غلط و با همان لهجه و تجوید اصلی یعنی با موسیقی اصلی آن ادامـه یـافت و به این نحو کتاب آس��مانی ایرانیـان باستان از فس��اد و انحراف مصون ماند. بعده��ا درون جهت تکامل و حف��ظ اصالت آواهای گاتا باز ه��م نکاتی دیگر بر این نت نویسی افزوده شد. البته بدیـهی اس��ت کـه در تمام ط��ول تاریخ فضای کلی مقامات و تزیینات ملودی ها و آواها بـه س��ینـه منتقل ش��ده است، اما این کار تنـها بـه وس��یله هدایت از این نت نویسی ها کـه نشان دهنده پیچ و تاب های اصلی ملودی ها و آواه��ای گوناگون بوده امکان پذیر بوده اس��ت. بـه این نحو اس��ت کـه آواهای گاتا از زرتشتیـان هند و زرتشتیـان ایران بـه واس��طه نت نویسی هم سان اوستایی اگر چه بـه وض��وح ریش��ه ها و ملودی های مش��ترک درون آن ها قابل تشخیص است، اما بـه واس��طه تزیینات بومـی، ملودی ها با هم تفاوت هایی دارند. هم چنین بـه نق��ل از کتاب «الاغانی» تالی��ف «ابوالفرج اصفهان��ی»، «اس��حاق موصل��ی» موس��یقی دان بزرگ ای��ران، متوفی 058 م. آهنگ های خود را درون کتابی بـه نام «مجموع��ه الاغان��ی» گرد آورده بود و ای��ن بدان معنی هست که درون قرن نـهم مـیلادی درون ایران نت نویسی متداول بوده اس��ت. بنابراین با توجه بـه قدمت زرتش��ت و کتاب اوس��تا و آواهای گاته و آثار باستان شناسی بدیـهی هست که قدیمـی ترین نوع نت نویسی از ایران برخاسته است. منابع: تاثیر موس��یقی ایران بر موس��یقی غرب، تالیف سوس��ن شاکرین .stnemurtsni lacisum fo yrotsih eTh 8۷-3۷ .pp shcaStruC yB مقاله آقای «مصطفی رحیمـی» درباره لرستان درون آیینـه و آواز و موسیقی لرستان نوشته «حمـیدرضا اردلان». «الاغانی» تالیف «ابوالفرج اصفهانی»، 51 امـیر و کاملیـا قدیمـی ترین نقاش��ی متحرک (انیمـیشن) جهان درون سال 3891مـیلادی توس��ط باستان شناسان ایتالیـایی حاضر درون ش��هر سوخته بـه هنگام کاوش درون گوری 5 هزار ساله پیدا ش��د. آن ها جامـی را پیدا د کـه نقش یک بز هم راه با تصویر یک درخت روی آن دیده مـی شد. باستان شناسان بعد از بررس��ی این ش��ی دریـافتند نقش موج��ود بر آن برخلاف دیگر آثار بـه دست آمده از محوطه های تاریخی ش��هر س��وخته، تکراری هدف مند دارد، ب��ه گونـه ای کـه حرکت بز بـه سوی درخت را نشان مـی دهد. هنرمند نقاش��ی کـه جام س��فالین را بوم نقاش��ی خ��ود قرار داده، توانس��ته هست در 5 حرکت، ب��زی را طراحی کند کـه به س��مت درخت حرک��ت و از ب��رگ آن تغذیـه مـی کند. این سفال از س��وی باستان شناسان و کارشناس��ان بـه عنوان نخستین انیمـیشن جهان معرفی شد. آسیفای ایران نیز با معرفی این ش��ی بـه آس��یفای جهانی پیشنـهاد ��د کـه ای��ن طرح بـه عنوان نش��انـه آس��یفای جهانی معرفی شوند. درون بسیـاری از این سفال ها نق��ش تعقیب بز توس��ط حیوان��ات وحش��ی و ی��ا انسان تصویر شده است. ب��ر روی ای��ن س��فال ها حرکت وج��ود دارد و در آن ه��ا یـا حیوانی درون حال جهش اس��ت، ی��ا درون حال خیز اس��ت. درون برخی از آن ها تعقیب کننده تصویر شده است. اما درون برخی از آن ها بز یـا حیوان شاخ داری کـه قرار هست شکار شود، بـه تنـهایی دیده مـی شود. برخی س��ازندگان این سفال ها س��یلک بـه ظرایفی مانند حالت حیوان درون حال ترس و فرار دقت داشته اند، بر روی این س��فال ها درون کنار حیوان ف��راری خطوطی بـه صورت هاش��ور خورده اس��ت کـه برخی از باستان شناسان معتقد با توجه بـه نمایش ترس حیوان درون این س��فال ها احتمالن حیوان درون حال ادرار تصویر ش��ده اس��ت کـه تاکید بیش تری بر این موضوع باشد. درون سال ۲831 درون مسیر کاوش های تپه ازبکی درون فضایی کـه احتمالن فضای نیـایش گاه بوده است، خمره ای بـه دست آم��د کـه بر روی آن یک تصوی��ر حیوانی درون حال حرکت وجود قرار داشت. ای��ن کوزه بـه جرات یکی از زیباترین اش��یـای بـه دس��ت آمده از کاوش های باستان شناس��ی منطقه کویر مرکزی است. بر روی این کوزه تصویر یک گرگ یـا چیزی شبیـه آن از یک س��و و یک انسان با س��لاح از سوی دیگر درون حال حمله بـه یک حیوان ش��بیـه بز هس��تند. درون واقع این دو حی��وان را محاصره کرده اند. تصوی��ر علاوه بر وجود حرکت درون آن درست دور ظرف چرخیده و آن جایی کـه به پایـان مـی رس��د بار دیگر آغاز مـی شود. این سفال نزدیک بـه دو هزار س��ال قدیمـی تر از سفال شـهر سوخته هست که سی سال پیش بـه دست آمده است. ظرف مورد نظر یک خمره س��فالی دهان گشاده هست که احتمال��ن به منظور نگه داری مایع��ات بوده و اندازه آن 06 درون 0۷ سانت است. این ظرف درون حال حاضر از اشیـایی هست که به منظور مطالعه بیش تر درون سایت پژوهشی تپه باستانی ازبکی قرار دارد. با پیدا ش��دن چند ظرف سفالی زیبا درون اوایل سال 3391 مـی��لادی درون پاریس و ش��ناخته ش��دن محل اکتش��اف این ظروف کـه س��یلک کاش��ان بود ،مش��اور موزه ملی فرانس��ه را بر آن داش��ت که تا در اکتبر همان س��ال مجوز حف��اری درون این نقطه مـهم را گرفته و هیت فرانس��وی بـه سرپرستی پرفسور «رومن گیرشمن» را مامور حفاری درون سیلک کاش��ان کرد. هیت باستان شناسی طی سه فصل (س��ال های 4391،3391و۷391) تپه ه��ا را کاوش و در سال 8391گزارش آن را درون دو مجلد تحت عنوان سیلک کاشان بـه زبان فرانسه درون پاریس منتشر کرد. س��یلک را بـه ش��ش دوره تقس��یم مـی کنند کـه از 0008 سال پیش ش��روع شده اس��ت. هر دوره حدود هزار سال اس��ت کـه ش��هرها بـه علت جنگ یـا زلزل��ه نابود و دوباره درون س��ده های بعدی بر روی تمدن قبلی، بنا ش��ده اند. که تا دوره ششم و آخرین دوره کـه نابودی آن 00۷۲سال پیش اتفاق افتاده است. سفال های مش��هور تصویر دار این منطقه مربوط بـه دوره سوم سیلک است، حدود 0006 سال پیش. درون دوره سوم، چرخ سفال گری و کوره اختراع شد. بـه این خاطر، ظروف ای��ن دوره زیبا تر و مدور بودن��د. درون همـین دوره، مـهرها و زیورآلات هم ساخته مـی شد. درون اواخ��ر این دوره، نقره هم از س��نگ معدن اس��تخراج مـی ش��ده است. ویلس��ون درون کتاب تاریخ ایران مـی گوید: «سفال های س��یلک از زیبا ترین و نفیس ترین سفال های ایران اند. موزه های دنیـا بدون س��فال های س��یلک، معتبر نیستند.» فرهنگ نخستین انیمـیشن ساخته شده درون جهان قدیمـی ترین نقاشی متحرک (انیمـیشن) جهان 61 این سو آن سو چه خبر بیداد سرما درون صنعت گردش گری سیمـین این روزها فصل زمس��تان بیش از هر سال دیگری جلوه ی خودش را بـه بس��یـاری از کشورهای جهان نشان داده است. گس��ترش سرما و یخ بندان بـه ویژه درون کشورهای اروپایی نـه تنـها سبب مختل شدن فعالیت روزمره درون این کشورهاشده بلکه حرکت چرخ صنعت گردش گری را نیز با مشکل جدی روبرو کرده است. بس��یـاری از برنامـه های مس��افرتی و پروازها لغو ش��ده اند و احتمال مـی رود کـه بارش برف س��نگین سبب بروز خسارت بـه برخی از آثار تاریخی شود. یخ بندان درون صنعت گردش گری اما درون کنار این س��رما و رکود صنع��ت گردش گری درون اروپا ش��اهد نوع��ی یخ زدگی درون فض��ای گردش گ��ری برخی از کشورها هم چون ایران نیز هستیم. درون هفته ه��ای اخیر، یعنی زمانی کـه تا برگزاری س��فرهای نوروزی چیزی نمانده و به طور معمول هر ساله دفاتر خدمات مسافرتی و خطوط هواپیمایی درون تدارک برنامـه های نوروزی خود هس��تند، با تغییر ناگهانی بهای دلار، درخواست به منظور انجام تورهای نوروزی بـه ویژه س��فرهای خارجی با کاهش بی نظیری روبرو بوده است. بنا بـه گزارش ها، برخی از مدیران دفاتر مس��افرتی از کاهش هشتصد درصدی مس��افران خود خبر داده اند. این درون حالی اس��ت کـه این کاهش ب��رای تورهای با قیمت مناس��ب تر گزارش ش��ده و در واقع گفته ش��ده کـه در خواس��تی به منظور سفرهای گران قیمت دیده نمـی شود. تورهای نوروزی همواره از با اهمـیت ترین فعالیت های دفاتر مسافرتی بوده و از جنبه درآمدزایی درون جایگاه ویژه ای به منظور آنان قرار دارند. هریک از این دفاتر مس��افرتی درون این زمان تلاش دارد که تا با ارایـه بهترین خدمات و نرخ مناس��ب توانایی خود را بـه رخ دیگران کش��انده و مش��تری بیش تری جذب کنند این درحالی اس��ت کـه در س��ال جاری با وجود شرایط ناپایدار نرخ ارز، امکان ارایـه قیمت ثابتی به منظور تورها نیس��ت و در نتیجه مسافران با بلاتکلیفی روبرو شده کـه این امر بی اعتمادی، درگیری با دفتر مس��افرتی و در نتیجه لغو برنامـه سفر را درون برداشته است. و البته درون این مـیان دفاتر مس��افرتی کـه چش��م امـیدشان بـه بهره مند شدن از س��فرهای نوروزی هست با سرنوشتی تلخ روبرو خواهند شد. هر چند کـه شاید این تغییر بهای ارز مـی توانست بـه فرصتی به منظور جذب گردش گران بیش تر درون کش��ور مبدل شود کـه تا حدودی این کاس��تی را جبران کند. گردش گری کـه حالا با بالارفتن ارزش پول کشورش درون برابر ریـال مـی تواند با هزینـه کم تری بـه ایران سفر کند چنان چه با تبلیغات و برنامـه ریزی کافی و مناسب روبرو بود، مـی توانست با ورودش کمـی چرخ این صنعت را بـه حر کت درآورد و از این رکود خارج سازد اما دریغ کـه پیش زمـینـه های جذب گردش گر درون ایران آن چنان قوی و برنامـه ریزی شده نست که تا با درایت از فرصت بـه وجود آمده کمال بهره ببرد. سفر 2 مـیلیون ایرانی بـه ترکیـه درون سالی کـه گذشت و اما با وجود پیش بینی رکود درون سفرهای خارجی نوروزی امسال، گردش گران ایرانی درون سالی کـه گذشت توانستند رتبه چهارم را درون مـیان گردش گران ترکیـهب کنند. بنا ب��ه اع��لام وزارت فرهن��گ و گردش گ��ری ترکیـه، ۲ مـیلی��ون گردش گ��ر ایران��ی درون س��ال 110۲ پ��س از گردش گران آلمانی، روس��یـه و بریتانیـا توانس��تند درون رتبه چهارم سفر بـه ترکیـه قرار بگیرند و تعداد گردش گران این کشور را بـه مرز 13 مـیلیون نفر برسانند. تعدادی کـه منجر بـه رشد بیش از 01 درصدی درون صنعت گردش گری آن کش��ور و��ب 3۲ مـیلیـارد دلار درآمد شده است. و البت��ه بـه نظر مـی رس��د با توجه ب��ه وضعیت پیش آمده و کم هزینـه تر بودن س��فر بـه این کش��ور درون مقایس��ه با س��ایر مقاصد گردش گری، هم چنان این کش��ور مـیزبان بیش ترین گروه ایرانیـان مسافر باشد. جشنی به منظور راهنمایـان گردش گری پنجمـین جش��ن راهنمایـان ت��ور ایرانی هم زم��ان با روز جهانی راهنمایـان تور، درون روز دوم اس��فند درون خوزس��تان و ب��ا حضور بیش از 005 نفر از راهنمایـان و دانش جویـان رشته های گوناگون گردش گری و خبرنگاران و مـهمانان ویژه برگزار مـی شود. شعار جش��ن امس��ال «راهنمای گردش گری؛ پلی مـیان فرهنگ ها» انتخاب ش��ده اس��ت. این جشن هر ساله بـه همت انجم��ن صنفی راهنمایـان برگزار ش��ده و به پاس داشت تلاش راهنمایـان تور بـه عنوان یکی از ارکان مـهم چرخه گردش گری مـی پردازد. جامعه 71 دوازدهم بهمن- اول فوریـه 1331 خورشیدی- ملی ش��دن صنعت ماهی و شیلات ایران، یـا بـه اختصار «ملی شدن شیلات»، یکی از وقایع مـهم تاریخ معاصر ایران اس��ت ک��ه درون چنی��ن روزی و در دوران زمام داری «محمد مصدق»، بـه کوش��ش او و برخی دیگر از رجال سیـاسی ایران، بـه وقوع پیوست. 1631 خورشیدی- درون آستانـه ی چهارمـین سال گرد انقلاب اسلامـی و هم زم��ان با آغ��از دهه فجر انقلاب درون س��ال 1631 و در چنین روزی، نخستین جشن واره بین المللی فیلم فجر و نخستین فستیوال سراسری تاتر فجر درون تهران برگزار شد. ۲491 مـی��لادی- «صدای آمریکا» درون چنی��ن روزی آغاز بـه کار کرد. این رسانـه قدیمـی ترین رادیو و تلویزیون دولتی ایـالات متحده آمریکا هست که به منظور شنوندگان خارج از آمریکا پخش مـی شود و مخاطبان آن مردم آمریکا نیستند. درون آمریکا و برای شنوندگان داخلی، رادیوی عمومـی ملی (RPN) استفاده مـی شود. برنامـه های «ص��دای آمریکا» درون جهت ایجاد نگرش��ی مثب��ت درون نزد افکار عمومـی جهان نسبت بـه ایـالات متحده تنظیم شد. 300۲ مـیلادی- درون س��انحه ای کـه در س��فر بازگشت بـه زمـین و هنگام عبور از جو زمـین به منظور شاتل کلمبیـا رخ داد، منجر بـه کشته شدن همـه ی هفت سرنشین آن شد. 1391 مـی��لادی- «بوری��س نیکولایوی��چ یلتس��ین» (siroB nistleY hciveyalokiN) ، نخس��تین ریی��س جمـه��وری منتخب روسیـه بـه شیوه دموکراتیک، درون این روز زاده شد. 4491 مـیلادی- «پی��ت موندری��ان» (naairdnoM teiP) نقاش هلندی، درون این روز درگذشت. ۷531 خورش��یدی- «آیت اله خمـینی» بعد از 51 سال اقامت درون خارج از کشور و عمدتن درون عراق، از پاریس بـه ایران بازگشت. وی نزدیک بـه چهار ماه درون فرانس��ه اقامت داشت. با هواپیمای حامل او، یک صد و پنجاه روزنامـه نگار نیز بـه تهران آمده بودند که تا ش��اهد تحولات باشند. سیزدهم بهمن– دوم فوریـه 6351 مـیلادی- درون چنی��ن روزی «پدرو دو مندوزای» (ordeP azodneM ed) جوینده طلای اسپانیـایی، شـهر بوئنوس آیرس را تاسیس کرد. این شـهر کـه در ابتدا عنوان «شـهر بانوی ما با هوای مطبوع» را داشت، پایتخت کش��ور آرژانتین و بزرگ ترین شـهر و بندر آن است. ۲881 مـیلادی- «جیمز جویس» (ecyoJ semaJ) نویس��نده برجس��ته ایرلندی درون این روز بـه دنیـا آمد. «اولیس» ش��اه کار ادبی اوست. 49۲1 خورشیدی - اعضای کمـیته «دفاع ملی» کـه با نزدیک شدن نیروهای «روس��یـه» بـه «اراک»، از «قم» و «اصفهان» ره س��پار کرمانش��اه ش��ده بودند که تا با کمک « عثمانی» و «آلمان» درون برابر نیروهای انگلستان و روسیـه از وطن دفاع کنند وارد کرما نشاه شدند و والی ایـالت را بیرون د. ۷۲91 مـیلادی - زادروز «اس��تن گت��ز» (zteG natS) نوازنده ��وفون «تنور» و از پیش گامان س��بک «کول جاز» و «جاز برزیل��ی» بود. او درون «فیلادلفیـا» بـه دنیـا آم��د و در نیویورک بزرگ شد. درون شانزده سالگی بـه گروه نوازندگان «جک تی گاردن» (kcaj nedragaet) پیوست. 3491مـیلادی - شکست آلمان ها درون نبرد «استالینگراد» (- ilatS darg) ، یکی از مـهلک ترین و سرنوشت سازترین نبردهای جنگ جهانی دوم و تمام تاریخ بشر بود. درون این نبرد ارتش «آلمان نازی» و متحدان آن بـه منظور فتح ش��هر استالینگراد، بـه آن یورش بردند ک��ه بعد از چندین ماه درگیری خونی��ن، درون چنین روزی آلمان ها شکس��ت خورده و این ش��هر توس��ط ژنرال «روکوسوفس��کی» (yksvossokoR) آزاد شد. چهاردهم بهمن – سوم فوریـه 6891 مـیلادی- استودیوهای انیمـیشن «پیکسار» کـه یک شرکت پویـانمایی هست توسط «استیو جابز» درون کالیفرنیـا تاسیس شد. 4981 مـیلادی- زادروز «نورمن راکول» نقاش و تصویرگر معاصر آمریکایی. آثار او اغلب درون آمریکا دارای گرایشی مردم پسند بودند و در آمری��کا بیش تر بـه خاطر تصویرگری جلد مجله «س��اتردی ایونینگ» پست شناخته مـی شد. نقاشی های او بیش از چهار دهه روی جلد این مجله را بـه خود اختصاص داده بود. 9591 مـیلادی- سال روز درگذشت «چارلز هاردین هالی» معروف بـه «بادی هال��ی» نوازنده و خواننده آمریکای��ی و از بنیـان گذاران سبک موسیقی راک اند رول. 6۲81 مـیلادی- «والتر بجت» روزنامـه نگار، اقتصاددان و تحلیل گر امور سیـاسی انگلیسی درون چنین روزی زاده شد. وی مدتی سردبیری «نشریـه اکونومـیست» را برعهده داشت و در این مدت اکونومـیست را بـه یکی از مـهم ترین و معتبرترین نشریـات درون نوع خود بدل کرد. او درون بیست و چهارم مارس سال ۷۷81 و در سن پنجاه و یک سالگی درون زادگاهش درگذشت. 1۲81 مـیلادی- زادروز «الیزابت بلک ول» اولین زنی کـه توانست درون آمریکا و در س��ال 9481 دکترای پزش��کی خود را بگیرد وی هم چنین مب��ارز راه حقوق زنان و مخالف ب��رده داری بود. وی درون سال 0191 درگذشت. 0۷81 مـیلادی- با تصویب اصلاحیـه پانزدهم قانون اساسی ایـالات متحده آمریکا درون این روز، همـه شـهروندان این کشور فارغ از رنگ و نژاد بـه حق رای دست یـافتند. متمم پانزدهم قانون اساسی ایـالات متحده از قوانین مـهم آمریکا است. 5۷91 مـی��لادی- «ام کلث��وم» از محبوب ترین خوانندگان زن درون جهان عرب درون چنین روزی درگذش��ت. گفته ش��ده کـه آلبوم های موس��یقی او هنوز هم جز پرفروش ترین ها آلبوم ها اس��ت. وی درون مـیان اعراب بـه لقب «س��تاره خاور»و «بانوی آواز عرب» شـهرت یـافته است. پانزدهم بهمن- چهارم فوریـه ۲۲31 خورش��یدی- نتایج انتخابات پارلمانی ایران انتشار یـافت و دکتر مصدق نماینده اول تهران شد. ۷531 خورش��یدی- «مـهدی بازرگان» بـه نخست وزیری «دولت موقت» منصوب شد. 3591 مـیلادی- «ماسانوری تاکاهاشی» (- kaT ironasaM ihsah) آهنگ ساز و نوازنده ژاپنی درون کشور ژاپن بـه دنیـا آمد. بعدها دوستان او نام مستعار «کیتارو» (oratiK) را به منظور وی برگزیدند. 400۲ مـیلادی- «مارک زوکربرگ» ش��بکه اجتماعی مجازی با نام «فیس بوک» را از اتاق خود درون دانش گاه هاروارد آمریکا به منظور دانش جویـان این دانش گاه طراحی و راه اندازی کرد کـه به واس��طه آن مـی توان با دوس��تانی کـه دارای حس��اب کاربری درون آن هستند ارتباط داشت. 5491 مـیلادی- «روزولت»، «استالین» و «چرچیل» سران وقت ایـالات متحده آمریکا و اتحاد ش��وروی و رییس دولت انگلس��تان مذاکرات هش��ت روزه خود را درون کاخ محل استراحت «تزارها» درون شـهر«یـالتا» آغاز د که تا سرنوشت آلمان و مناطق نفوذ سه دولت بعد از پایـان جنگ و خطوط تازه مرزی را روشن سازند. 3131 خورش��یدی- «دانش گاه تهران» با شش دانش کده طب ، فنی ، علوم ، علوم معقول و منقول ، ادبیـات و حقوق درون زمان «رضا پهلوی» افتتاح شد. ۷۲31 مـیلادی- درون دانش گاه تهران و مقابل ساختمان دانش کده حقوق، بـه س��وی «محمد رضا پهلوی» کـه در مراسم پانزدهمـین س��ال روز آغاز بنای دانش گاه تهران درون محل کنونی اش شرکت کرده بود تیراندازی شد و جراحتی اندک بـه او وارد آمد. 3131 خورش��یدی- «عل��ی نصیری��ان» بازی گر تاتر، س��ینما و تلویزیون ایران متولد شد. 9۲31 خورش��یدی - ام��روز برابر ب��ا زادروز «داری��وش اقبالی»، خواننده، بازی گر و فعال اجتماعی ایرانی است. درون 9431 با «حسن خیـاط باش��ی» آشنا مـی ش��ود و همـین ورود رسمـی او بـه موسیقی حرفه ای است. درون همـین سال او با ترانـه «به من نگو دوست دارم» بـه ش��هرت مـی رسد. سبک موس��یقی او موسیقی «پاپ فارسی» است. ۷831 خورش��یدی- تحقیقاتی «امـید»، نخستین ساخت کشور ایران بـه فضا پرتاب شد. شانزدهم بهمن- پنجم فوریـه ۲۷31خورشیدی- «علی اکبرمایی» مترجم و نویسنده شـهیر ایرانی درون چنین روزی درگذشت. 0091مـیلادی- ایـالات متحده و بریتانیـا، درون چنین روزی، معاهده ی «کان��ال پاناما» را امضا د. کانال پاناما یک آب راه غیرطبیعی هست که توسط انسان درون کشور پاناما بـه وجود آمده و اقیـانوس آرام را بـه اقیـانوس اطلس ارتباط مـی دهد. 8591مـی��لادی- «جم��ال عبدالناص��ر» (ludbA lamaJ ressaN)، درون این روز، کاندیدای نخس��ت وزیری «جمـهوری متحد عربی» شد. وی نخستین رهبر یک کشور عربی بود کـه «خلیج فارس» را «خلیج العربی» خواند و دستور داد که تا در تمام مدارس و ادارات مصر و در نقش��ه های چاپ آن کش��ور از نام «خلیج العربی» استفاده شود. ۷531خورش��یدی- انتخ��اب مـهن��دس «مـه��دی ب��ازرگان» سیـاست مدار، استاد دانش گاه و پژوهش گر قرآن بـه عنوان اولین نخس��ت وزیر ایران بعد از پیروزی انقلاب و نخستین دانش یـار دانش گاه تهران. 5831خورش��یدی- «اصغر پارس��ا» س��خن گوی فراکس��یون جبهه ی ملی درون مجلس هفدهم درون این روز درگذشت. 5051مـی��لادی- زادروز «اجی تش��ودی» (sudigeA iduhcsT)تاریخ نگار و فیلسوف سوییسی است. 38۷1مـی��لادی- درون چنی��ن روزی بر اثر ی��ک زلزله مـهیب درون «کالاب��را» درون جنوب ایتالیـا بیش از س��ی هزار نف��ر جان خود را از دس��ت دادند. هم چنین درون همـین روز زلزله دیگری درون س��ال 3661 مـیلادی درون کانادا روی داد. 1881مـیلادی- «توماس کارلایل» (elylraC samoTh) نویسنده انگلیسی درون این روز درگذشت. کارلایل بر این عقیده ب��ود کـه کارگ��ران نباید بـه عنوان ابزار کار بـه ش��مار آیند بلکه آن ها چون توانایی های خود را درون راه تولید بـه کار مـی گیرند حتما از بهره کار و صنعت خود س��ود ببرند. کارلایل درون سرگذشت و نقد ادبی نیز آثار گران بهایی انتشار داد. گزیده ی تقویم تاریخ 81 اندام های عقل عملی مـه شب تاجیک کار خ��وب ک��دام اس��ت؟ کار بد کدام؟ حق چیس��ت و حقیقت را نزد چه و یـا چهانی مـی توان یـافت؟ شاید قدمت این پرسش ها بـه اندازه ی درازای تاریخ تمدن بش��ر باشد، بـه سن و سال بش��ریتی کـه اهمـیت اخلاق را وارد روزمرگی های خود کرد و قضاوت درون تمامـی گوشـه ها و کناره های زیس��ت او ریشـه دوانید. اکنون درون این زمان کـه بش��ر متمدن، بی ش��مار پیـامبر و تعداد زیـادی مکتب اندیشگانی و فیلس��وف و اندیش مند را پشت سر گذاشته هست و از همـه مـهم تر و اضافه بر این ها، حجم عظیمـی از تجربه و خرد اجتماعی را درون چنته دارد، پاس��خ بـه چیستی و موقعی��ت خوبی و بدی کار س��اده تری باش��د و امـید بـه رسیدن بـه پاسخ، پررنگ تر. ولی واقعیت چیز دیگری اس��ت، اگر ماهیت خیر و ش��ر، بس��ته ای فرمایش��ی و س��نگ ش��ده و باثبات بود، شاید مـی توانستیم بـه آسانی، تعاریف را ارایـه بدهیم ولی واقعیت این اس��ت کـه ه��ر تعریف درون حوزه ی عل��وم معرفتی، بـه بی ش��مار مولفه بازگش��ت مـی کند کـه اگ��ر بخواهیم هم هم��ه ی آن ها را ب��رای باود تعریف م��ورد نظر لحاظ کنیم، بیش از فهم موضوع بـه پیچیده تر ش��دن آن یـاری رس��انده ایم. با این وجود درون مورد س��نجه های اخلاقی و تربیتی، قضیـه متفاوت تر هم هس��ت، تعریف ما از خوبی و ب��دی درون هر فرد و هر موقعیت مـی تواند تفاوت پیدا کند اگرچه گروهی از ادیـان و اندیشـه ها و همـین طور افراد بـه این مقوله اعتقادی ندارند ولی واقعیت چیز دیگری است. دسته ای از کیفیـات رفتاری نسبت بـه بقیـه ی آن ها از ثبات بیش تری درون تعریف برخوردارند، ما گروهی از کیفیت های رفتاری را قه��رن و همواره درون مـیزان های کم و یـا زیـاد و در موقعیت های متف��اوت خوب و یـا بد مـی دانیم و این ها بـه موقعیت های صفر و یکی مرس��وم هس��تند ولی مـیان این صفر و یک، طیفی خاکستری وجود دارد ازرهای رفت��اری مقید بـه زمان و مکان و ه��ر آن چه درون آن حال بر آن رفتار موثر خواهد بود.س��وال این جا هست که درون هر موقعیتی س��نجه ی رفتاری درون دس��ت چهی هست تا بتوان��د کیفیت یک عمل را درون ج��ای گاه اخلاقی ارزیـابی کن��د؟ آیـا فردی کـه خود درون درون ی��ک ماجرا و متاثر از آن نوع رفتار دس��ت بـه عمل مـی زن��د، مـی تواند گزینـه ی خوبی به منظور قضاوت درون این باره باش��د؟ بـه تر اس��ت سوال را بـه گونـه ای دیگر بپرس��یم، آیـا هر عمل انس��انی احتیـاج بـه ارزیـابی کیفی از س��وی افراد دیگر اجتماع درون حیطه ی دست رسی بـه عمل دارد؟ شاید با پذیرش این پیش فرض کـه خوب و بد و درست و نادرست مگر درون مواردی، وابسته بـه موقعیت عمل کردی خود هس��تند، بتوان رفتار انسانی را از حیطه ی استیلای شریعت و توسل بـه قضاوت آسمانی، بـه جای گاه گفتمانی زمـینی و تسلط حقوق شـهروندی و انسانی بر رفتار کشاند. درون این جای گاه اس��ت کـه به ج��ای این کـه رفتار قضاوت ش��ود، بـه چیدمان گفتمانی و تقابل کنش و واکنشی پای مـی گذارد و این، موجب مـی ش��ود که تا کیفی��ت ارزیـابی هر رفتار از ش��کل مطلق خیر و ش��ر بـه حیطه ی کارآمدتری انتقال یـابد. جامعه 91 فرهنگ نـهضت ادبی و هنری رنسانس سایـه کوثری ش��روع نـهضت رنس��انس درون نیمـه دوم ق��رن پانزدهم و نیمـه اول قرن ش��انزدهم بود. رنس��انس بـه معنی تجدید حیـات ادبی و فرهنگی س��ت و تاریخ شناسان آن را یکی از بزرگ ترین وقایع تاریخ بشر مـی خوانند. نـهضت رنسانس درون آغاز قرن چهاردهم درون ایتالیـا پاگرفت و از آن جا بـه فرانس��ه، اس��پانیـا، آلمان، انگلس��تان و هلند رفت. عوامل ایجاد رنس��انس را مـی توان درون چهار مورد خلاصه کرد: سفرهای دریـایی و اکتشافات جدید جغرافیـایی س��فرهای دریـایی درون واق��ع از اواخر قرن پانزدهم و اوایل قرن شانزدهم و با بـه کارگیری قطب نما آغاز شد. قطب نم��ا ب��ه دریـان��وردان اروپایی این امکان را داد کـه به س��فرهای دور و دراز بروند و نقاط تازه دنیـا را کشف کنند. «کریس��تف کلمب»، دریـانورد مش��هور ایتالیـایی س��ال ها بـه دنبال کش��ف راهی دریـایی بـه س��وی هندوستان بود. بعد از این کـه در سال ۲941 مـیلادی بـه خدمت دربار اس��پانیـا درآمد از ملکه ایزابل س��ه کشتی گرفت و در دوازده سال بعد از آن سه س��فر بزرگ درون پهنـه اقیـانوس اطلس داشت و س��رزمـین های بسیـاری را کشف کرد کـه آخرین آن ها قاره آمریکا بود. بعد از کلمب، «واسکو دوگاما»، دریـانورد پرتغال��ی به منظور یـافتن راهی تازه بـه هند از اسپانیـا سفر کرد و سراسر اقیـانوس اطلس را پیمود، از دماغه «امـیدنیک» گذشت و سرانجام بـه شبه قاره هند رسید. پ��س از او هم دریـانورد پرتغالی دیگری بـه نام «ماژلان» با پنج کشتی از این کشور بـه راه افتاد و برای نخستین بار توانست کره زمـین را دور بزند. ام��ا دو قرن پیش از آن کـه فرانس��ویـان بـه خاک ایتالیـا ق��دم بگذارند نـهضت رنس��انس با هم��ه مظاهر هنری و ادبی این کشور شکوفا شده و این کشور قبلن با فرهنگ غنی خود و پیش گامان بزرگی چون «دانته»، «پترارک» و «بوکاچیو» مراحل پیش رفته ای از این نـهضت بزرگ را پشت سر گذاشته بود. اختراع صنعت چاپ: درون اواخ��ر قرن پانزدهم، «یوه��ان گوتنبرگ» آلمانی فن چ��اپ را اخت��راع کرد کـه س��هم بزرگی درون گس��ترش و پیش رفت دانش بشری داشت. فن چاپ باعث ش��د هم��ه بتوانند کت��اب مطالعه کنند و با آثار مختلف فلس��فی و ادب��ی و علمـی و حاصل ذوق و اندیش��ه متفکران و نویسندگان و ش��اعران بزرگی مانند هومر، ارس��طو، افلاطون، ویرژیل، تاس (ش��اعر مشـهور ایتالیـایی) و اس��خیلوس (شاعر نا م دار و بنیـان گذار تراژدی یونانی) آشنا شوند و آن ها را مطالعه کنند. صنعت چاپ نـه تنـها باعث گس��ترش دانش مـی شد بلکه سبب ش��د کـه آثار نویسندگان یونان و روم باستان هم با انتش��ار و در دست رس همگان قرار گرفتن از تحریف درون امان بماند. فتح قسطنطنیـه قس��طنطنیـه ی��ا بیزانس قدی��م درون اوایل نیم��ه دوم قرن پانزدهم از سوی سلطان محمد دوم، پادشاه عثمانی فتح شد. بیزان��س دژ محکمـی بود کـه بازمان ده های تمدن یونان و روم قدی��م را حفظ مـی ک��رد و در حقیقت مرکز حفظ آثار هنری و باستانی روم بود. بعد از تصرف بیزانس کشورهای یونان و صربستان هم بـه تصرف عثمانی ها درآمد و جزو دولت عثمانی ش��د. از آن بعد دریـای اژه هم جولانگاه ترک ها ش��د. هفتاد سال بعد سلطان سلیمان اول، مجارستان را هم فتح کرد. این حوادث س��بب ش��د کـه گروه بزرگی از دانش مندان، فلاس��فه، ادبا و هنرمندان روم ش��رقی ترک وطن کرده و به س��مت غرب بـه ویژه ایتالیـا بروند کـه محل امن تری ب��ود. این افراد با رفتن خ��ود درون واقع دانش و کتاب های خطی را کـه در کشورهای شان بود به منظور حفاظت از دست ترک ها بـه ایتالیـا بردند. شـهرهای فلورانس و ونیز کـه در آن زمان جزو مـهم ترین جمـهوری ه��ای ایتالیـا بوده و مرک��ز ادب و هنر و صنعت بودند، با آغ��وش باز بازمانده های آثار تمدن یونان و روم قدیم را پذیرا شدند. از آن پ��س ایتالیـا پای گاه دانش من��دان، هنرمندان و ادبا ش��د و مردم ایتالیـا علاوه بر ش��اه کارهای کم نظیری کـه پیش از آن درون فنون مختلف درون کشورش��ان بـه وجود آمده ب��ود بر گنجینـه بزرگی از ادب و فرهنگ و حکمت یونان قدیم کـه از س��وی دانش مندان روم شرقی بـه کشورشان بـه ارمغان آورده شده بود، دست یـافتند. جنگ های ایتالیـا و تاثیر آن بر ذهن و فکر نویس��ندگان و شعرای فرانسه «رن��ه دانژو» پادش��اه ناپل درون اواخر ق��رن پانزده وصیتی کرد کـه به موجب آن فرانس��ه بر خاک این کشور حقوقی پیدا مـی کرد. اویل قرن ش��انزدهم سه تن از پادش��اهان فرانسه یعنی ش��ارل هش��تم، لویی دوازدهم و فرانس��وای اول بـه فکر افتادن��د ک��ه از این حق اس��تفاده کنند. ب��ه همـین دلیل هرکدام کـه بر تخت س��لطنت نشس��تند بـه ناپل و مـیلان حمله د. درون جریـان همـین لشگرکش��ی ها بود کـه ع��ده ای از نجبا و اش��راف فرانس��وی از مرزها گذش��تند و در آن سوی کوه های آلپ اقام��ت گزیدند. این اقامت س��بب شد کـه فرانسوی ها با ادب، هنر و تمدن یون��ان و روم قدیم آش��نا ش��وند و پس از ش��ناختن فرهن��گ پیش رفت��ه ایتالیـا ، س��عی د از نوع زندگی ایتالیـایی ها و هنرپروری آن ها تقلید کنند. «لئون��اردو داوینچی» از جمله نقاش��انی بود کـه به فرانسه رفت و به عنوان نقاش دربار منصوب شد. اما دو ق��رن پیش از آن کـه فرانس��ویـان بـه خ��اک ایتالیـا ق��دم بگذارن��د نـهضت رنس��انس با همـه مظاهر هنری و ادبی این کشور شکوفا شده و این کشور قبلن با فرهنگ غنی خود و پیش گامان بزرگ��ی چون «دانته»، «پت��رارک» و «بوکاچیو» مراحل پیش رفته ای از این نـهضت بزرگ را پشت سر گذاشته بود. دانته و پترارک ش��اعران مش��هور و انس��ان گرای ایتالیـا و بوکاچی��و نثرنوی��س و اومانیس��ت معروف این کش��ور ب��ه ترتی��ب درون س��ال های 1۲31، 4۷۲1 و 5۷۲1 از دنیـا رفته و آثار مـهمـی از خود بـه جای گذاش��ته بودند کـه تاثیر فوق العاده ای درون فکر و ذهن معاصران گذاشته بود. خلاصه آن کـه ایتالیـا گذش��ته از نقش��ی کـه در تس��ریع و ازدی��اد تاثیر قدم��ا بر ذهن نویس��ندگان و س��رایندگان فرانسوی داش��ت، خود نیز اس��تاد و راه نمای فرانسویـان درون خل��ق و اب��داع انواع هنر و فن��ون ادب و صنعت و نیز شناساندن آثار قدمای یونان و روم بـه فرانسویـان شد. یکی دیگر از آثار مـهم رنس��انس این بود کـه با ظهور این نـهضت بزرگ زبان لاتین عملن منزلت خود را از دس��ت داد و به حوزه کلیسا اختصاص پیدا کرد و به کشیش ها و اسقف ها و فلاسفه منحصر شد. 02 گزارش روز تاجیکستان بریتانیـا ویزا به منظور دانش آموزان تاجیک را قطع کرد کیومرث حدود 003 جوان تاجیک با ارسال نامـه ای بـه نخست وزیر بریتانیـا و سفارت این کش��ور درون تاجیکستان، خواستار ساده تر گردیدن نظام پیش نـهاد ویزا به منظور تحصیل دانش آموزان تاجیک درون این کشور شده اند. از این پیش س��فارت بریتانیـا درون «دوشنبه» اعلام داشته بود کـه وی��زای تحصیلی به منظور جوانان تاجیک را درون «دوش��نبه» قطع کرده است. این سفارت گفت افرادی کـه قصد تحصیل درون بریتانیـا را دارند، حتما ویزا را از سفارت این کشور درون «قزاقستان» دس��ت رس ند. س��فارت بریتانیـا علت ای��ن تصمـیم خود را دقیق ش��رح نداد. ولی منابع نزدیک بـه س��فارت مـی گویند این تصمـیم درون حالی گرفته شده هست که اکثر دانش آموزان تاجیک ب��ا ویزای تحصیلی بـه بریتانیـا س��فر ک��رده، از آن جا بـه وطن ب��از بعد نمـی آیند. جوان��ان تاجیک درون نامـه ی خود نوش��ته اند: «دریـافت ویزا به منظور تحصیل درون بریتانیـا از سفارت این کشور درون قزاقستان مشکل هست و که تا زمان دریـافت ویزا، مبلغ زیـادی هم خرج مـی شود.» آن ها گفته اند «تاجیکستان و بریتانیـا هم کاری حسنـه دارند و از این روی، لندن حتما نظام روادید یـا ویزای تحصیل بـه جوانان تاجیک را ساده نماید.» این جوانان تاجیک افزوده اند: «در غیر این صورت بریتانیـا، نفوذ و تلاش هایش به منظور آزادی و حقوق بش��ر درون تاجیکستان را از دست خواهد داد.» اما سفارت بریتانیـا درون تاجیکستان درون حالی ویزا به منظور تحصیل دانش آموزان تاجیک را قطع کرده اس��ت کـه سفارت آمریکا درون «دوشنبه»، اعلام داشته هست در تابستان امسال، دانش آموزان را ب��رای کار و تحصیل بـه ایـالات متحده خواهد فرس��تاد. این اظهارات س��فارت آمری��کا، اکثر دانش آم��وزان تاجیک را کـه سال ها آرزوی سفر بـه ایـالات متحده و زندگی و کار درون «زادگاه دموکراس��ی» را مـی پرورند، خوش��حال کرده است. زیرا نـه همـه جوان��ان تاجیک امکان دریـافت ویزا ب��رای تحصیل یـا کار درون آمریکا را دارند. با وجود این درون پنج سال اخیر گروهی از جوانان تاجیک بـه آمریکا رفته درون آن جا تحصیل و کار کرده اند. برخی از آن ها درون آمریکا مانده درون آن کش��ور زندگی اختیـار نموده اند. این هست که س��ال گذشته سفارت آمریکا نیز از آن نگرانی خود را اظهار داش��ته بود کـه جوانان تاجیک با دریـافت ویزای تحصیل بـه آمریکا رفته ولی درون آن جا بـه کار مش��غول مـی شوند و تلاش مـی کنند کـه برای ادامـه زندگی درون آن جا بمانند. زندگی س��خت درون تاجیکس��تان، گروهی از جوانان تاجیک را مجبور کرده هست که به منظور زندگی و کار و آموزش بـه کشورهای خارجی، عمدتن روسیـه و آمریکا کوچ بندند. این هست که هزارها جوان تاجیک بـه مرکز های ویژه آموزش زبان انگلیسی مـی روند ت��ا این زبان را از خود کنند. همـه ��ی آن ها با از خود این زبان، یک آرزو دارند، چه گونـه حتما به خارج از تاجیکستان رفت که تا تحصیل خوب گرفت، جای کار مناس��ب پیدا کرد و زندگی شایسته داشت. آرزویی کـه عملی شدن آن درون تاجیکستان نـه بـه هر و نـه بـه آسانی دست مـی دهد. تاجیکستان روزنگاشت بـه بهانـه زادروز «سمـیرا مخملباف» جوان ترین کارگردان جهان محبوبه شعاع بیست و ششم بهمن برابر با زادروز «سمـیرا مخملباف» کارگردان ایرانی اس��ت او کـه زاده س��ال 8531 اس��ت توانسته بـه عنوان جوان ترین کارگردان جهان درون بخش رس��مـی فس��تیوال کن حضور داشته باشد و جایزه ویژه هیت داوران را از آن خود کند. سمـیرا مخملباف هم چنین درون جشن واره های مـهمـی چون کن، ونی��ز و برلین بـه عن��وان داور حضور داشته اس��ت. «سمـیرا مخملباف» درون بیست و شش��م بهمن ماه سال 8531 خورشیدی درون تهران زاده شد او اولین بازی خ��ود را درون کودکی و در س��ال ۷631 درون فیلم «بایس��یکل ران» کـه س��اخته پدرش «محسن مخملباف» انجام داد. سمـیرا درون سن هفده سالگی توانست فیلم س��ینمایی «سیب» را بسازد و در هجده سالگی بـه عنوان جوان ترین کارگردان جهان درون بخش رس��مـی فستیوال کن درون سال 8991 مـیلادی حضور یـابد. فیلم س��یب او درون طول دو س��ال بـه بیش از صد فستیوال بین المللی دعوت شد و در بیش از سی کشور جهان اکران شد و جوایز بس��یـاری را از آن خود کرد. او درون س��ال 9991، دومـین فیلم س��ینمایی خود را بـه نام «تخته س��یـاه» ساخت و در سال 000۲ دوباره بـه عن��وان جوان ترین کارگردان جهان درون بخش مسابقه فس��تیوال کن حضور یـافت و جایزه ویژه هیـات داوران را دریـافت کرد. سومـین س��اخته سمـیرا مخملباف بـه نام «پنج عصر» درون س��ال 300۲ درون بخش مس��ابقه اصلی کن پذیرفته ش��د و بار دیگر موفق بـه دریـافت جایزه وی��ژه هیـات داوران از جشن واره کن ش��د. فیلم دیگر ساخته سمـیرا «اسب دوپا» نام دارد کـه در سال 800۲ ساخته است. مخملباف هم چنین توانسته درون جشن واره های مـهمـی چون کن، ونیز و برلی��ن بـه عنوان داور حضور داش��ته باش��د. س��مـیرا مخملباف کارگران جوان کـه امس��ال سی و دو ساله ش��ده دوره آموزش خصوصی هن��ری و فیلم س��ازی خ��ود را درون خانـه فیلم مخملباف گذرانده هست و درون زمـینـه کارگردانی درون فیلم های ویدئویی صحرا و س��بک نقاشی درون سال 5۷31 فعالیت داشته هست . وی هم چنین از سوی گاردین، انگلیس بـه عنوان یکی از چهل فیلم ساز برتر معاصر جهان و جوان ترین آن ها درسال های 400۲ و 500۲ انتخاب شده است. جوایز بین المللی سمـیرا مخملباف: «جام ساترلند» از جشن واره فیلم لندن، انگلستان 8991، (فیلم سیب) «جایزه منتقدین بین المللی» از جش��ن واره فیلم لوکارنو، سوییس 8991، (فیلم سیب) «جایزه ویژه هیئت داوران» از جش��ن واره فیلم تسالونیکی، یونان 8991، (فیلم سیب) «جایزه ویژه هیئت داوران» از جش��ن واره فیلم سائوپائولو، برزیل 8991، (فیلم سیب) «جایزه ویژه هیئت داوران» از جشن واره سینمای مستقل، آرژانتین 9991، (فیلم سیب) «جایزه منتقدین» از جشن واره سینمای مستقل، آرژانتین 9991، (فیلم سیب) «جایزه تماشاگران» از جشن واره سینمای مستقل، آرژانتین 9991، (فیلم سیب) «جایزه ویژه هیئت داوران» از جشن واره فیلم کن، فرانسه 000۲، (فیلم تخته سیـاه) «جایزه مدال فدریکو فلینی» از یونس��کو، فرانسه 000۲، (فیلم تخته سیـاه) «جایزه فرانسوا تروفو» از جش��ن واره فیلم جیفونی، ایتالیـا 000۲، (فیلم تخته سیـاه) «جایزه شـهردار جیفونی» از جشن واره فیلم جیفونی، ایتالیـا 000۲، (فیلم تخته سیـاه) «جایزه صلح» از یونسکو، فرانسه 000۲، (فیلم تخته سیـاه) «جایزه بزرگ» از موسسه فیلم آمریکا(IFA)، آمریکا 000۲، (فیلم تخته سیـاه) «جایزه» ویژه هیـات داوران» از بخش مسابقه اصلی فستیوال کن (300۲) درون فرانسه به منظور فیلم «پنج عصر» جایزه بزرگ «کلیساهای جهان» از جشن واره فیلم کن (300۲) درون فرانسه به منظور فیلم «پنج عصر» جایزه «طاووس طلایی» به منظور به ترین فیلم درون بخش مسابقه سی و چهارمـین جشن واره بین المللی فیلم هند، به منظور فیلم «پنج عصر» جایزه «سینمای جوان» درون بخش مسابقه پرده نقره ای هفدهمـین جشن واره بین المللی فیلم سنگاپور 400۲، به منظور فیلم «پنج عصر» 12 جامعه روزی به منظور کشورم… سایـه کوثری «تاج ماه آفاق الدوله» را نخستین زن مترجم ایرانی مـی دانند. نخس��تین زنی کـه در ایران دست بـه کار ترجم��ه زد، تاج ماه آفاق الدوله ب��ود کـه نمایش نامـه «نادرش��اه» اثر «نریمان نریمان��ف» را از ترکی بـه فارس��ی برگرداند و آن را منتش��ر ک��رد. تاج ماه درون ابتدای نمایش نامـه «نادرشاه» خود را کمـینـه تاج ماه آفاق الدوله همش��یره «آقا اسماعیل آجودان باشی» و عی��ال «فتح اله ارفع الس��لطنـه طال��ش» معرفی مـی کند. محمد گلبن، پژوهش گر ادبیـات کـه این نمایش نامـه را از روی نس��خه خطی آن تصحیح کرده است، درون این باره توضیح مـی دهد: «مـی توانیم بگوییم تاج ماه آفاق الدوله نخس��تین زنی هست که درون ایران دست بـه کار ترجمـه مـی زند.» وی درون م��ورد چگونگ��ی آش��نایی با ای��ن اثر هم مـی گوید: «من از کودکی عادت داشتم نسخه های خط��ی و کت��اب جم��ع آوری کنم. نس��خه خطی نمایش نام��ه «نادرش��اه» را کـه خان��م آفاق الدوله ترجمـه کرده اند، س��ال ها پیش یکی از آشنایـانم بـه م��ن داد که تا این ک��ه متن آن را خوان��دم و دیدم اثر بس��یـار جالبی هست و آن را تصحیح کردم و نسخه تصحیح ش��ده آن حدود س��ال 3۷ درون شماره پنجم فصل نامـه «تاتر» بـه کوش��ش خان��م لاله تقیـان بـه چاپ رسید.» گلبن بـه گفته خودش کتاب خانـه شخصی اش را بـه آس��تان قدس رضوی مشـهد مقدس و مجلس اهدا کرده هست که نس��خه خطی این کتاب هم هم راه بقی��ه کتاب ها بوده اس��ت. نس��خه مـیکروفیلم این کت��اب هم درون کتاب خانـه مرک��زی دانش گاه تهران نگه داری مـی شود. تاج ماه، اهل زنجان و پدرش علی اکبر خان، یکی از نظامـیان قاجاری بود. جدا از ترجمـه نمایش نامـه «دره نادری» یـا «نادرش��اه»، مجموعه دست نوشته ای از نامـه ها و ش��عرهایی از تاج ماه بـه جا مانده است. این مجموعه با عنوان دیوان اشعار مجموعه تاج ماه بـه شماره ۲553 درون کتاب خانـه مرکزی دانش گاه تهران نگه داری مـی شود. دوس��وم ای��ن مجموعه ش��امل گزیده ش��عرهای ش��اعران دوره قاجار اس��ت و یک س��وم دیگر آن ب��ه نامـه ها و ش��مار اندکی بـه س��روده های تاج ماه اختص��اص دارد. نوش��ته های تاج م��اه را بـه لحاظ موضوعی مـی ت��وان این گونـه رده بن��دی کرد: نامـه درباره مسایل خانوادگی، نامـه بـه دوستان، نامـه های دیگران، انشاها و شعرها. ادامـه درون صفحه 3۲ زن ایرانی- تاج ماه آفاق الدوله زنی مترجم، درون پس پرده های حرم سرا سیمـین شاید وقتی داخل ک هستی و داری درون هوای وطنت تنفس مـی کنی عبارت هایی مثل س��رود ملی، غذای ملی، گل ملی، هنر ملی و حتا روز ملی برات خیلی جالب توجه یـا با اهمـیت نباشند اما ماجرا زمانی کـه داری جایی دور از ک زندگی مـی کنی کاملن متفاوت است. اون جاس��ت ک��ه هویتت با کلی از این «ملی»ها ش��کل مـی گی��ره درون براب��ر آدم های دور و ب��رت؛ اون هایی کـه از جنس تو و هم وطنت نیس��تند و تو دلت مـی خواد اصالتت رو تمام وکمال توی یک قاب فرد اعلا بگذاری و بهشون نمایش بدی … حالا دیگه هر کدوم از این ملی ها برات حکم یک جواهر رو پیدا مـی کنند کـه مـی تونی هویتت را با قطعه قطعه آن ها آرایش کنی … درون تمامـی کش��ورهای جهان روزی از س��ال با عنوان روز ملی تعیین مـی ش��ود کـه نمادی اس��ت به منظور حفظ غرور و هویت مردمان آن کش��ور . روزی کـه با افتخار سرشان را بالا بگیرند و از این کـه در چنین کشوری زندگی مـی کنند بـه خود ببالند. روز مل��ی درون تاری��خ هر کش��ور روزی اس��ت ک��ه درون آن روی��دادی رخ داده کـه کام یـابی و س��ربلندی را به منظور آن کش��ور بـه ارمغ��ان آورده یـا بـه هر روی درون سرنوش��ت آن کش��ور تاثیرگذار بوده اس��ت. این روز بـه طور معمول بـه روزی ب��رای آغاز اس��تقلال و رهایی ب��از مـی گردد یـا بـه پایـانی به منظور یک س��لطه کـه اغلب با جان فش��انی همراه بوده است. از سال ها پیش آن زمان کـه در مدرسه یک دهه جشن اعلام مـی ش��د و مس��ابقه روزنامـه دیواری نویسی و تزئین کلاس ه��ا را برگزار مـی د که تا کمـی بعد از آن وقتی کـه اهل جش��نواره فیلم و تئاتر ش��ده بودیم تمام مفهوم اون روزها برام درون اون مسابقات و برنامـه های خاص تلویزیون و هیجان ایس��تادن درون صف های سینما به منظور دیدن کلی کار س��ینمایی خوب خلاصه مـی ش��د. ش��ب های سینما اس��تقلال و با هنرمندان فیلم دیدن و سالن های کوچک سینما عصر جدید با روشنفکرهای جوان و سینمای ویژه مطبوع��ات. یـا دیدن نمایش های خارجی جش��نواره تئاتر و منظره زمس��تانی دل انگیز تئاتر ش��هر با اون بیلبوردای بزرگ تبلیغی اش … و در ای��ن همـه هیـاهو گم مـی ش��د روزی بـه نام روز ملی کـه در اس��اس این همـه جش��ن و ش��ور به منظور پاس داشت اون بود. ش��اید که تا همـین چند س��ال اخیر ک��ه بیش تر با روز ملی کش��ورها درگیر ش��دم زیـاد بـه روز ملی کشورم فکر نمـی کردم اما چند سالی هست که یک علامت سوال بزرگ ذهنمو پرمـی کنـه! این کـه چرا حتما زمانی کـه شادی کنی و مثل تمامـی مردم کش��ورای دیگه متحد و دس��ت دردست با افتخار بـه وطنت فکر کنی، این حس رو نداری و دچ��ار یک جور ح��س آویزونی مـیان وط��ن خواهی و نخواهی و چگونـه خواهی و …. هستی؟! بـه راس��تی چ��ه چیزی مـی تواند این ح��س را درون ما ایجاد کند؟ چه چیزی مارا از این س��رگردانی نجات مـی ده؟ چه روزی مـی تونـه روز ملی مون باشـه؟ ۲۲ بهمن، روز تولد کوروش یـا روزی کـه اعراب بـه ایران حمله د؟! شاید هم مناسبت جدیدی یـافت شود… اما آدم ها هر کدام احساسات و خاطره های خاص خودشون را دارند درون قبال روزی بـه نام روز ملی؛ احساس��اتی کـه از یک نسل بـه یک نسل دیگه هم تفاوت خودش رو داره. و اغل��ب ب��ا ترکیبی از حس های مختلف بیـان مـی ش��ود، حس هایی کـه نسل جدید را با کلی سوال بزرگ و اساسی روب��رو کرده: آیـا حتما به آرمان های نس��ل قبل وفادار بود ه��ر چند کـه آن ه��ا بـه ای��ن آرمان ها نرس��یدند؟ تکلیف وابستگی های نسل جدید بـه وطن چیست؟ آیـا حتما ماند یـا مـی توان رفت؟ و … و م��ن بـه این فکر مـی کنم کـه ش��اید یک��ی از مـهم ترین مـهارت های زندگی این باشد کـه چگونـه بـه ک نگاه کنی؟چطور دوس��تش داشته باش��ی و چطور بـه آن وفادار باشی … با امـید سربلندی ایران 22 انجمن شاعران مرده مـه شب تاجیک هر روزه ده ها جلد کتاب با عناوین، شکل ها و موضوعات متفاوتی بـه چاپ مـی رس��ند. س��خن وران نام��ی، دنیـای ش��اعران، تاریخ ادبیـات، منتخباتی از آثار نویس��ندگان و افس��انـه ها منتشر مـی شود کـه بسیـاری از آن ها کتاب های با ارزشی هس��تند کـه جای گاه خود را بـه دست مـی آورند، گروه��ی دیگر بنا ب��ه دلایلی مورد انتخ��اب و علاقه ی عامـه هس��تند و به تیراژ بالایی دس��ت پی��دا مـی کنند و گروه سومـی هس��تند کـه هرگز دیده و خوانده نمـی شوند. درون زمان خویش با هیچ گون��ه اقبالی مواجه نمـی گردند و نویسنده و اثر هر دو بـه فراموشی سپرده مـی شوند. بسیـار دیده شده کـه نویسنده یک اثر باارزش درون اوج تنگ دستی و فلاک��ت از دنیـا رفته و س��ال ها بعد بنا بـه دلایلی اثر او مورد توجه واقع شده و به چاپ و چاپ های مجدد رسیده و حتا این شـهرت از مرزها فراتر رفته و برای نویسنده اش ش��هرتی جهانی بـه ارمغان آورده است. دلی��ل ای��ن رفت��ار چیس��ت؟ چ��را اگر ی��ک اث��ر ب��ا ارزش اس��ت و بضاع��ت کافی و لازم را دارد درون زمان��ه ی خویش ب��ا اقب��ال روب��ه رو نمـی شود و نویسنده و به وجود آورنده ی آن م��ورد تقدی��ری آن چنان کـه بایس��ته و شایسته هست قرار نمـی گیرد؟ ب��ه طور مش��خص اولی��ن مس��ئله درون یک اثر نوش��تاری، ماهی��ت و هدف آن اثر است. چندان کـه چگونگ��ی بـه تحریر درآم��دن نوش��ته ها ارزش شان و به طور عمده تکیـه گاه شان ، ش��هرت نویسنده و جای گاه او درون جامعه آثار و مولفین را مش��خص مـی کند. معنا و مضمونی کـه از هر اثر برداش��ت مـی ش��ود س��هم عم��ده ای درون جای گاهی کـه اثر به منظور خ��ود پیدا مـی کند دارد. مس��ئله ی دیگ��ر حول محور ارزش آث��ار درون زمان خاص بـه وجود آمدن شکل مـی گیرد و این مسئله جدایی هست که چندان درون بند شـهرت یـا عدم شـهرت نویسندگان آثار نیست. درون این مـیان بوده اند مجموعه هایی کـه گردآورندگان شان درون زمان خود س��عی کرده اند هر دو مشخصه را یک سان مورد توجه ق��رار دهند. اما اثر درون روزگار خود با هیچ گونـه اقبالی مواجه نشده اس��ت. دلیل عمده ی این امر بیماری فرهنگی اس��ت ک��ه درون آن زم��ان خ��اص گریبان یک جامع��ه را گرفته اس��ت. بـه ط��ور مثال آثاری ک��ه بنا بـه واسطه گری های کـه در حوزهی فرهنگ وجود داشته مورد توجه واسطه ها واقع نشده است. واسطه ای بنا بـه نداشتن کفایت و تسلط کافی صلاح ندیده کـه اثر وارد بازار شود. این مسئله البته تنـها بـه بی کفایتی افراد مربوط بـه چاپ و نشر یک اثر برنمـی گشته، بلکه درون بسیـاری از موارد واقعن درون آن زمان خ��اص اثر با هیچ گونـه اقبالی مواجه نش��ده و جواب گوی بازار نش��ر نبوده اس��ت. بـه این دلیل س��اده کـه جامعه آن زمان بـه حوزه های مش��خصی علاقه نشان مـی داده و بازآفرینی بس��یـاری از وقایع مطلوب آنان نبوده است. بـه طور قطع به منظور علاقه مندان بـه حوزهی فرهنگ خالی از لطف نیست کـه بدانند آثار مورد علاقه شان کـه در زمان خودش ساختاربوده چگونـه بـه جای گاهی کـه امروز بـه دس��ت آورده رسیده است. مسئله ای کـه جا دارد بـه آن اشاره شود این هست که درون جامعه فرهنگی امروز ما جای مجموع کتاب هایی کـه هدف گردآورنده آن ها کشف موضوعاتی تازه و نقد و بررس��ی دقیق تفکرات ارزش مند هست که بـه وس��یله ی نویسندگان گم نامـی بـه وجود آمده کـه هنوز درون س��طح جامعه چندان مشـهور نشده اند، خالی است. این کـه به آثارانی کـه جای گاه تثبیت شده ای درون تاریخ نوشتاری ما دارند پرداخته شود، کار شاقی نیست و به همـین دلیل هم بـه طور مکرر صورت گرفته است. این کار هرچن��د ارزش خاص خود را دارد و از نظر نگارش و تاریخ مکتوب واجد اهمـیت اس��ت، اما نیـاز امروز جامعه ی ما بیش تر کش��ف نوش��ته هایی اس��ت کـه از مـیان ش��ان نویس��ندگان برجس��ته س��ال های آتی ظهور مـی کنند و کاش��ف آن ها مـی تواند بـه سبب کشف آن ها بـه خود ببالد. البته مـی دانیم کـه این کار دش��وار اس��ت و مس��تلزم این اس��ت کـه ابتدا لزوم این کار را ح��س کرده و در وهله ی بعد بـه مبانی تفکر نو و جدید آش��نا باشند و در عین حال از جار و جنجال تنگ مایگان نـهراسند، هم چنین بـه منابع کافی نیز دست رسی داشته باشند که تا در همان زمان خاص و با توجه بـه نیـازهای امروز بس��یـاری از آثار ارایـه ش��ده، راجع بـه آن ها صحبت شود و در دست رس قرار بگیرند که تا بتوانند بـه روی شرایط خاص زم��ان خود نیز اثر بگذارند. بی انصافی هست که اگر درون رونق فرهن��گ نگاه��ی از س��ر احت��رام و تکریم ب��ه آغازگ��ران ای��ن راه بی پای��ان نداش��ته باش��یم. واقعی��ت این هست که همـین امروز ه��م درون نشس��ت های رنگارنگی کـه ش��کل مـی گی��رد��ی ب��ه فکر شناختن و معرفی آث��اری نمـی افتد و حتا بخشی را با هر عنوان کـه شده به منظور شناخت این افراد و آثارش��ان اختص��اص نمـی دهد. بـه تر هست با تاملی بـه این نگاه بدانیم کـه آثار ارزش من��د را درون زمان خودش��ان بازشناسیم و نگارنده ای��ن آثار را کـه آغازگر یک نگرش هس��تند از انزوا درون بیـاوریم که تا همـه نیک بدانند کـه همـیشـه بـه وفور چنین اندیشـه هایی نبوده است. آثاری کـه بعدها با شناخت ش��ان س��طح دانش و معرفت جوامع ارتقا یـافته و مولفان ای��ن کتاب های مختلف علمـی و ادبی گام بزرگی درون جهت ارایـه این افکار برداش��ته اند هر چند کـه بسیـاری از آن ها درون گم نام��ی، تنـهایی، فقر و یـا حتا فلاکت از بین رفته اند که تا بعدها جامعه قدر چنین نگرش هایی را بازشناسد و در نبود آن ها، بـه انواع نام ها و القاب مزین شان کند. فرهنگ 32 استخاره گرفتن و ریشـه های تاریخی آن علی فرح بخش «اس��تخاره» یعنی طلب خیر و از نظرگاه اسلامـی، مشروتی س��ت بین مخلوق و خالق. اما استخاره از کجا پدید آمده و آیـا اسلام مبتکر آن است؟ ای��ن لغت درون دین اس��لام بـه معنای س��پردن تصمـیم بـه دست خداوند است. استخاره انواع گوناگون دارد: استخاره مطلق، اس��تخاره مش��ورتی، اس��تخاره قلبی، استخاره با قرآن، استخاره با تسبیح و استخاره با کاغذ. «علام��ه طباطبایی» درون خصوص اس��تخاره گفته اس��ت: «حقیقت امر این اس��ت کـه انسان وقتی بخواهد بـه کاری دس��ت بزند ناچار اس��ت زی��ر و روی آن کار را بررس��ی نم��وده و تا آن جا ک��ه مـی تواند فکر خ��ود را کـه غریزه و موهبتی ست خدادادی بـه کار بیندازد و چنان چه از این راه نتوانس��ت صلاح خود را درون آن کار تشخیص دهد، ناگزیر بای��د از دیگران کمک فکری گرفت��ه و تصمـیم خود را با��انی کـه صلاحیت مش��ورت و قوه تشخیص صلاح و فس��اد را دارند، درون مـیان بگذارد که تا به کمک فکر آن ها خیر خود را درون انجام آن کار یـا ترک آن کار، تش��خیص دهد و اگر از این راه هم چیزی دست گیرش نشد، چاره ای جز این کـه متوس��ل بـه خدای خود شده و خیر خود را از او مسالت نماید، ندارد و این همان استخاره هست و نباید این عمل را کـه عبارت اس��ت از اختیـار چیزی کـه با اس��تخاره تعیین ش��ده، دع��وی علم غی��ب نامـید و نی��ز نباید آن را تعریض بـه ش��ئون الوهیت پروردگار نام نـهاد، کما این کـه مش��ورت را هم نباید بـه خیـال این کـه تشریک غیر خدای تعالی درون امور خود است، شرک نامـید.» به منظور اس��تخاره درون اس��لام، نمازی هم وج��ود دارد بـه نام «صلات استخاره» کـه دو رکعت دارد. اس��تخاره را درون حقیق��ت مـی توان نوع دیگ��ری از فال و فال گیری دانست، با این تفاوت کـه در استخاره، فرد فقط از خدا تقاضای کمک و راه نمایی مـی کند. پیش از اسلام، نوعی «فال» درون س��رزمـین عربستان و در بت کده ها بوده کـه بسیـار بـه اس��تخاره شباهت دارد و ممکن هست که اس��تخاره درون اس��لام، از همان نوع فال گیری، ریش��ه گرفته و بعدها، تغییر کرده باشد. درون کت��اب «الاصنام»، نگارش «هش��ام ب��ن محمد» بـه این نکته اش��اره شده اس��ت کـه پیش از ظهور اسلام، درون بت کده ه��ا، درون مقابل بت اعظ��م، ظرفی بود حاوی هفت تی��ر یـا تکه چوب کـه ب��ر روی هر ک��دام از آن چوب ها، واژه ای حک ش��ده بود. وقتیی دچار مشکل مـی شد و ی��ا واقعه ای اتفاق مـی افتاد ک��ه صحت آن واضح نبود، درون مقاب��ل بت بزرگ بت کده، نی��ت مـی کرد و یک چوب را بی��رون مـی کش��ید و ه��ر چ��ه روی چ��وب آمده بود، مـی پذیرف��ت. این امر هم بیش ت��ر درون مواردی رخ مـی داد کـه در حلال زاده بودن فرزندی شک مـی د، عزم سفر داشتند و یـا کدورتی قومـی بین شان رخ مـی داد. مشابه چنین روشی به منظور فال گیری یـا استخاره، گاه امروز هم درون بعضی مناطق ش��رق و جنوب شرق آسیـا مشاهده مـی شود. درس��ت اس��ت کـه پی��ش از ظهور اس��لام درون س��رزمـین عربس��تان هم پدیده ای مش��ابه اس��تخاره وجود داش��ته است، اما ظهور این پدیده درون جهان، بـه اعراب و سرزمـین عربس��تان مح��دود نیس��ت. بس��یـاری از پژوهش گران، ریشـه ی فال گیری را درون چین باستان مـی دانند. درون چی��ن باس��تان، به منظور دی��دن آینده و انتخاب مس��یر، «لاک» لاک پشتی را درون آتش مـی انداختند و بعد از بیرون کش��یدن آن، خطوط بـه وجود آمده ب��ر اثر حرارت آتش روی لاک را، از طریق فنون مخصوصی، بررسی و تفسیر مـی ��د. بعضی پژوهش گران بر این باور هس��تند کـه همان خطوط روی لاک ها کـه کاربرد پیش گویی داشت، بعدها ایده ای ش��د به منظور اختراع خط چینی. علم تقدیرات ی��ا پیش گویی و کمک گرفت��ن از نیروهای فوق طبیعی درون چین باس��تان، باعث بـه وجود آمدن س��بک پیچیده و مرموزی از پیش گویی و هماهنگی با سطوح کیـهانی شد کـه به «یی چینگ» شـهرت یـافت. درون هر حال، علمای اسلامـی، استخاره درون اسلام را متفاوت از پیش گویی و فال و غیره مـی دانند و آن را نوعی ارتباط «بنده» با «خدا» قلمداد مـی کنند. درون چند س��ال اخیر، اس��تخاره هم از تکنول��وژی درون امان نمانده و زیـاد بـه گوش مـی رسد کـه نرم افزارهای رایـانـه ای اس��تخاره و یـا تلفن های گویـا به منظور اس��تخاره هم راهی بازار شده اس��ت. درون کل، استخاره را یـا خود شخص انجام مـی دهد و یـا از صاحب نظر و مرجع دینی به منظور این کار مدد مـی گیرد. گروه��ی اس��تخاره را باور ندارن��د و گروه دیگ��ر، به منظور انج��ام بعض��ی از اعمال درون زندگی ش��ان مانن��د ازدواج، س��رمایـه گذاری، س��فر و غیره، دس��ت بـه دامن استخاره مـی شوند و آن را م با خدا مـی دانند. جامعه ادامـه از صفحه 1۲ از «نمایش نام��ه نادر ش��اه» بعدها ترجمـه های دیگ��ری هم ص��ورت گرفت کـه ش��اید از نظر زبان بـه دوره معاصر نزدیک تر باش��د اما آن چه درون م��ورد این کتاب اهمـی��ت دارد ترجمـه آن بـه زبان فارسی از س��وی یک زن درون دوره ای ست کـه زنان حتا سواد خواندن و نوشتن هم نداشتند و تنـه��ا ارتب��اط آن ها ب��ا جهان خ��ارج از بعد پرده های حرم سرا بوده است. نگاهی بـه تاریخ ترجمـه درون ایران نشان مـی دهد کـه نخستین مترجمان از عصر قاجار برآمده اند. شاید نخستین مترجمان ایرانی را بتوان بـه دوره فتحعلی ش��اه و ولیعهد او عب��اس مـیرزا مربوط دانست. ب��ر خلاف آن چ��ه مـی گوین��د ک��ه درون در دوره ناصرالدی��ن ش��اه و زم��ان امـیرکبی��ر خیلی از ش��اگردان او اولین مترجمان ای��ران بودند، چرا ک��ه مجبور بودند خیل��ی از کتاب های تجارت، کش��اورزی و علوم را از زبان فرانسه بـه فارسی ترجمـه کنند، درون واقع عباس مـیرزا اصلاح طلبی بود ک��ه پی��ش از امـیرکبیر مـی زیس��ت و بنیـاد بس��یـاری از اقدامات امـیرکبیر ب��ه زمان عباس مـی��رزا و تصمـیم��ات و اعم��ال او بازمـی گردد و امـیرکبی��ر درون واقع تنـها ادام��ه دهنده راه او بوده است. عباس مـیرزا مرد اصلاح گری بود کـه عده ای را به منظور ترجمـه آث��ار و کتاب ها از زبان های دیگر مامور کرده ب��ود که تا علم و تکنول��وژی بـه زبان فارسی هم قابل خواندن شود. اما ظه��ور نخس��تین مترجم��ان زن ایرانی بـه دوره ای بعد از عباس مـیرزا مربوط مـی ش��ود. درون س��ال 0۷۲1 درون دوره احمدشاه، ترجمـه از زبان رایج آن موقع کـه فرانس��ه بود، رواج داشت. پدر پروین اعتصامـی مجله ای بـه نام «بهار» منتشر مـی کرد کـه در واقع، درون این مجله اولین ترجمـه ها از زبان فرانسه بـه فارسی منتشر مـی شد. «حس��ن پیرنی��ا» ملقب ب��ه مش��یرالدوله کـه سیـاس��ت مدار و حقوق دان و مترج��م ایرانی درون دوره ناصرالدین ش��اه قاجار بود، درون اواخر دوره قاجاریـه بـه سمت نخست وزیری رسید و چندی هم ریـاس��ت اداره امور خارجه ایران را برعهده داشت. او ب��ه هفت زبان زنده دنی��ا صحبت مـی کرد و تحصیل کرده کشور روسیـه بود. پیرنیـا ازانی کـه در وزارت امور خارجه اس��تخدام مـی ش��دند، درخواس��ت مـی کرد کـه به مدت سه سال دوره آم��وزش زبان های مختل��ف را بگذرانند. کتاب «تاریخ ایران باس��تان» او کـه در سه جلد است، اولین کتاب تاریخ مـهمـی هست که درباره ایران قبل از اسلام نوشته شده است. 42 او دیگـرتنـها نبود شراره سعیدی درون ماج��رای ع��زل اولین رییس جمـهوری ایران، مس��ایل بس��یـاری دخیل بود. اگر درگیری های آق��ای بنی صدر و حزب جمـهوری را مـهم ترین دلیل سس��ت شدن پایـه های اقت��دار او بدانیم. هم کاری و هم رایی س��ازمان مجاهدین ب��ا رییس جمـهوری وقت درون مرتب��ه دوم فراهم کننده های ش��رایط عزل، قرار مـی گیرد. البته درون شرایط بحرانی سال 06، رییس جمـهوری ، دیگر تنـها نبود. بـه مـیزانی کـه مـهندس «بازرگان» و نـهضت آزادی هم س��ویی و ائتلاف خود را با آقای بنی صدر بیش تر نش��ان مـی دادند، موضع گیری آنان درون قبال سازمان مجاهدین نیز دوستانـه تر مـی شد. روزنامـه «مـیزان» کـه ارگان غیررس��مـی نـهضت آزادی محس��وب مـی ش��د، درون تنش ه��ا و درگیری ه��ای آق��ای بنی صدر و سازمان مجاهدین علیـه نیروهای پیرو خط امام، با مقالات و اخبار و مواض��ع خود بـه جانب داری از آنان مـی پرداخت. بعد از چهارده اس��فند درون شرایط بحرانی ابتدای سال 06، مدیر مس��وول روزنامـه مزبور بازداشت و «مـیزان» بـه طور موقت توقیف شد. درون نامـه ای کـه آقای بنی صدر درون واکنش بـه برخی نتایج تحقیق درباره چهاردهم اس��فند خطاب بـه دادس��تان کل کشور نوش��ت، بـه موضوع توقیف روزنامـه مـیزان و بازداش��ت مدیر مس��وول آن درون صدر دلایل خود پرداخت و چند بار آن را بـه عنوان یکی از نشانـه های مـهم عمل کرد نادرست دست گاه قضایی برشمرد. بمب گذاری ها و درگیری های خیـابانی، تش��نج اجتماعی و سیـاسی درون کشور رو بـه گسترش بود. درون هفتم اردیبهشت، هواداران س��ازمان مجاهدین درون ادامـه سلسله درگیری ها درون سایر شـهرستان ها، درون تهران نیز دچار درگیری خیـابانی گسترده ای شدند کـه به کشته شدن ۲ نفر و مجروح شدن ده ها نفر انجامـید. درون چنین فضایی، درون دوازدهم اردیبهشت م��اه ،0631 مقال��ه ای از مـهندس «مـهدی ب��ازرگان» درون روزنامـه مـیزان بـه چاپ رس��ید ک��ه واکنش های متفاوتی را برانگیخت، حتا عنوان مقاله مناقشاتی را درون پی داشت: «فرزندان مجاهد و مکتبی عزیزم»، از یک سو خطاب بـه رجوی و اعضا و هواداران وی، و از س��وی دیگر خطاب بـه جوان��ان حزب الهی و طرف دار حزب جمـهوری . بازرگان مقال��ه مزبور را این گونـه ش��روع کرده ب��ود: «به هر دوی شما، سازمان مجاهدین خلق و به گروه ها و نـهادهایی کـه عنوان مکتبی اختی��ار کرده اید، فرزند مـی گویم و هردو را برادر هم دیگر مـی دانم…» ب��ازرگان درون ادامـه، مجاهدین خل��ق را «فرزندان نـهضت آزادی» خوانده خطاب بـه آنان نوش��ت: «مجاهدین خلق، شما فرزندان نـهضت آزادی هستید. درون سال 3431 کـه در زندان بودیم بـه دنیـا آمدی��د وراه خود را پیش گرفتید، بدون آن کـه ازخانـه فرار کرده یـا اخراج شده باشید». بازرگان ب��ا نیروهای پیرو خط ام��ام و مکتبی نیز همـین گون��ه س��خن گفته ب��ود: «ش��ما مکتبی ها نی��ز، با همـه تن��دی و تلخ��ی و بدخلقی ک��ه دارید، از ما هس��تید… افکار و اعتقادات اس��لامـی، اجتماعی، سیـاس��ی همـه تان، مس��تقیمن یـا با واسطه، از تفس��یرها، ت�علیمات، کتاب ها و س��خن رانی های امثال «طالقانی»، «شریعتی ها» (پدر و پس��ر)، «مطه��ری»، دکتر «س��حابی» و من درس��ت شده اس��ت. کـه همگی رس��من یـا فکرن نـهضتی بودیم. عق��د ارادت و اخوت تان با روحانیت و ب��ا امام امت را ما بستیم…» او هر دو جریـان را دارای جوهر صداقت و اخلاص دانسته و ایشان را بـه ترک منازعه و ختم دعوا نصیحت کرده و بر این نکته تاکید ورزیده بود کـه به جز مجاهدین خلق، کـه فرزندان ایدئولوژییـاسی نـهضت آزادی اند، نیروهای وفادار بـه خمـینی و نظام جمـهوری اس��لامـی نیز «اولاد» وی هستند: «وقت��ی هر کدام ب��رادر دیگر را مناف��ق، مرتجع، مزدور امپریـالیسم یـا توطئه گر مـی خوان�د، اشتباه مـی کند و نسبت بی جا بـه هم مـی دهید. زیرا کـه هر دو یک پارچه آتش و هس��تید و هر یک درون طریق و تفکر خود یک انقلابی مخلص پرش��ور جان باز است. یک دیگر را گروهک نخوانید. مجاهدی��ن عده قلیل نیس��تند، نفوذ عجی��ب درون و پس��رهای دانش آم��وز و دانش ج��و و در م��دارس دارند. مکتبی ها نیز هم فراوان اند و هم فداکار، متشکل و مجهز و ستون فقرات انقلاب.» او از آن ه��ا مـی خواهد کـه دس��ت از دش��منی ب��ا یک دیگر بردارن��د، چرا کـه «آن قدر، مش��ترکات برادرانـه» دارند، «که حتما هم دیگر را درون آغوش» بگیرند. سپس بازرگان با قلمـی کنایـه آمـیز و ذکر نکات منفی و مثبت، مش��ترکات «فرزندان مجاهد و مکتبی» خود را بر مـی ش��مرد. از جمله خطاب بـه «مکتبی»ها مـی نویسد: «اگر مجاهدین خلق التقاطی هستند و، معتقدات اس��لامـی و انقلابی خود را اصرار دارند بر مبنای اصول مارکسیسم بنا نمایند و درخت ایدئولوژی آن ها ریشـه مارکسیس��تی دارد، درخ��ت ایدئولوژی ش��ما هم مـیوه های مارکسیستی دارد، زیرا کـه اهل قهر و انتقام و انـهدام هستید کـه به هیچ وجه با روح اس��لام دم س��از نیست و عناد خاص با س��ود و مدیریت خصوصی داش��ته اگر دس��ت تان برسد، هرچه سرمایـه و مالکیت و معامله هست از بین، کشور را یک سره ملی یعنی دولتی مـی کنید». درون انتهای مقاله «فرزندان مجاهد و مکتبی…» راه کاری کـه مـهندس بازرگان به منظور از بین بردن اختلافات و تنش ها ارایـه مـی دهد، «تش��کیل مـیزگرد» با حضور طرفین و صاحب نظران اس��ت. البته این پیشنـهاد موضوع جدیدی محس��وب نمـی ش��د، بلکه بعد از اتفاقات 41 اس��فند برگزاری مناظره و بحث آزاد احزاب و گروه ها بـه عنوان یک تاکتیک سیـاس��ی از سوی بنی صدر طرح و پی گیری شده بود کـه هم سازمان مجاهدین و هم نـهضت آزادی بـه رهبری آقای بازرگان، بـه دعوت رییس جمـهوری پاس��خ مثبت داده بودند ولی بـه دلی��ل نحوه برنامـه ریزی دفتر رییس جمـهوری به منظور برگ��زاری این مناظره و تاثیر آن درون افزایش تشنج و شرط گذاری های مختلف دوسویـه عملن موضوع منتفی شده بود. درون هم��ان روز نگارش مقاله آقای بازرگان، س��خن گوی دول��ت و وزیر مش��اور، «بهزاد نب��وی» موضع دولت را درب��اره س��ازمان مجاهدی��ن و عمل ک��رد آن، این گونـه تشریح کرد: «این ها یک گروه صد درون صد منافق هس��تند. دو گانگی و نفاق درون عمل کرد آن ها کاملن محس��وس اس��ت. ما حتما خود را ب��رای مقابله با آن��ان آماده کنی��م. این ها واقعن چیزی ندارند و هیچ تحلیل سیـاس��ی نمـی توانند ند، و از طرفی با «قاسملو» (دبیرکل حزب دمکرات کردستان) و «عزالدین حس��ینی» (از چهره های شاخص کردستان) پیوند مـی زنند که تا عقاید منحط مارکسیستی خود را درون بین مردم رواج بدهن��د و از طرفی با گروهک های آمریکایی کنار مـی آیند… ما ب�اید هش��یـار باش��یم که تا بتوانیم آن ها راخلع سلاح یم». از آن جا ک��ه مـهندس بازرگان درون مقاله خود درخواس��ت کرده بود کـه آن را درون روزنامـه های «جمـهوری اسلامـی» و «مجاهد» نیز درج کنند، نشریـه مجاهد، ارگان سازمان، متن کامل این مقاله را با مقدمـه و پاسخی مجددن منتشر ساخت. درون مقدم��ه نش��ریـه مجاهد، ابتدا اش��اره ش��ده ک��ه درون پی درگیری های مختلف درون سراس��ر کش��ور، آق��ای مـهندس بازرگان با مقاله نـهم اردیبهشت خود عملن حق را بـه جانب سازمان مجاهدین خلق داده بود ولی سه روز بعد مقاله جدید «متفاوت با فضای قبلی» انتشار یـافته است. نشریـه مجاهد این گونـه موضع قبلی بازرگان را یـادآور شد: «…آقای مـهندس بازرگان مقال��ه ای تحت عنوان (مبارزه قانونی و مبارزه مس��لحانـه) و در سرمقاله روزنامـه مـیزان روز چهارش��نبه 9/۲/06 درج شده، مطالب چندی را تذکر دادند. این مقاله کـه با آیـه (اذن للذین یقاتلون بانـهم ظلموا و ان ال علی نصرهم لقدیر) شروع شده و با اشاراتی کـه به حوادث و جریـان های تاریخی مـیهن مان دارد، درون واقع یک هشدار ب�ه جریـان ه��ا و نیروهای اصلاح طلب حاکم بود کـه با اصرار بر انحصارطلبی و ظلم و تجاوز و حق کشی و با اتخاذ شیوه های دیکتاتور مابانـه چماق داری و س��رکوب و کشتار، راه تحولت مس��المت آمـیز جامعه را س��د کرده و آن را بـه س��وی قهر و خشونت مـی رانند، قهر و خشونتی کـه بنا بـه سنن خدشـه ناپذیر س��رانجام خود آن ها ضمن آن منکوب مشیت قاهرانـه الهی ش��ده و در آتش خشم مردم ستم دیده خواهند سوخت. چرا کـه به قول آقای مـهندس بازرگان «س��اختمان بشر و سنت خدا چنین اس��ت کـه وقتی ستم از حد گذشت، مستضعفین مظلوم با همـه ضعف و ترس بـه پا مـی خیزند و خدا یـاری شان مـی کند که تا متجاوزین اس��تعلاگر را بـه زمـین بزنند… سنت الهی اختصاص بـه گذشته ندارد، تکرار مـی شود.» سیـاست 52 ای مـیل های هک شده «بشار اسد» حاوی چه مطالبی بود؟ این خبر درون بخش شایعه رادیو کوچه قرار دارد و رادیو کوچه صحت و سقم آن را تایید نمـی کند. منبع:moc.zteraah روزنامـه اسراییلی «هاآرتص» کـه به ای مـیل های شخصی «بشار اسد»، رییس جمـهوری سوریـه، دسترسی یـافته است، درون شماره روز یک شنبه خود، شمار دیگری از این ای مـیل ها را کـه در زمـینـه مکاتبات اس��د و اسناد مـهم حکومت سوریـه با سران ایران درون باره کمک های گسترده جمـهوری اسلامـی ایران جهت حفظ نظام س��وریـه اس��ت، جمع بندی و ارایـه کرده است. بـه تازگی ای مـیل های بش��ار اسد و شمار دیگری از سران حکومت سوریـه توس��ط «هکرهای ناشناس» هک شد و پس از چند روز، روزنامـه معتبر اس��راییلی هاآرتص، اعلام کرد کـه امتیـاز انتشار این پست های الکترونیک هک شده را بـه دست آورده هست و بخش های مـهمـی از آن را درون اختیـار افکار عمومـی جهان مـی گذارد. درون کنار پست الکترونیک بش��ار اسد، ای مـیل های 8۷ نفر دیگر از کارکنان دفتر ریـاست جمـهوری سوریـه نیز هک شده بود. نخستین افشاگری ها از ای مـیل شخصی سران نظام سوریـه، نامـه هایی بود کـه مـیان خانم «بثینـه شعبان»، بالاترین مقام درون نـهاده��ای توجیـهی و تبلیغی حکومت اس��د با «مارتین ایندیک»، سفیر اسبق آمریکا درون اسراییل، درون زمـینـه تلاش دول��ت «ب��اراک اوبام��ا»، رییس جمـهوری آمری��کا، به منظور فرستادن «بیل کلینتون» بـه سوریـه، با هدف کمک بـه اوباما درون سال نخست ریـاس��ت جمـهوری او درون بهبود مناسبات با دولت سوریـه انجام شده بود. نتیج��ه این مکاتب��ات طولانی و متعدد ای��ن بود کـه بیل کلینتون هرگز نتوانست بـه سوریـه سفر کند. هاآرتص درون شماره یک شنبه خود، بیست و سوم بهمن، نوشته اس��ت کـه نامـه ها و اسناد بـه دس��ت آمده از دفتر شخصی بشار اسد نش��ان مـی دهد کـه جمـهوری اس��لامـی ایران درون هفته های اخیر بـه سوریـه بـه طرزی چشم گیر کمک مـی کند که تا تحریم های برقرار شده علیـه سوریـه را «دور بزند» و نیز این کمک ها که تا کنون امکان داده هست که حکومت اسد سر پا بماند و با فروپاشی روبرو نشود. هاآرتص این افشاگری روز یکشنبه خود را بـه ویژه با استناد بر دو س��ند از دفتر ریـاست جمـهوری س��وریـه منتشر کرده اس��ت، دو سند درون ای مـیل شخصی آقای «منصور عظام»، وزیر مشاور درون دفتر ریـاست جمـهوری (مقامـی شبیـه وزارت دربار) بـه دست آمده است. مطال��ب آم��ده درون ای��ن اس��ناد نش��ان مـی ده��د ک��ه جمـهوری اسلامـی ایران درون برابر سوریـه متعهد شده هست که دست سوریـه را درون غلبه بر تحریم نفتی برقرار شده علیـه این کشور، بگیرد، مانع از عملی شدن تحریم هوایی علیـه سوریـه شود و تحریم های اعمال شده علیـه بانک مرکزی سوریـه را که تا حد ممکن، بی اثر نماید. بـه نوشته هاآرتص، سندها کـه نحوه هم کاری های سوریـه با ایران را درون زمـینـه های یـاد شده تشریح مـی کند، امضای آقای منصور عظام را درون پای خود دارد. تاریخ این سندها بسیـار تازه است، دسامبر 110۲، (آذر و دی 0931) و ماحصل مذاکراتی اس��ت کـه دو هیـات اعزامـی از ایران بـه دمشق با سران حکومت سوریـه داشته اند. هاآرتص مـی نویس��د کـه در این سندها بـه گونـه ای ظریف و تلویحی بـه کمک ایران بـه س��وریـه اش��اره مـی شود ولی عب��ارات پی درون پ��ی درون بندهای اس��ناد، مانند «علاقمندی جمـهوری شعب سوریـه بـه یـادگیری از تجارب کشور دوست و برادر، جمـهوری اس��لامـی ایران درون این زمـینـه ها» نشان مـی دهد کـه س��وریـه به منظور غلبه ب��ر تحریم های جهانی بـه یـادگیری از الگوهای رژیم ایران نیـازمند است. آمریکا، ترکیـه، اتحادیـه اروپا، اتحادیـه عرب و دیگر بازی گران بحران س��وریـه، درون ماه های اخیر سلسله تحریم هایی را بـه طور مستقل علیـه سوریـه برقرار کرده اند که تا حکومت سوریـه بـه خود آید و از کش��تار مردم بـه پا خاسته این کشور دست بکشد و در جهت تامـین خواسته های معترضین گام بردارد. اما تصویب قطع نامـه ای مـهم علیـه سوریـه درون شورای امنیت سازمان ملل بـه دلیل اقدام روسیـه و چین بـه وتوی تازه ترین پیشنـهاد ارایـه شده از سوی برخی از عوامل عربی و جهانی، ناکام ماند. تش��کیل یک بانک مش��ترک و انتقال پول از راه روسیـه، کـه هم حامـی حکومت س��وریـه اس��ت و هم با جمـهوری اس��لامـی ایران ارتباطات نزدیک��ی دارد، یکی از بندهای این هم کاری های پنـهانی مـیان س��وریـه و ایران، بر اساس سندهای بدست آمده، است. هم چنین انتقال پول از راه چین کـه این کشور نیز موضعی مشابه روسیـه درون ارتباط با بحران سوریـه درون شورای امنیت درون پیش گرفته اس��ت، درون این هم کاری های مـیان تهران- دمشق درون نظر گرفته شده است. بخش های مـهم دیگر دو سند بـه دست آمده را مـی توان این گونـه جمع بندی کرد: جمـهوری اس��لامـی ایران متعهد شده هست که از راه خرید کالاها و محصولات سوری بـه مـیزان یک مـیلیـارد دلار درون سال، بـه اقتصاد سوریـه کمک کند. نظر بـه تحریم ش��دن نفت سوریـه از سوی برخی از عوامل جهانی، جمـهوری اسلامـی ایران تعهد کرده هست که روزانـه یک صد و پنجاه هزار بش��که نفت خام سوریـه را به منظور یک سال خریداری کند. جمـهوری اس��لامـی ایران متعهد گردیده هست که بـه سوریـه درون تحریم ها از راه فروش نفت سوری بـه کشورها و عوامل دیگر کمک کند. (وال اس��تریت ژورنال س��ه هفته پیش از شناسایی ش��دن یک محموله 19 هزار بشکه ای نفت سوریـه کـه از سوی ایران به منظور فروش جهانی عرضه شده بود، خبر داده بود. نظر ب��ه تحریم هر دو بانک مرکزی ایران و س��وریـه، دو کشور متعهد مـی شوند کـه انتقال پول ها را از راه بانک های روسی و چینی انجام دهند. هاآرتص نوش��ته هست که س��ندهای بـه دست آمده نشان مـی ده��د یک��ی از هیـات های اعزامـی ایران بـه س��وریـه درون روزه��ای پیش از امضای اس��ناد، ش��امل بلندپایگانی از دفت��ر «محمود احمدی نژاد»، رییس جمـهوری ایران و نیز مقاماتی ارشد از بانک مرکزی ایران و سایر نـهادهای مـهم جمـهوری اسلامـی بوده اند. این سندها درون حالی افشا مـی شوند کـه «امـیر عبداللهیـان»، معاون وزیر خارجه جمـهوری اسلامـی ایران نیز از سه شنبه گذش��ته درون س��وریـه بـه س��ر مـی ب��رد و گفت و گوهایی با بلندپایگان سوریـه داشته است. یک عضو شورای ملی سوریـه نیز هفته گذشته بـه هاآرتص گفته بود کـه س��رتیپ پاس��دار «قاسم سلیمانی»، فرمانده شاخه قدس سپاه پاسداران، به منظور چندمـین بار درون ماه های اخیر ش��خصن بـه س��وریـه رفته و خ��ود فرماندهی «اتاق جنگ» درون سوریـه را برعهده دارد، «اتاق جنگی» کـه «بشار اسد»، «ماهر اسد»، «عاصف شوکت» و «رامـی محلوف» نیز از اعضای آن هستند و قاسم سلیمانی «حتا بـه بشار اسد امر و نـهی مـی کند» زیرا اسد به منظور نجات حکومت خود بـه تجربیـات سلیمانی بـه سختی نیـاز دارد. این ها درون حالی هست که رسانـه های منطقه درون روزهای اخیر بـه نقل از «یک مقام ارش��د مصر» خبر داده اند کـه تنـها دو روز بعد از حضور «سرگیی لاوروف»، وزیر خارجه روسیـه درون سوریـه و مذاکراتی کـه با بشار اسد داشت، و در شرایطی کـه کشتارهای هولناک درون شـهر «ُحمص» ادامـه دارد، بشار اسد توانسته هست که همسر، سه فرزند و مادر خود را از راه یک کشور اسلامـی بـه کشوری درون اروپا روانـه کند. مقام های ایران کمک نظامـی بـه سوریـه را درون ماه های اخیر رد مـی کنند. اما ایران و س��وریـه درون سال های پیش از آغاز بحران س��وریـه، یک سلسله توافق های مـهم درون امور دفاعی و نظامـی با یک دیگر داشتند کـه طرف مقابل را بـه یـاری درون صورت وقوع بحران ها و جنگ ها علیـه یکی از طرفین، ملزم مـی کرد. سوریـه رسمن تنـها هم پیمان مـهم ایران درون دنیـای عربی و اس��لامـی بود. اما عملن این ایران هست که ناچار شده هست برای حفظ حکومت لرزان شده بشار اسد، نـه تنـها مفاد پیمان نامـه های نظامـی س��ال های اخیر را اجرا کند بلک��ه اقدامات مـهم دیگری نیز ب��رای کمک بـه نظام اسد انجام دهد. شایعه 62 درون گفت و گو با «علی عبدالرضایی» شاعر ما درون ادبیـات معاصر صنعت شک را آوردیم اردوان روزبه وقتی حدیث شعر مـی شود خیلی از مرز ها از مـیان مـی رود. انگار قرار هست بگوییم زبان دیگری مـی خواهد حرف های آدمـی را بیـان کند. دیگر حدودی به منظور آن چ��ه حتما گفت و نباید گفت وجود ندارد. ش��اعر ان��گار روح آزاد خلقت اس��ت کـه آن چه کـه مـی خواهد و مـی بیند مـی نویسد. ش��اید گاه فرمایش��ی، شاید گاه سفارش��ی اما بدون هیچ تردیدی عمده شعر ها از جایی فرا تر از سفارش و فرمایش برون زنی مـی کنند. این گونـه مـی شود کـه ش��عر شاعران محل مناقشـه و جدل س��الیـان س��ال اس��ت. از منظر های مختلف و تعبیر هایی گاه فرا ت��ر از آن چه ش��اعر خود حس کرده بوده اس��ت اما این یعنی ش��عر و خصلت ذات��ی آن. «علی عبدالرضایی» را مـی ش��ناختم. یعنی وقتی برخی ش��عر هایش را بر روی «فیس بوک» مـی گذاش��ت مـی خواندم از او. برخی بی پرده و و برخی ش��اید با طبع من ناسازگار، اما حضور مداوم او برایم ملموس بود. که تا این کـه چندی پیش، از انتشار یک مجموعه شعر تازه از او بـه نام «کومولوس» مطلع ش��دم. فرصت خوبی شد کـه به س��راغ او بروم و کمـی حرف بزنیم از ش��عر و از روزگار امروز ش��اعر و از آن چه کـه مـی شود شاید نامش را استبداد نـهادین��ه درون ما گ��ذارد و این ک��ه دوری از مخاطب آیـا شاعر را دور از دنیـای مردمش مـی کند یـا نـه. محصول کار، گفت و گویی شد کـه در پی مـی آید. با «علی عبدالرضایی» ش��اعر ایران��ی، زاده فروردی��ن 8431 کـه لنگرودی هست و دس��ت بر قضا، مـهندسی مکانیک دارد. و اگر بخواهیم س��ری بـه آثارش بزنی��م مـی توانیم از تنـها آدم ه��ای آهنی درون باران زنگ مـی زنن��د، نام این کتاب را ش��ما بگذارید، پاریس درون رنو، این گربه عزیز، فی البداهه، جامع��ه، ش��ینما، م��ن درون خطرن��اک زندگ��ی مـی کردم، هرمافرودی��ت، رکیک ت��ر از ادبیـات، کادوی��ی درون کاندوم، زندگی درون خطرناک (ترکی)، ترور و کومولوس نام ببریم. بشنوید از «اردوان روزبه» و «علی عبدالرضایی»: آخرین مجموعه اثر شما «کومولوس» نام دارد کـه منتشر شده اس��ت. این کتاب درون کجا منتشر شده و در مورد چه چیزی صحبت مـی کند؟ «کومولوس» کتاب دینی اس��ت کـه عش��ق را س��تایش مـی کن��د و به ش��دت ض��د مذهبی اس��ت چون عش��ق بی معش��وق را نفی مـی کند. اجازه دهی��د درون مورد تکلیف ای��ن کتاب با مذهب توضیحی دهم. معنای لغوی مذهب یعنی زر کوبی ش��ده و معنای دیگر آن طریقه و راه روش اس��ت. بعد هر فکری کـه از راهی برود مذهبی هست حتا اگر مخالف خدا باش��د. درون نتیجه خیلی از ایدئولوژیست ها هم مذهبی هس��تند. محمد اسلام درون آیـه نـهم سوره صف مـی گوید: «هوالذی رسل رسوله بالهدی و دین الحق» کـه این جا دین بـه معنای کیش و شریعت است. یـا درون آیـه دوم س��وره زمر مـی گوید: «فاعبد الله مخلصا له الدین» کـه در این جا دین یعنی توحید و یگانگی درون حالی کـه دین عقل دل و ش��عور قلب اس��ت و مطلقن علم نیست. تعالیمـی را ک��ه پیغمبرها آوردند مـی تواند ن��ام مذهب بـه خود بگیرد. مس��یحیت دین نیس��ت، مذهب چرا. اسلام مذهب هست و دین هرگز. دین کلمـه پارس��ی اس��ت کـه عرب ها هنوز متوجه نشدند کـه با کش رفتن این کلمـه چه بر سر مذهب خودش��ان آوردند. دین با غل��ط خواندن کلمـه «دعنا» کـه واژه اوس��تایی هست به دست آمده و ریشـه «دعنا»، «دا» هست و این کلمـه نیز بـه معنای اندیشیدن و شناخت است. بعد دین یعنی رسیدن بـه متن درون از طریق عقل قلب. مثلن آقای مسعود بهنود فیلمـی درون مورد ابراهیم گلستان س��اخته بود و من از این فیلم ای��راد گرفتم چون ابراهیم گلس��تان را شخصیتی سیـاس��ی جلوه داده بود کـه به نظر م��ن ارزش آقای گلس��تان بـه مس��تقل ب��ودن و توده ای نبودنش اس��ت، بـه این کـه خودش و در زندگیش را درون آن بازه زمانی فدای هنر کرد و درایت او شاعری بـه نام فروغ فرخزاد بیرون آمد چ��را از ای��ن کت��اب بـه مذه��ب رفتم؟ چون ای��ن کتاب (کومولوس) عش��ق با معش��وق و عش��ق زمـین��ی کـه در زندگی ریش��ه دارد را تقدیس و از مذهب دوری مـی کند. چون مذهب مـی گوید خدا موضوع عش��ق اس��ت و خود معش��وق و از مو بـه تو نزدیک تر اس��ت. با او حرف بزن و اگر با او خودمانی باش��ی عش��ق تو را قبول مـی کند. همـه ادیـان مـی گویند خدا خیلی خودمانی هست اما رسمـی ترین کلم��ات را ب��ه عنوان دعا ی��ا مکالمات عاش��قانـه تجویز مـی کنند. مـی ت��وان گفت: «خدا جان حالم گرفته اس��ت، حال��ی بده» درون «الحم��د الله رب العالمـی��ن» تنـها چیزی کـه پیدا نمـی ش��ود صمـیمـیت و نزدیکی هست اما نمـی تواند عش��ق بازی زبانی با معش��وق و بس��تری ب��رای انتقال فرهنگ عاش��قی باشد. به منظور همـین هست که مردم خدا را دور مـی بینند و در آس��مان دنبال او مـی گردند. چنان مقام معظم رهب��ری خطاب مـی کنند کـه ان��گار با یک موجود دور و خیل��ی ب��الا حرف مـی زنند. ول��ی را فقیـه د نـه مثل عاشق فقیر. بیش از 0031 سال هست که پارس ها یـا فارس ها با زبانی س��امـی خدا را صدا مـی زنند، «بسم الله الرحمن الرحیم». من ای��ن را نمـی فهمم چون صمـیم��ی و گفت وگو با خدا نیس��ت. به منظور همـین هست که اس��لام بـه ظاهر عشق را تبلی��غ مـی کند و این یعنی تحری��ف. مدام تلاش مـی کند از عش��ق موهوم بسازد کـه برای رس��یدن بـه این موعود حتا مرگ هم چاره نیس��ت و فقط حتما ش��هید شوی. درون حقیقت اسلام از عشق انزجار دارد چون اگری عاشق باش��د بـه جنگ نمـی رود و نمـی کش��د. عشق دیوار اسلام اس��ت و نمـی گذارد از مرزها رد شود و خود را جهانی کند. یعنی اس��لام را جهانی کند چون هدف اصلی اسلام این اس��ت کـه خود را درون جهان گسترش دهد و به چند پیش مرگ احتیـاج دارد. مذهب برعدین است. دین عاشق زندگی هست اما مذهب دنیـا و زندگی را طرد مـی کند و این عرصه را محل امتحان مـی داند و مـی گوید بمـیر که تا زندگی کنی درون حالی کـه برای زندگی فقط حتما زندگی کرد. محمد و موس��ی، بودا و عیسی شاید پیش تر همـه عشق خ��ود را پخ��ش مـی د و گلی بودند کـه بوی خوش��ی مـی داد و حالا بی شک خش��ک شدند و بویی ندارند. حتما دوباره عشق تازه را پخش کرد و نفرت را کنار زد، نفرت نش��انـه بیماری هست و بـه نظر من عشق علامت سلامت اس��ت. متاس��فانـه این روزها این دو با هم عجین شدند و آدم های امروزی عش��ق خود را با نفرت نشان مـی دهند. جامعه 72 قبل��ن هم گفت��م «کومولوس» کتابی دینی اس��ت چون زندگی را ستایش مـی کند، زندگی خود خطر است. این چندمـین اثر شماست کـه به شکل کتاب درآمده است؟ این بیس��ت ویکمـین اثر بـه زبان پارس��ی من هست که بـه ش��کل کتاب درون آمده اما تاکن��ون 33 کتاب بـه زبان های مختلف مانند انگلیس��ی، آلمانی و زبان های دیگر منتشر شده است. خیلی ها معتقدند وقتی ش��اعر یـا نویس��نده ای ترک وطن مـی کند و دست رس��ی او بـه کوچ��ه و بازار از بین مـی رود، نمـی تواند حرف نویی داش��ته باشد یـا حرف های او تکرار مکررات مـی ش��ود. نگاه شما بـه عنوان شاعر درون این مورد چگونـه است؟ این جمله ش��دیدن درست اس��ت اما این روزها مصداق ندارد بـه خاطر این کـه ش��کل کوچه و بازار عوض شده و الان بـه صورت اینترنتی درآمده اس��ت. چون وقتی شاعر مـهاجرت مـی کند یـا درون تبعید قرار مـی گیرد از زبان کوچه و بازار بـه دور مـی شود. شاید این حرف که تا بیست سال پیش مصداق پیدا مـی کرد چون شاعر یـا نویسنده تبعیدی هیچ دیـالوگی با داخل کش��ور نداش��ت ام��ا بحث ها و مقالات اینترنت��ی و آنلاین درون حال حاض��ر این فضا را پر کرده و این جمله دیگر مصداق ندارد. نکته دیگر این کـه شما درون تبعید امکانات زبانی را از دست مـی دهی��د اما امکانات تازه دیگری را بـه دس��ت مـی آورید و با زبان دومـی آش��نا مـی شوید کـه جهان دیگری دارد و اگر ش��اعر یـا نویسنده آدم خلاق و زنده ای باشد مـی تواند بین زبان مـیزب��ان و مـیهمان دیـالوگ برقرار کند و جهان دیگری را بسازد و متن جهان را افزایش دهد. من درون ای��ن زمان با این ایده مخالف��م چون بزرگ ترین نویسنده ها و متفکران بیست سال اخیر آدم هایی درون تبعید بودند مانند «مـیلان کوندرا». آیـا مخاطب های پارس��ی زبان درون داخ��ل ایران با ادبیـات شما این ارتباط را برقرار مـی کنند؟ رابطه ای کـه مخاطب ها قبلن داش��تند الان برقرار نیست چ��ون نیروی بزرگی هس��ت کـه س��عی درون حذف صدای مس��تقل دارد. ش��ما از معدود رادیوهایی هس��تید کـه به سراغ من آمدید. من یـازده سال هست از ایران خارج شدم ام��ا هیچ کتابی درون ایران از من منتش��ر نش��ده و در هیچ نشریـه ای حتا اسم من نیـامده و از طرفی دیگر بسیـاری از نش��ریـات خارج از کشور کـه اتفاقن از دول خارجی کمک مـی گیرند کـه سانس��ور را رفع کنند تاانی کـه در تبعید هس��تند بتوانند ح��رف بزنند نیز همان فضای��ی را تبلیغ مـی کنند کـه نش��ریـات جمـهوری اسلامـی تبلیغ مـی کند و هم��ان نام های داخل ایران را مط��رح مـی کنند و به نظر مـی رس��د یک سانس��ور مضاعفی پش��ت آن ها است. اگر از نظ��ر صنع��ت مکتوب و تیراژ داخل��ی بگوییم، بله من ناموفق هس��تم چون یـازده سال هست اثری از من منتشر نش��ده اما دانلود کتاب های ش��عر من درون حیطه اینترنت نشان مـی دهد کـه جزو چهار شاعر پرمخاطب هستم. کت��اب «م��ن درون خطرناک تری��ن زندگی مـی ک��ردم» درون س��ایت «کتاب ناک»، پر دانلودترین کتاب این کتاب خانـه اینترنتی بوده کـه بیش از چهل وچهار هزار نس��خه از آن دانلود شده بـه طوری کـه چون مرکز سایت درون ایران بوده کل کتاب های من را از آن سایت برداشته اند. وقت��ی درون مورد سانس��ور داخل و خ��ارج از ایران صحبت مـی کنیم، با دو منظر رو بـه رو هس��تیم. ش��ما بـه سانس��ور بیرون از ایران اش��اره کردید و طبیعی هست که درون داخل هم خیلی ها نمـی خواهند صداهایی را بش��نوند اما چرا درون بی��رون این اتفاق مـی افتد؟ با توجه ب��ه این کـه همـه ما بـه طور مش��ترک بـه ایرانی آباد و آزاد فک��ر مـی کنیم چرا ما درون عرص��ه ادبیـات، فرهنگ و حتا مس��ایل اجتماعی دچار تداخل و درگیری هستیم و هم دیگر را نمـی پذیریم؟ این س��وال جالبی اس��ت. نمـی دانم رادیوی شما مـی تواند کتاب من را منتشر کند یـا خیر چون بعضی از تلویزیون ها نتوانستند منتشر کنند. م��ا چه بخواهی��م و چه نخواهیم درون سیس��تم فرهنگی از سیس��تمـی طبعیت مـی کنیم کـه ریشـه درون دارد. ما درون تاریخ ایران یک حزب سیـاسی داریم کـه فرهنگ سازی ��د و آن هم حزب توده ب��ود. و یکی از فرآورده های منف��ی آن این بود ک��ه فرهنگ حذف را ب��رای ما آورد. ما جلال آل احمد را داریم کـه اگر جایی��ی عطس��ه مـی ک��رد آن را بـه هزار جا ربط مـی داد. ما صنعت ش��ک و افت��را را داریم. همان صنعتی ک��ه روزنامـه کیـهان الان از آن اس��تفاده مـی کند تولید روشن فکری است. چون حزب توده هم درون زمان شاه همـین کار را مـی کرد. درون فرهنگ حاضر پش��ت هری کـه کار تازه انجام دهد شبهه ایجاد مـی ش��ود. من زمانی کـه آقای خاتمـی رییس جمـه��وری بود ایران را ترک ک��ردم. یعنی زمانی کـه دوم خردادی ه��ا قدرت فرهنگی داش��تند و اتفاقن صدای من توس��ط همـین دوم خردادی ها کـه الان بخش��ی از آن ها رهبران س��بز هس��تند حذف شد چون صدای من مس��تقل بود و مـی خواس��تم از زندگی حرف ب و حذف بعضی از کلماتی از زبان فارسی را بر نمـی تافتم. بعضی از مس��وولان دوم خردادی، سبز و خیلی از این رادیوها و مس��لمانان دوآتیشـه کـه ایدئولوژی مذهبی دارن��د و علا رغم ش��عارهایی کـه مبنی ب��ر مخالف بودن مـی دهند، از همان سیستم حذف پیروی مـی کنند. مصاحبه مـهمـی با من ش��ده بود و به رادیو زمانـه فرستادم اما این رادیو منتش��ر نکرد درون صورتی کـه همـین مصاحبه درون کم ت��ر از یک س��ال درون فضای اینترنتی منتش��ر ش��د. نشریـه «روز» یـا نش��ریـه «جدیدآنلاین» کـه کلیپی از من ساخته رسانـه هایی هستند کـه از کشورهایی مانند انگلیس وام مـی گیرن��د. این ها صدای م��ن را حذف مـی کنند چون معتقدند اگر صدای من پخش ش��ود درون داخل ایران مـی شوند و بخشی از خوانندگان شان را از دست مـی دهند. من این دلایل را بر نمـی تابم چون فکر مـی کنم از سیس��تم دوم ح��ذف برخوردارن��د و پدرخوانده ای درون پش��ت قضیـه اس��ت کـه از من خوش��ش نمـی آید درون نتیجه او هم به منظور خود مریدانی دارد و فرمان حذف مـی دهد. مثلن آقای مس��عود بهنود فیلمـی درون مورد ابراهیم گلستان س��اخته بود و من از این فیلم ای��راد گرفتم چون ابراهیم گلستان را شخصیتی سیـاسی جلوه داده بود کـه به نظر من ارزش آقای گلس��تان بـه مستقل بودن و توده ای نبودنش است، بـه این کـه خودش و در زندگیش را درون آن بازه زمانی فدای هنر کرد و از پش��ت درایت او ش��اعری بـه نام فروغ فرخ��زاد بیرون آمد. من از این فیل��م انتقاد کردم و بعدها دیدم ک��ه کل تلویزیون و رادیوی بی بی س��ی و خیلی از مطبوع��ات وقتی اس��م عبدالرضای��ی را مـی بینند کار را ح��ذف مـی کنند. بنابراین این سانس��ور درون خارج از ایران به منظور من با ی کـه آقای درون ایران اعمال مـی کند، فرقی ندارد. اگر ش��املو شاعر مدرنی باشد حتما زندگی را زمـینی ببیند درون صورت��ی کـه آیدایی ک��ه او ارایـه مـی دهد همان مریم مقدس است. وارطان شـهیدی کـه او ارایـه مـی دهد همان حسین صحرای کربلا است. یعنی ما آدم ها را یک بعدی مـی کنیم و دورنما، کلوزآپ و لانگش��ات آن ها را با همن ترکیب نمـی کنیم. مش��کل من حتا با بخشی از روشن فکری کلاسیک هم هس��ت. چون آن ها هم حتا کلمات و ایده ها را سانس��ور مـی کنند. اگر حتا این حکومت هم عوض ش��ود با توجه بـه زیر س��اخت هایی کـه وج��ود دارد حکومت بعدی نیز سانس��ورچی خواهد بود چون یـاد نگرفتیم بش��نویم آن صدای دیگر را. تنـها چیزی کـه آموختیم سیستم انگ زنی و در اصل همان سیس��تم ایست است. هر نفری کـه به نفر دیگر انگ مـی زند من مـی گویم شما مامور جمـهوری اسلامـی هس��تید چون جمـهوری اسلامـی بـه آدم ها انگ مـی زند که تا از حرکت باز بایستند. شادیـاد شدهخند هم ماتم زیـاد شده آدم کم لبی کـه مـی بوسی غم ناک هست چشمـی کـه باز شود نم ناک غم روی همـه را کم کرده جای پای خودش را همـه جا محکم کرده حتا درون نامـه ای کـه گاهی باز مـی کنی هوا بعد است بعد است دیگر این همـه زخمـی کـه برداشتی ما کـه مادر نداشتیم زلزله بود کـه گهواره مان را تکان مـی داد 82 حجم های پر دردسر مـه شب تاجیک بـه درازا روزگار را س��ر مـی دهم/ و به نقطه ها انسان را/ و ایمان را بـه پهنای سرتاسر * خواس��ته یـا ناخواس��ته درون زندگی ما حجم ها حضور دارند و نق��ش پررنگی را ب��ازی مـی کنند. آن ها نـه فقط بـه دلیل ماهیت فیزیکی خود و فضایی کـه اشغال مـی کنند، بلکه بـه دلیل ماهیت وجودی و صرف بودگی شان درون روزمره های ما دخیل هس��تند. بـه طور مثال این حجم ها فقط شامل، حجم ه��ای فیزیک��ی درون زندگی ما نیس��تند، گاهی حجم ایده ها، افکار و رویـاها را نیز ش��امل مـی شوند. حجم هایی کـه خواس��ته و ناخواس��ته هر روز، بـه هر ش��کل بر مـیزان آن ها افزوده مـی شود، بدون از بین بردن حجم های قبلی، ب��دون بافتن تاروپود حجم هایی کـه لازم اس��ت، کـه باید باشد، بـه نوعی ما حجم ها را بـه هر گونـه کـه باشند بـه روی هم دیگر تلنبار مـی کنیم…دلیل این امر چیست؟ بـه زندگی دوروبرمان یک نگاه بیـاندازیم. مـیزان س��نجش و اندازه گی��ری، مـیزان مح��ک زدن و حتا قضاوت های ما بـه بس��یـاری از این حجم ها برمـی گردد. ما افراد را با مـیزان حجمـی کـه در زندگی های ما اشغال مـی کنند، مورد ارزیـابی و ی��ا حتا مراورده قرار مـی دهیم. این حجم ها مـی توانند درون شکل های مختلف درون زندگی ما نمود داشته باشند. بـه طور مثال، کتاب خانـه ی پرب��ار و عریض و طویل یک فرد کـه نشان گر مـیزان دانش و سطح سواد اوست، مـیزان وسایلی کـه ما درون منزل های مان گرد مـی آوریم و تمول ما را نشان مـی دهند و آشپزخانـه هایی کـه اگر همـه چیز درش بـه وفور یـافت شود، نشان گر کدبانوگری است…چرا؟ درون قدیم چنین شایع بوده هست که هرحجم و مقدار مغز سرش بیش تر باش��د، بـه همان نسبت مـیزان ذکاوت و هوشیـاری آن فرد بیش تر است. و این موضوع نشانـه ی برت��ری و مزی��ت بود و این کـه انس��ان هایی ب��ا کله های بزرگ ت��ر، بیش تر و به تر مـی اندیش��یدند. بعد از منس��وخ شدن این تفکر مـیزان احجام از زوایـا و مجراهای دیگر بـه زندگی های ما وارد شد. یعنی کماکان، مـیزان و کمـیت بر تمام کیفیت ها برتری دارد. درون واقع حجم گرایی، آن ها یی را درگیر مـی کند کـه در ماورای واقعیت ها، بـه جست وجوی دریـافت های، مطلق، فوری و بدون هیچ تسکینی هستند. و عطش این گونـه دریـافت از زندگی، هر گونـه جس��ت وجو بـه شیوه ی دیگر را درون افراد باطل مـی کند. بـه همـین نس��بت، این نوع از نگرش درون بخش های دیگر زندگی ما نیز درون جریـان اس��ت. با نگاهی بـه ش��بکه های اجتماعی، مـیزان زیـادی از حجم را خواهیم دید کـه توسط یک کاربر ارایـه ش��ده است، چنان کـه اگر مقادیری از این مـیزان یـا این ش��دت بودن حجم ها کم شود، بـه طور حتم کاس��تی جبران ناپذی��ری را اف��راد حاضر درون ش��بکه های اجتماع��ی بـه وج��ود حس خواهن��د کرد و ای��ن حالت بـه یک مصرف عمومـی تبدیل ش��ده است. منظور از مصرف عمومـی این اس��ت کـه ش��خص درون مصرف با دیگران بـه رقابت مـی پردازد. استفاده از یک حجم، توسط یک مصرف گرا، بـه تمامـیت وجود حجم ه��ا ضرری نمـی زند و یـا باعث نمـی ش��ود کـه دیگ��ر مصرف کنندگان تمام و کمال از مصرف خود لذت نبرند. این اصطلاح درون مقابل مصرف ش��خصی مثل یک سیب خوراکی تعریف مـی شود کـه اگر فردی آن سیب را مصرف کن��د، دیگران را از خوردن و مص��رف آن محروم کرده اس��ت. بـه خاطر همـین ویژگی، یعنی عمومـی بودن مص��رف، هزینـه ی مص��رف کنندگان دیگ��ر نیز تغییری نخواهد کرد. بعد چنین نتیجه ای حجم بالایی از مصرفی بودن را بـه هر شکل بـه هم راه خود خواهد آورد. چه نگرشی باعث مـی شود، حجم ها این چنین درون زندگی ما و در هر لحظه اش چنین تس��لط بی چون و چرایی داشته باشند؟ آیـا اجازه بـه حجم ها به منظور سریز شدنی چنین درون زندگی نقصانی اس��ت کـه در یک زندگی ایراد مـی شود و ی��ا نـه تنـه��ا وجود مادی یک جریـان اس��ت کـه مازاد بر مصرف ما ش��کل گرفته اس��ت؟ اگر پاسخ بـه مازاد بودن، مثبت اس��ت، چرا چنین مس��ئله ای رخ داده اس��ت و چه اشکالی درون روند آن زندگی موجود است؟ این گون��ه درون پیرام��ون ما حجمـی از حجم ه��ا و به دنبال آن مصرفی بودن درون جریـان اس��ت. آدم هایی کـه به دنبال چنین روندی بی رحمانـه بـه جن��گ با طبیعت پرداخته اند. ش��اید این رفتار نش��ان دهنده ی این هست که آدم ها نـه با طبیعت کـه با خود درون ستیزند. از واقعیت که تا مظاهر واقعیت، از ش��ی که تا آثار یک شی فاصله اس��ت. فاصله هایی کـه در تظاه��ر خویش، ما را با واقعیت ها بیگانـه مـی کند و بین ما و واقعیت فاصله خواه��د انداخت. حجم گرایی نـه خودکار اس��ت و نـه اختیـاری، تنـها جذبه هایی اس��ت کـه گاهی از اراده و شور و شعور خارج خواهد شد. این مـیزان از حجم گاهی طپش خشن و عصبی درون زندگی ما خواهد گذاشت کـه بدون این کـه متوجه باشیم، ما را بـه سمت قربانی شدن پیش خواهد برد. *اسماعیل شاهرودی 92 رابعه شاعره نخستین شاعر زن عارف فارسی گوی سایـه کوثری « رابعه بلخی»، ملقب بـه «زین العرب» نخس��تین ش��اعر زن عارف فارس��ی گوی اس��ت. او کع��ب، امـیر بلخ و معاصر رودکی درون دوران حکومت س��امانیـان بود. براس��اس منابع موجود، ش��رح زندگی او را عطار درون 8۲4 بیت شعر درون الهی نامـه خود آورده است. روایت عطار بـه بخشی از زندگی رابع��ه بعد از دوران مرگ پدرش که تا مرگ تراژیک خود رابعه مـی پردازد. رابعه داس��تان زنی ایرانی ست کـه در یک مثلث مردانـه پدر، برادر و معشوق اسیر مـی شود: رابعه آن قدر زیبا و لطیف بود کـه وصف چش��مان سیـاهش که تا دوردس��ت ها رفته و اش��عار زیبایی بـه ش��هرت زیبایی خود مـی سرود. پدرش مدام درون خیـال رش��د و بالندگ��ی او و در فکر آینده رنجورش بود. چون مرگش فرا رس��ید، پسر خود ح��ارث را پی��ش خواند و را بدو سپرد و گفت: «چه شـهریـارانی کـه این درون گران مایـه را مـی خواستند و من هیچ را لایق نش��ناختم. اما تو چونی را شایسته او یـافتی خود دانی که تا به هر راهی کـه مـی دانی روزگارش را خرم سازی.» پسر گفته های پدر را پذیرفت و پس از او بر تخت ش��اهی نشست و را چ��ون جان گرامـی داشت. اما روزگار بازی دیگری پیش آورد. روزی حارث بـه مناسبت پادشاه شدنش جشنی برپا داشت. رابعه بـه بام قص��ر رفت که تا از نزدیک آن همـه ش��ادی و شکوه را بـه چشم ببیند. ناگهان نگاهش بـه بکتاش افتاد کـه به ساقی گری درون براب��ر ش��اه ایس��تاده ب��ود. بکتاش گاه مـی گساری مـی کرد، گاه آواز مـی خوان��د و گاه رباب مـی نواخت. رابعه کـه بکتاش را دید آتش عشق بـه جانش افتاد و سراپایش را فراگرفت. از آن بعد خواب شب و آرام روز از او رخت بربست و بی قرار او شد. بعد از یک س��ال، رنج و اندوه چنان ناتوانش کرد کـه او را یک باره از پای درآورد و بر بس��تر بیم��اری افکند. برادر بر بالینش طبیب آورد که تا دردش را درمان کند. اما چه سود؟ چنان دردی کجا درمان پذیرد کـه جان درمان هم از جانان پذیرد رابعه دایـه ای داشت دل سوز و غم خوار و هم زیرک و کاردان. با هزار ترفند قفل دهان رابعه را گشود و عشق بـه غلام از سوی او گفته شد. چنان عشقش مرا بی خویش آورد کـه صد ساله غمم درون پیش آورد چنین بیمار و سرگردان از آنم کـه مـی دانم کـه مـی قدرش ندانم سخن چون مـی توان زان سرو من گفت چرا حتما ز دیگر سخن گفت رابعه از دایـه خواست کـه ماجرای این عشق را به منظور بکتاش بازگو کند و خود نامـه ای به منظور او نوشت: الا ای غایب حاضر کجایی بـه پیش من نـه ای آخر کجایی بیـا و چشم و دل را مـیهمان کن وگرنـه تیغ گیر و قصد جان کن اگر پیشم چو شمع آیی پدیدار و گرنـه چون چراغم مرده انگار بکتاش با خواندن نامـه عاشق نگارنده آن شد و با فرستادن پاسخ، مـهر رابعه را جواب داد. رابعه وقتی از عشق محبوبش خبردار شد، از جا برخاست و دیگر کارش شده بود روز و شب درون وصف معش��وق سرودن. بکتاش هم بعد از خواندن هر شعر عاشق تر و دل داده تر مـی شد. مدت ه��ا گذش��ت. روزی بکتاش رابع��ه را درون محلی دید و شناخت و همان دم بـه دامنش آویخت. اما بـه جای آن کـه از دلبر نرمـی و دل داگی ببیند با خشونت و سردی روبه رو شد. چنان از کار او برآش��فت و از گستاخی اش روی درهم کشید کـه با سختی او را از خود راند: کـه هان ای بی دب این چه دلبری ست تو روباهی ترا چه جای شیری ست کـه باشی تو کـه گیری دامن من کـه ترسد سایـه از پیراهن من عاش��ق ناامـید برجا ماند و گفت: «ای ب��ت دل ف��روز، ای��ن چ��ه حکایت اس��ت کـه در نـهان شعرم مـی فرس��تی و دیوان��ه ام مـی کنی و اکنون روی مـی پوش��ی و چون بیگانگان از خود مـی رانیم؟» با مناعت پاسخ داد که: «از این راز آگاه نیس��تی و نمـی دانی آتشی کـه در دلم زبانـه مـی کشد و هستیم را خاکستر مـی کند، نزدم چه گران بهاس��ت. چیزی نیست کـه با جسم خاکی سروکار داشته باش��د. جان غم دی��ده من طالب هوس ه��ای پس��ت و ش��هوانی نیس��ت. ترا همـین بس کـه بهانـه این عشق سوزان و محرم اسرار باشی. دس��ت از دامنم بدار کـه با این کار چون بیگانگان از آستانـه ام دور مـی شوی.» بعد از این سخن، رفت و غلام را شیفته تر از پیش برجای گذاشت و خ��ود هم چنان بـه ش��عر گفتن پرداخت و آت��ش درون را با طبع چون آب تسکین مـی داد. روزی دخت��ر عاش��ق تنـها مـیان چمن ها مـی گشت و مـی خواند: الا ای باد شبگیری گذر کن زمن آن ترک یغما را خبر کن بگو کز تشنگی خوابم ببردی ببردی آبم و آبم ببردی و چون دریـافت کـه برادر شعرش را مـی شنود کلمـه ترک یغما را بـه س��رخ س��قا تبدیل کرد. اما حارث از آن روز نسبت بـه بدبین شد. از این واقعه مدتی گذشت و دشمنی بر حارث پادشاه حمله کرد و س��پاهی بی ش��مار بر او تاخت. حارث هم پگاهی با سپاهی جوان از شـهر بیرون رفت. خروش گوش فلک را کر کرد و زمـین از خون دشمنان چون لاله رنگین شد. 03 حارث سپاه را بـه سویی جمع آورد و خود چون شیر بر دشمن حمله کرد. از سوی دیگر بکتاش با دو دست شمشیر مـی زد و دلاوری مـی کرد. سرانجام چشم زخمـی بـه او رسید و سرش از ضربت شمشیر دشمن زخم برداشت. اما همـین کـه نزدیک بود گرفتار شود، شخص روبسته س��لاح پوشیده ای سواره پی��ش صف درآمد و چنان خروش��ی برآورد ک��ه از فریـاد او ترس درون دل ها جای گرفت. س��وار بر دشمن زد و سرها بـه خاک افکند و یک س��ر بـه سوی بکتاش رفت. او را برگرفت و به مـیان صف س��پاه برد و به دیگرانش سپرد و خود چون برق ناپدید شد. هیچ از حال او آگاه نشد و ندانست کـه کیست. این س��پاهی دلاور رابعه بود کـه جان بکتاش را نجات داد. اما بـه محض آن کـه ناپدید ش��د، س��پاه دشمن چون دریـا بـه موج آمد و چون سیل روان شد و اگر لشگریـان شاه بخارا بـه کمک نمـی شتافتند دیـاری درون شـهر باقی نمـی ماند. حارث بعد از این کمک پیروز بـه شـهر برگشت و چون سوار مرکن را طلبید نشانی از او نجست. همـین کـه شب فرا رسید، رابعه کـه از جراحت بکتاش دل خون بود، نامـه ای بـه او نوشت: چه افتادت کـه افتادی بـه خون درون چو من زین غم نبینی سرنگون تر همـه شب هم چو شمعم سوز دربر چو شب بگذشت مرگ روز بر سر چنان گشتم ز سودای تو بی خویش کـه از بعد مـی ندانم راه و از پیش دلی دارم ز درد خویش خسته بـه بیت الحزن درون بر خویش بسته اگر امـید وصل تو نبودی نـه گردی ماندی از من نـه دودی نامـه مانند مرهم درد بکتاش را تسکین داد و سیل اشک از دیدگانش روان ساخت و به دل دار پیغام فرستاد که: جانا که تا کیم تنـها گذاری سر بیمار پرسیدن نداری چو داری خون مردم چون لبیبان دمـی بنشین بـه بالین غریبان اگر یک زخم دارم بر سر امروز هزارم هست بر جان ای دل افروز ز شوقت پیرهن بر من کفن شد بگفت این وز خود بی خویشتن شد چند روزی گذشت و زخم بکتاش بهبود یـافت رابعه روزی درون راهی بـه رودکی ش��اعر برخورد. شعرها به منظور هم خواندند و سوال و جواب ها د. رودکی از طبع لطیف درون تعجب شد و چون از عشقش آگه شد، راز طبعش را هم دانست و چون از آن جا بـه بخارا رفت بـه درگاه شاه بخارا کـه به کمک حارث شتافته بود، رسید. از قضا حارث هم به منظور عذرخواهی و س��پاس گزاری همان روز بـه دربار شاه رفته بود. جشن شاهانـه ای برپا شد و بزرگان و شاعران بار یـافتند. شاه از رودکی شعر خواست، او هم بر پا خاست و چون شعرهای را بـه یـاد داشت همـه را برخواند. مجلس س��خت گرم شد و ش��اه چنان مجذوب شد کـه نام سراینده شعر را از او پرسید. رودکی هم مس��ت مـی و گرم ش��عر، بی خبر از وجود حارث زبان گشاد و داستان را چنان کـه بود بی پرده نقل کرد و گفت ش��عر از کعب هست که مرغ دلش درون دام غلامـی اسیر شده است. چنان کـه نـه خوردن مـی داند و نـه خفتن و جز شعر گفتن و غزل س��رودن و نـهانی به منظور معشوق نامـه فرستادن کاری ندارد. راز شعر سوزانش جز این نیست. حارث داستان را شنید و خود را بـه مستی زد. چنان کـه گویی چیزی نشنیده است. اما چون بـه شـهر خود بازگشت دلش از خشم مـی جوشید و در پی بهانـه ای مـی گشت که تا خون را بریزد و ننگ را از دامان خود بشوید. بکت��اش نامـه های رابعه را یک جا جمع کرده و در صندوقی نگ��ه داری مـی کرد. رفیقی داش��ت ناپاک ک��ه از دیدن آن صندوق از حرص این کـه نکند درون آن گوهری باشد، مخفیـانـه درون آن را باز کرد و همـه نامـه ها را خواند و بعد به منظور شاه برد. حارث نامـه ها را کـه خواند آتش خشم چنان سراسر وجودش را دربرگرفت کـه در همان دم کمر بـه قتل بربس��ت. ابتدا بکتاش را اس��یر و در چاهی زندانی کرد. سپس نقشـه قتل را کشید. دستور داد که تا ی آماده کنند و آن سیمـین تن را بـه آن جا ببرند و س��پس رگزن هر دو دستش را رگ بزند و آن را باز بگ��ذارد. دژخیمان چنین د. رابعه را بـه بردند و از سنگ و آهن درون را محکم بستند. فریـادها کشید و آتش ب��ه جانش افتاد، اما نـه از ضع��ف و دادخواهی بلکه از آتش عشق، سوز طبع، ش��عر سوزان، آتش جوانی، آتش بیماری و غم رسوایی. آهس��ته خون از بدنش مـی رف��ت و دورش را فرا مـی گرفت. شاعر انگشت درون خون فرو مـی برد و غزل های پرسوز بر دیوار نقش مـی کرد. هم چنان کـه دیوار با خون رنگین مـی شد، چهره اش بی رنگ مـی ش��د و هنگامـی کـه در گرمابه دیواری نانوشته نماند، درون تن او هم خونی نماند. دیوار از شعر پر شد و آن ماه پیکر چون پاره ای از دیوار برجای خشک شد و جان شیرینش مـیان خون و عشق و آتش و اشک از تن برآمد. فردا کـه به سراغش رفتند، دیوار گرمابه را سراسر پوشیده از این شعر دیدند: نگارا بی تو چشمم چشمـه سار هست همـه رویم بـه خون دل نگار هست ربودی جان و در وی خوش نشستی غلط کردم کـه بر آتش نشستی چو درون دل آمدی بیرون نیـایی غلط کردم کـه تو درون خون نیـایی چون از دو چشم من دو جوی دادی بـه گرمابه مرا سرشوی دادی منم چون ماهی بر تابه آخر نمـی آیی بدین گرمابه آخر نصیب عشق این آمد ز درگاه کـه در دوزخ کنندش زنده آن گاه سه ره دارد جهان عشق اکنون یکی آتش یکی اشک و یکی خون بـه آتش خواستم جانم کـه سوزد چه جای توست نتوانم کـه سوزد بـه اشکم پای جانان مـی بشویم بـه خونم دست از جان مـی بشویم بخوردی خون جان من تمامـی کـه نوشت باد ای یـار گرامـی کنون درون آتش و در اشک و در خون برفتم زین جهان جیفه بیرون مرا بی تو سرآمد زندگانی منت رفتم تو جاویدان بمانی چون بکتاش از این واقعه آگاه شد، نـهانی فرار کرد و شبان گاه بـه خانـه حارث رفت و سرش را از تن جدا کرد و هم آن گاه بر سر قبر شتافت و با دشنـه دل خویش شکافت. نبودش صبر بی یـار یگانـه بدو پیوست و کوته شد فسانـه 13 درون کوچه های سیـاست بعد از سی سال، رویـارویی مجلس و رییس جمـهوری درون جلسه علنی روز سه شنبه مجلس شورای اسلامـی بلاخره تابوی طرح سوال از احمدی نژاد شکسته شد و امـیدوار رضایی 01 سوال 9۷ نماینده مجلس از رییس جمـهوری را درون صحن مجلس قرائت کرد. محمدرض��ا باهنر نایب رییس مجلس پ��س از قرائت طرح س��وال از رییس جمـهوری اس��لامـی گفت: «بر اساس ماده 691 آیین نام��ه، ای��ن متن را فورن ب��رای رییس جمـهوری ارس��ال و در اختیـار نمایندگان ه��م قرار مـی دهیم، نیمـه دوم اسفند با تفاهمـی کـه با رییس جمـهوری انجام خواهد شد، درون جلسه علنی پاسخ های ایشان را مـی شنویم.» اما محمدرضا مـیر تاج الدینی، معاون پارلمانی رییس جمـهوری ایران، روز سه ش��نبه گفته اس��ت، زمان بندی طرح س��وال نماین��دگان مجلس از محمود احمدی ن��ژاد مبنی بر این کـه اع��لام وص��ول قب��ل از انتخابات و حض��ور وی درون صحن مجلس بعد از انتخابات باش��د، حرکتی «تبلیغاتی» هست و رییس جمـهوری از هفته آینده آماده پاسخ گویی بـه سوالات نمایندگان است. معاون پارلمانی محمود احمدی نژاد اضافه کرده است: «این طراحی حکایت از انگیزه تبلیغاتی نمایندگان س��وال کننده دارد، چرا کـه نمـی خواهند پاسخ های محکم رییس جمـهوری پیش از انتخابات درون صحن علنی مطرح شود.» ساعاتی بعد از آن کـه محمدرضا باهنر، نایب رییس مجلس ایران، گفت کـه به دلیل قانع نشدن نمایندگان سوال کننده از پاسخ های نمایندگان محمود احمدی نژاد، وی مـی بایست طی یک ماه آینده درون مجلس حاضر شود، محمدرضا مـیر تاج الدینی بـه این اظهارات پاس��خ داد و گفت: «طرح س��وال از رییس جمـهوری سیـاس��ی هست و با محوریت تعدادی از نمایندگان مخالف دولت و جریـان اقلیت شکل گرفته است.» شاید طرح س��وال از آقای احمدی نژاد آخرین چالش جدی مجلس هشتم با وی باشد. اولین چالش احمدی نژاد با مجلس هشتم تعلل دولت درون معرفی وزیر اقتصاد بـه مجلس، ساز نارضایتی نماین��دگان و چالش مـیان دو ق��وه مقننـه و مجریـه را کوک کرد.نزدیک بـه دو ماه از آغاز بـه کار مجلس هش��تم سپری ش��ده بود، اگرچه طی این م��دت چالش و تقابل نمایندگان با مسوولان قضایی بر سر قرائت گزارش تحقیق و تفحص مجلس هفتم از قوه قضاییـه بـه دیگر عمل کردهای نظارتی بهارس��تان س��ایـه افکنده بود و به طور مستمر فریـاد دفاع از ج��ای گاه و اهرم های نظارت��ی نمایندگ��ی از تریبون های مجلس شنیده مـی شد. اما با پایـان یـافتن مـهلت قانونی رییس جمـهوری درون معرفی وزیر پیشنـهادی وزارت امور اقتصادی و دارایی کابینـه اش بـه بهارس��تان این بـه اولین چالش رسمـی مجلس هش��تم با دولت تبدیل ش��ده بود. چالشی کـه شاید آن را بت��وان بـه چالش بی پایـان دولت احمدی نژاد و مجلس تعبیر کرد. بـه نظر مـی رس��د کـه این مسئله سرآغاز مرزبندی قوه مقننـه (به دلیل نادیده گرفتن قانون از س��وی دولت) درون برابر قوه مجریـه بود. اگرچه هنوز قریب بـه اتفاق نمایندگان مجلس هشتم آن چنان کـه باید و ش��اید بر بندهای قانون اساسی و آیین نامـه داخلی مجلس مس��لط نبودند، اما اعلام مکرر اعضای هیت رییسه مبنی بر این کـه مـهلت قانونی دولت به منظور معرفی وزیر اقتصاد بـه پایـان رسیده است، مصداق اعتراض مجلس و در راس آن هیت رییسه بـه این بی توجهی رییس جمـهوری بود. اما پیشینـه کش��مکش ها و چالش های دولت احمدی نژاد با نماین��دگان مجلس را حتما پیش ت��ر یعنی درون مجلس هفتم بررسی کرد.روابط دولت و مجلس اصول گرا از ابتدای روی کار آمدن دولت احمدی ن��ژاد مورد توجه بود و گه گاهی کـه مجلس لوایح پیش��نـهادی دولت را بـه تصویب نمـی رساند یـا برخی از تصمـیمات دولت را لغو مـی کرد، این گمان مـی رفت ک��ه روابط دولت و مجل��س اصول گرا رو بـه تیرگی اس��ت اما روس��ای این دو قوه وقتی کـه با س��والات خبرنگاران درون خص��وص اختلاف مـیان مجلس و دولت مواجه مـی ش��دند، ب��ه کل این موض��وع را نفی مـی د و تاکید داش��تند کـه هم دل��ی و هم راهی خوبی مـیان ق��وه مجریـه و مقننـه وجود دارد. گزارش محمود احمدی نژاد قبل از س��فر حج بـه مردم و متهم مجلس بـه ایجاد گرانی و تورم با واکنش فرد شماره یک بهارستان مواجه ش��د و حدادعادل هم از دولت خواس��ت که تا دیگران را متهم نکن��د و به دنبال چاره ای به منظور برط��رف تورم و گرانی باش��د. این اظهار نظر رییس مجلس درون محافل عمومـی نشان دهنده اختلافات ریشـه ای مـیان این دو قوه بود کـه همواره س��عی بر کتمان آن داشتند. از س��وی دیگر رییس جمـهوری درون اظهار نظری رسانـه های منتق��د دولت را متهم کرد کـه مـی خواهند با تیتر زدن، روابط مجلس و دولت را ش��کرآب کنند و خطاب بـه این رسانـه ها گفت: «هرچقدر مـی خواهید تیتر علیـه دولت و مجلس بزنید، روابط ما ش��کرآب نمـی شود.» درون همـین راستا حدادعادل نیز خطاب بـه رسانـه های منتقد گفته بود کـه حمایت از دولت نـهم افتخار مجلس هفتم هست و درون جای دیگری هم تاکید کرده بود کـه مجلس درون پشت دولت هست نـه درون مشت دولت. با این اوصاف درون راه روهای بهارستان شنیده شد کـه محمود احمدی نژاد نامـه تندی را به منظور حدادعادل ارسال و نسبت بـه برخی دخالت های نمایندگان درون کار دولت ابراز گلایـه کرده اس��ت. این خبر کـه به صورت غیررسمـی منتشر شده بود با اخب��ار ضد و نقیضی هم راه بود که تا این کـه دیگر کاس��ه صبر رییس مجلس شورای اسلامـی سرریز شد و اتفاقاتی کـه در این مدت مـیان دولت و مجلس گذشته را علنی کرد و به دفاع از جای گاه تنزل یـافته مجلس هفتم پرداخت. انتقادات حدادعادل بـه دولت درون حالی مطرح ش��د کـه وی درون زمان انتخاب احمدی نژاد بـه عنوان رییس جمـهوری گفته بود سجده ش��کر از انتخاب مردم بـه جا آوردم. با این حال بعد از بیست و نـه ماه کـه دولت نـهم ساکن پاستور شده بود این اولین رویـارویی علنی دول��ت و مجلس اصول گرا بود کـه پرده بـه روی پرده منتقل شد. حال کـه تابوی طرح س��وال از احمدی نژاد درون مجلس هشتم شکس��ته شده هست حرف و حدیث های بس��یـاری را درون پی داشته از جمله این کـه برخی نمایندگان حامـی دولت پیش تر مدعی شده بودند کـه پرسش از احمدی نژاد خلاف خواست رهبر جمـهوری اس��لامـی اس��ت. روح اله حس��ینیـان، رییس فراکسیون انقلاب اسلامـی مجلس و حامـی دولت گفته بود: «قطعن طرح س��وال از رییس جمـهوری مورد رضایت مقام معظم رهبری نیست.» محمدرضا باهنر نیز گفته بود کـه نخس��تین تلاش ها به منظور کشاندن احمدی نژاد بـه مجلس بـه صلاحدید «بزرگان نظام» متوقف شده بود. اگر فرض بر صحت این ادعا وجود داش��ته باشد، این سوال مطرح مـی شود کـه آیـا کلید خوردن طرح سوال از احمدی نژاد ب��ا رضایت «ب��زرگان نظام» صورت گرفته اس��ت؟ بعد از تصویب عدم کفایت سیـاسی ابوالحسن بنی صدر، نخستین رییس جمـهوری ایران، درون سال 0631 حال بعد از 03 سال بار دیگر مجلس شاهد رویـارویی مستقیم با شخص رییس جمـهوری است. سیـاست 23 تشنـه گان فرهنگی اکبر ترشیزاد ش��کی نیس��ت ک��ه رم��ان گون��ه ای ادب��ی اس��ت کـه خواست گاهش طبقه ی متوس��ط است. رمان چه از نظر ادب��ی و محتوایی و چه از لحاظ وابس��تگی اقتصادی درون هم��ه ی دنیـا بـه ش��دت بـه فرهنگ و اقتص��اد این طبقه وابسته است. گرچه کـه رم��ان مدرن که تا اندازه ای و رمان پس��ت مدرن هر چه بیش تر خود را از مس��وولیت اجتماعی و یـا نقش اصلاح طلبی جدا و هر چه بیش تر بـه ذهن گرایی نزدیک مـی کند اما این روند به منظور نویس��نده ی ایرانی بـه ش��کل دیگری طی شده هست و بیش تر بـه سمت تغییرات فرمـی حرکت کرده اس��ت که تا چرخش ه��ای محتوایی. از همـین روس��ت کـه رمان ایرانی هم چنان بـه نوعی ش��کل بیـانیـه و یـا مانیفس��ت ایدئولوژیک گونـه ی خود را حفظ کرده و تغییراتی کـه س��ه دهه ی اخیر درون این گونـه آثار دیده شده بیش تر تحت تاثیر نوع و ش��کل چالش هایی بوده کـه در اجتماع رخ داده است. بـه س��بب همـین ویژگی محتوا محور بودن رمان ایرانی، این گون��ه ی ادبی روز بـه روز ب��ر پیچیدگی مزامـین خود افزوده اس��ت و از نظر فرمـی پیش رف��ت چندانی نکرده است. همـین بالا بودن س��طح مفاهیم طرح شده درون رمان بوده ک��ه آن را بـه س��متی س��وق داده کـه همـه فه��م نبوده و فقط بخ��ش اندکی از طبقه ی متوس��ط را دربگیرد کـه از آن ها بـه عنوان قش��ر شبه روشن فکر یـاد مـی شود. اگر بـه رمان های مطرح دهه ی گذش��ته درون کش��ور نگاهی بیـاندازیم خواهیم دید کـه هم مفاهیم این نوشته ها و هم مخاطبانش از مـیان همـین انس��ان ها برگزیده شدند و به همـین سبب اس��ت کـه شمارگان چاپ این گونـه رمان ها از دو و سه هزار نسخه بالاتر نمـی رود، آثار نویسندگانی چون «زویـا پیرزاد»، «ش��هریـار مندنی پور» و «س��پیده شاملو» گواه این مدعا هستند. فرام��وش نکنیم ک��ه از دیرباز همـیش��ه رمان هایی کـه مخاطب آن ها قش��ر پایین فرهنگی و اقتصادی اجتماع م��ا بوده اند ب��ه اندازه ی کافی تولید مـی ش��ده اس��ت و نوش��ته های نویس��ندگان پرکاری چون «ر.اعتمادی» پیش و پس از انقلاب همواره مش��تریـان پرشمار خود را داش��ته اند و فقط درون این مـیان تنـها بخش غیربرگزیده و در حقیقت بدنـه ی طبقه ی متوس��ط از سوی نویسندگان نادیده گرفته ش��ده و به نیـازهای فرهنگی اشان پاسخی درخ��ور داده نش��ده و از داش��تن کتاب های ویژه ش��ان محروم مانده اند. ش��اید با توجه بـه همـین توضیحات باشد کـه بتوان درک کرد چرا بـه ناگهان کتابی چون «کافه پیـانو» نوش��ته ی «فره��اد جعفری» بـه این مـیزان از س��وی جامعه مورد توج��ه قرار مـی گیرد و بارها و بارها و به ش��مارگان بالا تجدید چاپ مـی شود. این کتاب با شناس��ایی فضای جامعه و با هدف گرفتن نیـازهای بدنـه ی قش��ر متوس��ط درون کنار برخورداری از داس��تانی جذاب بـه دغدغه های این طبق��ه نیز بـه قدر توانش مـی پردازد و آن ها را مورد کنکاش قرار مـی دهد. این حقیقتی انکار نش��دنی اس��ت کـه رمان «جعفری» اث��ری ویژه نیس��ت ام��ا واقعیت این اس��ت کـه در تمام دنیـا نیز ماجرا بـه همـین ش��کل اس��ت و قرار نیس��ت که تا نوش��ته هایی کـه برای این قش��ر تولید مـی شود از نظر فرمـی و یـا محتوایی هم س��طح رمان های روشن فکری باش��ند و چنین انتظاری از اساس بیـهوده و غیرمنطقی است. درون تمام دنیـا س��الیـانـه صدها هزار از چنین رمان هایی و با هدف راضی نگاه داش��تن این بخش از جامعه تولید مـی ش��ود و تاثیرات مثبت فرهنگی خود را بر جامعه ی مـیزبان مـی گذارند و شاید ایران جزو معدود کشورهایی باش��د کـه به س��بب عدم پاس��خ بـه این نیـاز سبب شده اس��ت کـه یـا مخاطبش بـه سطح پایین تری از سلیقه ی فرهنگ��ی نزول کن��د و یـا س��نت کتاب خوانی درون مـیان آن ها ضعیف شود. بـه هر روی درون ایران نیز راهی بـه جز حرکت بـه س��مت بها و حمایت از تولید چنین محصولات فرهنگی وجود ندارد. فرهنگ 33 تهدید و مصرف دوگانـه اکبر ترشیزاد برخ��ی درون داخل و خارج از کش��ور ش��عار تهدید درون برابر تهدی��د «علی خامن��ه ای» را خیلی ج��دی گرفته اند و از قضا نی��ت نظام هم بر ای��ن بوده که تا جدی گرفته ش��ود. حالا بعد از رهبر جمـهوری اسلامـی، بقیـه مسوولان هم از فرمانده ی بسیج و نیروهای مسلح گرفته که تا رییس مجلس و نویس��نده های روزنامـه ی کیـه��ان، یکی بعد از دیگری آمری��کا و غرب را تهدید مـی کنن��د. دامنـه ی این حملات لفظی نیز روز بـه روز ش��دیدتر مـی ش��ود و کم کم از بستن تنگه ی هرمز ب��ه حمله بـه منافع غرب درون هر کجای دنیـا از جمله حیـاط خلوت آمریکا یعنی آمریکای جنوبی رسیده اس��ت. اعراب ه��م درون این مـیان از آم��اج تهدیدات نظام جمـهوری اس��لامـی بی نصیب نمانده اند و بارها این اخطار بـه آن ها داده شده هست که درون صورت وقوع درگیری مـیان ایران و غرب این آتش دامن آن ها را هم خواهد گرفت. درون کنار تمام تحلیل ها و گزینـه های ممکن مـی ش��ود این تهدیدها را بـه عنوان یک راه کار جدید سیـاس��ی از س��وی جمـهوری اس��لامـی نیز تلقی کرد. درس��ت اس��ت کـه این ن��وع نگاه بـه موض��وع تنش مـیان ای��ران و غرب ممکن هست از نظر خیلی ها عجیب بـه نظر برسد اما واقعیت این اس��ت کـه هیچ راهی هم چون ای��ن روش نمـی تواند زمان و امتیـاز های بیش تری را به منظور رهبران جمـهوری اسلامـی بـه ارمغان بیـاورد. جمـهوری اس��لامـی و در راس آن «علی خامنـه ای»، اسراییل را آش��کارا تهدید بـه نابودی مـی کند و رییس جمـهور نظام نیز بـه صراحت از ادامـه و گس��ترش برنامـه ی هسته ای جمـهوری اسلامـی سخن مـی گوید. خوب درون چنین ش��رایطی واکنش آمریکا، اس��راییل و غرب چه حتما باش��د. غرب بـه تر از ایران مـی داند کـه با وجود بلوف زدن مقامات جمـهوری اسلامـی، درون صورت وقوع جنگ مـیان ایران و غرب تمام منطقه دچار درگیری شدیدی خواهد شد کـه خاموش آتش آن ممکن اس��ت س��ال ها بـه طول بیـانجامد و این ربط چندانی بـه جمـهوری اسلامـی و نفوذش درون منطقه ندارد بلکه بیش تر ریشـه درون افکار عمومـی درون خاورمـیانـه و نفوذ اسلام گرایـان و غرب ستیزان درون مـیان توده های مردم دارد. از سوی دیگر، آمادگی کامل اسراییل و آمریکا و انجام محاس��بات دقیق به منظور ش��روع جنگ ممکن هست ماه ها بـه ط��ول بیـانجامد، چرا کـه غرب بـه هیچ عنوان دوس��ت ندارد سرنوشت نظام جمـهوری اسلامـی بعد از حملات مانند عراق بعد از جنگ اول خلیج فارس بشود. عواق��ب جنگ و هزینـه های سرس��ام آورش به منظور غرب و سیـاست بـه ویژه آمریکا آن ها را مجبور مـی کند که تا در این باره بس��یـار محتاطانـه عمل کنند و س��عی کنند ت��ا با مذاکره، تحریم و پیشنـهادهای وسوسه برانگیز جمـهوری اسلامـی را راضی کنن��د که تا از مواضعش کوتاه بیـاید. درون این س��و مس��وولان جمـهوری اس��لامـی نیز مـی دانند کـه نـه از نظر سیـاس��ی و اجتماعی و نـه از لحاظ اقتصادی درون ش��رایط ش��روع یک جنگ بزرگ با غرب نیستند، بعد راز این بلوف های نظام چیس��ت؟ نخس��تین و مـهم ترین مصرف آن داخلی هست و ب��رای تهییج اف��کار اندک معان نظام درون آس��تانـه ی برگزاری انتخابات مجلس و دیگری بازتر ش��دن دس��ت مقامات سیـاسی حکومت به منظور چانـه زنی و گرفتن امتیـازات هر چه بیش تر از غرب است. سفر نیمـه مخفیـانـه ی «علی لاریجان��ی» بـه ترکیـه را نیز کـه به باور برخی از تحلیل گران حامل پیـام پنـهانی «علی خامنـه ای» به منظور «اوباما» بوده است، حتما در همـین راس��تا تحلیل کرد. نگارنده گمان مـی کند کـه اواخر اس��فند ماه س��ال جاری و اوایل س��ال شمسی جدید آبس��تن تغییرات و چرخش های تازه ای درون سیـاست خارجی نظام جمـهوری اسلامـی درون مواجهه با غرب خواهد بود، گرچه نباید فراموش ک��رد کـه نتیجه ی انتخابات مجلس مـی تواند برخی از معادلات موجود را بـه هم بریزد. 43 مملکت اسلام کـه به بن بست نمـی رسد شراره سعیدی ب��ا اوج گی��ری تنش درون فضای سیـاس��ی کش��ور، و تضاد رییس جمـه��وری با مجلس ش��ورای اس��لامـی و دولت با وجود ش��رایط حس��اس ناش��ی از جنگ، بنی صدر وقوع «بن بس��ت» را اعلام ک��رده و برگ��زاری «رفراندوم» را عنوان و «نـهض��ت آزادی» نیز از ط��رح بنی صدر اعلام حمایت کرد. روزنامـه های انقلاب اس��لامـی «بنی صدر»، مـیزان «نـهضت آزادی» و نش��ریـه مجاهد ارگان سازمان مجاهدین خلق، تحلیل ها و مواضعی مش��ابه، به منظور اثبات وجود بحران غیرقابل حل و ضرورت رجوع مس��تقیم ب�ه آرای ع�مومـی، منتشر د. مس��عود رجوی طی نامـه ای با تبریک بـه رییس جمـهوری ب��ه خاطر ارایـه تز رفران��دوم، او را درون پی گیری این طرح تشویق نمود و تاکید کرد: «هیچ یک از حضرات را یـارای حذف ش��ما نیس��ت… طرف دیگر، بـه خوبی مـی داند کـه شما چه از نظر سیـاسی و چه بـه لحاظ اجتماعی درون وضعی هستید کـه اگر بخواهید و اگر بایستید مـی توانید فی الواقع جاروی اش کنید.» درون آن زمان شایعه ها از درون دفتر رییس جمـهوری حاکی از آن بود کـه «دو روز درون مـیان مس��عود رجوی و موس��ی خیـابانی با بنی صدر جلس��ه دارن��د و دقیقن هر کاری کـه دارد انجام مـی گیرد توسط این ها هدایت مـی شود.» هاش��مـی رفس��نجانی درون خاطرات خود ب��ه دریـافت خبر ملاقات مخفی رجوی ب�ا بنی صدر درون خانـه ش، درون اردیبهشت 06 اشاره مـی کند و مـی نویسد: «هم کاری رییس جمـهوری با س��ران گروهی کـه درصدد مبارزه مسلحانـه با جمـهوری اند و تحت تعقیب مقامات اند، عجی��ب و غیرقابل تحمل اس��ت، مخصوص��ن کـه امام فرموده، (بنی صدر) با آن ها درگیر شود.» درون همـی��ن راس��تا آقای خمـین��ی درون دیدار ب��ا نمایندگان مجل��س ش��ورای اس��لامـی درون تاریخ 6 خ��رداد 06 طی س��خنان مش��روحی ضمن حمایت کام��ل از مجلس بـه تحلیل ش��رایط کشور پرداخت. او درون سخنان خود مواضع آش��کار و قاطعی درون برابر طرح بن بس��ت و رفراندوم ارایـه داد و رییس جمـه��وری و متحدان اش را نس��بت ب�ه طرح این مطلب هشدار داد: «…نگویید کـه ملت با من اس��ت، ملت با اس��لام است، نـه با من اس��ت نـه با ش��ما و نـه با دیگری… ملت اسلام را مـی خواهد. ملت شخص نمـی خواهد…شما بـه بن بست رسیدید. اش��تباه مـی کنید. مملکت اسلام کـه به بن بست نمـی رسد… این مردم، اسلام را مـی خواهند. اگر پای تان را از اسلام کنار بگذارید، این طلبه ای کـه این جا نشسته با کمال قوا با شما مخالفت مـی کند… آقای رییس جمـهوری حدودش درون قانون اساسی هست. ی��ک قدم آن ور بگ��ذارد من ب��ا او مخالفت مـی کنم… نمـی ش��ود از شما پذیرفت کـه ما قانون را قبول نداریم… هم��ه حتما مقید بـه این باش��ید کـه قان��ون را بپذیرید ولو برخلف رای ش��ما باش��د… اگر مـی خواهید کـه از صحنـه بیرون تان نکنند بپذیرید قانون را…» آقای بهش��تی رییس دیوان عالی کش��ور نیز درون مصاحبه مطبوعاتی خود با اش��اره بـه اصل��ی بودن و تقدم موضوع جنگ درون آن ش��رایط، درون مورد رفراندوم چنین اظهار نظر کرد: «ط��رح مس��ئله رفراندوم درس��ت ب��ه منظ��ور تضعیف جمـه��وری اس��لامـی، تضعیف قانون اساس��ی، مجلس و دولت است… ملت حتما در مقابل هر نوع ندا و آوایی کـه در جهت خلاف ثبات وضع هست بایستد. این کـه برخی از روزنامـه ها مـی کوشند، بگویند درون جمـهوری اسلامـی، امروز یک بحران اس��ت و راه حل این بحران را درون رفراندوم و چیزهای دیگر جس��ت وجو مـی کنن��د، این کارها اصلن بـه منظور ایجاد بحران صورت مـی گیرد.» سازمان مجاهدین درون سرمقاله اولین شماره نشریـه مجاهد بعد از س��خنان آق��ای خمـینی، بر دیدگاه خ��ود مبنی بر وجود بن بست سیـاس��ی تاکید مجدد کرد و شرایط کشور را مشابه سال آخر حکومت پهلوی توصیف نمود. سازمان درون این موضع گیری ب��ا تهدید تلویحی بـه احتمال «وقوع انفجار» و «س��اعت صفر»، رفراندوم پیشنـهادی بنی صدر را تنـها راه خروج مس��المت آمـیز از بحران برشمرد و مقابله خود با آیت اله خمـینی را آشکارتر کرد. بنی صدر نی��ز درون مصاحب��ه مطبوعاتی خ��ود مجددن بر موضع خود پافشاری کرد و انگیزه اصلی خود از طرح این موضوع را جلوگیری از تضعیف خود برش��مرد و موقعیت خ��ود را درون «مخاط��ره» توصیف ک��رد. وی هم چنین درون س��خن رانی پای گاه هوایی ش��یراز، برخلف توصیـه آقای خمـینی مطالب تندی علیـه س��ایر قوا بـه ویژه قوه قضاییـه ای��راد نم��ود و تصریح کرد: «من درون خطی کـه هس��تم با استقامت مـی ایستم.» هیت س��ه نفره ح��ل اختلاف نیز س��خن رانی و مصاحبه مزبور را تخلف از فرمان رهبر و قانون اساسی اعلام نمود و تخلف دو روزنامـه انقلاب اسلامـی و مـیزان را نیز محرز دانس��ت. و سخن گوی این هیت با قرائت اصل 95 قانون اساسی درون مورد شرایط همـه پرسی عمومـی گفت: «مراجع��ه ب��ه آرا عموم��ی درون اختی��ار هر نیس��ت، بلکه حتما در مجلس مطرح ش��ود و اگر دو س��وم مجموع نمایندگان مجلس مواف��ق بودند آن وقت مـی توان بـه آرا عموم��ی مراجعه کرد، ولی آقای بنی صدر درون هیچ کدام از دو مصاحبه اخیرش��ان بـه این قس��مت آخر اصل تصریح نمـی کنند.» آق��ای بنی صدر هم درون پی اعلام نظر هیت مزبور کـه یک عض��و آن نماینده ش��خص خودش بود، ب��ه رغم اصرار بر درس��تی مواضع قبلی خود و خلاف گویی س��خن گوی هیت، طی نامـه ای بـه اش��راقی نماین��ده رییس جمـهوری، اعلام کرد: «این جانب هم درون ابتدا کـه طرح کردم و هم درون مصاحبه، نظرم بـه ترتیبی بود کـه در قانون اساس��ی پیش بینی شده است.» از سویی روشن بود کـه در مجلسی کـه اکثریت نمایندگان آن از منتق��دان جدی آقای بنی صدر بوده و با برنامـه های سیـاس��ی وی هیچ گونـه هم راهی نداشتند، اساسن امکان ت�صوی��ب ط��رح رفران��دوم از ابتدا غیرممک��ن و منتفی محسوب مـی شد و هیچ گاه کم ترین احتمالی بر انجام این کار از طریق مجلس وجود نداشت. درون هم��ان ایـام س��ید محم��د خاتمـی طی چهار ش��ماره روزنام��ه کیـهان س��رمقاله ای ب��ا عن��وان «آرا عمومـی» نوشت و با بررس��ی تفصیلی موضوع از جمله تاکید کرد: «طرح مس��ئله ای بـه نام بن بست» چیزی جز یک هیـاهو کـه به ایجاد جو و آن گاه سواس��تفاده از احساس��ات مردم مـی انجام��د نیس��ت.» وی طرح رفران��دوم را پل زدن بر روی قانون اساس��ی توصیف کرد و آن را برخلاف قانون، مصلحت کشور و شرایط جنگی برشمرد. هم چنین آقای بنی ص��در از موضع قبلی خود درباره خلع س��لاح هم بـه گونـه ای دیگر عقب نش��ینی ک��رد. وی درون مصاحبه مطبوعاتی تصری��ح کرد کـه اگر بـه بهانـه ی نبود امنیت قضایی هر گروهی بـه خود، حق بـه دس��ت گرفتن اسلحه را بدهد، مـی شود قانون جنگل. البت��ه وی درون این مصاحبه برق��راری کامل امنیت و خلع سلاح را، توامان، بـه «فرصت مناسب بعد از پایـان جنگ» موکول کرد. دادس��تان کل انقلاب علی قدوس��ی درون چهاردهم خرداد ،06 طی اطلاعیـه ای پیرو اطلاعی��ه 01 ماده ای قبلی، بـه گروه ها آخرین اخطار را به منظور تحویل سلاح اعلام نمود. درون این اطلاعیـه با اش��اره بـه آش��وب گری و تشنج آفرینی بعض��ی از گروه ه��ا و ع��دم رعایت قانون توس��ط آن ها درخواست شد کـه سریعن سازمان های مسلح، سلاح های خ��ود را تحوی��ل داده و ب��ا اع��لام خط مش��ی جدید درون «چارچوب قانون اساسی و قوانین جاری کشور بـه فعالیت آزاد اجتماعی و سیـاسی بپردازند.» درون انتهای این اطلاعیـه تاکید ش��ده ب��ود: «به گروه های آشوب گر و هرج و مرج طلب اخطار مـی شود کـه در صورت ادامـه این روش با آنان بـه شدت رفتار خواهد شد.» 53 رنسانس، پدیده ای از دل قرون وسطا سایـه کوثری درون نیمـه دوم قرن ش��انزدهم مـیلادی، مدنیت قرون وسطا از هم فروپاشید و از لحاظ اجتماعی و سیـاسی و دینی درون معرض تغییرات و تبادلات بسیـار واقع شد. گروه بسیـاری از بزرگ زادگان و صاحبان اراضی و املاجبای عالی مقام کـه بر اثر شکس��ت های پی درپی کش��ور فرانسه درون جنگ صدس��اله مجبور بـه پرداخ��ت غرامت های کلانی ش��ده بودند، بـه تدری��ج اراضی و املاک خ��ود را با کلیـه حقوق��ی کـه از لحاظ قوانی��ن ملوک الطوایفی بـه آن تعلق مـی گرفت، فروختند. بس��یـاری از دوک نش��ین های بزرگ جزو متصرفات شاه شد. بـه این ش��کل س��نیورها و ارباب��ان اراض��ی ب��ه خدم��ت ش��اه درآمدند و جزو درباریـان او ش��دند. بـه فرمان پادش��اه فرانسه تشکیلات و سازمان های مـه��م کش��وری یعن��ی وزارت خانـه ه��ا و ارت��ش و دی��وان محاس��بات و دادگستری بـه وجود آمد. درون ای��ن مـی��ان بورژواها نیز بـه خاط��ر رونق بازار تجارت و صنعت، توان گر و بانفوذ ش��دند که تا به آن حد کـه عم��ال دولت درون بس��یـاری م��وارد از مـیان آنان انتخاب شدند. وقایع گوناگون و مـهم دیگری از قبی��ل اختراع��ات و اکتش��افات ت��ازه دریـایی و نیز جنگ های معروف ب��ه جنگ ه��ای ایتالی��ا همـه دست بـه دست هم دادند و شرایط و نظامات زندگی و اوضاع اجتماعی فرانسه را بـه کلی دگرگون د. علاوه بر آن درون آغاز قرن ش��انزدهم پ��س از ظهور لوتر و کال��ون و اص��لاح مذهب، آبای کلیس��ا اعتبار و قدرت سابق خود را از دست دادند، عقیده مردم نسبت بـه تعالیم کشیش��ان نقصان یـافت و از آن بعد مسیحیت بـه مشتی آداب و تشریفات مذهبی محدود شد کـه توسط کشیشان و با ش��رکت تع��دادی از معتقدان، کـه هن��وز پیرو احکام کلیسا و پای بند اصول دین کاتولیک بودند، برگزار مـی شد. ع��لاوه بر این علمای حکمت الهی و متکلمان مس��یحی ب��ه تدریج از تماس و مراجعه مس��تقیم ب��ا متون مقدس مس��یحی دست شس��تند و بی پروا بـه بحث های پرشور و روشنی درون زمـینـه مسایل دینی پرداختند. از سوی دیگر درون آثار ادبی علاقه و توجه بـه اندیش��ه های بزرگ و پرمایـه از مـیان رفت و ادبیـات دچار یک نوع خش��کی و جمود ش��د و به تدری��ج راه زوال درون پیش گرف��ت. نمایش نامـه های مذهب��ی بـه ویژه تعزی��ه نامـه ها جذبه دین��ی و زیبایی و طراوت ملکوتی اولیـه خود را از دس��ت دادند و در حقیقت مبدل بـه یک نوع کالای تجارتی و بازاری ش��دند کـه جز بـه خاطر س��ود مادی بـه نمایش گذاش��ته نمـی شدند و به این وسیله تقریبن اس��اس همـه نظام ها و قواعدی کـه از قرن ها پیش بر فرانسه حکومت مـی کرد درون آغاز این قرن متزلزل ش��د و تغییرات کلی و اساس��ی درون جامعه آن روز فرانس��ه بـه وجود آمد. اما طولی نکشید کـه افکار و اذهان مردم برانگیخته و بیدار شد. درون حقیقت کشفیـات بزرگ علمـی و دریـایی قدرت اندیشـه و عظمت بش��ر را بر او آشکار کرد و نشان داد کـه زندگی آدم��ی همـه زحمت و عب��ادت یـا پیکار توام با رنج و الم و مصیبت نیست، بلکه شخص حتما به واقعیـات جهان مادی و لذت های زندگی دنیوی نیز توجه خاص داش��ته باشد و سعی کند درون محیطی بارور از علم و حکمت و هنر و نور و معرفت و در بحبوحه تجمل و ش��کوه زندگی کند و در سایـه درختان و در مـیان گل ها از این لذت ها بهره ببرد. ترقیـات و اکتش��افات جدید موجب شد کـه فرضیـه های علمـی قدیم و عقاید کهن بـه کلی واژگون شود و به افکار فرانسویـان و جهش تازه ای ببخشد خلاصه آن کـه ترقیـات و اکتش��افات جدید موجب شد کـه فرضیـه های علمـی قدیم و عقاید کهن بـه کلی واژگون شود و به افکار فرانس��ویـان و جهش تازه ای ببخشد. بـه آنان بفهماند کـه تلاش و فعالیت بشر حتما بدون هیچ گونـه مانع و رادعی گسترش یـابد. افکار پوسیده و آداب کهنـه و متروک بـه تدریج از مـیان رفت و آنان شیوه تفکر و آیینی ک��ه زندگی را نوعی وظیفه مـی دانس��ت و به افراد توصیـه مـی کرد کـه فقط بـه دنیـای باقی بیندیشند و ظواهر دنیوی را بـه دور افکنند و در مقابل مصایب صبر پیشـه کنند و تن بـه قضای آسمانی بسپرند، از صفحه دل ها رخت بربست. از ای��ن بعد افکار نوین بـه مردم آموخت کـه زندگی یعنی این کـه آدمـی درون دنیـایی آکنده از س��رور و شعف بـه سر برد و ضمن کامروایی درون خل��ق آثار نفیس هنری و ادبی نیز بکوشد. درون نتیج��ه این گونـه افکار و تلقین��ات، اش��تیـاق فراوانی ب��ه آزادی و آزاداندیش��ی درون دل ه��ا ب��ه وج��ود آمد. از ای��ن پ��س م��ردم آن چیزی را دوس��ت داش��تند ک��ه درون نظرش��ان زیب��ا و دل کش باش��د، بنابراین نـه فق��ط درص��دد برآمدند کـه به مظاه��ر زیب��ای دنیـای محس��وس و عالم طبیعت توج��ه کنن��د بلک��ه درون آثار نفی��س ادبی نویس��ندگان و ش��عرای دوران باس��تان نی��ز تحقیق کنن��د و آن چه زیباس��ت درون آن بیـابن��د. از این رو آث��ار ادبی و هنری روم و یون��ان قدیم درون نظر آن��ان قدر و منزلتی بس��یـار یـافت و سرچش��مـه الهام و اقتباس شد. مش��تاقان و س��الکان این راه بـه ش��ناختن یک یـا چند نویسنده و شاعر قانع نشدند بلکه مـی خواس��تند با کلیـه آثار ادبی و شاه کارهای دوران باستان آشنا ش��وند و از خلال کتاب های آن دوران تمام علم و حکمت عهد قدیم و تراوش��ات فکری متقدمان را کشف کنند. درون نتیجه تحولی سریع درون ذوق سرایندگان و نویسندگان و تغییرات شگرفی درون قالب ها و فنون ادبی و نیز رونق شگفت آوری درون هنر پدید آمد. ای��ن تحول و ش��گفتی کـه در عال��م ادب و هنر بـه ظهور رسید بـه نام «رنس��انس» خوانده مـی شود. کلمـه رنسانس درون اصل بـه معنی تجدید حیـات ادبی و هنری یـا بازگش��ت عهد هنر و ادب است. این نـهضت بزرگ نخست درون ایتالیـا مایـه گرفت و س��پس بـه ترتیب درون کش��ورهای فرانس��ه، آلمان و اس��پانیـا اش��اعه یـافت و از س��ال 5151 که تا 0161 مـیلادی درون فرانسه دوام پیدا کرد. فرهنگ 63 اسطوره های ایرانی درون دوره هخا پیمان عابدی عمده ترین منبع شناخت خداشناسی ایرانی، «اوستا» یـا همان سروده های زرتشتی است. منابع متاخر دیگر «بندهشن» و «دینکرد» است. کهن ترین بخش اوستا کـه به خود زرتشت منتسب است، «گات ها» است. طبق آموزه های زرتشت تنـها یک خدا، یعنی اهورامزدا یـا خدای دانا وجود دارد و همـه حتما از «دروغ» و «کس��ی ک��ه درون خدمت دروغ اس��ت» دوری کنند. درون راه رس��یدن بـه این هدف، فرد توسط سه فرشته ی بزرگ یعنی «وهومنـه» (hanamuhov) یـا «اندیش��ه ی نیک»، «ارتام» (matR) یـا «فرمان درست» و «آرمایتی» (itiamrA) یـا «فداکاری» حمایت مـی شود. درباره ی دین هخاان عقاید و نظرات متفاوتی وجود دارد. سوال اصلی این اس��ت کـه آیـا آن ها پیرو زرتشت بوده اند یـا خیر. آن چه از کتیبه های شاهان هخا بـه دست آمده این هست که نزد داریوش و جانشینانش بالاترین ایزد، اهورامزدا بوده است. برخی از لوحه های بـه دس��ت آمده از تخت جمشید درباره ی مخارج هدایـا هستند. درون این لوحه ها از چند ایزد، انواع متنوع هدایـا و کاهنانی با عناوین عیلامـی و ایرانی صحبت ش��ده اس��ت. درون نگاه نخس��ت اس��امـی متفاوت ایزدان و عناوین ناشناخته، بسیـار گیج کننده بـه نظر مـی رسد. ولی درون این مـیان یک عنوان یعنی «لان» (naL) بس��یـار بـه چشم مـی خورد. کلم��ه ی عیلامـی «لان» درون اصل بـه معنای «حضور الهی» درون معنای مجازی بـه معنی «نیـایش مذهبی» و یـا درون معنای ذاتی بـه معنی «قربانی» اس��ت. الواح از این کـه قربانی به منظور چه��ی انجام شده اس��ت، حرفی نمـی زنند. بـه حتم این واژه به منظور همـه ساکنان امپراتوری ایران شناخته شده بوده و نیـازی بـه توضیح نداشته است. درون فهرست های الهی، «لان» هم ردیف اسامـی خدایـان آمده است. همان گونـه کـه در بخش های پیش��ین اش��اره ش��د، قدرت و اهمـی��ت «اینشوش��یناک» به منظور همـه س��اکنان عیلام از پایین ترین مردم که تا شخص شاه کاملن واضح است. بعد این نکته کـه در دوره هخامنش��ی «اینشوشیناک» بـه طور کامل ناپدید شد مسئله ی قابل توجهی است. البته قابل درک هست که چون او بـه منزله ی نگه دارنده کشور علیـه دشمنان خارجی موفقیتی بـه دست نیـاورد، درون این دوران از اعتبار افتاد، بابلی ها و در راس همـه پارس ها بر کشور غلبه د و عیلامـی ها تابع خارجی ها شدند. بعد با سقوط پادشاهان عیلام اینشوشیناک تمام نفوذش را از دست داد. اهورامزدا، سرور دانا، خدای غایی و نـهایی (اصلی)، نیکی، خرد و دانش مطلق، آفریننده خورشید و ستارگان، روشنایی و تاریکی، انس��ان ها و حیوان ها و همـه فعالیت های مادی و معنوی است. درون لوحه های گلی اداری تخت جمش��ید از «ویسای باگا» یـا گروهی از خدایـان کـه نام شان بـه معنای «همـه ایزدان» است، بیش تر صحبت ش��ده است. درون س��روده های هندی «ریگ ودا» این گروه ایزدان «ویش��وه دیوا» نامـیده ش��ده اند کـه به همان معناست. درون تعلیمات زرتشت «دیوا» بـه دیو های پلید اشاره دارد، درون حالی کـه در این جا این ایزدان هستند کـه «باگا» نامـیده شده اند. ش��اید خاطره ای از این گروه ایزدان درون مـیان مردم باقی مانده و دوباره با نام جدید «باگا» بـه جای «دیوا» ظاهر ش��ده و مورد پرستش قرار گرفته است، و شاید وقتی داریوش درون کتیب��ه اش مـی گوید: «اهورامزدا با همـه ایزدان» فرهنگ بـه گروه خاصی از ایزدان اش��اره دارد. گرچه درون این کتیبه ها بـه برخی از تعلیمات اصلی زرتش��تی مانند «امشاس پندان» اشاره ای نشده است، اما عقایدی دینی شبیـه بـه عقاید زرتشت از آن ها استنباط مـی شود. اهورامزدا، سرور دانا، خدای غایی و نـهایی (اصلی)، نیکی، خرد و دانش مطلق، آفریننده خورشید و ستارگان، روشنایی و تاریکی، انس��ان ها و حیوان ها و همـه فعالیت های مادی و معنوی اس��ت. او مخالف تمام بدی ها و رنج ها اس��ت. رقیب او، «انگره مـینیو» (اهریمن) است، روح شر و بدی، کـه دایم درون تلاش اس��ت که تا دنیـای راستی را خراب کند و به انس��ان ها و جانوران آسیب برساند. بنابراین زندگی درون این دنیـا، انعکاس نب��ردی کیـهانی بین اهورامزدا و انگره مـینیو اس��ت. آموزه های زرتش��تی مـی گوید کـه اهورامزدا مظهر نیکی اس��ت و همـه انسان ها حتما بین خوبی و بدی گزینش کنند. انگره مـینیو، دیو ش��ر، درون تاریکی ش��مال، س��گاه همـه دیوان، مـی زید و تواناس��ت ظاهرش را بـه شکل مارمولک، مار یـا حیوانی دیگر تغییر دهد. با این تغییر قیـافه با همـه خوبی ها مـی جنگد و مـی کوشد همـه را، حتا خود زرتش��ت را بفریبد و آن ه��ا را بـه جهان تاریکی فری��ب و دروغ بکش��اند. درون نبرد همـیش��گی اش بر علیـه خوبی کـه شامل آفرینش های اهورامزدا است، شماری از دیوان یـاری اش مـی کنند. مـهم ترین آن ها «ایش��مـه»، دیو خش��م و غضب و «اژی دهاک»، هیولای سه سر و سه پوزه و ش��ش چشم با تنی پر از سوسمار و عقرب هستند. بر طبق متن های زرتش��تی، انگ��ره مـینیو درون پایـان جهان شکست خواهد خورد. 73 گزارش اقتصادی ارزی کـه تک نرخی نشد سایـه کوثری خبر فوری بود: دلار تک نرخی شد. هفته گذش��ته طبق اع��لام بانک مرک��زی ارز درون ایران تک نرخی ش��د و رییس کل بانک مرکزی نرخ دلار تک نرخی را 6۲۲1 تومان اعلام کرد. چهارش��نبه هفته گذشته، ششم بهمن ماه محمود بهمنی درون مصاحب��ه با خبر نیمروزی ش��بکه یک، درون پاس��خ بـه س��والی درباره زمان اعمال قیمت جدی��د نرخ ارز گفت: «همـین حالا نرخ ارز تک نرخی را اعلام مـی کنیم و این مبلغ 6۲۲1 تومان اس��ت کـه هم کاران محاس��به کرده اند کـه این نرخ از ش��نبه بعد فردا درون تمام نظام بانکی قابل اعمال خواهد بود.» وی افزود: «تمام حواله ها و گشایش ها و واردات کالاهای ما با این نرخ صورت خواهد گرفت.» بهمنی گفت: «برای اینکه تک نرخی شدن ارز را اعمال کنیم از بازار فرعی صرف نظر کردیم.» وی افزود: «برای ورود و خروج دانش جویـان و حواله های مس��افران حتی نرخ ارز را کاهش دادیم و تصمـیم گرفتیم از روز شنبه ارز را طی فیش ، بعد از گیت پاسپورت کنترل فرودگاه بـه آنان تحویل دهیم.» ریی��س کل بان��ک مرکزی افزود: «ای��ن زمـینـه را فراهم کردیم کـه افرادی کـه حتا مسافرت های دورپرواز را دارند بتوانند مبالغ بیش تری از ارز استفاده کنند و هیچ مشکلی به منظور هیچ یک ازهم وطنان نباشد.» وی اف��زود: «بنابراین نیـازی ب��ه مراجعه بـه بازارهای آزاد ب��رای تهیـه ارز وجود نخواهد داش��ت و نظام بانکی همـه نیـازهای آن ها را با توجه بـه مصرف شان برآورده مـی کند.» بلافاصله بعد از این خبر قیمت ارز کـه از روزهای پیش از آن روند نزولی را آغاز کرده بود، باز هم کاهش یـافت. اما چند روز کـه گذش��ت داد اقتصاددانان و فعالان اقتصادی درآم��د ک��ه درون واقع ارز آن گونـه کـه اع��لام کرده اند، تک نرخی نشده است. اسداله عس��گراولادی، عضو هیت نمایندگان اتاق تهران یکی از نخستین افراد بود کـه در نشست هیت نمایندگان پارلمان بخش خصوصی ته��ران درون مورد وضعیت ارزی کشور سخن گفت. این عضو هیت نمایندگان اتاق تهران هم چنین از بانک مرکزی بـه عدم اجرای وظایفش درون قبال ارز انتقاد کرد و گف��ت: «وقتی مـی گویید ارز تک نرخی یعنی این کـه باید تمام نیـاز جامعه را برطرف کنید که تا دیگر��ی بـه دنبال خرید ارز با قیمت های دیگر نباشد. اما شما بـه من بگویید به منظور تامـین ارز محصلان خارج از کش��ور یـا بیمارانی کـه برای مداوا نیـاز دارند بـه خارج س��فر کنند و ارز زیـادی هم لازم دارند چه کرده اید؟» این صادرکننده باسابقه افزود: «بانک مرکزی درون مورد ارز صادراتی چه تمـهیدی اندیش��یده است؟ الان با اعلام ارز تک نرخی، یعنی صادرکننده حتما ارز حاصل از صادراتش را بـه کش��ور بیـاورد و به نرخ 6۲۲1 تومان بفروشد؟ اصلا چگونـه صادرکننده ارز خود را بـه کشور بیـاورد؟» اس��داله عسگراولادی از اعطای ارز مس��افرتی بـه مـیزان 0001 دلار و آن ه��م یک بار درون س��ال نیز گلایـه کرد و از بانک مرکزی پرس��ید چگونـه بـه این موضوع رسیده اند ک��ه یک فعال اقتصادی کـه کار تولید، صادرات و واردات انجام مـی دهد درون سال تنـها یک بار بـه خارج از کشور سفر مـی کن��د و آن هم تنـها مـی تواند 0001 دلار ارز بگیرد کـه تنـها هزینـه چند شب اقامت را تامـین مـی کند. ای��ن فعال اقتصادی ادامـه داد: «در حال حاضر 0511 قلم کالای وارداتی داریم کـه برای آن ها ثبت سفارش صورت مـی گیرد و ورودش��ان بـه کش��ور مجاز اس��ت اما ارز تک نرخ��ی فقط بـه واردات کالاهای اساس��ی تعلق مـی گیرد. بعد واردکننده کالاه��ای دیگر حتما چه د؟ آیـا مجبور نیس��ت کـه ارز خود را از بازارهای فرعی و با قیمت های متفاوت تهیـه کند؟ بعد چگونـه بانک مرکزی ادعا مـی کند کـه ارز تک نرخی شده است؟» عس��گراولادی هم چنین از اتاق تهران خواست که تا رییس کل بان��ک مرکزی را به منظور یک نشس��ت ویژه درون رابطه با ن��رخ ارز دعوت کن��د و از محمود بهمنی خواس��ت که تا ب��ه بخش خصوص��ی احترام بگذارد و در جلس��ات آن ها شرکت کند. اس��داله عس��گراولادی از بانک مرکزی بـه دلیل عدم اج��رای مصوب��ه خودش نی��ز انتقاد ک��رد و گفت: «از هفته گذش��ته کـه سیـاست تک نرخی ارز از سوی آقای بهمنی اعلام ش��ده هنوز این مصوبه اجرا نش��ده است. ای��ن کـه بانک مرکزی خودش مصوبه اش را اجرا نکند درست نیست.» این عض��و هیت نماین��دگان اتاق ته��ران قیمت 6۲۲1 تومانی ارز را قیمت مناس��بی ارزیـاب��ی نکرد و خطاب بـه بانک مرکزی گفت: «با این قیمت ارز موفق نمـی ش��وید التهاب بازار را بخوابانید. ارز 6۲۲1 تومانی باعث فروکش التهاب نمـی شود. از نظر من نرخ مناسب ارز 0۲41 تومان است.» اما واقعیت اینس��ت کـه برای رصد کنندگان اقتصاد، خبر صبح چهارش��نبه 81 خرداد 09 مبنی بر اعلام نرخ بانکی 4۷11 تومان��ی به منظور دلار و 0۲۷1 تومانی به منظور یورو غیر منتظره بوده است. این حرکت باعث ش��د اختلاف تقریب��ا 01 درصدی نرخ بانکی ارز و نرخ بازار آزاد بـه صفر نزدیک شود و طبیعتن این حاش��یـه 01 درصدی کـه در س��ال مع��ادل چند هزار مـیلی��ارد تومان خواهد ب��ود درون جیب دول��ت باقی بماند. آن چنان کـه سیـاست تک نرخی ارز بانک مرکزی و اعلام آن از سوی رییس کل این بانک هم نتواند مشکل ارز درون کشور را حل کند. مجله خبری تاجیکستان وزارت دفاع: چرخ بال سقوط کرده درون افغانستان مال ما بود کیومرث/ دفتر تاجیکستان وزارت دف��اع تاجیکس��تان اعلام کرد ک��ه چرخ بال سقوط کرده درون «زابل» افغانستان بـه این وزارت تعلق داش��ت و برای نیروهای «نات��و» کار مـی کرد. درون پی سقوط این چرخبال درون افغانستان چهار خلبان تاجیک جان خود را از دس��ت داده اند. درون مـیان کشته شدگان فرزند معاون وزیر دفاع تاجیکستان نیز بوده است. اما مقام ه��ای تاجیک که تا حال هویت س��ه خلبان دیگر را آش��کار نکرده اند. بنا بر اطلاع رسمـی دو افسر ارتش تاجیکستان حالا به منظور تحقیق این قضیـه بـه افغانستان رفته اند. «بازداشت عضو فعال اسلامـی ازبکستان» خدمات امنیتی پاکس��تان یک شـهروند تاجیکستان را درون قلمرو این کش��ور بازداش��ت کرده و به «دوشنبه» تسلیم نموده اس��ت. «بختیـار عمراف» ساکن ولایت «ختلان» درون جنوب تاجیکس��تان کـه 6۲ س��ال سن دارد، بـه عضویت درون « اس��لامـی ازبکس��تان» کـه سازمان تروریس��تی اعتراف شده، متهم مـی شود. دادس��تانی تاجیکس��تان مـی گوید «عمراف» یکی از فعالان این اس��لامـی درون تاجیکس��تان بوده درون گ��روه تحت اطاع��ت او 31 ت��ن از همدیـه گانش نیز ش��املند. که تا کنون س��ه نفر از این افراد بازداشت شده باقی مانده آن ها تحت پی گرد قرار دارند. این بازداشت درون حالی انجام ش��ده هست که مقامات تاجیکستان درون یک سال پیش قسمت زیـاد دانش آموزان تاجیک را از مدارس دینی کش��ورهای اسلامـی، از جمله پاکستان، بـه تاجیکستان بازپس آوردند. «مرگ یگانـه اسب آبی درون دوشنبه» تنـه��ا اس��ب آبی یـا کرگ��دن درون باغ وح��ش پایتخت تاجیکستان بر اثر سکته قلب فوتیده است. این اسب آبی کـه «ترسون» نام داشت، هنوز یک سال پیش بر عوض چهار پرنده زیبا از باغ وحش قزاقس��تان آورده شده بود. این اس��ب آبی یـا کرگدن نزدیک ییم تن وزن داش��ته ه��ر روز حدود 05 کیلو س��بزوات و گوش��ت ماهی مـی خورد. بعد از آن کـه اسب آبی را بـه باغ وحش «دوش��نبه» پایتخت تاجیکس��تان آوردند، صف بینندگان این باغ که تا 0۲ درصد افزوده است. زیرا اسب آبی که تا این وقت درون باغ وحش تاجیکستان نبود و آمدن این حیوان بـه نظر ساکنان تاجیکستان عجایب توجه بینندگان را بـه خود کشاند. اقتصاد تاجیکستان 83 جنگ داخلی بـه عنوان یک اصل شراره سعیدی یکی از علل عزل اولین رییس جمـهوری ایران را مرتبط با فعالیت های مس��لحانـه گروه مجاهدین خلق برشمرده اند. چرایی ائتلاف مجاهدین واخورده از ابراز وجود درون سلسله مراتب قدرت و رییس جمـهوری بر مس��ند قدرت نشسته خود حکایتی س��ت، از عدم تناس��ب مـیان نام رسمـی یک پس��ت حکومتی و حوزه اختیـاراتی کـه در س��اختار قدرت س��هم آن ش��غل قرار داده اند. گفتیم نظام ب��ا ارایـه یک اطلاعیـه 01 ماده ای س��عی نمود که تا از اقدامات مس��لحانـه گروه های بیرون از ساختار قدرت جلوگیری نموده و برای پیش گیری از اقداماتی کـه دیگر درون راستای براندازی قرار گرفته بودن��د آن ها را مجاب بـه فعالیت های منقبض ش��ده نمای��د. پ��س از انتش��ار این اطلاعی��ه، مس��عود رج��وی درون مصاحب��ه با روزنامـه مجاهد «شنبه 6۲ اسفند ماه 9531» مـی گوید: «مس��اله اصلی این هست که وقتی��ی مث��ل پیکار هی��چ ابای��ی از هرگونـه تعجی��ل درجن��گ داخل��ی درون همـین لحظه حاض��ر نیز ن��دارد، با کدام «حس��اب گری» و «تناس��ب قوا»، «پی��روزی انقلابیون» را تضمـین مـی کند؟» و یـا جای دیگر درون همان مصاحبه: «مس��اله درون یک کلام این ست… ما از جنگ داخلی زودرس مورد نظر پی کار ک��ه طبعن اگر اوضاع بـه همـین ترتیب ادامـه یـاب��د و س��رکوب هم چنان ادام��ه یـابد، چیز اجتناب ناپذیری هست استقبال نمـی کنیم… وقتی بالاجبار ب�ه ج�نگ داخ�لی ت�ن مـی دهیم که… به منظور انقلابیون، کم ترین ریسک را داشته باشد.» آن چ��ه درای��ن جا و نیز سراس��ر این مصاحبه بـه چش��م مـی خ��ورد، پذیرش «جنگ داخل��ی بـه عنوان یک اصل» از ط��رف مجاهدین خلق مـی باش��د، منتهی نـه بـه ش��کل «زودرس و موردنظر پیکار». هم چنی��ن محمدعلی رجایی، درباره اطلاعیـه دادس��تانی چنین اظهارنظر کرد: «با توجه بـه شرایط موجود و وضع مملکت، دادستان کل انقلاب درون نوزدهم فروردین ماه یک اطلاعیـه 01 ماده ای درون مورد فعالیت احزاب و گروه ها صادر کرد کـه تا تصویب قان��ون احزاب درون مجل��س، احزاب و گروه ه��ا درفعالیت خ��ود آن را رعایت کنن��د… درون این اطلاعی��ه، فعالیت س��الم و صحیح گروه ها و احزاب نـه تنـها منع نشده بلکه موردحمایت هم واقع ش��ده اس��ت… دولت فعالیت های سالم و موافق قانون را نـه تنـها جایز مـی شمارد بلکه آن را لازم هم مـی داند.» دکتر پیمان درون مصاحبه ای تاک�ید م�ی کند ک�ه اع�لامـیه 01 م�اده ای «م�وجودیت گ�روه هایی را ک�ه مـی خواستند فعالی��ت سیـاس��ی ن��د تضمـین مـی ک��رد» و در م�ورد س���ازمان م�جاهدین خ�لق «ب�ه ن�ح��وی موجودیت و هویت سازمان را بـه رسمـیت» شناخته و تضمـین مـی نمود، «به ش�رطی ک�ه س�لاح را ک�نار بگذارند». وی عدم پذیرش شرط کنار گذاردن سلاح توسط سازمان را این گونـه تحلیل کرده است: «عدم پذیرش این شرط، یعنی این کـه آماده ه�رگونـه ب�رخ�وردی ب�ا حک�ومت هستند. درون آن مقط��ع، وفاق عمومـی درون مورد مش��روعیت حکومت کـه با یک رفراندوم گسترده تایید شده بود، وجود داشت. چنین برخوردی، دس��ت کم اعتماد را نی��ز درون طرفین از بین برد و جن��اح حاکمـیت، هر رفت��اری را از جانب مجاهدین خلق با بدبینی و نگاه اقدام مس��لحانـه و قهرآمـیز مـی نگریس��ت… وجدان و خرد جمعی جامعه هم حضور گروه های مس��لح و خودمختار و خودس��ر را درون کنار یک حکومت مرکزی کـه با انقلاب بـه قدرت رسیده بود، نمـی پذیرفت». متن کامل اطلاعیـه مزبور کـه به روشنی مواضع رسمـی نظام جمـهوری اسلامـی درون ق�بال گ�روه ها و احزاب را درون آن مقطع زمانی نشان مـی دهد و در تبیین و بازشناسی زمـینـه ها و علل روی دادهای بعدی از اهمـیت خاصی برخوردار اس��ت، ذیل درج مـی گردد: بسمـه تعالی بدین وس��یله بـه اطلاع مـی رس��اند کـه از تاری��خ صدور این اطلاعیـه مورخ 91/1/0631 کلیـه احزاب و گروه ها موظف اند این نکات را رعایت کنند: 1� نش��ر مطبوعات (روزنامـه، هفته نامـه،ماه نامـه، س��ال نامـه) منوط بهب اجازه از وزارت ارشاد اسلامـی است. ۲� برگزاری مـیتینگ و تظاهرات، با توجه بـه شرایط جنگی، منوط بـه اجازه وزارت کشور است. 3� ایجاد دفاتر حزبی و گروهی، منوط بـه اطلاع وزارت کشور هست تا امک�ان ن�ظارت قانونی ازجهات مذکور درون اصل 4۲ قانون اساسی فراهم باشد. 4� هیچ حزب و گروهی حق مسلح اعضا و استفاده از سلاح را ندارد و متخلفین تحت تعقیب قانونی قرارمـی گیرند. 5� ازتاری��خ صدور این اطلاعیـه، کلیـه اح��زاب و گروه های مسلح موظف اند سلاح های خود را بـه سپاه پاسداران انقلاب اسلامـی یـا مقامات انتظامـی «با اخذ رسید» تحویل دهند. 6� کلیـه احزاب و گروه هایی کـه بر ضد جمـهوری اسلامـی ایران اع�لام م�بارزه مس�لحانـه کرده اند، چنان چه موضع قبل خود را رها کنند و س��لاح های خود را تحویل س��پاه پ�اس��داران ی�ا مقام��ات انتظامـی دهن��د و موضع خود را رس��من اعلام نمایند، مـی توانن��د درون چ�هارچ�وب ق�انون فعالیت سیـاس��ی داشته باش��ند، درون غیر این صورت، طبق قان��ون، درون دادگاه ه��ای انقلاب محاکمـه مـی ش��وند و بر اساس قوانین اسلامـی مربوط بـه «محارب» با آن ها رفتار خواهد شد. ۷� کلیـه احزاب و گروه ها درون بیـان آرا و افکار سیـاس��ی آزادند، بـه ش��رط این کـه مش���تمل ب�ر دروغ، تهمت و تحریک نباشد. 8�� احزاب و گروه ها مجاز بـه تشویق و تحریک بـه اعتصاب، کم کاری، تحصن یـا هر نوع اخلال درون موسس��ات مختلف کشور نیستند و چنان چه مواردی مشاهده ش�ود، م�تخلفین ت�حت پی گرد قانونی قرار مـی گیرند. 9� کلی��ه اح��زاب و گروه ه��ا اج��ازه مناظره و بحث های عقیدتی و سیـاسی از طریق وس�ایل ارتب��اط جمع��ی را � درح��دود امکان��ات � دارا مـی باشند، مگر آن ها کـه اعلام مبارزه مسلحانـه برضد نظام جمـهوری اسلامـی کرده و موضع خود را تغییر نداده اند. 01� کلیـه آحاد ملت، و دس��ت گاه های انتظامـی موظف بـه تضمـین و رعایت آزادی ف�عالیت قانونی احزاب و گروه هایی کـه فعالیت شان از طریق مقامات مسوول مملکتی غیرقانونی اعلام نشده، مـی باشند. مقامات قضایی و انتظامـی موظف بـه اجرای این تصمـیمات هستند و احزاب و گروه های متخلف، طبق موازین، محاکمـه و مجازات مـی شوند. این اطلاعیـه به منظور دادس��راها و دادگاه های انقلاب سراس��ر کشور حکم دستورالعمل کتبی را دارد. دادستان کل انقلاب جمـهوری اسلامـی ایران «علی قدوسی» درون روز دهم اردیبهش��ت ،0631 «خمـینی» طی س��خنانی مجددن بـه گروه های مس��لح و از جمله سازمان مجاهدین خلق هشدار داد که تا اسلحه را کنار بگذارند: «این ها اشتباه مـی کنند. اگر این ها بـه ملت برگردند کـه برای خودشان صلح اس��ت و اگر بـه این امر ادامـه بدهند یک روز هست که پشیمانی دیگر س��ودی ندارد و آن روزی هست که بـه ملت تکلیف شود، تکلیف شرعی الهی بـه مقابله با این ها و تکلیف آخری نسبت بـه این ها تعیین شود… شما چیزی نیس��تید کـه بتوانید درون مقابل این موج خروشان انسان های بـه پاخاسته مقاومت کنید. بعد صلح شما و صلح ملت و صلح همـه این اس��ت ک�ه اس���لحه ها را زم�ین بگذارید و از این شیطنت ها دست بردارید و به آغوش ملت برگردید.» سیـاست 93 گزارش ادبی داستان کوتاه، مـهجور درون مـیان ایرانیـان سایـه کوثری بیس��ت و پنجم بهمن ماه سال گرد برگزاری همایش داستان کوتاه درون ایران است. چند سالی ست کـه این همایش بـه سنتی هرساله درون همـین تاریخ تبدیل شده و مناسبتش هم زمانی با روز جهانی داستان کوتاه است. اما داستان کوتاه چیست و چه جای گاهی درون ادبیـات دارد؟ درون م��ورد تاری��خ داستان نویس��ی، از قرن نوزده��م درون بین کش��ورهای اروپایی و آمریکایی آغاز شده است. اما واقعیت این س��ت کـه ایران خیلی پیش از آن داس��تان کوتاه خود را درون آثار مکتوب خود داش��ته است. بـه عنوان مثال بسیـاری از حکایت های آثار سهروردی ویژگی های داستان کوتاه را دارد. «فورس��تر» مـی گوید کـه داستان نویسی درون اروپا و آمریکا نیز عمری بیش از قرن نوزدهم دارد. بـه گفته وی داستان گویی بـه زمانی بر مـی گردد کـه انس��ان های اولیـه شب ها بـه هنگام خوردن گوش��ت ش��کار، وقایع روزانـه را ب��رای هم تعریف مـی د. تاریخ داستان نویسی اما فقط بـه کم تر از چهار قرن پیش مـی رسد. رمان نویس��ی بـه شیوه کلاسیک و امروزی آن اوایل ق��رن هفدهم و با رمان معروف «دن کیشوت» اثر «سروانتس» زاییده شد. داستان کوتاه گذش��ته ی کوتاه تری نسبت بـه رمان نویسی دارد. نخستین داستان های کوتاه اوایل قرن نوزدهم خلق ش��دند. با این حال رد پای داس��تان کوتاه را دیرتر هم مـی ت��وان یـافت: قرن چهاردهم مـیلادی و در «دکامرون» اثر «بوکاچیو» و نیز «قصه های کانتر بری» نوشته «چاسر.» تاریخ داستان نویس��ی اما فقط بـه کم تر از چهار قرن پیش مـی رسد. رمان نویسی بـه شیوه کلاسیک و امروزی آن اوایل قرن هفدهم و با رمان معروف «دن کیشوت» اثر «سروانتس» زاییده شد. داستان کوتاه گذش��ته ی کوتاه تری نسبت بـه رمان نویسی دارد. نخستین داستان های کوتاه اوایل قرن نوزدهم خلق ش��دند. با این حال رد پای داس��تان کوتاه را دیرتر هم مـی ت��وان یـافت: قرن چهاردهم مـیلادی و در «دکامرون» اثر «بوکاچیو» و نیز «قصه های کانتر بری» نوشته «چاسر.» درون قرن بیس��تم پیش رفت صنعت و زندگی ماشینی وقت و فراغت زیـادی به منظور خوانندگان باقی نگذاشت که تا به رمان خوانی اشتیـاق نشان دهند. بر این اساس نـهضت کوتاه نویسی کوشید که تا با پرداخت داستان های کوتاه مانع از آن شود کـه خوانندگان از داستان خوانی فاصله بگیرند؛ بدین گونـه داستان های زیـادی با این فرم نوشته شد. اما درون ایران داس��تان کوتاه نویسی بـه سبک و شیوه ای کـه در غرب مرس��وم ش��د عمری کم تر از صد سال دارد و با وجود تلاش داس��تان کوتاه نویس��ان درون پرورش ای��ن گونـه ادبی هم چنان رمان درون مـیان خوانندگان ایرانی جذابیت بیش تری دارد. بـه گفته یک داستان نویس درون جامعه ایرانی کـه داستان کوتاه هنوز جای گاه واقعی خود را پیدا نکرده اس��ت، نقش شعر درون انتقال مفاهیم پررنگ تر جلوه مـی کند. حمـید عابدین��ی مـی گوید: «هر نوع ادبیـات ب��ا توجه بـه نیـاز روزمره زندگی و شرایط جامعه بـه وجود مـی آید یـا بـه تر بگویم ساخته مـی شود. داستان کوتاه، مـینی مال و فلش نیز پدیدآمده از بطن جامعه امروزی هست که نیـاز داریم بیش ترین محتوا را درون اندک زمان انتقال دهیم و بی شک هر نیـازی کـه در جامعه امکان سنجی ش��ود و زمـینـه های رشد و تعالی آن مشخص گردد، گرایش مردم نیز بـه آن درون حد مطلوب خواهد بود، چرا کـه مردم این گونـه ادبیـات را هم س��و با نیـازها و خواسته های خود مـی بینند.» عابدینی درون مورد تاریخ چه داس��تان کوتاه درون ایران نیز معتقد است: «بس��یـاری اس��تاد جمال زاده را بـه عنوان پدر داستان کوتاه فارس��ی مـی دانند، ولی من این ط��ور فکر نمـی کنم و نق��ش غیرقابل انکار صادق هدایت را خیلی بیش تر مـی دانم ک��ه با «بوف کور» کـه هنوز هم جزو 0۲ اثر برتر س��وررئال دنیـا محس��وب مـی شود، ادبیـات و داس��تان کوتاه ایران را بـه دنیـا معرفی کرد و پیروان وی هم بسیـار درون اعتلای این گونـه ادبی��ات درون ایران موثر واقع ش��دند و اگ��ر بخواهیم عددی صحبت کنی��م، این قدمت بدون درون نظ��ر گرفتن حکایـات سعدی علیـه الرحمـه درون ایران بـه 001 سال هم نمـی رسد.» اما چرا داستان کوتاه درون ایران هنوز اقبال مورد نظر را نیـافته است؟ اگر فقط مربوط بـه شعردوستی ایرانیـان باشد بعد چرا رمان طرف داران بسیـاری درون مـیان خوانندگان ایرانی دارد؟ «حسن رحیم پور»، نویسنده معتقد هست که افزایش رسانـه ها، مخاطب داس��تان را بـه طور کلی کاهش داده است. بـه گفته وی امروزه با وجود اینترنت، مردم تمامـی اطلاعات را از این راه دریـافت مـی کنند. جوانان گرایش زیـادی بـه اینترنت دارند و کم تر بـه سراغ مطالعه مـی روند. اما رحیم پور اعتقادی بـه بیش تر بودن مخاطب رمان نسبت بـه داستان کوتاه ندارد و این دو قضیـه را اصلن بـه هم مربوط نمـی داند: «عده ای مـی گویند مردم گرایش بیش تری بـه رمان دارند، از این رو داس��تان کوتاه مخاطب کم تری دارد. اما بـه نظر من رمان جای گاه خودش را دارد و داس��تان کوتاه هم درون جای خودش ایس��تاده. اگر داستان کوتاه خوبی درون اختیـار مخاطب قرار بگیرد بدون شک از آن استقبال مـی شود.» وی یکی از دلایل عدم رش��د داس��تان کوتاه را فقر آموزش درون کش��ور خوانده و مـی افزاید: «در ه��ر دوره یک یـا دو نفر بودند کـه در زمـینـه تالیف داس��تان حرفه ای عمل مـی ��د و توان آموزش داش��تند، اما بـه علت عدم برنامـه ریزی وقتی این افراد از کارکنار رفتند��ی نبود جای آن ها را بگیرد، بـه همـین دلیل نویسندگان یک نسل بدون الگو و معلم بـه حال خود رها شدند.» رحیم پور یکی دیگر از دلایل عدم رش��د داستان کوتاه را نبود منتقدان حرفه ای دانسته و مـی گوید: «منتقدان ما با افراط و تفریط آثار را نقد مـی کنند. همـه چیز را یـا سیـاه مـی بینند یـا سفید.» بـه عقی��ده «س��مـیرا اصلان پور» ه��م فقدان نشریـات تخصصی داستان کوتاه مردم را از این قالب ادبی دور کرده اس��ت. این داستان نویس مـی گوید: «در گذش��ته مطبوع��ات حلقه اصلی ارتباط مردم و داستان کوتاه بودند کـه متاسفانـه امروز این از بین رفته است.» بـه اعتقاد بسیـاری مراکز فرهنگی زیـادی درون کشور وجود دارد کـه بودج��ه کافی به منظور پرداختن بـه داس��تان کوتاه دارند اما متاس��فانـه اقدام موثری درون این زمـینـه انجام نمـی شود. شاید وضعیت داستان کوتاه درون گذشته بـه دلیل وجود همان چیزی کـه اصلان پ��ور مـی گوید یعنی وجود مطبوعات ادبی فراوان، حلقه ارتباطی مـیان مخاطب و داستان برقرار بود و به همـین دلیل داستان کوتاه هم وضع بـه تری داشت. فقدان نش��ریـات تخصصی مربوط بـه داس��تان و عدم اقبال مخاطبان بـه داس��تان کوتاه دلایلی ست کـه سبب عدم رشد و بالندگی این گونـه ادبی درون ایران بوده اس��ت. از سویی شاید عدم تشویق نویسندگان نیز از جمله عواملی باشد کـه سبب مـهجور ماندن داستان کوتاه درون ایران شده است. فرهنگ 04 هفدهم بهمن – ششم فوریـه 0481 مـیلادی- همـه ساله چنین روزی بـه عنوان روز استقلال «نیوزلند» درون این کشور گرامـی داشته مـی شود. ۲191 مـیلادی- درون چنین روزی «اوا براون» همس��ر «آدولف هیتلر» رهبر آلمان نازی درون ش��هر مونیخ متولد شد. اوا و م��دل عکاس خانـه ای درون مونیخ بود ک��ه آدولف از دیر زمان مشتری آن بود و در آن جا باهم آشنا شدند. 6631 خورشیدی- اس��تاد «ابراهیم فخرایی» محقق معاصر ایران دیده از جهان فروبس��ت. فخرایی درون رش��ت متولد شد. اس��تاد درون دوران نـهضت جنگل هم راه و ی��ار «مـیرزا کوچک خان» بود و مدتی هم بـه وزارت عدلیـه وی درآمد. کتاب های ارزنده ای چون «تاریخ ایران»، «س��ردارجنگل» و «گیلان درون مشروطیت» از جمله آثار وی بـه شمار مـی روند. 4081مـیلادی- «جوزف پریس��تلی» (- seirP hpesoJ yel) شیمـی دان و فیلس��وف انگلیسی، درون این روز درگذشت. وی درون س��ال 4۷۷1، گاز اکس��یژن را کش��ف کرد. پریستلی ، اکس��یژن را با حرارت اکس��ید جیوه بـه دست آورد. یک شیمـی دان سوئدی بـه نام «کارل شیله» (mlehliW lraC eleehcS) دو سال قبل از آن، اکسیژن را کشف کرده بود، اما که تا سال ۷۷۷1 درون این مورد چیزی بهی نگفت. پریستلی هم چنین اولین��ی بود کـه گازهای آمونیـاک و دی اکسید گوگرد را ساخت . 1191مـی��لادی- «رونالد ری��گان» ((nosliW dlanoR nagaeR رییس جمـهوری ایـالات متحده آمریکا درون دهه 08 مـیلادی، درون چنین روزی زاده ش��د. ریگان با اتکا بـه اوج گیری احساس��ات راس��ت گرایـانـه درون آمری��کا درون انتخابات ریـاس��ت جمـهوری ایـالات متحده آمریکا سال 0891 بـه پیروزی رسید. وی درون س��ال 9891 درون حالی کاخ س��فید را ترک کرد کـه دو سوم مردم آمریکا عمل کرد وی را درون دوران زما م داریش مورد تایید قرار دادند. هجدهم بهمن- هفتم فوریـه ۷381 مـیلادی- «جیمز آگوستوس هنری موری» (semaJ yarruM yrneH sutsuguA) زبان ش��ناس بلندآوازه اسکاتلندی و مولف دیکشنری انگلیسی «آکسفورد» زاده شد. 4891 مـیلادی- نخس��تین راه پیمایی فضایی بدون اس��تفاده از کابل اطمـینان درون مدار زمـین توس��ط «بروس مک کندلس» (sseldnaCcM ecurB) فضان��ورد آمریکای��ی پ��س از خ��روج وی از فضاپیمای چلنجر انجام ش��د. بعد از دقایقی، «رابرت استوارت» (trawetS treboR ) هم بـه او پیوست. راه پیمایی فضایی این دو فضانورد حدود پنج س��اعت بـه طول انجامـید. 0991 مـیلادی- «حزب کمونیس��ت ش��وروی» کـه 3۷ سال قدرت را درون این کش��ور انحصارن بـه دس��ت داشت درون چنین روزی اعلام کرد کـه به این انحصار پایـان داده است. 8۷41 مـیلادی- «توماس مور» سیـاس��ت مدار و متفکر بش��ر دوس��ت درون انگلستان متولد ش��د. وی درون سال 6151 مـیلادی کتاب «یوتوپیـا» (aipotu) کـه یک اثر تحقیقی سیـاسی هست را ب��ه زبان لاتین تالیف کرد. درون این کتاب یک جهان آرمانی بـه تصویر کش��یده شده کـه همـه ش��هروندان آن مـی توانند بـه خوش بختی دست یـابند. ۲181 مـیلادی - امروز برابر با دویستمـین زادروز «چارلز جان هوفام دیکنز» (snekciD maffuH nhoJ selrahC) برجسته ترین رمان نویس انگلیس��ی عصر «ویکتوریـا» و یک فع��ال اجتماعی توان مند اس��ت. وی درون مق��ام یکی از برترین نویسندگان انگلیسی زبان قرار دارد و از او به منظور داستان سرایی، نثر توان گ��رش و خلق ش��خصیت های بـه یـادماندنی، بس��یـار تحس��ین ب��ه عمل آم��ده و در ط��ول زندگ��ی اش محبوبیت جهانی بس��یـاریب کرده است. از آثارش مـی توان، «دیوید کاپرفیلد»، «آرزوهای بزرگ»، «الیور تویست» و «داستان دو شـهر» را نام برد. 68۲1 خورش��یدی - درون چنی��ن روزی مجل��س ش��ورای ملی نخستین قانون مطبوعات درون ایران را درون 35 ماده تصویب کرد. نوزدهم بهمن- هشتم فوریـه 9181 مـی��لادی- «ج��ان راس��کین» (niksuR nhoJ) شاعر، فیلس��وف، منتقد هنری و نویسنده انگلیسی متولد شد. معروف ترین اثر راسکین کتاب «هفت مشعل معماری» است. ۷531 خورش��یدی- جمعی از کارکنان نیروی هوایی با انجام رژه و خواندن سرود درون مقابل آیت اله خمـینی، با انقلاب و رهبر آن اعلام هم بستگی د. درون نخستین سال روز رژه همافران نیروی هوایی درون برابر روح اله خمـینی، 91 بهمن بـه عنوان «روز نیروی هوایی» اعلام شد. 4091 مـی��لادی- چنی��ن روزی بدون ص��دور اعلان جنگ، ن��اوگان ژاپن ب��ه ناوگان روس��یـه درون «پورت آرت��ور» حمله کرد. ناآرامـی و تظاهرات درون س��ن پترزب��ورگ این فرصت را ب��ه ژاپنی ها داده بود کـه روس��یـه را درون خاور دور مورد تعرض نظام��ی قرار دهند. با این حمله، ناوگان روس��یـه درون خاور دور درهم کوبیده شد و ژاپنی ها با تصرف پورت آرتور، بـه سیبری نیز دست اندازی د و در قلمرو روسیـه دست بـه پیش روی زدند. جنگ ژاپن و روس��یـه کـه تا سال 5091 طول کشید بـه شکست روسیـه انجامـید. 9431 خورش��یدی- درون چنی��ن روزی س��یزده ت��ن از گروه فداییـان خلق (اعضای حزب توده) دست بـه حرکت مسلحانـه علیـه حکومت پهلوی زدند . این اقدام کـه در منطقه سیـاهکل رخ داد، چریک ه��ا با هدف ایجاد یک ش��ورش عمومـی قیـام خود را علیـه دولت پهلوی آغاز د کـه البته توس��ط دولت سرکوب شد. 4۷31 خورشیدی- «سیـاوش��رایی» از شاعران و فعالان سیـاس��ی معاص��ر ایران درون ای��ن روز درون وین درگذش��ت. وی از ش��اگردان «نیما» بود. ضمن آن کـه س��الیـان دراز درون حزب توده فعال بود و در کنار ش��عر بـه مسایل سیـاسی نیز مـی پرداخت. بـه همـین دلیل گروهی او را شاعری مردمـی مـی نامـیدند. منظومـه ی «آرش کمان گیر» این شاعر از شناخته ترین آثار اوست. بیستم بهمن- نـهم فوریـه 0491 مـیلادی- «جان مکس��ول کوتزی» (- aM nhoJ eezteoC llew) نویس��نده اهل آفریق��ای جنوبی و برنده جای��زه نوبل ادبیـات س��ال 300۲ مـی��لادی درون «کیپ تاون» (nwoT epaC) متولد شد. 3491 مـی��لادی- درون طول جنگ جهان��ی دوم نبرد «گوادال کانال» (lanacladauG)در چنین روزی با پیروزی آمریکا علیـه نیروهای ژاپنی پایـان یـافت. این جنگ از اوت سال پیش از آن مـیان نیروهای متفقین و متحدین آغاز شده بود و در دریـا ادامـه داش��ت. «گوادال کانال» جزیره ای اس��توایی درون جنوب غربی اقیـانوس آرام و از بزرگ ترین جزایر سلیمان است. 4891 مـی��لادی- «یوی ولادیمـیروی��چ آندروپوف» (iruY vopordnA) سیـاست مدار اتحاد شوروی درگذشت. 5۷31 خورش��یدی- «ابوالفتوح عرب زاده» مشـهور بـه «رسام عرب زاده» درگذش��ت. ب��ه او لقب «پدر فرش ن��و ایران» را داده اند. وی کـه زاده تبریز بود درون این ش��هر نقاشی و طراحی روی فرش و در تهران نقاش��ی و طراحی بر روی کاش��ی را دنبال کرد. علاوه بر این، بـه هنرهای دیگری چون موسیقی، نمایش نامـه، مجسمـه سازی، خطاطی، نقاشی رنگ و روغن نیز علاقه داشت. 1881 مـیلادی - «فئودور داستایوفس��کی» نویس��نده روس درگذش��ت. ویژگ��ی منحصر بـه ف��رد آث��ار وی روان کاوی و بررس��ی زوایـای روانی ش��خصیت های داس��تان اس��ت. بین آث��ار داستایوفس��کی ب��ه برخ��ی از داس��تان های او از جمله «یـادداش��ت هایی از زی��ر زمـی��ن»، «جنای��ت و مج��ازات»، «ش��ب های سفید»، «قمارباز» و «قهرمان کوچولو» مـی توان اشاره کرد. 6831 خورش��یدی- امروز سال روز درگذشت «ژازه تباتبایی» نقاش، مجسمـه ساز، شاعر و نمایش نامـه نویس ایرانی است. او «نگارخانـه هنر جدید» را ک��ه اولین نگارخانـه ایران و یکی از مراکز فرهنگی مـهم زمان خود بود تاسیس کرد. بیست و یکم بهمن– دهم فوریـه 1131 خورش��یدی- زادروز «فرامرز پایور»، اس��تاد برجس��ته موس��یقی ایرانی، آهنگ س��از، م��درس و نوازنده سرش��ناس س��نتور. او یکی از تاثیرگذارترین چهره های موسیقی ایرانی و بزرگ ترین پایـه گذار گروه نوازی درون موسیقی سنتی ایرانی بود. 36۷1 مـی��لادی- درون چنین روزی ق��راردادی مـیان انگلیس و فرانسه درون پاریس بـه امضا رسید کـه فرانسوی ها آن را «قرارداد شوم پاریس» خواندند. زیرا بـه موجب این قرارداد، فرانسه بعد از س��ال ها جنگ و کش مکش با انگلیس، از تمامـی ادعاها و منافع استعماری خود درون هندوستان و کانادا چشم پوشی کرد. 3۲91 مـیلادی- س��ال روز درگذشت «ویلهلم کنراد رونتگن» فیزیک دان آلمانی و کاش��ف اش��عه ایکس، رونتگن درون سال 6981 بـه خاطر کش��ف مـه��م اش یعنی اش��عه ایکس، مدال س��لطنتی رامفورد را بـه دست آورد. هم چنین او درون سال 1091 جای��زه نوب��ل فیزی��ک را از آن خود کرد کـه باعث ش��هرت عالم گیرش شد. 8981 مـی��لادی- «برتول��ت برش��ت» نمایش نامـه نوی��س و کارگردان تاتر و ش��اعر آلمانی سوسیـالیس��ت و کمونیس��ت زاده ش��د و در سال 6591 درگذش��ت. او را بیش تر بـه عنوان برجس��ته ترین نمایش نامـه نویس تاتر روایی (که نقطه مقابل تاتر دراماتیک اس��ت)، و به خاطر نمایش نامـه های مشـهورش مـی شناسند. 5۷31 خورشیدی- سال روز درگذشت «مجتبی بزرگ علوی» از نثرنویس��ان برجس��ته ادبیـات فارسی سده بیستم مـیلادی و مش��هورترین نویس��نده چپ گرای ایران. او کـه یکی از افراد گروه معروف 35 نفر بود درون آماده س��ازی «مجله دنیـا» با تقی اران��ی هم کاری مـی کرد و به روان شناس��ی زیگموند فروید و فلسفه مارکسیسم بسیـار علاقه مند بود. علوی هم چنین یکی از بنیـان گذاران حزب توده ایران بود و آثار ادبی مش��هوری را گزیده ی تقویم تاریخ 14 بـه رش��ته تحریر درون آورد کـه از آن جمل��ه مـی توان بـه رمان «چشمـهایش» و داستان کوتاه «چمدان»، اشاره کرد. ۷381 مـیلادی- «الکس��اندر س��رگیویچ پوش��کین» شاعر و نویس��نده روسی سبک رومانتیسیس��م درون سن پترزبورگ درگذشت. او کـه در سال 99۷1 درون شـهر مسکو زاده شد بود بنیـان گذار ادبیـات روس��ی مدرن بـه حساب مـی آید و برخی او را بزرگ ترین شاعر زبان روسی مـی دانند. 0981 مـیلادی- زادروز «بوریس پاس��ترناک» از ش��اعران و نویس��ندگان روس کـه موفق بـه دریـافت جوایز ادبی ش��د. شـهرت وی درون بیرون از روسیـه بیش تر بـه خاطر رمان «دکتر ژیواگو» اس��ت ولی شـهرت او درون خود روسیـه بـه عنوان یک شاعر است. بیست ودوم بهمن- یـازدهم فوریـه 066 مـیلادی- اولین امپراتور ژاپن بـه نام «جیمو» (- iJ um) بـه تخت سلطنت نشست و قدیمـی ترین نظام سلطنتی درون جهان کـه هنوز ادامـه دارد، آغاز شد. 5491 مـیلادی- درون جریـان جنگ جهانی دوم قرار داد «یـالتا» بین فرانکلین روزولت ، وینس��تون چرچیل و ژوزف استالین امضا شد . درون سال های جنگ جهانی دوم، سران کشورهای بزرگ متفق درون جنگ علیـه کشورهای محور، سه کنفرانس تش��کیل دادند کـه در جریـان آن، درباره اوضاع جهان بعد از پایـان جنگ مذاکره د. 110۲ مـیلادی- «حسنی مبارک» رییس جمـهوری مصر درون پی انقلاب مردم اس��تعفا داد و قدرت را بـه نیروهای مسلح واگذار کرد. او 03 س��ال مقام ریـاس��ت جمـهوری مصر را بـه عهده داشت. 8831 خورش��یدی- هم زمان با تظاهرات هرساله ی جشن پیروزی انقلاب اس��لامـی، س��ال 8831 با دعوت گروه های اصلاح طلب، تظاهرات هواداران موسوم بـه « س��بز» نیز درون ایران صورت گرفت. ای��ن تظاهرات با حمله نیروهای امنیتی بـه سران اصلاح طلب و مردم و دستگیری عده ای هم راه بود. ۷531 خورش��یدی - درون ای��ن روز نظام پادش��اهی درون ایران از بی��ن رفت و انق��لاب ایران ، کـه با مش��ارکت روحانیون، بازاریـان، احزاب سیـاسی مخالف، روشن فکران، دانش جویـان و مردم عادی درون ایران انجام شد، زمـینـه روی کار آمدن نظام جمـهوری اس��لامـی، بـه رهبری «روح اله خمـینی» را فراهم کرد. آقای خمـینی آن را «انقلاب اسلامـی» خواند. 0561 مـیلادی- سال روز درون گذشت «رنـه دکارت» فیلسوف و ریـاضی دان فرانسوی است. از مـهم ترین آثار این فیلسوف فرانس��وی «گفت��ار درون روش، اص��ول فلس��فه و انفعالات نفسانی» را مـی توان برشمرد. ۷481 مـی��لادی- «توماس ادیس��ون» ک��ه 00۲1 اختراع الکتری��ک بـه نام خود از جمله لامپ برق را بـه ثبت رس��اند، درون این روز متولد ش��د. گفتنی اس��ت کـه اولین اختراع وی «دس��ت گاه گیرنده و فرس��تنده خ��ودکار تلگ��راف، نوعی فرستنده زغالی تلفن» است. 0991 مـیلادی - «نلس��ون مان��دلا» (- aM nosleN aled) بعد از ۷۲ سال بودن درون زندان دولت «سفیدپوستان جمـهوری آفریقای جنوبی»، آزاد شد. موشک بازی فرهنگ رضا حاجی حسینی امروز بعد از س��ال های س��ال، یک موشک کاغذی درست کردم. متعجب از این کـه با وجود گذشت ده ها سال از درست آخرین موشک، ساختنش مثل آب خوردن بود. همان خطوط، همان که تا ها و همان شکل پرواز. تازه هنوز بـه یـاد داشتم و دارم کـه چه حتما ی که تا موشکت بیش تر بچرخد و دیر تر بر زمـین بنشیند. اما تلخی ماجرا این کـه این اتفاق درون کودکی هیجان زده ات مـی کرد و حالا حس��رت انگیز هست و نوستالژیک. بـه هر حال، داستان، داستان موشک بازی است. آن ها کـه بزرگ ش��ده ی س��ال های جنگ ای��ران و عراقند، موشک بازی را بیش تر با تخیل جنگنده ها و بمباران و گریز و هلاکت و ش��هادت آموخته اند. من هم کـه یکی از همان بزرگ ش��ده ها هستم، ماجرایم همـین هست و حالا کـه دوباره موشکی را بـه آسمان پرتاب مـی کنم، صداهایی از همان روزها درون گوش��م مـی پیچد. عملیـاتی درون خاک عراق و بر فراز بغداد یـا بر آس��مان شـهری از ش��هرهای ایران، به منظور فراری هواپیماهای دشمن. دشمنی کـه حکومت ایران بعد از گذشت 0۲ و چند سال از پایـان جنگ، هم چنان از حضورش مـی گوید و معتقد هست که هنوز دس��ت از سر ما برنداشته، اما زیـادند مردمانی کـه این حرف را باور نمـی کنند. اما برگردیم بـه موش��ک و موش��ک بازی. یک��ی از اولین موش��ک ها را به منظور من، ی از فامـیل درست کرد کـه مثل پسرها بود درون آن روز و روزگار. شیطنتی درون وجودش بود. فوتبال بازی مـی کرد، خوب هم بازی مـی کرد. من کـه کوچک بودم او بزرگ بود اما مختصات بودنش جوری بود کـه یک ط��وری علاقه ات را برمـی انگیخت. خوب بود و به اندازه ی خوبی اش، سرنوشت با او بد کرد. با او بودم یک بار کـه به نمایش گاهی از جنگ رفتیم و از دیدن حوضی کـه آب س��رخ درون آن مـی آم��د و مـی رفت، شوکه شدم. گفت: «خون است.» دقیق نگاهم کرد. ت��رس را کـه دید گفت: «شوخی کردم. آبی هست که رنگش د.» آن روز کـه او برایم موش��ک درس��ت کرد ام��ا اول صدای هلی کوپتر درون آسمان آمد. بچه های محله ی آن ها کـه جایی اطراف کرج بود، بیرون دویدند دنبال هلی کوپتر و جیغ زدند، دست تکان دادند، شعار دادند و خندیدند. من همـه ی این ها را وقتی دیدم کـه او دستم را گرفت و سریع تر از آن چه فکرش را مـی کردم بـه کوچه برد. سر و صدای هلی کوپتر کـه دور شد و از کوچه کـه برگشتیم، یک دفتر برداش��ت، نشست و در آن روزگار بی کاغذی، یک عالمـه کاغذ را صرف درست موشک کرد. پیش از آن، دیگرانی از جمله پدرم هم برایم موشک درست کرده بودند، اما موشک هایی کـه او ساخت، که تا امروز و تا همـیشـه درون خاطرم خواهد ماند. بعضی تصویر ها، هیچ وقت از خاطر آدم نمـی روند. دلیل و توضیح خاصی هم به منظور این مسئله وجود ندارد. درون این ج��ا، درون این س��رزمـین دور از ای��ران، درون مالزی، هنوز موش��ک کاغذی دست بچه ها ندیده ام اما تردیدی ندارم کـه آن ها هم برگه های دفترشان را موشک مـی کنند و به آسمان مـی فرستند. با هم بازی مـی کنند، مسابقه مـی دهند، مـی خندند و ش��ادی مـی کنند. حتمنی هم به منظور آن ها خاطره ای از یک موشک خواهد س��اخت کـه تا روزگار پیری هم راه شان بمان��د. گر چه بی تردید موش��ک بازی آن ها ب��ا ما یک فرق اساس��ی دارد. درون بازی آن ها، خبری از جنگ دو ملت نیست. جنگنده های شان جایی را بمباران نمـی کند و خشونت، راهی بـه بازی های شان ندارد. این جا که تا بوده صلح بوده و بچه ها نامـی از جنگ نش��نیده اند. آن ها بـه ش��ادی مش��غولند و دش��منی هم درون کمـین ش��ان ننشس��ته. دش��من تنـها درون کمـین ما مردم ایران هست و این تنـها ما هستیم کـه قرار هست پس از نبرد با دشمنان، پیروز و رس��تگار شویم. درون ضمن قرار هست که مدیریت همـه ی دنیـا را هم بـه دست بگیریم. یکی نیست بگوید کـه آقا! بیـا با هم برویم موشک بازی مان را یم، حال مان را ببریم. من و شما را چه بـه اداره ی جهان. راستی، هیچ مـی دانستید کـه موشک بازی یکی از بازی های محبوب درون مجلس ایران هم هست. اگر خبرهای مجلس را از دو سال پیش دنبال کنید ب��ه خبری مـی رس��ید با این مضمون: «ن��ادر قاضی پور، نماینده ی ارومـیه، با س��اخت موشک کاغذی از کاغذهایی کـه روی مـیز وی قرار داشت، این س��لاح کاملن س��رد را بـه س��وی حس��ین نجابت، نماین��ده ی ته��ران پرت��اب ک��رد ک��ه این عضو ارش��د فراکس��یون اکثریت هم درون اقدامـی با مزه تر، موش��ک بـه پرواز درآمده درون صحن مجلس را بـه سوی محمدرضا تابش، دبیر کل فراکسیون رقیب خود پرتاب کرد کـه البته بـه دلیل مشغله ی کاری خبرنگاران، مشخص نشد سرانجام موشک تولیدی نماینده ی ارومـیه بـه کجا رسید.» آخر بازی امروز این کـه «علی رضا س��پاهی لایین»، ش��اعر خراس��انی، ش��عری دارد درون مجموعه ی ش��عر «عش��ق ما را نمـی ده��د ب��ازی». زمزم��ه ی این ش��عر مـی ش��ود پایـان موشک بازی ما: «عشق ما را نمـی دهد بازی/ شعر ما را نمـی کند راضی روزگاران تلخ ما شده است/ آه و اندوه و خنده و بازی…» 24 لنفوم هوچکین و غیرهوچکین سرطانی پیچیده دکتر آویده مطمئن فر لنفوم یک گروه از س��رطان هست که درون درجه اول سلول هایی ک��ه نقش مـهمـی درون سیس��تم ایمنی بدن دارند و در سیس��تم لنفاوی بدن دخیل هس��تند را تحت تاثی��ر قرار مـی دهد. لنفوم درون واقع، بسیـاری از س��رطان های مختلف لنفوسیت ها، یعنی ح��دود 53 زیرگروه مختلف را دربر مـی گیرد. سیس��تم لنفاوی بخش��ی از سیستم ایمنی بدن هست و از شبکه ای از عروق کـه حامل مایعی بـه نام لنف اس��ت، درس��ت شبیـه شبکه رگ های خونی درون سراسر بدن تشکیل شده است. لنف حاوی گلبول های سفید یـا لنفوسیت ها است. گره های لنفاوی، مجموعه کوچکی از بافت لنفاوی اس��ت کـه در سراس��ر بدن وجود دارند. سیستم لنفاوی ش��امل کانال های لنفاوی هست که هزاران گره لنفاوی را درون سراسر بدن بـه هم اتصال مـی دهد. لنف از طریق گره های لنف��اوی، و هم چنین از طریق دیگ��ر بافت های لنفاوی مانند طحال، لوزه ها، مغز استخوان، و غده تیموس جریـان مـی یـابد. گره ه��ای لنفاوی باکتری ها، ویروس ها، یـا دیگر مـیکروب ها را مـی کنن��د. درون جایی کـه عفونت وجود دارد، تعداد زیـادی از موجودات مـی درون غدد لنفاوی آن منطقه جمع آوری شده و باعث تورم و حساسیت نقطه عفونت موضعی مـی شوند. این مجموع��ه بزرگ و گاهی اوقات همریز از گره های لنفاوی کـه لنفادنوپاتی نامـیده مـی ش��ود همان تورم غدد است. درون برخی از مناط��ق از بدن مانند گردن، درون هن��گام تورم آن ها اغلب قابل مشاهده هستند. لنفوم شایع ترین نوع سرطان خون است. لنفوم هفتمـین س��رطان شایع درون بزرگ سالان و سومـین درون کودکان است. لنفوم غیرهوچکین از لنفوم هوچکین بسیـار شایع تر است. لنفوم مـی تواند درون هر س��نی رخ دهد، از جمله درون دوران کودکی . بیماری هوچکین درون دو گروه س��نی شایع تر است. درون جوانان 61 که تا 43 سال و در افراد 55 سال و بالاتر. لنفوم غیر هوچکین بیشتر احتمال دارد کـه در افراد مسن تر رخ دهد. لنفوسیت ها معمولن ارگانیس��م های عفونی و سلول های غیر طبیعی را تشخیص داده و آن ها را نابود مـی کنند. لنفوسیت B و لنفوسیت T کـه هم چنین سلول های B و سلول های T خوانده مـی ش��وند، دو زیرگروه عمده لنفوسیت ها هستند. لنفوسیت B آنتی ب��ادی تولید مـی کنند. آنتی بادی ها درون اصل س��لول های دیگر سیس��تم ایمنی بدن را بـه رس��مـیت نش��ناختن و از بین بردن پاتوژن ها آگاه مـی س��ازند. این فرآیند ایمنی نورمال است. سلول های T، هنگامـی کـه فعال هستند، مـی توانند پاتوژن ها را بـه طور مستقیم نابود کنند. سلول هایT هم چنین درون مکانیسم کنترل سیستم ایمنی بدن، به منظور جلوگیری این سیستم از بیش فعالی نامناسب یـا کم فعالی درون روند ایمنی با واسطه سلولی نقش دارند. درون واقع، بعد از مبارزه با مـهاجم، برخی از لنفوس��یت های B و T مـهاج��م را بـه یـاد دارند و برای مقابله دوباره با آن آماده هستند. سرطان زمانی اتفاق مـی افتد کـه سلول های طبیعی تحت تغییر و تحول و رش��د و تکثیر بی اختیـار قرار مـی گیرند. لنفوم تحول بدخیم سلول های B یـا T و یـا زیرگروه های آن ها است. وقتی کـه سلول های غیرطبیعی رشد مـی کنند، ممکن هست که درون یک یـا چند گره لنفاوی و یـا درون بافت های لنفاوی مثل طحال جمع آوری شوند. اگر این سلول ها بـه تکثیر ادامـه بدهند، جمع آن ه��ا اغلب تومور خواهد بود. توم��ور اغلب فضای بافت های اطراف را پایمال کرده و آن ها را از اکس��یژن لازم و مواد غذای مورد نیـاز به منظور زنده ماندن محروم مـی کند. درون لنفوم، لنفوس��یت های غیرطبیعی از یک گره لنفاوی بـه گره بعدی، و گاهی اوقات بـه اندام های دور، از طریق سیستم لنفاوی س��فر مـی کنند. درون حالی کـه لنفوم اغلب محدود بـه غدد لنفاوی و بافت لنفاوی هست اما آن ها مـی توانند بـه دیگر بافت ها تقریبن درون هر نقطه درون بدن گسترش یـابند. توسعه لنفوم خارج از بافت لنفاوی بیماری اکسترانودال نامـیده مـی شود. لنفوم هوچکین و لنفوم غیر هوچکین ممکن هست علایم مشابه داشته باشند حتا درون معاینـه فیزیکی. ولی آن ها بـه آسانی از طریق آزمایش مـیکروسکوپی قابل تشخیص هستند. بیماری هوچکین از لنفوس��یت های B خاص غیرطبیعی توسعه مـی یـابد و لنفوم غیرهوچکین از س��لول های B غیرطبیعی و یـا T و با استفاده از نشانگر مخصوص ژنتیک. پنج زیرگروه بیماری هوچکین و حدود 03 زیرگروه لنفوم غیرهوچکین وجود دارد. از آنجایی کـه بسیـاری از انواع مختلف لنفوم وجود دارد، طبقه بندی لنفوم پیچیده اس��ت و ش��امل هر دو، ظاهر مـیکروس��کوپی و نش��انگر ژنتیکی و مولکولی مـی باشد. بسیـاری از زیرگروه های غیرهوچکینی ظاهرن شبیـه هستند، اما عمل کرد بسیـار متفاوت دارند و به درمان های مختلف پاسخ مختلف مـی دهند. زیرگروه هوچکین از نظر مـیکروسکوپیک مختلف هستند و تقسیم بندی آن ها بر اساس تفاوت های مـیکروسکوپیک و هم چنین شدت بیماری انجام مـی ش��ود. لنفوم ش��ایع ترین نوع س��رطان خون اس��ت. لنفوم هفتمـین سرطان شایع درون بزرگ سالان و سومـین درون کودکان اس��ت. لنفوم غیرهوچکین از لنفوم هوچکین بسیـار ش��ایع تر است. لنفوم مـی تواند درون هر سنی رخ دهد، از جمله درون دوران کودکی . بیماری هوچکین درون دو گروه سنی شایع تر است. درون جوانان 61 که تا 43 سال و در افراد 55 سال و بالاتر. لنفوم غیر هوچکین بیشتر احتمال دارد کـه در افراد مسن تر رخ دهد. علل لنفوم دقیقن ش��ناخته ش��ده نیس��ت. عوامل متعددی با افزای��ش خطر ابتلا بـه لنفوم ارتباط دارد، اما معلوم نیس��ت چه نقش��ی درون توس��عه واقعی لنفوم بازی مـی کنند. افزایش س��ن، عفونت با ویروس اچ آی وی، عفونت با ویروس ابش��تاین بار ، یکی از عوامل اتیولوژیک درون مونونوکلئوز، عفونت با هلیکوباکتر پیلوری، باکتری کـه در دستگاه گوارش زندگی مـی کند، عفونت ب��ا ویروس هپاتی��ت B و هپاتیت C، وضعیت های پزش��کی کـه سیس��تم ایمنی بدن را ضعی��ف مـی کنند، بیماری های خود ایمنی، اس��تفاده از درمان سرکوبگر ایمنی درون موارد پیوند اندام، بیماری های نقص ایمنی ب��ه ارث، قرارگرفتن درون معرض مواد شیمـیایی سمـی، استفاده از رنگ مو بـه خصوص درون بیمارانی کـه قبل از س��ال 0891 شروع بـه استفاده از رنگ مو کرده اند، و سابقه خانوادگی لنفوم از عوامل خطرساز درون نظر گرفته مـی شوند. حضور این عوامل خطر بـه این معنی نیست کـه شخص درون واقع بـه لنفوم مبتلا خواهد شد. اولین نش��انـه لنفوم، تورم بدون درد غدد لنفاوی درون گردن، زیر بازو، و یـا درون کش��اله ران است. گره های لنفاوی و یـا بافت های دیگر بدن نیز ممکن اس��ت دچار تورم شوند. طحال نیز به منظور مثال، اغلب بزرگ مـی شود. گره های لنفاوی بزرگ شده گاهی اوقات با فش��ارب��رروی رگ یـا عروق لنفاوی و یـا اعصاب باعث تورم دست یـا پا و یـا درد و بی حسی مـی شوند. بزرگ شدن طحال ممکن هست باعث درد یـا ناراحتی درون شکم شود. بسیـاری از مردم هم هیچ نشانـه ای ندارند. تب، لرز، کاه��ش وزن غیرقابل توضیح، عرق ش��بانـه، فقدان انرژی و خارش از جمله علایم لنفوم بـه حساب مـی روند. البته این علایم غیراختصاصی هس��تند. این بـه این معنی هست که آن ه��ا را مـی توان درون ش��رایط معدودی و نامربوط بـه س��رطان یـاف��ت. بـه عنوان مثال، مـی توانند نش��انـه ای از بیماری آنفلوانزا یـا س��ایر عفونت های ویروسی باش��ند، اما درون آن موارد، آن ها م��دت طولانی باقی نمـی مانند. درون لنفوم، علایم زمان طولانی باقی مـی ماند و نمـی تواند توسط یک عفونت یـا بیماری دیگری توضیح داده شود. درصورت تورم درون گردن، زیر بغل یـا کشاله ران، تورم غیر قابل توضیح درون بازو یـا پا، حتما بی درنگ بـه دنبال مراقبت های پزشکی رفت. اگر هر یک از علایمـی کـه ذکر شد به منظور بیش از چند روز باقی بماند، حتما به دنبال مراقبت های پزش��کی رفت. آزمایش خون، بافت ب��رداری، مطالعات تصویربرداری، نمونـه برداری از مغز استخوان و بررسی برخی از مواد شیمـیایی خون و یـا سطوح بالای آنزیم لاکتات دهیدروژناز HDL کـه ممکن هست شکل تهاجمـی تر این اختلال را نشان دهد از جمله آزمایش های لازم به منظور مشخص این بیماری بـه حساب مـی روند. هدف از درمان درون لنفوم بهبودی کامل است. این بـه این معنی هست که همـه نشانـه های این بیماری بعد از درمان ناپدید شده. درمان استاندارد خط اول به منظور لنفوم شامل پرتودرمانی درون اوایل مرحله لنفوم، یـا ترکیبی از ش��یمـی درمانی و پرتو درمانی است. به منظور لنفوم مرحله بعد، ش��یمـی درمانی درون درجه اول اس��تفاده مـی شود، و پرتو درمانی به منظور کنترل بیماری بزرگ است. درمان بیولوژیکی، یـا ایمونوتراپی، بـه طور فزاینده ای علاوه بر این و یـا ب��ه عنوان یک جایگزین به منظور این نوع درمان اس��تاندارد مورد استفاده قرار مـی گیرد. با توجه بـه این کـه چگونـه اش��عه پرتو درمانی تجویز مـی ش��ود، ممکن اس��ت برخی از عوارض جانبی مانند خستگی، از دست اش��تها، تهوع، اسهال، و مشکلات پوستی بـه وجود بیـاید. تابش بر گره های لنفاوی ممکن هست در سرکوب سیستم ایمنی بدن بـه درجات مختلف منجر شود. تابش زمـینـه ای بر استخوان و مغز استخوان ممکن اس��ت بـه سرکوب شمارش خون منجر شود. شیمـی درمانی نیز استفاده از داروهای قدرتمند به منظور کشتن سلول های سرطانی است. شیمـی درمانی یک درمان سیستمـیک، بـه این معنی اس��ت کـه از طریق جریـان خون تمام قسمت های بدن را تحت تاثیر قرار مـی دهد. متاسفانـه، شیمـی درمانی نیز سلول های س��الم را تحت تأثیر قرار مـی دهد. عوارض جانبی بسیـاری مانند سرکوب شمارش خون، افزایش حساسیت بـه عفونت و یـا مشکلات ه شدن خون و سایر عوارض جانبی مانند تهوع و استفراغ، از دست اشتها، از دست مو، زخم درون دهان و دستگاه گوارش، خستگی، درد عضلانی، و تغییرات درون ناخن های دست و پا از جمله عوارض شیمـی درمانی هستند. دانش 34 قهر رونالدو و دوست ش بـه خاطر یک بغل بهنام آنجلین�ا حامل�ه اس�ت و دوقلو هم دارد این روزها زندگی «آنجلینا جول��ی» بـه ش��دت مورد توجه رسانـه ها قرار گرفته است. درون ابتدای این هفته یک��ی از نش��ریـات آنجلین��ا را بـه اس��تفاده از م��واد مخدر «هرویین» متهم کرده بود. حالا درون اواس��ط هفته گفته مـی ش��ود وی حامله هست و یک دوقلوی پسر هم دارد. این درون حالی اس��ت کـه پزش��کان بـه آنجی و «برد پیت» هش��دار داده ان��د کـه در ص��ورت حاملگی ممکن اس��ت خطری آنجی را تهدید کند. درون عین حال این بار هیچ کدام از این دو هنرمند آمریکایی، این قضیـه را تکذیب نکرده و تنـها بـه رسانـهخند زدند. جی- لو: مارک آنتونی بخش�ی از زندگی من هست «جنیفر لوپز» بعد از شرکت درون ی��ک برنامـه تلویزیونی از تردید درون مورد ازدواج دیگر سخن گفت. وی ک��ه درون برنام��ه «ت��ودی ش��و» (eTh wohS yadoT) شرکت کرده بود درون پاسخ ب��ه س��وال این ک��ه آیـا بعد از جدای��ی از «م��ارک آنتونی» قصد ازدواج دارد گف��ت: «نمـی دانم، نمـی دانم و نمـی دانم. هنوز زمان آن نرس��یده کـه در م��وردش فکر کنم. هنوز بح��ث جدایی از مارک تازه است.» این درون حالی اس��ت کـه وی چندین هفته هست که با یک معلم بـه نام «کس��پر اس��مارت» درون رابطه بس��یـار رمانتیک بـه سر مـی برد. لازم بـه اش��اره هست که آخر هفته گذشته مارک و جی لو درون یک برنامـه بـه طور مش��ترک ش��رکت د اما جی لو این مس��ئله را عجیب ندانس��ته و در مصاحبه تلویزیونی خ��ود گفت: «من و مارک پیش از ازدواج با هم دوس��ت بودیم و با هم کار مـی کردیم. ما بچه های مشترک داریم و مارک از زندگی من جدا نیست و نخواهد بود. او بخشی از زندگی من است. یک احساس عاشقانـه هم چنان باقی خواهد ماند». قه�ر ک�ردن رونال�دو و دوس�ت ش بـه خاطر یک بغل پ��س از ظه��ور نیم��ه برهن��ه «ارینا شایک» دوس��ت «کریستیـانو رونال��دو» درون ی��ک کار تبلیغاتی کـه در آن وی درون ح��ال بغل مرد جوان��ی دیده ش��ده اس��ت، رونال��دو س��تاره فوتبال «رئال مادرید» اس��پانیـا نتوانس��ت خش��م خ��ود را پنـهان دارد. این دومـین بار هست که شایک دوست روس��ی رونالدو بـه چنین اقدامـی کـه به گفته وی تنـها یک کار تبلیغاتی است، دست مـی زند. این ب��ار وی درون کن��ار «وینی ویلس��تون» مانکن مشـهور مرد کـه او را بغل کرده ظاهر شده که تا برای تولیدات یک شرکت تجاری تبلیغات کند … روزنامـه ه��ای محلی اس��پانیـا از قهر رودنالدو با دوس��ت ش س��خن بـه مـیان آورده ان��د، و به این ترتیب بعد از خروج تی��م رئال مادرید از جام حذفی باش گاه های اسپانیـا ، ناراحتی رونالدو دو چندان ش��ده است. ش��ایک پیش ت��ر گفت��ه ب��ود پیش��نـهاد بزرگی از یک مجله آمریکایی دریـاف��ت کرده بود ، ام��ا بـه خاط��ر این ک��ه از وی خواس��ته ش��ده ب��ود درون تصاویر کاملن ش��ود آن را نپذیرفته است. این درون حالی اس��ت کـه رونالدو بارها تصمـیم خود به منظور ازداوج با مانکن روسی را اعلام کرده است. قرار اس��ت مراس��م ازدواج رونالدو و ش��ایک (5۲ س��اله) درون س��ال مـیلادی جاری درون یکی از جزایر مادی��را درون اقیـانوس اطلس برگزار شود . «قهوه تل�خ» چند مـیلیـارد تومان فروخت؟ ب��ه گ��زارش ش��بکه ای��ران، «خشایـار الوند» نویس��نده «قهوه تل��خ» با انتق��اد از این ک��ه تهیـه کننده دست مزدهای عوامل این مجموعه را پرداخت نمـی کند درون گفت و گو با «همشـهری جوان» درون آمد حاصل از ف��روش این مجموعه را ۲4 مـیلیـارد تومان عنوان کرده است. وی گفت: «تاکنون ۲4 مـیلیـارد تومان از فروش قهوه تلخ بـه دست آمده درون حالی کـه بودجه فرهنگی کشور درون سال 09 ح��دودن 05 مـیلیـارد تومان بوده. خ��ب این رقم ۲4 مـیلیـارد تومان مـیزان فروش کل اس��ت همـه اش کـه گیر تهیـه کنن��ده نمـی آید، هزینـه های کار خیل��ی بالا بود. کار حتما یک س��اله تمام مـی شد ولی که تا این جایش دو س��ال ونیم ط��ول کش��یده. دست مزدهای س��نگین،گروه بزرگ، دک��ور عظیم، کلن کار گرانی ب��ود. از 005۲ توم��ان ب��رای هر فصل 00۷ توم��ان را خ��ود مغ��ازه دار برمـی دارد،005 تومان��ش به منظور چ��اپ و تکثیر خود سی دی هست و یک رقمـی هم احتمالنانی کـه در پخ��ش و تهیـه و توزیع کار هس��تند برمـی دارند. اصلن اگر 005 تومان هم از هر س��ی دی گی��ر تهیـه کننده بیـای��د رقم بالایی خواهد بود ولی من نمـی دانم چرا دست مزدها را ندادند درون حالی کـه «قهوه تلخ» سودآور بود.» وقت��ی کاری طولان��ی مـی ش��ود خیلی ها چش��م دیدن موفقی��ت طولانی مدت آدم ه��ا را ندارن��د. همـه چرتکه دستش��ان مـی گیرند کـه این دو برادر (ب��رادران آقاگلیـان) چقدر درون حال س��ودند این ها باعث مـی شود نقد های غیر منصفانـه منتشر کنند یـا کلن کار را بزنند. ما یک فصل از زمان حال را کار کردیم و به ارشاد دادیم آن ها هم ایراداتی گرفتند و اصلاح کردیم و بعدش دیگر بیرون نیـامد. جالب اس��ت کـه تهیـه کننده جواب تلفن خود ما را ه��م نمـی دهد؛ حتا وقتی زنگ مـی زنیم به منظور اطلاع خودمان بپرسیم کـه چه شد و چه نشد. یک س��ری جوایز نقدی وجود داشت کـه مبلغش هم زیـاد نبود مثل��ن 0۲-01 هزار تومان. پرداخ��ت این جایزه بـه عه��ده یک��ی از پخش کننده ها بود. یک ش��رکت پخش مس��تقل از گروه، قبول کرده بود کـه جوایز را بـه مردم پرداخت کند ولی این شرکت با تهیـه کننده حرفش مـی شود و قرار داد بـه هم مـی خورد و جوایز را نمـی دهد». خبرهای خطی «آدل» و «کری��س ب��راون» درون 45 جشن واره گرمـی روز ۲1 فوریـه برنامـه اجرا مـی کنند. «آش��تون کاچر» هم چنان ب��ه «دمـی مور» علاقه مند هست و بـه او فکر مـی کند. «جاستین تیمبرلیک» 13 ساله شد. پاپاراتزی 44 طبقه بندی جامعه ی ایران درون عصر قاجار پیمان عابدی عم��وم جمعیت ای��ران را درون دوره ی قاجاری��ه (تا پیش از مشروطیت) مـی توان بـه چهار طبقه ی جداگانـه تقسیم کرد. از مجموع طبقات چهارگان��ه، تنـها عناصر اصلی طبقه ی نخس��ت، هیت حاکمـه را تشکیل مـی داد. طبقه ی نخست بـه نوبه ی خود بـه دو دس��ته تقسیم مـی شد. دسته ی اول، برگزی��دگان اصلی یـا مرکزی حاکم را درون بر مـی گرفت کـه عبارت بودند از روس��ای ایل قاجار، شاه زادگان، درباریـان، تیول داران، مس��توفیـان، وزرا. این ه��ا بزرگان، اطرافیـان و نزدیکان شاه را تشکیل مـی دادند و بیش تر مناصب دولتی، ب��ه ویژه مقاماتی مانن��د وزارت، حکومت ایـالات بزرگ و مناصب بالای قش��ونی را درون اختیـار داشتند. دسته ی دوم، یعن��ی «برگزیدگان فرعی ی��ا محلی» عب��ارت بودند از اعیـان و اش��راف محلی، خان ه��ا، صاحب منصبان محلی و مـیرزاه��ا. اینان نیز درون مناطق خودش��ان مناصب دولتی را درون انحص��ار خود داش��تند. علاوه ب��ر این ها گروهی از روحانیـان مانند ائمـه جمعه، شیخ الاس��لام ها و قضات کـه دارای مقامات دینی-دولتی بودند با طبقه ی بالا رابطه ی نزدیکی داش��تند. برگزی��دگان مرکزی و محلی بـه عنوان آریستوکراس��ی، ب��زرگان، طبقه حاکم��ه و هیت حاکمـه شناخته مـی شدند. فرمان دهان نظامـی قش��ر بانف��وذی درون دوره قاجار بودند. اما بـه اعتقاد «احمد اشرف»، «قشرهای بالای دیوان سالاری» درون نیمـه ی نخست حکومت قاجار بـه عنوان «نوکر» شناخته مـی شدند بدین معنی کـه نسبت بـه دوره های گذشته از جای گاه نازل تری برخوردار بودند. البته این را نباید فراموش کرد کـه دس��ت گاه دیوان س��الاری درون این دوره با رشد چشم گیری روبه رو بود، مناص��ب و وزارت خانـه های جدیدی پدید آمد و حتا خاندان هایی مناصب دیوانی را نسل درون نسل به منظور خود حفظ د. دلایل عمده درون ارتقای جای گاه دیوان سالاران درون نیم��ه دوم حکومت قاجار عبارت بودند از نـهادینـه ش��دن تدریجی مناصب دیوان سالاری، اعطای القاب بـه مستوفیـان و لشگر نویسان و تفویض متناوب والی گری ایـالات و ولایـات بـه آن ها. درون ای��ن برنام��ه از دو دس��ته ی اصل��ی و فرع��ی کـه در مجموع هیت حاکمـه را تش��کیل مـی دادند، تنـها بـه تشریح واکنش های س��ران اصلی هیت حاکمـه (ش��اه، درباریـان، ش��اه زادگان) درون قبال اصلاحات سیـاس��ی مـی پردازیم. اما جامعه پیش از بررس��ی تفصیلی لازم اس��ت بـه این نکته اشاره ش��ود کـه تعیین کننده ترین عامل درون موفقیت یـا شکست اصلاح��ات سیـاس��ی درون دوره ناص��ری، ن��وع واکنش یـا موضع گیری هیت حاکمـه، بـه ویژه راس هرم قدرت (یعنی ش��اه) درون برابر مقوله اصلاح��ات بـه طور اعم و اصلاحات سیـاس��ی بـه طور اخص بود. با این دیدگاه واکنش س��ران اصلی هی��ت حاکمـه درون قب��ال اصلاحات سیـاس��ی مورد بررس��ی قرار مـی گیرد. چنان کـه پیش تر اش��اره شد، ایران نیز مانند س��ایر کش��ورهای شرقی مس��تعد اصلاحات از پایی��ن نبود بلکه اصلاح از بالا تنـه��ا راه عملی و ممکن به منظور ایجاد دگرگونی درون وضع موجود جامعه بود. با قبول این واقعیت، طبیعی اس��ت کـه تم��ام نظرها بـه راس هرم قدرت یعنی شخص شاه دوخته مـی شد زیرا ساختار قدرت سیـاس��ی قاجاریـه و نیز وضعیت جامعه بـه گونـه ای بود کـه ش��اه بـه عنوان عامل تعیین کننده ی همـه امور بـه ش��مار مـی آمد. بدین ترتیب توده مردم و حتا کارگزاران هرگز بـه حس��اب نمـی آمدند بلکه تابع بی چون و چرای راس هرم قدرت بودند زیرا «همت ملوکانـه و رای س��لطان کبیر بود کـه مـی توانست حتا مس را بـه زر تبدیل کند.» 54 بخش دوم همان گونـه کـه در قس��مت قبل اشاره شد، درون دوران قاجار واحدهای تازه ی اجتماعی پدید آمد و روابط نوین اجتماعی اقتصادی شکل گرفت. «جیمز فریزر» فرستاده ی انگلیس بـه ایران مـی نویسد: «چهار گروه اساس��ی مردم ایران را کـه از نظر حال و روز اقتصادی و حقوقی، با یک دیگر بـه ش��دت تفاوت داشتند مـی توان بازش��ناخت: طبقه ی بالا ش��امل مردم وابس��ته بـه دربار، دس��ت گاه اداری (کش��وری و لشکری) دولت و ولایت ها کـه مالکیت موروثی بر زمـین داشتند و یـا قاجارها ب��ه آنان زمـی��ن اعطا کرده بودند، مردم ش��هرها ش��امل بازرگانان،به، پیشـه وران و نیز روحانیـان، دهقانان مورد استثمار، و کوچ کنندگان. ساخت طبقه ی حاکمـه، بـه ویژه درون دوران اولیـه ی قاجارها، بـه س��اختار بوروکراسی آن دوره، شکل منحصر بـه فردی م��ی داد کـه بیش تر بازتاب��ی بود از نوع زمـین داری رش��د یـافته ی شرقی با ویژگی استبدادی حاکمـیت دولتی آن کـه تا اواس��ط قرن سیزدهم هجری قمری نیز هم چنان جان داش��ت کـه البته انحطاط آن از آغاز قرن بیس��تم مـیلادی شروع شد.» ش��ایـان ذکر هست که رس��یدن قاجارها بـه حکومت به منظور روحانیت شیعه س��ود چندانی نداشت. قاجارها نیز تلاش ن��د که تا روحانی��ت را بـه اداره ی دولت بکش��انند و حتا با س��تاندِن برخ��ی از اوقاف از آنان، ب��ه آن ها زیـاِن مالی زدند. اما درون زمان «فتحعلی ش��اه» و «محمد شاه» مواضع روحانیت محکم تر شد. تلاش امـیرکبیر به منظور کاهش نفوذ روحانی��ت، مایـه ی مخالفت ب��ا صدراعظم نوین و عزل او ش��د. امام جمعه تهران کـه «امـیر کبیر» او را برکنار کرده بود از انگلیس تقاضای استمداد کرد. گذش��ته از وضع روحانیت کـه نف��وذ روزافزونی مـی یـافتند، بای��د بـه این مس��ئله اش��اره کرد ک��ه پای��ه ی اقتصادی شـهرهای ایران، تولیدات پیش رفته ی پیشـه وری، بازرگانی و کش��اورزی ب��ود. نقش ش��هرها درون ای��ران اندک اندک افزایش یـافت و پدید آیی روش س��رمایـه داری بـه س��رعت آغاز شد. شـهر، جوانـه ی فرهنگ نوین شد، ایدیولوگ های مب��ارز ضدزمـی��ن داری و ضدس��رمایـه داری را پروراند و هسته ی اساسی نیروی محرکی را ساخت کـه سازمان ها و شکل های تازه ی حکومت از آن پدید آمد. شـهر درون مقابل تاخ��ت و تاز کوچ نش��ینان بـه تر محافظت مـی ش��د. بودن مقامات اداری، ش��هر را بیش تر سروس��امان مـی بخشید و اش��راف زمـین دار هم درون شـهرها مـی زیستند. مقر خان های بزرگ و درگاه حکم رانان نیز درون همـین جا بود. ش��هر امکانات بیش ت��ری به منظور دفاع داش��ت و جامعه ی دین��ی و اتحاده��ای درون محل��ه ای را مـیس��ر مـی کرد. نمـی توان نقش ش��هر را از نق��ش مراکز دینی واقع درون آن جدا کرد. بازار، مرکز اقتصادی و اداره ی آن با داروغه بود کـه مـهم ترین عنصر دیوان س��الاری قدیم قاجار محسوب مـی ش��د. مقام داروغه بالا و زیردس��تان او گزمـه ها بودند. گرچه همـه ی شـهرها یک سره درون اختیـار زمـین داران کلان ب��ود، بازرگانان از نظر ش��مار و نف��وذ، بزرگ ترین گروه اجتماعی درون ش��هرها بودند و بخش ممتاز جامعه بـه شمار مـی رفتند. از دیگر مس��ایل قابل توجه کـه به آن ها اش��اره مـی شود، پیش��ه وران و به دنبال آن، مقررات بازرگانی و محاس��بات بین المللی هست که تازه درون ایران رایج شده و مانع از بازرگانی بود. از مصادیق قدرت بالای اقتصادی تجار درون دوران قبل از آغاز عصر امتیـازات، ت��وان آنان درون خرید مقامات دیوانی اس��ت. بـه این نحو کـه گاهی برخی از حکام به منظور خرید مقام، از تج��ار قرض مـی گرفتند و بدین وس��یله، ضمن مدیون شدن بـه یک تاجر، مقام اداری و دولتی را تصاحب مـی د. این گروه از دیوان سالاران قاجاری خواسته یـا نخواسته، دانسته یـا ندانسته درون گرو قدرت مالی تجار قرار مـی گرفتند و در مواقعی بـه عنوان وس��یله ای، اه آنان را پیش مـی بردند. قدرت و نفوذ و جای گاه اقتصادی تجار درون این دوره از اش��اره ای کـه خانم «لمبتون» بـه آن کرده کاملن مشـهود است: «به تجار و بازرگانان جای گاه والایی داده مـی شد و افراد طبق��ات بالا آن ها را جزو اعضای پارس��ای جامعه تلقی مـی د و زندگی آنان از امنیت کامل برخوردار بود.» با وجود این، تجار با داش��تن این هم��ه قدرت و منزلت اقتصادی، مـیان هم کاران خود از انس��جام س��ازمانی و آگاهی جمعی نس��بت بـه منافع مشترک برخوردار نبودند. آنان اگرچه درون دهه های آغازین قاجاریـه، اس��تقلال عمل بـه نس��بت زیـادی درون مقاب��ل دولت داش��تند، اما عوامل جغرافیـای��ی، رقابت ه��ای قومـیت��ی، تعلق��ات حرفه ای و مذهبی، آن ها را از داش��تن خودآگاهی جمعی نس��بت بـه منافع مش��ترک دور س��اخته، موجب ش��ده بود کـه مـیان تجار شـهرها، هم بستگی وجود نداشته باشد. آن ها نسبت بـه منافع مش��ترک طبقه خود علاقه مندی لازم نش��ان نداده، بـه نوعی دچار تضاد و تباین درون بین خود بودند. درون مقابل دولت، منسجم و س��ازمان یـافته عمل نمـی د کـه همـین امر از یک س��و موجب��ات پراکندگی درون جلب و جذب سودش��ان را فراهم مـی آورد و از سوی دیگر زمـینـه را به منظور حکام مـهیـا مـی کرد کـه از توان اقتصادی تجار درون مقاطع و مواقع مختلف س��و استفاده کرده، از انگیزه های مالی ایش��ان درون جهت منافع و مقاصد سیـاسی خود بهره ببرند. بخش سوم چنان کـه ذکر شد درون ساختار اقتصادی و طبقاتی اجتماع دوره قاجاریـه، تجار درون شمار نیرومندترین و ثروتمندترین طبق��ات اجتماع��ی جامع��ه بودند کـه در پی یک رش��ته تطورات سیـاس��ی و اجتماعی بـه جریـانی مقابل دست گاه حاکمـه تبدیل شدند.1 از آنجا کـه نیـازهای مالی مساجد، بازار، مکتب ها، مدرسه ها و تکایـا و سایر موقوفات را بسیـاری از بازاریـان، بازرگانان و پیش��ه وران تامـین مـی د، این طبقه متوسط تجاری پیونده��ای محکمـی با علما و وع��اظ، طلاب و ملاها و حت��ا مجتهدان داش��ت. این هم بس��تگی اغلب ازطریق ازدواج تقویت مـی شد و بیشتر سادات، حجج اسلام و حتا آیت الله ها با تجار پیوندهای فامـیلی داشتند.1 درون دوره ی قاج��ار نـه تنـه��ا وجوهات تجار ایران درون تامـین نیـازهای علما نقش داش��ت، بلکه عمده ترین هزینـه های مراجع عتبات نیز از طریق ارسال حواله های ایشان تامـین مـی ش��د. آنان از نظر موقعیت اجتماع��ی دارای موقعیتی ممتاز و پای گاه اجتماعی��به و پیش��ه ورانی بودند کـه اصن��اف را تش��کیل مـی دادند. این تج��ار از اعضای مـهم دیوان س��الاری، نظامـیان و زمـی��ن داران و طبقات مذهبی بودن��د و روابط مال��ی درهم تنیده ای با س��ران حکومت داش��تند و با فرمان روایـان و حکام و عمال دیوانی نیز داد و س��تد مـی د. نقطه ضعف اینان آن گونـه کـه پیش تر اشاره شد این بود کـه تجار تشکیلات خاصی نداشتند. درون ش��هرهای بزرگ ملک التجاری وجود داشت کـه در عمل ریی��س بازرگان��ان محل هم بود و او البته از طرف ش��اه برگزیده مـی ش��د و درواقع رابط بین دربار و جماعت تجار بود.1 ( اشرف، 9531 : 6۲) ب��ه رغ��م عقیده ی برخ��ی نویس��ندگان کـه تج��ار را درون انقلاب مش��روطه موثر نمـی دانند، ق��درت مالی اقتصادی تجار موجب ش��ده بود کـه این قشر درون دوره ی اول قاجار، درون هن��گام ضرورت، حتا بـه ش��اه کمک کنن��د و با آغاز رقابت های تجاری قدرت های بزرگ و درنتیجه، گسترش آگاهی ه��ای تج��ار از موقعیت خ��ود و ای��ران و جهان، مش��اهده ش��ده کـه پس از مخالفت های جدی بـه ازدیـاد مالیـات ه��ا و محدودیت ه��ا و تعرفه ه��ای گمرکی، اندک اندک درخواس��ت ها و اعتراضات��ی را درون مقابل حکومت مطرح د کـه نش��ان گر رش��د و توان نسبی این قشر اجتماعی که تا پیروزی انقلاب مش��روطه است. برخی تجار بزرگ، حتا دس��ت ب��ه کارهای عمرانی و ام��ور زیربنایی زدند، مانند تاسیس چند شرکت تجاری کـه درواقع اولین بار بود کـه در ایران اتفاق مـی افتاد. روحانیـان و علمای دینی هم درون دوره قاجار دارای اهمـیت ویژه ای بودند. مقارن تش��کیل دولت قاجار، قدرت و نفوذ فقه های شیعه افزایش یـافت و حتا مـی توان گفت علمای ش��یعه نس��بت بـه دوره صف��ش رفت چش��م گیری داشتند. اگر درون دوره صفوی تحت نفوذ قدرت شاه بودند، درون دوره قاج��ار، ش��اهان ب��ا علمایی مواج��ه بودند کـه از صفویـه که تا قاجاریـه بر نفوذ و جای گاه اجتماعی خود افزوده بودند و از طرف دیگر، ش��اهان قاج��ار جای گاه صوفی و موقعیت اجتماعی مذهبی صفویـان را نداش��تند و بیش تر از آن ها احس��اس نیـاز بـه اخذ مش��روعیت از قبل علمای دینی مـی د.1 نـه��اد دینی تش��یع درون قرن نوزدهم مـیلادی درون س��ایـه ی امکان��ات تازه ی تم��دن جدی��د و گس��ترش ارتباطات، تش��کل و تمرک��ز بیش تری پی��دا ک��رد و مرجعیت ها و زعامت های بزرگ، رس��اله های علمـی��ه و تقلید از مراجع اعظ��م و حوزه های بزرگ نجف و قم پدی��د آمد. بر این اس��اس، درون دوره قاجاریـه، علما مورد احترام قرار گرفتند و از آن ها دعوت مـی ش��د کـه به پای تخت بیـایند و ش��اهان و ش��اه زادگان و سران سیـاس��ت بـه بیت آن ها رفت و آمد مـی د و برای برنامـه هایشان از آن ها فتوا مـی خواستند. این ارتباط روحانیـان با قدرت سیـاسی، آنان را بـه دو گروه تقس��یم کرد: گروهی کـه ارتباط نزدیک با دربار داشتند و حتا دارای مش��اغل دولتی بودند و گروهی کـه ارتباطی با قدرت سیـاسی و دولت نداشتند و دارای استقلال سیـاسی و مالی بودند. درون آس��تانـه ی مش��روطیت نیز طیف تفکر، روحانیـان را بـه س��ه گروه تقس��یم ک��رد: روحانیـان دارای اندیشـه و روحیـه ی آزادی خواهی و ترقی خواهی، روحانیـان دارای اعتق��ادات رس��مـی، س��نتی و متعارف اس��لامـی و 64 روحانی��ان با روحیـات و افکار جدید متاث��ر از جریـان احیـا و اصلاح دینی.۲ درون امر قضاوت نیز اهمـیت علما بـه وضوح مش��هود است. درس��ت اس��ت کـه تحول کمـی و کیفی و تعمـیم زعامت روحانیـان عصر قاجاریـه درون س��ایـه ی قرن ها تلاش فقه ها و مجتهدان ش��یعه از روزگار «ش��یخ صدوق» که تا «وحید بهبهانی» فراهم شد، اما جهش سریع ایشان درون وصول بـه مواضع قدرت سیـاس��ی و گسترش پای گاه اجتماعی آنان بـه دس��ت علمای دوره قاجار محقق ش��د. و در درازمدت، روحانیـان بـه قدرتی هم س��نگ با س��لاطین تبدیل شدند ت��ا جایی کـه با توج��ه بـه حمایت هایش��ان از منافع مردم مـی توانس��تند درمقابل شاهان بایستند و خواستار حقوق و امتیـازات سیـاس��ی باشند و یـا این کـه آنان را بـه بازگشت از برخی تصمـیمات خوی��ش وادارند؛ بـه ویژه درون قیـام تنباکو و انقلاب مشروطه، این چهره بـه وضوح عیـان مـی شود. بخش چهارم پ��س از توضیح احوالات طبقات گوناگون اجتماعی ایران و نقش آنان درون تح��ولات اجتماعی دوران قاجار، حتما در پای��ان این بخش بـه مـهم ترین و تاثیرگذارترین طبقه، کـه هس��ته ی اصلی هیت حاکمـه یعنی شخص شاه، روسای ایل قاجار، ش��اه زادگان، درباریـان، مستوفیـان و وزرا بودند بپردازیم. یک��ی از نتایج مـهم س��لطنت طولانی «فتح علی ش��اه»، افزایش حیرت انگیز جمعیت شاه زادگان و متعلقانش بود، بـه ط��وری کـه مـی توان گفت از این زمان که تا پایـان حکومت قاجارها، یکی از مس��ایل اصلی نظام قاجاری، قشر مـهم ش��اه زادگان بود. درون راس شاه زادگان، ولی عهد یـا جانشین مش��خص شاه قرار داشت. ولی عهد طبق یک رسم کهن قاجار درون سنین کودکی برگزیده و به مقام حکومت ایلات عم��ده ایران، یعنی آذربایجان مـی رس��ید. محل اقامت او تبری��ز بود و بدی��ن ترتیب از نظارت مس��تقیم مادر خود آسوده بود. ولی عهد با درون اختیـار داش��تن یک قشون کمابیش منظم، گاه همانند «عباس مـیرزا» چندان قدرت مـی یـافت کـه در زمان های حس��اس، به منظور تقویت حکومت مرکزی دست بـه سرکوب مدعیـان س��لطنت و مدعیـان مقام ولی عهدی و خوانین و رهبران سرکش ایلات مـی زد. بـه عنوان مثال مـی توان بـه لشکرکشی عباس مـیرزا بـه کرمان به منظور تنبیـه شاه زاده «شجاع السلطنـه» کـه طغیـان کرده بود اشاره کرد. همان طور کـه بیـان ش��د، فتحعلی شاه، خواه به منظور تفریح و خواه به منظور رام روس��ای ایلات و خوانین محلی و منطقه ای، همسرهای بس��یـاری را اختیـار مـی کرد و اولاد بسیـاری نیز بـه جمع شاه زادگان قاجاری افزود. او ب��ه پس��رهای خود لقب های��ی مانند «نایب الس��لطنـه»، «ظل الس��لطان»، «فرمان فرم��ا»، «شجاع الس��لطنـه»، «حسام السلطنـه»، «ملک آزاد»، «دولت شاه» و القابی از این دست مـی داد و زن ها و های خود را نیز «شمس الدوله»، «قمر السلطنـه» و نظایر آن ها مـی خواند. از حدود سال 0۲۲1 هجری قمری بـه تدریج فرمان فرمایی و حکم رانی از ایـالات و ولایـات ایران، بنا بـه اصرار مس��تقیم ش��خص سلطان بـه پس��رانش سپرده مـی شد. نکته دیگری کـه در ارتباط با نقش شاه زادگان درون ساختار سیـاسی قابل ملاحظه است، جابه جایی یـا مرگ پادش��اهان مـی باشد، زیرا بـه واسطه این امر، مقام و موقعیت شاه زادگان نیز تغییر مـی یـافت. بـه طوری کـه عده ای از شاه زادگان با شاه جدید سر ناسازگاری داشتند و لذا از مناصب خود کنار گذاشته مـی شدند و حتا شورش هایی نیز درون همـین ارتباط واقع مـی شد. ب��ه هنگام حکومت قاجارها، درباری��ان یکی از مـهم ترین ارکان حکوم��ت را تش��کیل مـی دادند. آن ها خود از س��ه گروه کوچک تر تش��کیل ش��ده بودند کـه عب��ارت بودند از: «خاندان س��لطنتی»، «صدر اعظ��م و هیت دربار» و «ماموران عالی رتبه دیوانی و لشگری». بـه طور مشخص منظور از خاندان سلطنتی، شاه و حرم سرای وی و روسای ایل قاجار بودند کـه نبض حکومت را درون دس��ت داش��تند. وظیفه اصلی روس��ای ایلات درون براب��ر حکومت، عبارت بود از تامـین نظامـی به منظور ارتش ش��اه و گردآوری مالیـات دولت. آن ه��ا درون مقابل انج��ام این وظیف��ه، از امتیـازات زمـین داران بزرگ بهره مند مـی ش��دند. صدراعظم و هیت درب��ار بـه هم راه ماموران عالی رتب��ه دیوانی، گروه عظیم دیوان س��الاران را تش��کیل مـی داد کـه اداره امور کشور بـه عهده آنان بود. گ��روه دیگری از درباریـان را ماموران عالی رتبه لش��گری تش��کیل مـی دادند کـه ه��م از مـیان ش��اه زادگان و هم از مـیان عناصر دولتی انتخاب مـی شدند و با دریـافت عناوین نظامـی بـه مداخل و مدارجی دس��ت مـی یـافتند، گو این کـه بخش عظیمـی از سردم داران قاجاری، این عناوین نظامـی را یدک مـی کش��یدند بدون این ک��ه کم ترین تبحری درون این حرفه داش��ته باشند، ولی بودند نظامـیانی کـه از درون طبقه ی خویش بالا آمده بودند و صلاحیتی داشتند. 74 شراره سعیدی مـهندس بازرگان درون واکنش بـه سخن رانی 6 خرداد 06 آقای خمـینی، درون 61 خرداد، نامـه سرگشاده معترضانـه ای خطاب بـه او منتش��ر کرد کـه در آن تحلیل های بنی صدر و مجاهدین خلق درون م��ورد انحصارطلبی جناح مخالف رییس جمـهوری تایید ش��ده بود. درون این نامـه نسبت بـه ائتلاف سیـاسی حول آقای بنی صدر، چنین آمده بود: «مدتی اس��ت ملیون و روشن فکران مسلمان و ایرانیـانی کـه چهره ضدانقلابی بـه خود نگرفته اند مورد بی مـهری رهبری ق��رار گرفته با اصرار و تکرار، خدم��ات ارزنده زمان پیروزی انق��لاب و قبل از آن آنان را انکار مـی فرمایند. گویی کـه کل خارج از دین یـا جدای از مردم و ضدانقلاب هستند.» مـهن��دس بازرگان درون این نامـه رهب��ر را متهم بـه «یک نوع ط��رف داری خاص و تاکی��د یک جانبه ب��رای طبقه ممتاز (روحانی��ت) و حزب (جمـهوری اس��لامـی) و گروه هایی کـه تظاهر ب�ه وابستگی و در انحصار داشتن امام را مـی نمایند»، ک��رد. درون آن فاصل��ه، مقطع جدی��دی از رودررویی ریی��س جمـهوری با رهب��ر و نیروهای خ��ط امام، آغاز ش��د و مجاهدین خل��ق، جبهه ملی و نـهضت آزادی درون کنار گروه ه��ای کوچک تری مانند حزب ملت ایران و حزب رنج بران بر ش��دت فعالیت های سیـاسی و اجتماعی خود افزودند. بـه دنبال گسترش درگیری ها درون روزنامـه ها و نشریـات، دادستانی انقلاب درون اطلاعیـه 81 خرداد ماه 0631 اعلام کرد: «به حکم دادس��تان انقلاب اسلامـی مرکز نشریـات آرم��ان مل��ت (ارگان حزب ملت ای��ران بـه رهبری داریوش فروهر)، انقلاب اسلامـی (ارگان بنی صدر)، جبهه مل��ی (ارگان جبهه ملی ایران)، مـیزان (ارگان بازرگان و نـهض��ت آزادی)، نامـه مردم (ارگان حزب توده ایران) و عدالت (ارگان حزب رنج بران)، بـه دلیل نشر مقالات تش��نج آفرین، که تا اطلاع ثانوی توقیف شدند.» همان روز، مجاهدین خلق واکنش علنی و رسمـی نشان دادند. فرصت زیـادی باقی نمانده بود، س��ازمان درون اجابت وعده حمایت یک پارچه و کامل خود از رییس جمـه��وری حتما همـه موجودیت خود را نمایـان مـی کرد. س���ازمان مجاهدین ب�ه دن�بال ت�وقیف نش��ریـات یـاد شده، با صدور اطلاعیـه ای آن را محک��وم کرد و ضمن توصیف این اقدام بـه عنوان توطئه حذف رییس جمـهوری ، از وی اعلام حمایت نمود: «توطئه تعطیل��ی روزنامـه های غیرحزبی، ب��ه ویژه روزنامـه انقلاب اس��لامـی ایران، گام بلندی اس��ت درون مس��یر حذف رییس جمـهوری دکتر بنی صدر، کـه جز خفقان هر چه بیش تر و خشنودی دشمنان این مـیهن و سرکوب و کشتار داخلی را درون پیش ندارد.» هم چنین 9 تن از نمایندگان مجلس از جمله مـهدی بازرگان، س��لامتیـان، غضنفرپور، یداله س��حابی و کاظم سامـی طی نامـه ای بـه رییس مجلس، توقیف نش��ریـات توسط دادستانی انقلاب را غیرقانونی دانسته و محکوم د. صفحه اول نشریـه هفتگی «مجاهد» مورخ 1۲ خ�رداد ،06 ت�مامن ب�ه پ�یـام و س��خنان آقای بنی صدر و اطلاعیـه های س��ازمان درون حمایت از وی اختصاص یـافت��ه بود. درون همـین ش��ماره، متن کامل نامـه سرگشاده مـهندس بازرگان و بیـانیـه ش��یخ علی تهرانی خط��اب بـه وی کـه از مضمون مش��ابه ول��ی صریح تری درباره رهبر برخوردار بود، بـه چاپ رس��ید. جهت گیری اصلی این مطالب، زیر س��وال بردن مشروعیت و اعتبار سیـاسی آقای خمـینی بود. هم چنین درون بیـانیـه نـهضت آزادی مورخ 0۲ خرداد نیز ضمن حمایت از رییس جمـهوری ، اقدام قوه قضاییـه و دادس��تانی محکوم و تلویحن تشنج ها امری ناشی از عدم اجرای قانون توس��ط حاکمـیت توصیف ش��د. آقای خمـینی روز هجدهم خردادماه درون یک س��خن رانی درون مورد اقدامات ابوالحس��ن بنی صدر و موتلفین وی، مقاومت درون برابر قانون و مصوبات قانونی مجلس را دیکتاتوری نامـید و به آن ها هشدار داد. درون مقاب��ل نی��ز رییس جمـهوری ب��ا دعوت از م��ردم به منظور مقاومت و ایس��تادگی درون دف��اع از وی، درون چند نقطه تهران و شـهرس��تان ها درون روزه��ای 81 و 91 خرداد، ت�جمع هایی متش��کل از گروه های ط��رف داران وی، ش��کل داد کـه به درگیری با طرف داران خط امامـی ها مواجه شد. روز بع��د، آیت اله خمـینی با یک حکم (که درون جمله ای واحد نگاشته بود) ابوالحس��ن بنی صدر را از فرمان دهی نیروهای مسلح عزل کرد: بسم الله الرحمن الرحیم ستاد مشترک ارتش جمـهوری اسلامـی ایران. آقای بنی صدر پیش دستی درکودتا از فرمان دهی کل نیروهای مسلح برکنار شده اند. روح اله ال الخمـینی آقای بنی صدر درون زمان صدور این حکم درون کرمانشاه بـه سر مـی برد، و اختفای وی از همان جا آغاز ش��د. فردای آن شب، سازمان اطلاعیـه دیگری درون حمایت از آقای بنی صدر تحت عنوان «هشدار نسبت ب�ه حفظ جان رییس جمـهوری » صادر کرد: «مجاهدین خلق ایران با اخطار قاطع انقلابی علیـه هرگونـه سونیتی تمامـی خلق قهرمان ایران، روشن گری، هوشیـاری، آمادگ��ی و حضور دایمـی درون صحنـه ه��ا و مقاومت پی گیر را طل��ب نموده و در این ش��رایط، حمایت از ش��خص رییس جمـهوری و حفاظت از جان او را یک وظیفه مبرم انقلابی درون سراسر کشور تلقی مـی کند.» سازمان مجاهدین، تحولات سیـاسی کشور و اقدامات رهبر و مجلس شورای اسلامـی به منظور جلوگیری از ادامـه کار رییس جمـهوری را، «کودتای مرتجعی��ن» نام گذاری کرد و مردم را ب��ه مقابله با نظام فراخواند. درون آن موقعیت، تحلیل درون گروهی س��ازمان از وضعیت نیروهایی ک��ه درون جبهه آن ها محسوب مـی شدند، چنین بود: «…بنابرای��ن ترکی��ب نیروها با این ش��کل اس��ت: دکتر (بنی ص��در) دارای ن�یروهای طیف وس��یع و گس��ترده ولی پراکنده اس��ت، ولی نیروهای ما متش��کل اس��ت. بنابراین، نیروه��ای دکتر را حتما روی دوش خودمان بکشیم، ی�عنی س��ازمان (اصل) و بنی صدر (ش�رط) اس��ت. یعنی بنی صدر خود س��ازمان است. و این را هم حتما قب��ول کنیم کـه نیروهای آن ها (طرف داران بنی صدر) خیلی بیش تر است، درون این صورت اگر ما کار را انج��ام بدهیم و حرکت کنی��م، آن ها هم کار مـی کنند و فعالی��ت مـی کنند کـه البت��ه ویژگی های ترقی خواهی درون دکتر وجود دارد.» « مس��لمانان مب��ارز» ک��ه درون آن مقطع درون براب��ر ائتلاف مجاهدین خل��ق و رییس جمـهوری و گروه ه��ای کوچک تر قرار داش��ت، طی اطلاعیـه ای تحلیل خود را درباره شرایط کشور و آرایش نیروهای سیـاسی، این گونـه اعلام کرد: «س��رانجام هم چنان ک��ه از مدت ها قبل پیش بینی مـی ش��د، تضاد جناح لیب��رال درون راس قدرت با دولت (رجایی)، بنا بـه ماهیت آن و نیروهای اجتماعی ک�ه از آن حمایت د (به طور عمده سرمایـه داران، اقشار مرفه و گروه های وابس��ته و طرف دار س��رمایـه داری غ��رب) بـه تضاد ب��ا انق��لاب و توده ه��ای محروم ه��وادار آن و رهب��ری انقلاب ام��ام خمـینی، منجر گردید… آن�ن (لیبرال ها) نارضایتی اقش��اری از مردم را از برخی عمل کردهای مسوولین و دست اندرکاران، بـه حساب علاقه مندی و ایمان بـه خود مـی گذاش��تند و با وجود علایم آش��کار بر وف��اداری مردم بـه انقلاب، هم چن��ان مفتون آن پای گاه خیـال��ی، تقاضای رفراندوم د که تا کش��ور را از بـه اصطلاح بن بس��تی کـه خود به منظور انقلاب فرض مـی د، خارج سازند… تظاهرات توده های مردم علیـه جناح لیبرال حاکم نشانـه خش��م توفنده مردم مسلمان و انقلابی نسبت بـه ه�ر جریـان س��ازش کار و حامـیان سرمایـه دار و وابسته بـه استعمار و امپریـالیسم مـی باشد.» سیـاست 84 اکبر ترشیزاد نزدیک بـه دو س��ال پی��ش بود کـه برای نخس��تین بار و پس از گفت و گویی مفصل با و پس��ری اهل «جده» بـه حقایقی درب��اره تغییرات تدریج��ی و پنـهانی پی بردم کـه در زیر پوس��ت جامعه ی بـه شدت سنتی و محافظه کار عربس��تان س��عودی درون حال بـه وقوع پیوستن است. این زوج ج��وان کـه در ابت��دا و از ظواهر ام��ر گمان مـی بردم حتما اهل س��وریـه و یـا لبنان باشند، بـه خوبی و با لهجه ای روان انگلیس��ی حرف مـی زدند و از همـه عجیب تر این کـه هیچ نس��بت ش��رعی نیز با یک دیگر نداش��تند. من کـه از بی حجابی و رفتار آزادمنشانـه و راحت پسر با دوست دخت��رش تعجب کرده بودم پ��س از چند دقیقه گفت و گو با آن ه��ا دریـافتم کـه تا چه اندازه ش��ناخت ما و جامعه ی جهانی از س��ویـه ی دیگر و دیده نشده ی کشور عربستان ضعیف است. عربس��تان س��عودی کـه خود بـه نوعی از ص��ادر کنندگان تفک��ر س��لفی، عقب مان��ده و متحجر وهابی��ت بـه دیگر کش��ورهای اسلامـی اس��ت و در حقیقت تمامـی تندرویـان و علمای متعصب مس��لمان درون دیگر کشورهای اسلامـی از دس��ت پروردگان مدارس علوم دینی این کشور هستند، حالا چند س��الی اس��ت کـه کم کم و اندک اندک خودش را ب��ا تفکرات و رفتارهایی روبه رو مـی بیند کـه همـیش��ه از منتقدین جدی وجودش درون دیگر کشورهای اسلامـی بوده اس��ت. گرچه کـه شروع این تحولات از مباحثی بود کـه به نظر س��تیز جدی با باورهای س��نتی و مذهبی این کشور نداش��ت اما درون حقیقت این حرکات نشان از حرکت گام بـه گام قش��ر دگراندیشی درون این کشور بود کـه سال ها با شدیدترین شکل ممکن سرکوب و صدای شان درون نطفه خفه شده بود. تلاش به منظور به دست آوردن حق رانندگی زنان درون کش��وری کـه بانوان بـه عنوان نیمـی از جامعه درون عمل نادیده گرفته مـی ش��وند و با آن ها هم چون حیوانات برخورد مـی ش��ود درون نوع خود حرکتی رادیکال بـه ش��مار مـی آمد. گ��زارش خبرگ��زاری «آسوش��یتدپرس» از حضور زنان بی حج��اب و اختلاط و روابط آزادانـه ی مردان و زنان درون برخی از شرکت های خصوصی درون شـهر «جده» پایتخت عربستان و انتش��ار تصاویری از زنان زیبا و خوش پوشی ک��ه ناباوران��ه درون برابر دوربین ظاهر ش��ده بودند همـه را انگش��ت بـه دهان گذاش��ته بود. پ��س از آن بود کـه کم ک��م تصاویر دیگری نی��ز از تفریح گاه ه��ای ویژه ای درون عربس��تان بـه بیرون درز کرد و نش��ان داد کـه بخشی از جامعه ی این کش��ور بـه رغم تم��ام موانع موجود درون این جامعه ی س��نتی و دین زده با هر س��ختی کـه ش��ده و با وجود تمام ممنوعیت ها سعی بر از پیش رو برداشتن این موانع و دس��ت یـابی بـه حداق��ل آزادی های ممکن دارند. نباید فراموش کرد کـه این حرکات درون کش��وری صورت مـی گیرد کـه هر اقدام و رفتاری مـی تواند بر اس��اس رای یک مفتی س��لفی ضدیت با احکام شریعت اسلام تلقی شده و مجازات های سنگینی را مانند اعدام بـه روش قطع سر درون پی داشته باشد. آب درلانـه ی مورچگان درون تمامـی این س��ال ها اما هر ن��وع حرکت اعتراضی کـه در درون عربس��تان صورت گرفت��ه از حد انتقاد بـه برخی از محدودیت ه��ای اجتماع��ی بالات��ر نرفته بوده اس��ت. هفته ی گذشته اما روزنامـه نگار و وبلاگ نویس جوان اهل ج��ده پایش را از تمامـی این خطوط قرمز فراتر گذاش��ت و به نوعی بـه جای پرداختن بـه حاش��یـه ها ریش��ه ی تمام این س��خت گیری ها، نابرابری ها و عدم مدارای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی درون عربس��تان را مورد هدف قرار داد. «حمزه کاشغری» کـه با کمال تاسف و در پی اقدام زشت و غیرقانونی مقامات کشور «مالزی» درون بازپس فرستادن او بـه کش��ورش اکنون درون خطر محکومـیت بـه اعدام قرار دارد آب را ب��ه لان��ه ی مورچگان ریخته اس��ت. اقدام او چنان به منظور جامعه ی س��نت زده و بس��ته ی عربستان و در راس آن مفتیـان وهابی س��نگین تمام ش��ده هست که بـه س��رعت برایش تقاضای مجازات سنگین اعدام کرده اند. دلی��ل این همـه ترس رهبران س��لفی را هم مـی ش��ود بـه آس��انی دریـاف��ت، آن ها از این بیم دارن��د کـه حرکت این جوان الگویی ش��ود ب��رای دیگر منتقدینی ک��ه تاکنون ج��رات نمـی د کوچک ترین نقدی را بر دین اس��لام و احکام عقب مانده ی ش��ریعت ابراز کنند. اعدام «حمزه کاشغری» اما گره ای از مشکلات این جامعه باز نخواهد کرد و بالاخره دیر یـا زود س��طح مطالبات جامعه ی جوان س��عودی آن قدر بالا خواهد رفت ک��ه مقامات مذهبی و سیـاس��ی این کش��ور ناچار بـه بازتر فضا شوند، آن روز دور نخواهد بود. سیـاست 94 با دیگران همراه و هماهنگ ش��د ت��ا بتوان درون جامعه ثبات بیش ت��ری ایجاد کرد.یک راه عملی به منظور بزرگ فکر و گام های کوچک برداش��تن این هست که به منظور عمل یک برنامـه محافظه کارانـه ریخت کـه ش��امل تمام موارد امنیت مالی، تغییرات شغلی و یـا هر چیز دیگری کـه برای شما مـهم است،باش��د. یک زمان پایـانی واقع گرایـانـه نیز به منظور رسیدن بـه ه��دف تعیین کنید و براس��اس تقویم زمانی بـه س��وی هدف پیش بروید. توصیـه های ورزش��ی به منظور بدست آوردن انرژی جاریـهمان گونـه کـه پیش از این اشاره شد عنصر آب با سیستم آدرنال کلیـه مرتبط هست درحالی کـه زمـین مربوط بـه دستگاه گوارش است. بنابراین، درون این سال تاکید زیـادی بر انجام حرکت های ورزشی بیش تر به منظور تقویت سیستم قلبی عروقی و عضلات شده است. به منظور اجتناب از صدمات خود را انعطاف پذیر نگاه دارید و حرکات کششی انجام دهید. به منظور حفاظت از کلیـه ها خود را از استرس دور نگاه دارید. از سوی دیگر مـی توان با انجام ورزش منظم، ماساژ درمانی، یوگا، تای چی و یـا هر فعالیتی کـه انرژی را آزاد کند، تنش های فیزیکی و استرس را کاهش داد. هم چنین با استفاده از طب س��وزنی مـی توان جریـان انرژی را درون کانال های انرژی بدن فعال و مدیریت کرد. بیش تر از خود مراقبت کنید و بحران ها را مـهار کنید بهتر اس��ت درون س��ال اژدهای پر تحرک، زمان بیش تری صرف خود ید که تا تعادل خود را حفظ کنید: - حداقل ۷ ساعت خواب شبانـه داشته باشید - مراقب��ه انجام دهید. مطالعات نش��ان مـی دهد افرادی کـه مراقبه مـی کنند، آرام هس��تند، دیرتر خشم گین مـی شوند و بهتر قادر هستند راهی به منظور مشکلات خود بیـابند. بـه سادگی آغاز کنید این کار را: هر روز بـه مدت پنج دقیقه، چشم هایتان را ببندید و به آهستگی و عمـیق تنفس کنید. مـی توانید این کار را که تا پانزده دقیقه درون روز برسانید. - تغیی��رات را نـه تنـها درون بدن خ��ود، بلکه درون ذهنتان هم با انعطاف پذیرا باشید. زمانی کـه رویدادی پیش بینی نشده رخ مـی دهد، بـه یـاد داشته باشید کـه هر آن چه را کـه اتفاق مـی افتد، چه بد چه خوب، تمامـی بخش��ی از ماجراجویی زندگی شما است. اگر درون یک موقعیت استرس زا قرار گرفتید، چند نفس عمـیق بکش��ید و مشکل را از زوایـای گوناگون بررسی کنید درون این صورت احساس آمادگی بیش تری به منظور برداشتن گام بعدی خواهید داشت. بـه طور خلاصه، به منظور تجربه اتفاقات مثبت و کاهش اثرات منفی درون س��ال ۲10۲ یعنی سال اژدها، شما بـه طور نمادین حتما کانال هایی را بسازید و لایروبی کنید و موانع را از سر راه بردارید که تا جریـان قدرت مند آب درون کانال مناسب هدایت شود. و توصیـه های بالا مـی تواند بـه شما درون این کار کمک کند! ت��لاش کنی��د بیش از پی��ش صبور باش��ید، اراده خود را پرورش دهید و فعالانـه زندگی خود را بـه منظور دست یـابی بـه سلامت و آرامش و رفاه اداره کنید. سیمـین همان طور کـه مـی دانید درون طالع بینی چینی سال۲10۲، سال اژدها نام گذاری ش��ده اس��ت. س��الی کـه گفته مـی شود قرار هست با کام یـابی همراه باشد و به جای سونامـی های طبیعی وسیـاس��ی و اقتصادی گذشته، ثباتی نسبی درون تمامـی جهان حاکم شود.اما کارشناسان چینی براساس دانش «ایچینگ» کـه برتاثیرگذاری عناصر پنج گانـه بر زندگی انسان تاکید دارد، به منظور این سال پیش بینی هایی دارند.ببینیم چگونـه مـی شود از این پی��ش بینی ها بهره برد و به بهبود س��لامتی، روابط شخصی و اوضاع مالی پرداخت و از تاثیرات منفی این عناصر درون این سال پیش گیری کرد. اژدها سالی سرشار از انرژی س��ال اژدها کـه از 3۲ ژانویـه ۲10۲ بـه طور رسمـی آغاز شده نمادی از یک انرژی قوی و نیرویی قدرت مند اس��ت کـه اگر درون مسیری درست هدایت شود مـی تواند نتایج مثبت فراوانی بـه هم��راه آورد.آب و زمـین از عناصر دارای انرژی هس��تند کـه در این س��ال بسیـار قوی عمل مـی کنند. عنصر آب پویـا، خلاق، قوی و نش��ان دهنده به منظور تغییرات اجتماعی، سیـاسی و اقتصادی است. عنصر خاک نمادی به منظور سخاوت، تشویق و قدرت هست هم چنین نشان دهنده تمایل بـه داشتن ثبات،اتحاد و حس��ن نیت است.به نظر مـی رسد این ترکیب سبب تداوم مرمت سیستم اقتصادی و مالی مـی شود.ببینیم وضعیت ای��ن عناصر و موارد مرتبط بـه آن ها درون این س��ال چگونـه است: از نظر صنعت؛ براساس پیش بینی های انجام شده درون این سال صنایعی زیر مجموعه عنصر آب قرار مـی گیرند، از جمله صنایع مربوط بـه حمل و نقل و نوش��یدنی ها کـه پیش بینی ش��ده تنـها اندکی رکود داشته باشند. از سوی دیگر، صنایعی هم چون کشاورزی، معدن و ساخت و ساز کـه زیر مجموعه عنصر زمـین قرار دارند نیز ممکن هست پیشرفت و رشد جزیی داشته باشند. درون مـیان پنج عنصر چرخه آفرینش، آب عنصر چوب را تولید مـی کند و در نتیجه ممکن اس��ت مش��تریـان محصولات صنایعی مرتبط با چوب هم چون مد، نس��اجی و پوشاک، مبلمان، جنگل داری و چوب تقاضایشان را محدودتر کنند.زمـین نیز ایجادکننده عنصر فلز هست و درون نتیجه نمادی از صنایعی هم چون فن آوری، تجهیزات س��نگین و ماشین بـه سلامتی جناب اژدها آلات، کامپیوتر، و فلزات قیمتی و غیرقیمتی. از نظر طبیعت؛ درون طبیعت زمانی کـه آب بـه خوبی هدایت شود و دارای مسیر مش��خص باش��د به منظور آب یـاری و تولید برق مفید است، اما زمانی کـه خارج از کنترل باش��د ب��ه نیرویی مخرب تبدیل مـی ش��ود. زمانی کـه زمـین مانع حرکت آب مـی شود بین این دو تنش بـه وجود مـی آید و در نتیجه انرژی قدرت مند و بدون مـهار آب ممکن اس��ت سبب بروز سیل و زمـین لرزه شود.از نظر سلامتی و بهداشت نیز، عنصر آب با سیستم غدد فوق کلیوی درون ارتباط اس��ت درحال��ی کـه عنصر زمـین مربوط بـه دستگاه گوارش است. پیش بینی شده کـه مشکلات گوارشی مثل س��وزش سردل، سوء هاضمـه، زخم معده، سندرم روده، کولیت، یبوست، اسهال، نفخ شکم و هموروئید بیش تری درون این سال ایجاد شود.حال حتما دید با پیش بینی هایی کـه برای این سال شده چه راه هایی به منظور حفظ سلامت و داشتن یک زندگی موفق درون این سال توصیـه مـی شود: با خوراکی های شفابخش سلامت بمانید درون طب س��نتی چی��ن این اعتقاد وج��ود دارد کـه مـی توان با خوردن غذاهای مفید و مصرف گیـاهان دارویی از بیماری ها پیش گی��ری کرد. به منظور جلوگیری از مش��کلات گوارش��ی پیش بینی شده به منظور این سال، مـی توان یک سری تغییرات مثبت درون رژیم غذایی ایجاد کرد : - از مصرف غذاهای سرخ شده، چرب، لبنیـات، شکر و نمک اضافی پرهیز کنید. - خوردن س��بزیجات فراوان تازه، بـه خصوص س��بزیجات ریشـه ای مانند س��یب زمـینی هندی و سیب زمـینی شیرین، مـیوه ها، مغزج��ات و دانـه های خوراکی، ماهی و مرغ توصیـه مـی شود. - مـی توان فعالیت سیس��تم گوارش را با آش��پزی همراه با س��بزیجات ملایمـی هم چ��ون زنجبیل و ه��ل کـه وظیفه هماهن��گ معده را بر عهده دارند، همواره منظم نگاه داشت. فکرهای بزرگ را با گام های کوچک عملی کنید گفته مـی ش��ود کـه س��ال اژدها بـه طورکلی به منظور ش��روع و راه اندازی پروژه های جدید و ابتکارات و به اشتراک گذاشتن دیدگاه ها با دیگران س��ال خوبی اس��ت هرچن��د کـه باید درون پروژه ها و برنامـه ها محافظه کار بود. این درس��ت اس��ت کـه ممکن هست جامعه درون حال و هوای تمایل بـه تغییرات انقلابی و فراگیر باشد اما درون عین حال همـین حال و هوا ممکن هست به سوی احتیـاط بیش تر و محافظه کاری تغییر کند. این امر درون روابط هم صدق مـی کند: حتما آموخت کـه چگونـه احساسات قوی را بـه یک راه مثبت هدایت کرد و با صبوری جامعه 05 مقوا چیست؟ خاطرات مقوایی مـه شب تاجیک «مقوا» نوعی کاغذ ضخیم اس��ت کـه توانایی حفظ شکل بیش ت��ری نس��بت ب��ه کاغ��ذ ع��ادی دارد و از آن به منظور بسته بندی، ساختن کاردس��تی، لوازم مصرفی با عمر کم و هم چنی��ن به منظور درزبندی و بس��یـاری کاربردهای دیگر اس��تفاده مـی ش��ود. کاغذ روزنامـه و مقوا ب��ا این کـه کاغذ و محص��ولات کاغذی بـه س��ادگی قابل بازیـابی هس��تند ام��ا هم چن��ان بزرگ ترین بخش هر س��طل آش��غالی بـه خود اختص��اص مـی دهند. کاغذ و مق��وا حدود 04 درصد جریـان زباله هر ش��هری هستند. با بـه وجود آمدن مقوا درون زمان های قدیم بس��یـاری از کتاب ها دارای جلد شدند و از بسیـاری از گزندها محفوظ ماندند. یک��ی از مواد اساس��ی درون هن��ر ایرانی کـه در بس��یـاری از ش��اخه های هنر بـه ویژه هنر تجلید درون طی بیش از ش��ش قرن گذش��ته کاربرد فراوانی داش��ته، مقوا است. این ماده اگرچ��ه س��اختاری کاغذی داش��ته و به ط��ور معمول از خمـیر کاغذ و یـا چس��باندن لایـه های کاغذ تهیـه مـی شود، اما بـه دلیل داش��تن خصوصیـات مطل��وب از نظر فیزیکی نس��بت بـه کاغذ، مزیت هایی را داراست و مـی تواند دارای کیفیت های متفاوتی بـه عنوان تکیـه گاه، نگاه دارنده و بستر به منظور بسیـاری از هنرها باشد. این خصوصیـات عبارت هست از، ضخامت، مقاومت درون مقابل فش��ار، قابلیت استحکام و س��ختی، پذیرش و س��نخیت با مواد گوناگون مثل چرم، پارچه، کاغذ و یـا چس��ب های سلولزی و پروتیینی، صاف و یک دس��ت بودن، امکان قالب گیری، براقیت و بسیـاری خصوصی��ات فیزیکی کـه مقوا را از س��ایر نوع کاغذ مجزا مـی کند. درون ابتدا، درون ش��هرهای مـیانی و ش��مال هن��د، مردم به منظور نگارش از پوس��ت درخت «توز» به��ره مـی گرفته اند. آنان اوراق نوش��ته ش��ده را کـه پراکنده بوده، با اعداد متوالی ش��ماره گذاری مـی کرده اند و پ��س از پایـان یـافتن کتاب، اوراق آن را درون ی��ک قطعه پارچه مـی پیچیده اند و درمـیان دو لوح کـه به همان اندازه کتاب برگزیده ش��ده بود، قرار مـی داده ان��د. این نوع کتاب ک��ه بیش تر به منظور نامـه نگاری استفاده مـی شده، «پوتی» نام داشته است. مصریـان به منظور ن��گاه داری از طومارهای پاپیروس خ��ود کـه در مواردی طول ش��ان حتا بـه پانزده متر مـی رسیده، آن ها را دور یک چوب استوانـه ای شکل مـی پیچیده اند، این کار بدان دلیل بوده کـه دسته و جلد این کاغذها مـیسر نبوده هست . ولی باز هم بس��یـاری از این کتاب ها از بین مـی رفتند. بـه این ترتیب بود کـه فکر جلد کتاب ها بـه مـیان آمد. ب��ه تدریج ن��گاه داری و حفاظت مکتوب��ات و به عبارتی تجلی��د آثار اهمـیت خاصی یـافت. دیری نگذش��ت کـه از ح��دود قرن دوم مـی��لادی درون مصر بـه تدری��ج لوله های پاپی��روس جای خ��ود را بـه اوراق پاپیروس و یـا پوس��ت آهو داده و کتاب های مقدس مس��تطیل شکلی را شامل مـی شده کـه از قسمت ته بـه یک دیگر دوخته شده بوده اند. این کتاب ها را به منظور حفاظت بیش تر، بـه وسیله جلدهایی محکم کـه از باقی مانده ه��ای پاپیروس و یـا اوراق چوبی تهیـه مـی شد، مـی پوشانده اند. بـه مرور زمان و با پیش رفت کار دباغی پوس��ت و به وجود آمدن پارشمن، چرم نازکی روی این جلدها کش��یده ش��ده و آن را با نقوش طلایی زین��ت دادند. آن چه از ای��ن جلدهای قدیمـی باقی مانده، نمونـه ه��ای زیبای��ی از هنرهای جواهرس��ازی، زرگری، قلم زنی بر روی عاج و گل دوزی اس��ت کـه پرکارترین و ماهرانـه ترین آن ها از جنس چرم است. فن آوری ساخت مقوا از جنس کاغذ کـه اولین بار ایرانیـان بعد از فراگیری ش��یوه س��اخت کاغذ توسط چینیـان درون جری��ان جنگ اطلح درون س��مرقند، بدان دس��ت یـافتند و سپس از آن طریق، آن را بـه دیگر سرزمـین ها و از آن جا بـه اروپا گسترش دادند، تحولی شگرف درون هنر تجلید کتاب بـه وجود آورد. زیرا از این بعد ساختار داخلی و استحکامـی جلده��ا را مقوایی کـه از بـه هم چس��باندن لایـه های کاغذ حاصل مـی آمد، تش��کیل م��ی داده و بدین ترتیب با ایجاد فوایدی چون سبک تر شدن جلدها، اتصال راحت تر چرم ب��ر مقوا، اجرای راحت تر تزیینات روی جلد، تهیـه آس��ان مقوا و هم چنین بـه دنبال آن آسان فراهم شدن ضخامت و ان��دازه مق��وا و جلد، کار تجلید کت��اب از تنوع کیفی و کمـی بیش تری برخوردار و س��بب تعالی و پیش رفت آن درون قرن های بعد شد. کش��ور ایران علارغم پیشینـه ی بس��یـار درخشانی کـه در تاریخ مقواگری داش��ته اس��ت، از حدود یک قرن گذشته تاکن��ون رون��د تنزل��ی را درون س��اخت مقواهای مناس��ب جلدس��ازی و حت��ا کاربرده��ای دیگر طی کرده اس��ت. مقواهای��ی چون، کاهی، خمـی��ر پارچه های کهنـه، خورده چوب اس��ت کـه به طور غالب دارای کیفیت، اس��تحکام، یک نواختی، صافی و بافت بس��یـار ضعیف و پایینی است. اغلب مقواهای جدید ماشینی تهیـه شده درون داخل کشور، بـه دلیل پرداخت و بافت نامناسب، اسیدیته ی بالا و وجود لیگنین زی��اد، به منظور تجلید و یـا مرم��ت جلدهای قدیمـی مناس��ب نیس��تند و در اس��اس هنوز درون خصوص ساخت مقوای مخص��وص تجلید و مرمت جلده��ای قدیمـی درون داخل کش��ور، تدبیری اتخاذ نش��ده اس��ت. این درون حالی اس��ت کـه جلدهای کتاب های قدیم��ی باتوجه بـه کثرت آن ها، هرروز درون معرض تخریب بیش تری قرار مـی گیرند، ولی با تاسف هنوز درون داخل کشور مقوای مناسب ساخت یـا مرمت آن ها تولید نمـی شود. 15 بازار حراج گرم هست اکبر ترشیزاد برنام��ه ی این هفته را ب��ا خبرهایی از فوتب��ال جهان آغاز مـی کنیم. «آلفرگوسن» س��رمربی منچستریونایتد درون جدیدترین رده بندی کـه فدراس��یون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال اعلام کرده هست با پشت سر گذاشتن «آرسن ونگر» سرمربی فرانس��وی آرس��نال بـه عنوان بـه ترین مربی قرن بیس��ت و یکم انتخاب شد. درون این رده بندی «خوزه مورینیو» هم درون رده ی سوم قرار گرفت. اسامـی بـه ترین مربیـان قرن بـه ترتیب زیر است: -1 سرآلفرگوسن -۲ آرسن ونگر -3 خوزه مورینیو -4 فابیو کاپلو -5 گاس هیدینگ -6 کارلو آنجلوتی -۷ وینسته دل بوسکه -8 مارسلو بیلسا -9 فیلیپه اسکولاری -01 رافا بنیتس -11 مارچلو لیپی -۲1 فرانک رایکارد نکته جالب درون این رده بندی قرار گرفتن «پپ گواردیولا» درون رده بیست و دوم است. فدراسیون بین المللی تاریخ و آمار فوتبال جهان هم چنین اسامـی بـه ترین دروازه بانان قرن بیست و یکم را اعلام کرد کـه در آن «جیـان لوییجی بوفون» سنگربان یوونتوس با پشت سر گذاشتن «ایکر کاسیـاس» و «پیتر چک» درون مکان اول قرار گرفت. بالاخره کش مکش های فدراس��یون فوتبال انگلیس و «کاپلو» کار را بـه جاهای باریک کش��اند و س��بب شد ت��ا درون فاصله ی کم تر از چهار ماه مان��ده بـه بازی های ی��ورو ۲10۲، «فابیو کاپلو»، مربی 56 س��ال ایتالیـایی درون اعتراض بـه تصمـیم فدراس��یون فوتبال انگلستان درون گرفتن بازوبند کاپیتانی از «جان تری» مع باش��گاه چلس��ی، از مربی گری تیم ملی انگلس��تان استعفا دهد. «جان تری» کـه متهم بـه استفاده از القاب نژادپرستانـه نسبت بـه «آنتون فردیناند» بازیکن باشگاه «کوییز پارک رنجرز» شده است، بنا بـه تصمـیم فدراسیون فوتبال انگلیس پس��ت کاپیتانی خود را از دس��ت داد. اعتراض اصلی «فابیو کاپلو» نسبت بـه گرفته شدن پست کاپیتانی «تری» پیش از حکم قطعی دادگاه بوده است. و حالا بپردازیم بـه فوتبال داخلی. حاشیـه های بازی جنجالی پرس��پولیس و اس��تقلال تهران هم چنان ادامـه دارد. سایت معتبر گل کـه هر هفته ی��ک بازیکن را کـه بیش ترین تاثیر را درون نتیجه گیری تیمش درون هفته ی قبل داش��ته بـه عنوان بـه ترین بازیکن هفته جهان انتخاب مـی کند، هفته ی گذشته این مقام را بـه «ایمون زاید» داد کـه با زدن 3 گل درون هشت دقیقه پایـانی نتیجه شـهرآورد تهران را بـه نفع پرسپولیس تغییر داد. باشگاه پرسپولیس هم تصمـیم گرفت که تا با بـه ترین استفاده از ای��ن جو و در اقدامـی کـه توجه بـه درخواس��ت های متعدد هواداران خوانده شده اس��ت، پیراهن و کفش های «ایمون زاید» را کـه با دومـین هت تریک تاریخ بازی های شـهرآورد، شکست اس��تقلال را رقم زد، درون فروش گاه مجازی پای گاه اینترنتی باشگاه پرسپولیس عرضه کند. ما پیشنـهاد مـی کنیم با توجه بـه نتایج بعدی باش��گاه پرس��پولیس و دیگر تیم ها چیزهای دیگری نیز بـه لیست حراج های باشگاه های فوتبال ما افزوده شود به منظور مثال دست کش های «مـیثاق معمارزاده» و «حسین هوش��یـار»، کلاه گیس «پرویز مظلومـی» و کت «فیروز کریمـی.» س��ازمان لیگ فوتبال با بررس��ی های فراوان بـه این نتیجه رسیده هست که قانون منع حضور دروازه بان های خارجی را لغ��و و از لیگ دوازدهم تیم ها بتوانن��د دروازه بان خارجی درون اختیـار بگیرند. این قانون از لیگ هشتم درون فوتبال ما وارد شد و مخالفان و البته موافقانی داشت. یک منبع موثق درون سازمان لیگ این خبر را تایید کرده است. بدون شک نتایج و عمل کرد ضعیف دروازه بانان داخل��ی درون این تصمـیم بی تاثیر نبوده اس��ت. مدیرعامل باش��گاه داماش گیلان از موافقت قوه قضاییـه با انتقال تیم فوتبال داماش بـه «حسین هدایتی» خب��ر داد. «امـیر عابدینی» درون مورد وضعیت نقل و انتقال دام��اش گیلان گفت: «قوه قضاییـه ب��ا انتقال امتیـاز تیم فوتبال داماش گیلان بـه «حسین هدایتی» موافقت کرد. دلی��ل مخالفت اولیـه قوه قضاییـه با انتقال داماش این بود کـه مـی خواس��تند رضایت صاحب مجمع باشگاه را بگیرند کـه این رضایت جلب شده است.» درون مورد قیمت فروش این باشگاه نیز اعلام شده هست که با توجه بـه بدهی 6 مـیلیـارد و هفتصد مـیلیون تومانی داماش که تا آخر فصل، اگر «هدایتی» رقمـی درون حدود یک مـیلیـارد تومان بدهد خوب اس��ت. یعنی درون مجموع این باش��گاه بـه مبلغ ۷ مـیلیـارد و 00۷ مـیلیون تومان فروخته شده است. ک��م کم حتما زوج «قلعه نویی-مظلومـی» را هم بـه زوج های متخاص��م ورزش ایران اضافه کنی��م. بعد از صحبت های هفته ی اخیر «پرویز مظلوم��ی» بر علیـه «امـیر قلعه نویی» و انداختن گناه بس��یـاری از مش��کلات باش��گاه استقلال و باخت هایش بر گردن او، «قلعه نویی» هم بی کار ننشس��ت و درب��اره اظهارات «پرویز مظلومـی» گف��ت: «اولن من بـه احت��رام مردم و هواداران اس��تقلال درون این برهه از زمان بـه دو دلیل پاسخ این آقایـان را نمـی دهم، اول این کـه آن ها چون درون زمـین بازی حرفی به منظور گفت��ن ندارند این حرف ها را درون مـی آورند و هر هفت��ه پروژه ای خاص را باب مـی کنند و دوم این کـه مـی خواهند ب��رای باخت احتمالی درون بازی روز جمعه زمـینـه سازی کنند و بگویند قلعه نویی تیم ما را بـه حاشیـه برد، بعد پاسخی بـه اظهارات این ها درون این مقطع نمـی دهم ولی بعد از بازی روز جمعه و در روز شنبه پاسخ این ها را مـی دهم و من هم حرف های زیـادی دارم که تا بر زبان جاری سازم.» او اضافه کرد: «مگر مرحوم «ناصر حجازی» تیم استقلال را درون آسیـا نایب قهرمان نکرد، بعد این موضوع نشان مـی دهد ک��ه آقایـان چن��دان مصاحبه را بلد نیس��تند و اصلن نمـی دانند اصول مصاحبه چیست کـه چنین مصاحبه مـی کنند و مـی خواهند با این اظهارات بـه هواداران خط بدهند درون حالی کـه مردم بس��یـار آگاه تر از این ها هس��تند کهی بخواهد به منظور شان خط دهد.» قلعه نوی��ی اضاف��ه کرد: «چرا ت��ا آن روز کـه اس��تقلال درون کورس قهرمانی بود از دس��ت های پش��ت پرده خبری نبود اما که تا اس��تقلال درون دو س��ه بازی نتیجه نمـی گیرد آقایـان بـه یـاد دست های پشت پرده مـی افتند درون حالی کـه در بازی روز گذش��ته تنـها دو هزار هوادار بـه اس��تادیوم آمد و این درون حالی اس��ت کـه این آقایـان از مردم التماس مـی کنند که تا هواداران درون بازی روز جمعه بـه استادیوم بیـایند، درون حالی کـه من بـه اینـها مـی گویم شما درون زمـین بازی خوب انجام دهید و مردم خودشان مـی آیند و لازم نیست کـه شما از آن ه��ا التماس کنید که تا به اس��تادیوم بیـایند. زمان ما 08 هزار هوادار بـه استادیوم مـی آمد و در حالی کـه مـی باختیم هم ما را تشویق مـی د، مگر با «سپاهان» بـه همـین تی��م نباختیم ولی باز مردم جلوتر از ما بودند و تیم ما را تشویق د.» قلعه نوی��ی درون پایـان تاکید ک��رد: «البته من حرف های زی��ادی دارم اما چون تیم اس��تقلال را دوس��ت دارم و نمـی خواهم این تیم وارد حاشیـه شود هم اینک درون مورد آن اظهار نظر نمـی کنم.» باز هم دم آقای «قلعه نویی» گرم کـه اظهار نظر نکرد، معلوم نیس��ت ایشان اگر بخواهد اظهار نظر کند چه چیزهای��ی درباره ی «مظلومـی» خواهد گفت. «محمدرضا رودکی»، سرگروه سنگین وزن تیم ملی جودوی ایران کـه چندی پیش موفق ش��ده بود تنـها سهمـیه این رشته ورزشی را به منظور حضور درون المپیک ۲10۲ «لندن»��ب کند درون گفت وگو با خبرن��گاران کناره گیری خود از تیم ملی ج��ودو را اعلام کرد. «محمدرضا رودکی» با اعلام این خبر درون مورد دلایل اتخاذ چنین تصمـیمـی گفت: «جودو را به منظور آن ها کـه منافع و درآمدش��ان را درون حفظ پست های مدیریتی مـی دانند رها ک��رده و پی زندگی خود مـی روم.» او افزود: «فدراس��یون جودو بـه دنبال آدم های کوچک هست و برخلاف اصل این رش��ته ورزشی تنـها افرادی مـی توانند درون این شرایط فعالیت کنند کـه چنین وضعیتی داشته باشد.» با آغاز رقابت های دوچرخه س��واری قهرمانی آسیـا درون کشور مال��زی، «علیرضا حق��ی» درون ماده چه��ار کیلومتر تعقیبی انفرادی با حریفانش بـه رقابت پرداخت کـه در پایـان نخستین م��دال ط��لای کاروان ایران را بـه دس��ت آورد. درون این ماده رکابزنان هنگ کنگ و ازبکس��تان بـه ترتیب مقام های دوم و سوم راب د. ورزش 25 بهار بنیـادگرایی و غرب اکبر ترشیزاد «اخوان المس��لمـین» یک حزب و گروه ت��ازه پاگرفته درون کشورهای عربی و اسلامـی نیست. پیشینـه ی این گروه و مبارزاتش درون این مناطق بـه بیش از یک س��ده ی پیش باز مـی گردد. گرچه کـه پس از ترور «حس��ن البنا» بنیـان گذار این گروه آن ها روش های خشونت ان را به منظور تغییر نظام های حاکم بر کشورهای عربی و اسلامـی تغییر دادند اما هم چنان بر اجرای احکام ش��ریعت پای مـی فش��ردند. بعد از چیزی حدود س��ه دهه کـه از س��رکوب این گروه درون س��وریـه و مصر مـی گذش��ت، درون مصر و پس از پیروزی انقلاب شش��م ژوئن درون این کش��ور «اخوان المس��لمـین» دوباره و با قدرت بـه صحنـه سیـاسی کشور بازگشتند. آنان گرچه کـه س��هم عمده ای درون این تغییرات نداش��تند اما از احساسات مذهبی مردم بـه ترین بهره را بردند و در حقیقت محصول رس��یده ی «بهار عربی» را بـه آسانی چیدند. این گروه ها کـه در ابتدا از اجرای روش های س��کولار س��خن مـی گفتن��د حالا بـه ش��دت ب��ر تصویب و اج��رای قوانین اس��لامـی و مذهب��ی پای مـی فش��ارند و در حالی کـه کمـی پیش از پیروزی بر احترام بر معاهدات پیش��ین بین اللملی کـه از سوی دولت های قبل امضا شده بود تاکید مـی د حالا از قطع روابط با اسراییل و فسخ معاهده ی صلح با آن کش��ور البته از طریق بـه رای گذاشتنش سخن مـی گویند [1] چیزی کـه نتیجه ی آن از پیش معلوم است. بعد از مصر و تونس اکنون نوبت بـه سوریـه رسیده است. رهبر اخوان المسلمـین این کش��ور «محمد شفقه» کـه در تبعید بـه س��ر مـی ب��رد از اجرای مدل حکومتی س��کولار ترکی��ه حرف مـی زن��د و اتحاد و هم کاری ب��ا گروه های لیبرال، چپ و سکولار را چیزی شدنی و طبیعی مـی داند اما واقعیت چیز دیگری اس��ت. درون س��وریـه اکثریت اهل س��نت سال ها از سوی اقلیت «علویـان» درون فشار بوده اند و مدل دیکتاتوری س��کولار خانواده ی «اس��د» مانع از تاخت و تاز «اخوان المس��لمـین» و گروه های دیگر سلفی درون سوریـه شده بود، این موضوع بـه نوعی عطش مردم این کش��ور را به منظور دست یـابی بـه یک حکومت اسلامـی بیش تر کرده و بدون ش��ک بعد از س��رنگونی حزب «بعث» و در انتخابات احتمالی آینده هر گروهی کـه ش��عارهای تندتر و تمایلات بنیـادگرایـانـه ی بیش تری از خود بـه نمایش بگذارد موفقیت چشم گیرتری را بـه دست خواهد آورد. همـین فضا سبب خواهد شد کـه اخوان المسلمـین درون سوریـه نیز هم چون دوس��تان خود درون مصر بـه سمت مواضع تندتر حرکت کنند، چیزی کـه اکنون فریب کارانـه از بیـان آن طفره مـی روند. این واقعیت ها درون کش��ورهای عربی چیز تازه ای نیس��ت ام��ا از هم��ه عجیب ت��ر حمایت کش��ورهای غربی و در راس آن ها آمریکا از اپوزیس��یون کشورهای عربی است. غربی ه��ا اکنون بـه ت��ر از هر زمان دیگ��ری مـی دانند کـه به س��بب فقر فرهنگی مردم و وجهه ی مظلومانـه ای کـه گروه های اس��لامـی درون اثر سال ها فش��ار وارده از سوی حکومت های توتالیتورب کرده اند و هم چنین پای گاه توده وارش��ان، احزاب اسلامـی بـه نس��بت احزاب چپ یـا لیبرال بـه مراتب از ج��ای گاه اجتماعی بالاتری درون مـیان مردم ای��ن مناطق برخوردارند و منطقی اس��ت کـه پس از س��رنگونی دولت های موجود ج��ای آن ها را بگیرند و پ��س از آن خواهد بود ک��ه آن ها بـه تدریج درون روابط خود با غرب و متحد آن اسراییل نیز تجدید نظر خواهند کرد. اکنون حتما پرس��ید کـه با وجود علم بـه چنین واقعیتی چرا این حمایت ها ادامـه پیدا مـی کند؟ شاید تنـها دلیل موجود، علم غربی ها بـه عدم توانایی رهبران احزاب اس��لامـی درون اداره ی این کش��ورها بر اس��اس قوانین ش��ریعت است، چیزی کـه نمونـه ی عینی آن درون ایران دیده مـی شود. درون حقیق��ت غرب گم��ان مـی برد بعد از ای��ن اتفاق کـه طولان��ی نی��ز نخواهد بود اقبال م��ردم از این گروه ها بـه سوی نیروهای سکولار برخواهد گشت. بـه گمان نگارنده ام��ا تحلیل گران غربی یک نکت��ه را فراموش کرده اند و آن این س��ت کـه هیچ تضمـینی وجود ندارد کـه گروه های اس��لامـی بـه قواعد دموکراسی پای بند بمانند و در صورت بازگشت اقبال عمومـی از آن ها بـه راحتی بـه پایین آمدن از هرم قدرت تن درون دهند. این پیش آمد مـی تواند بـه آس��انی چنین دموکراسی های نوپایی را دوباره دچار درگیری های تازه کند. تجربه ی عراق بعد از خروج آمریکا پیش روی غرب هست و آن ها حتما درس خوبی از این حادثه بگیرند. ب��ه هر روی گمان م��ی رود تنـها راه ح��ل پیش گیری از چرخش این کش��ورها بـه س��مت حکومت ه��ای تندرو و بنیـادگرا گرفتن ضمانت ه��ای محکم بین المللی هم چون قط��ع کمک ه��ای مالی بـه این کش��ورها باش��د. درون هر صورت حتما گفت کـه تجربه ی دموکراسی درون این کشورها نوپاس��ت و جذابی��ت حکومت های اس��لام گرا حداقل درون ش��رایط حاضر ب��رای مردم این مناطق از دموکراس��ی و حکومت های سکولار بـه شکل غربی بیش تر است. سیـاست 35 رازقی تکه تکه های آواره امـیر حسین آهویی از تو دورم، کیلومترها، ساعت ها اما مـی دانی: آن چیزی کـه ما بین من و توست چیز دیگری هست یک احساس یک خاطره یک گم شدن درون لابهآن چه … بـه یـاد نمـی آورم. خوب بـه یـاد مـی آورم باران مـی بارید من و تو … خسته ام کاش مـی شد ساعت را بـه جلو بکشم و به تو برسم کاش مـی شد نیم نگاهی از بعد این پنجره غبار گرفته بـه بیرون بیندازم و … شاید ببینم کـه تو آن جایی شاید هم خواب باشد کاش باشد اما نیست مـی دانی، همـه چیز عوض شده همـه چیز، همـه چیز جز تو تو عوض نشدی تو همانی کـه بودی انگار آن جا هیچ چیزی عوض نمـی شود انگار همـه مـی مانند، همـه مـی خوابند، همـه همان چیزهایی را مـی خورند کـه همـیشـه مـی خورند راستی انگاری هوا سر شده مراقب دستانت باش تو را بـه خدا تو را بـه خدا؟ بـه خدا دلم برایت تنگ شده فقط مـی دانم موقعی تمام مـی شود کـه تمام مـی شوم متنی کـه ش��نیدید را درون ابتدای پاییز نوش��ته بودم. «رازقی» یک برنامـه ادبی موسیقایی است. درون تلاش خواهیم بود شعرهای شعرای جوان را با آهنگ هایی از آهنگ سازان جوان تلفیق کنیم و هر هفته مـهمان شما خواهیم بود. بخش دوم برنامـه نوشته ای هست از بانی. روزی درون صفحه فیس بوکم چرخی مـی زدم، بـه متنی برخوردم کـه برای من تاثیر گذار بود. اجازه آن را از نویس��نده گرفتم و تا لحظاتی دیگر خواهید ش��نید. موس��یقی بعد زمـینـه آهنگی هست که سال های سال پیش ساخته بودم و احساس کردم به منظور شروع برنامـه رادیویی «رازقی» مـی تواند خوب باشد. تکنو کوچه آیـا «فایرفاکس» واقعن امن تر از «اینترنت اکسپلورر» است؟ کیومرث سجادی (ددلایلی وجود دارد کـه نشان مـی دهد «فایرفاکس» - riF xof) نس��بت بـه «اینترنت اکس��پلورر» (- E tenretnI rerolp) امن تر است. این دلایل درون پی مـی آید: -1 فایر فامش��کلات امنیتی خود را بـه سرعت بر طرف کرده و در بسته های امنیتی کـه با حجم کم و به راحتی با یک کلیک قابل نصب هس��تند زود بـه زود بـه کاربران خود ارایـه مـی دهد و برای نصب جدیدترین آپدیت ها نیـاز نیست منتظر آمدن نسخه جدید مرورگر باشیم. -۲ ب��ار دیگر بحث اپن س��ورس (ecruos nepo) بودن مطرح مـی شود. مرورگری کـه سورس اش را درون اختیـار همگان ق��رار مـی دهد این امکان را بـه کاربران حرفه ای خود مـی دهد که تا باگ های امنیتی آن را بررس��ی کرده و یـا حتا بس��ته های امنیتی جهت رفع مشکلات آن بنویسند. حال آن کـه سورس بسته اینترنت اکسپلورر نـه تنـها این اجازه را نمـی دهد که تا سورس آن را بررس��ی کنند ک��ه مـی تواند درون ص��ورت صلاحدید با س��رویس های امنیت��ی حکومت ها نیز بدون این که��ی متوجه آن باشد هم کاری نماید. -3 اینترنت اکسپلورر جهت توسعه اجازه نوشتن «اکتیوایکس» (X evitcA)ه��ا را ب��ه کارب��ران خ��ود مـی ده��د اما این اکتیوایـها امروزه تبدیل بـه راهی جهت نوشتن بزارها و ویروس ها شده است. اما فایرفااز «اد-آن»(no-ddA) های تایید ش��ده ای استفاده مـی کند کـه تنـها بـه خود مرورگر آسیب مـی رساند نـه مانند اکتیوایـها بـه کل کامپیوتر. -4 با تمامـی نکات امنیتی کـه رعایت مـی شود، درون فایرفا(���ما مـی توانید با انتخاب وضعیت «نواس��کریپت» - N tpircS) اجازه اس��تفاده از هیچ اس��کریپت (tpircs) و یـا قابلیت تعاملی مانند جاوااسکریپت و یـا فایل های فلش را بـه هیچ سایتی ندهید که تا از امنیت بالاتری برخوردار شوید. -5 فایرفااز طریق سرویسی کـه با گوگل قرارداد بسته هست اگر کاربرش بخواهد وارد سایت هایی شود کـه پتانسیل بزار بودن و یـا سرقت اطلاعات را دارند بـه او اخطار داده که تا در صورتی کـه از سایت مقصد مطمئن نیست وارد آن نشود. درون نـهایت حفاظت از اطلاعات ش��خصی و محرمانـه تان حتا درون ص��ورت اس��تفاده از آخرین نس��خه فایرفابا آخرین آپدیت ها ، بـه تری��ن آنتی ویروس ها و فایروال ها کاری س��ت کـه نی��از بـه دقت و مراقبت خودتان نیز دارد. فراموش نکنید کـه مـهندسی اجتماعی یکی از س��اده ترین راه های دزدیدن اطلاعات کاربرانی ست کـه ساده انگارانـه از کنار مسایل مربوط بـه امنیت خود مـی گذرند. بزن بـه رگ انار رگ من را بزن بـه برف دلم مـی خواهد از خاک ندا علف شوم دلم مـی خواهد به منظور تو تنگ شود …ما تکه تکه های آواره … لعنت بـه روز و روزگار ای لعنت حرفم از حرف، حرف نمـی شود گلوی تو حتمن گرفته حال تو خوب نیست بیـا بزن بغض مرا شعر کن بیـا مرا کنار خیـابان حرف بزن رگم از خون … صد دانـه یـاقوت دسته بـه دسته بریزدفترت ت��و خوب باش من هزار و ی��ک بار به منظور ات بـه کربلا کفن مـی شوم از دست مـی شوم از پا از مـی شوم تو خوب باش اولین برنامـه رازقی را تقدیم مـی کنم بـه نس��یم کـه لابهموهای تان مـی وزد درون زمستان آفتاب تان نورانی فرهنگ 45 بـه بهانـه زادروز «آرش حجازی» اندوه ماه درون سرزمـین ابدیت محبوبه شعاع بیست و هش��تم بهمن براب��ر ب��ا زادروز «آرش حجازی» نویسنده، مترجم، پزشک، و ناشر ایرانی است. او هم چنین مدیر انتشارات کاروان و مترجم رسمـی کتاب های «پائولو کوئیلو» نویس��نده مش��هور برزیلی، بـه زبان فارسی است. حجازی همان پزش��کی هست که درون جریـان اعتراضات بـه نتای��ج انتخابات 8831 ایران درون هنگام ش��لیک گلوله بـه «ندا آقاسلطان» سعی درون نجات جان وی را داشت. «آرش حجازی» درون بیست و هشتم بهمن ماه سال 9431 بـه دنیـا آمد. پدرش دکتر جلال حجازی چهره ماندگار و استاد پیش��ین دانش گاه علم و صنعت تهران درون رشته مـهندسی و علم مواد بود. آرش درون هجده سالگی وارد دانش گاه شد و در س��ال 5۷31 از دانش ک��ده پزش��کی دانش گاه علوم پزشکی ایران فارغ التحصیل شد و موضوع تز دکترایش ، «تاثیر قصه گویی درون درمان اختلالات اضطرابی کودکان» بود. او درون س��ال 3۷31 با س��رمایـه ش��خصی خودش داستان بلندی بـه نام «اندوه ماه» را منتشر کرد کـه به علت توزیع نامناس��ب، با اس��تقبال چندانی مواجه نشد. هم چنین چند داس��تان کوت��اه و مجموعه مقالاتی مث��ل مقاله «لیلیت، شـهبانوی ش��ب» کـه بیش تر زمـینـه فولکلورشناسی داشت بـه طبع رساند. درون س��ال 6۷31، آرش حج��ازی «انتش��ارات کاروان» را تاس��یس کرد و دو س��ال بعد از تاس��یس آن، «پائولو کوئلیو»، نویسنده مش��هور برزیلی و خالق کتاب معروف «کیمـیاگر»، او را مترجم رس��مـی آثارش بـه زبان فارس��ی معرفی کرد. گفته ش��ده کـه حج��ازی از جمله مترجمانی اس��ت کـه با ترجمـه اغلب آثار این نویسنده عارف مسلک برزیلی و دعوت او بـه ایران بـه شـهرت رسید. درون س��ال 0831،وی س��ردبیری ماه نامـه فرهنگی هنری «کامـی��اب» را ب��ر عه��ده گرفت کـه پس از پنج ش��ماره انتشار، متوقف شد. پ��س از توقی��ف این نش��ریـه حجازی ماه نامـه «جش��ن کتاب» را منتش��ر کرد کـه بیست شماره منتشر شد و پس از آن قالب آن تغییر کرد. آرش درون سال 3831، رمان «شاهدخت سرزمـین ابدیت» را منتش��ر کرد. شاهدخت سرزمـین ابدیت درون سال 4831 توانس��ت درون فهرس��ت نـهایی نامزدهای جای��زه «واو» و منتقدان مطبوعات قرار گرفت. آرش حجازی آن پزش��کی هست که درون جریـان اعتراضات بـه نتایج انتخابات 8831 ایران درون هنگام شلیک گلوله بـه «ندا آقاس��لطان» س��عی درون نجات جان ندا را داشت، اما ش��دت جراحت و این کـه گلوله مستقیم بـه قلب ندا خورده بود و حجم بالای خون ریزی مانع از موفقیت وی شد. آرش حج��ازی کـه روز بعد از ای��ن اتفاق از ایران خارج شد، درون مصاحبه ای اعلام کرده کـه به دلیل فاش ساختن جزیی��ات این داس��تان و احس��اس خطر ش��دید، قادر بـه بازگش��ت بـه ایران نخواهد بود و در همان زمان فرمانده نیروی انتظامـی نی��ز از تحت تعقیب بودن آرش حجازی خبر داد. آرش بعد از خارج ش��دن از ایران درون انگلیس بـه نوشتن کتابی پرداخت کـه زبان حال نسلی از ایرانیـان هست نسلی کـه بس��یـاری از آن ه��ا مانند حجازی، بـه خاطر س��بعیت و اس��تبداد رژی��م بـه تبعید رانده ش��دند. پائولو کوئلیو هم درون ای��ن رابط��ه درون وبلاگ خود نوش��ته و تاکید کرده کـه آرش حجازی همان پزشکی هست که سعی کرد جان ندا آقاسلطان را نجات دهد. از ترجمـه های آرش حجازی مـی توان بـه این آثار اشاره کرد: مکت��وب (پائولو کوئلیو)، دومـی��ن مکتوب (پائولو کوئلیو)، باغ پیـامبر و س��رگردان (جبران خلیل جبران)، ش��بح اپرا (گاس��تون ل��ورو)، بری��دا (پائول��و کوئلیو)، خاطرات ی��ک مغ (پائول��و کوئلیو)، پ��دران، فرزندان، نوه ه��ا (پائول��و کوئلیو)، جهالت (مـی��لان کوندرا)، کنار رود پیدرا نشس��تم و گریس��تم (پائولو کوئلیو)، شیطان و دوش��یزه پری��م (پائولو کوئلی��و)، کوه پنج��م (پائولو کوئلی��و)، کیمـیاگ��ر (پائول��و کوئلیو)، ورونی��کا تصمـیم مـی گی��رد بمـیرد (پائول��و کوئلیو)، کت��اب راهنمای رزم آور ن��ور (پائولو کوئلیو)، نامـه های عاش��قانـه یک پیـامبر (پائول��و کوئلیو- جب��ران خلیل جب��ران)، عطیـه ی برتر (پائولو کوئلیو)، قام��وس فرزانگی (پائولو کوئلیو)، زهیر (پائولو کوئلیو)، شیر، جادوگر و گنجه (سی اس لوئیس)، زاده ی جادوگر (س��ی اس لوئیس)، س��فر کش��تی س��پیده پیما (س��ی اس لوئی��س)، چ��ون رود جاری باش (پائولو کوئلیو)، س��احره ی پورتوبل��و (پائولو کوئلیو)، شاه پریـان (لرد دانسنی). روزنگاشت 55 ماجرای باز درون قوطی نعیمـه دوستدار اگر بخواهم بی مقدمـه بروم سراغ اصل مطلب و راز زنانـه ی دیگ��ری را فاش کنم، حتما بگویم یکی از مش��کلاتی کـه س��ال های سال هست دامن ما زنان ایرانی و حتا زنان دنیـا را گرفت��ه، باز درون قوطی اس��ت. مـی دانم کـه تعجب کرده ای��د و احتمالن پیش خودتان مـی گویید کـه این دیگر چگونـه رازی اس��ت؟ اما لازم هست که حتا بیش تر از این تعجب کنید. راستش را بخواهید داستان از آن جا شروع شد کـه چند روز پیش درون خانـه ی دوس��تی هم وطن، مـهمان بودم. نزدیک ش��ام بود کـه دیدم دوس��تم با ی��ک درون قوطی درون چالش اس��ت و هر چه مـی کند، درون باز نمـی ش��ود. دوستم تقریبن از هر راه��ی کـه فکرش را ید رفت اما درون قوطی باز نش��د کـه نشد. من کـه زیر چش��مـی و از بیرون آش��پرخانـه ش��اهد ماجرا ب��ودم، دیدم کـه او درون نـهایت از شوهرش کمک خواست. آقای ش��وهر همخن��دی زد و ب��ا یک حرکت س��ریع و جانانـه، درری از ثانیـه، مشکل را حل کرد. بعد هم بلند بلن��د خواند کـه «کار را کـه کرد، آن کـه تمام کرد». درون این مـیان ب��رای این کـه تعریفی ه��م از خانم ک��رده باش��د، گفت: «ش��ما تقریبن بازش کرده بودید. فق��ط مانده بود زور آخ��ر.» بـه این ترتی��ب درون قوطی باز ش��د اما این موض��وع م��ن را ی��اد صحنـه های دیگ��ری انداخت ک��ه درون آن زن ها نمـی توانن��د کاری را انج��ام دهند چون «زورشان» نمـی رسد. حتمن ش��ما ه��م مثال هایی از این دست دارید؛ این کـه نتوانسته باشید چی��زی را بلند کنی��د درون حالی کـه 5-4 کیل��و بیش ت��ر نیس��ت، یـا درون یک مس��یر کوتاه ب��ه نفس نفس افتاده باشید و از جمع مردان عقب افتاده باش��ید، این ک��ه … درون تمام این مثال ها، زن ها مجبور مـی شوند کارشان را بسپارند بـه مردها، نـه بـه خاطر این کـه آن کار خیلی پیچیده و دش��وار اس��ت بلکه فقط بـه خاطر این کـه زورش��ان نمـی س��د. ش��اید خیلی ها دوست داشته باش��ند این موضوع را ذاتی و طبیعی جلوه بدهند و بگذارند بـه حس��اب آن چیزی کـه تفاوت های زن و مرد نامـیده مـی ش��ود. ام��ا درون واقع، تفاوت خاصی وجود ندارد. مردهای معمول��ی دنیـا زورمندان عجیب و غریبی نیستند، همان طور کـه زن های معمولی دنیـا هم موجوات ضعی��ف و بی چاره ای نباید باش��ند. زور ب��ازو درون حد امور روزمره ی زندگی، چیزی اس��ت کـه زن و مرد نمـی شناسد و هم��ه حدی از آن را نیـاز دارند. ام��ا درون عمل، ما زن ها آن را کم داریم. دلیل این کم زوری واقعن چیس��ت؟ آیـا ما ضعیف آفریده ش��ده ایم؟ آی��ا واقعن از باز درون ی��ک قوطی یـا بلند ک��ردن چند کیلو بار، عاجزیم؟ چرا بدن مان هم راهی مان نمـی کند؟ خوب کـه ن��گاه کنی، مـی بینی این ضعیف بودن، خودش زمـینـه س��از حرف و حدیث بسیـار هست و رفتارهای متقابل م��ردان را با ما تعیین مـی کند. انگ «زن ها نمـی توانند» از همـین جا بـه ما مـی خورد. درون حالی کهخند بـه لب، بارمان را مـی دهی��م که تا یک مرد با کم��ال افتخار آن را به منظور مان حم��ل کند، درون واقع این پیـام را مخابره مـی کنیم کـه زن ها ضعیف ترن��د و البته واقعن ضعیف تر هم هس��تند… تنـها بـه این دلیل کـه جسم شان ساخته و پرداخته نشده است. آمارها نش��ان مـی دهد کـه زن ه��ا معمولن زمانی را صرف پرورش قوای جسمـی ش��ان نمـی کنند. زندگی بسیـاری از زن ها از ورزش و تحرک جس��مانی خالی است. آن قدری ک��ه زن ها زمان مـی گذارند که تا در آرایش گاه ها ظاهرش��ان را زیبات��ر و کامل تر کنند، زمان به منظور تقویت جسم ش��ان نمـی گذارن��د. تعداد کمـی از زن ه��ا برنامـه ی مرتبی به منظور ورزش و ش��نا دارند. درون مقابل، زندگی زنانـه پر از عواملی اس��ت کـه به ضعیف تر شدن جسم ش��ان کمک مـی کند. ب��ارداری، ع��ادت ماهان��ه، تغیی��رات هورمونی، بچه داری و مسوولیت سنگین اداره ی خان��ه کـه هرکدام مقدار زیـادی از قدرت جس��مانی زن را بـه شکل دایم یـا موقت مـی گیرند و اگر چیزی جای گزین آن نیروه��ای از دس��ت رفته نش��ود، بـه مرور از زن یک موجود فرسوده و ناتوان خواهند ساخت. شاید درون نگاه اول به منظور خیلی از زن هایی ک��ه درون محیط ه��ای مردس��الار پرورده ش��ده اند س��خت نباش��د کـه بخش��ی از کارهای س��نگین را بـه مردان بسپارند و م��ردان هم بـه ظاهر با مـیل و رغبت این جور کارها را بـه عهده مـی گیرند، اما کمـی کـه عمـیق تر بـه ماجرا نگاه کنیم، مـی بینیم این موقعیت ها زمـینـه ساز رفتارهای نابرابر بزرگ تری خواهند ب��ود و قضاوت را درون م��ورد توانایی های زنان تغیی��ر خواهند داد. تصویری ک��ه از زنی با ضعف قوای جسمانی س��اخته مـی ش��ود، تصویر زنی اس��ت کـه ار اداره ی امور خود بـه تنـهایی عاجز هست و حتا باز درون یک قوطی را بای��د بـه یک مرد بس��پارد و در نتیجه نمـی ش��ود امور بزرگ تر و مـهم تر را بـه او سپرد. زنان بـه این ترتیب ناخودآگاه این پی��ام را مخابره مـی کنند کـه همـیش��ه بـه کمک نیـاز دارند و نمـی ش��ود تنـهای شان گذاش��ت. زن های��ی کـه به م��رور حس دل س��وزی و ترحم را هم بر مـی انگیزند و هویت شان را درون سایـه ی حضور مردانـه از دست مـی دهند. راه حل این راز زنانـه چندان سخت نیست. کافی اس��ت هر زنی بخشی از وقت خود را صرف تقویت جس��مش کند؛ پیـاده روی، ورزش، شنا. اما حقیقت این اس��ت کـه برای رس��یدن ب��ه این نتیجه، لازم هست از قبل ذهنش را تقویت کرده باشد. ذهنی کـه اهمـیت و اولویت بالا بردن توان جسمـی را بفهمد. جامعه 65 رضا حاجی حسینی بازی سرنوش��ت چه ه��ا کـه ب��ا آدم نمـی کن��د. وقتی درون جس��ت و جوی بازی ها مـی روم بـه س��ال های کودکی، درون کوچ��ه بعد کوچه ها گم مـی ش��وم، بعضی دوس��تانم را از بعد سال ها پیدا مـی کنم، درون خیـال با آن ها حرف مـی ، خاطره های مش��ترک مان را با هم م��رور مـی کنیم و بعد ناگهان مـی بینم کـه نیس��تند. من، تنـها، نشس��ته درون جایی بسیـار دور از آن کوچه ها و خیـابان ها، گذشته را مـی کاوم. گذشته ای کـه شیرین هست و پر از بازی. این بار مـی خواهم شما را هم درون سفر بـه خاطره ها با خودم ببرم. تازه آمده بودیم بـه محله ی جدید. س��یلی کـه آن سال درون ارتفاعات تهران آمده بود، بخش هایی از محله را شس��ته و ب��رده بود، اما زندگ��ی هم چنان جریـان داش��ت. پدرم ش��انس آورد کـه خانـه ی آرزویش را آن س��یل تکان نداد و م��ا، چند ماه بعد بـه آن جا نقل م��کان کردیم. روزهای اول با مادرم مـی رفتیم که تا محله را کش��ف کنیم. کوچه ها خلوت بود. من ۷ س��اله بودم آن س��ال و در این گشت و گذارها، چش��مم دو دو مـی زد ب��رای پیدا بچه های هم سن و س��ال، به منظور بازی. از همان موقع عاشق بازی بودم. هنوز هم هس��تم. نمـی دانم این مـیل و اشتیـاق من بـه بازی چرا از س��رم نمـی افتد. گاهی فکر مـی کنم شاید درون سال های کودکی- چون پدر اجازه نمـی داد- چنان کـه باید و ش��اید بازی نکرده ام و حالا قرار اس��ت این مـیل که تا آخر عمر یـا حتا بعد از آن با من بیـاید. بـه همـین خاطر هم هست کـه همـیش��ه از پدر و مادرهای آشنا مـی خواهم کـه به بچه های ش��ان اجازه بدهند که تا دل شان مـی خواهد بازی بازی سرنوشت کنند که تا مثل من حس��رت بازی بر دل شان نماند و تا آخر عمرشان همراهی شان نکند. بـه کوچه برگردیم. بـه این کـه بچه ها کم کم پیدا ش��دند و با هم دوس��ت ش��دیم. من فکر مـی کردم این من بوده ام کـه آن ها را پیدا کرده ام و آن ها هم هر کدام ش��ان معتقد بودن��د کـه کش��ف م��ن، کار خودش��ان ب��وده. هنوز هم اولین لحظ��ه ی دیدن بعض��ی از بچه محل ها را بـه خاطر دارم. ب��ا مادرم بودم. داش��تیم مـی رفتیم پس��ت خانـه که تا به س��نت آن روزها، تمب��ر بخریم به منظور جم��ع کـه از مقابل یکی ش��ان گذش��تم. بـه هم لبخن��د زدیم و در این لبخن��د، انگار قول و قرارهای مان را گذاش��تیم. چند روز بعد هم دیگر را پیدا کردیم و تا س��ال های س��ال دوست ماندیم. درون سال های اول، رفیق گرمابه و گلستان بودیم. بع��د رفیق گاه ب��ه گاه و به هنگام فراغت ش��دیم و حالا، رفیق بی خبریم. بازی سرنوش��ت م��ا را از هم جدا کرد و این بازی ای هست که با خیلی ها مـی کند. دوست دیگری بود کـه مثل من تازه وارد محله بود و چند وقت��ی بع��د از ما بـه آن محل آمد. از م��ا کوچک تر بود و من قبل از این کـه ببینمش، تعریفش را ش��نیده بودم. یک روز تازه داش��تم از سر کوچه بـه طرف پاتوق مان مـی رفتم و به مـیانـه های راه رس��یده بودم کـه ناگهان پسری بور و عینکی با یک توپ «چهل تکه» درون دس��ت، مقابلم سبز شد . او نـه گذاشت، نـه برداشت و بی مقدمـه گفت: «آقا پسر فوتبال مـی کنی؟» من داش��تم بـه این فکر مـی کردم ک��ه آیـا فوتبال مـی کنی همان فوتبال بازی مـی کنی اس��ت ی��ا نـه و هنوز جوابش را ن��داده بودم کـه دو آجر یک طرف گذاش��ت و دو آجر یک طرف دیگر و مش��غول بازی شد. و من هنوز داشتم فکر مـی کردم کـه من ک��ی گفتم بازی مـی کنم کـه خودم خبر ندارم. درون ضم��ن این اولین باری بود کـه من با توپ چهل تکه فوتبال بازی مـی کردم. بازی سرنوشت این دوست را هم مثل خیلی از آن بچه محل ها یـا بـه عبارت بـه تر همـه شان از من جدا کرد و حالا جز یـادشان چیزی با من نیست. این بازی ای بود کـه سرنوشت با ما کرد، درون حالی کـه هیچ کدام مان چنین روزهایی را حتا بـه خواب هم نمـی دیدیم. رابطه ی این روزها با بازی را کم تر��ی هست که نداند اما به منظور راهنمایی، همـین کـه بگوییم درون ماه بهمن هستیم کفایت مـی کند. نکت��ه این کـه حاص��ل بازی های پدران ما، سرنوش��ت و وضع امروز ما ش��د. بـه نظر مـی رس��د آن ها نـه خودش��ان درس��ت بازی د و نـه این فرصت را به منظور ما ساختند ک��ه خوب بازی کنیم. حالا بازی ما هم آینده ی بچه های ما را مـی س��ازد. به منظور این کـه آن ها بازی های خوبی ند، ما حتما چگونـه بازی را یـادشان بدهیم. هم بازی شان شویم و در بازی بـه آن ها بگوییم کـه هستند، چه هستند و چ��ه توانایی های عظیمـی دارند. کاری کـه پدر و مادرهای م��ا یـا اصلن بلد نبودند و ند، ی��ا بلد بودند و ند، یـا چنان کـه باید و ش��اید ند… (صدای دوس��تانم را مـی شنوم کـه تشویقم مـی کنند) «کاوه فولادی نسب»، دوست یک بار دیده و هم محلی ام، درون صفح��ه ی فیس بوک اش نوش��ته: «گاه��ی اوقات کـه دس��ت و دلم ب��ه کار نم��ی رود، با حافظ ح��ال مـی کنم. دیوانش را برم��ی دارم و بی مقدمـه ب��ازش مـی کنم، نـه از باب تفال-که اعتقادی بـه این معنا ندارم- بیش تر از س��ر بازیگوش��ی، {…} امروز کـه مـی روم سراغش، مـی گوید: «در مـی خانـه ببس��تند، خدایـا مپسند/ کـه در خانـه ی تزویر و ریـا بگشایند» جامعه 75 تکلیف نـهایی شراره سعیدی پ��س از اطلاعیـه 01 ماده ای درون مورد گروه ها و احزاب، بـه صورت آش��کار سازمان مجاهدین درون مرحله انتخاب و تصمـیم قرار گرفت. درون کتاب تروریس��م ضدمردمـی، واکنش س��ازمان مجاهدین، اقدامـی درون تدارک شورش مس��لحانـه توصیف ش��ده و در تش��ریح آن چنین آمده است: «پس از اتمام حجت امام، سازمان تاکتیک نوشتن نامـه بـه امام و درخواس��ت راه پیمایی بـه سمت جماران را بـه کار برد. منافقین حساب کرده بودند کـه اگر امام آن ها را بپذی��رد بـه معنای آن خواهد بود کـه امام مندرجات نامـه را درون محکومـیت جناح خط امام و ادعای قانون ش��کنی و سرکوب گری های آن و هم چنین عمل کرد مظلومانـه س��ازمان را پذیرفته اس��ت. علاوه بر آن با بسیج کلیـه نیروها به منظور راه پیمایی، مـی توانس��ت حرکت سیـاس��ی، مشروعیت بخشیدن بـه کلیـه مخالفان خط امام و تقویت آن ها باش��د. حالت دوم این کـه ام��ام تقاضای آن ها را نپذی��رد، درون این ص��ورت درون اف��کار عمومـی،این گونـه وانمود مـی شد کـه مجاهدین خلق مـی خواستند کارها با تفاهم پیش رفته و مملکت درحال جنگ دچار بحران و تفرقه، نش��ود. اما با اعلام این مطلب از سوی امام کـه (اگر یک درون هزار هم درون این ها صداقتی سراغ مـی داشت خ��ودش بـه نزد آن ها مـی رف��ت) و هم چنین اعلام این مطلب کـه (ش��ما دارید تهدید بـه قیـام مسلحانـه مـی کنید و بایس��تی سلاح های تان را تحویل بدهید)، سازمان نـه تنـه��ا بـه هیچ یک از اه دوگانـه خود دس��ت نیـافت، بلکه درون برابر سوالت جدیدی قرار گرفت.» س��ازمان درون نامـه خود ب��دون پذیرش خلع س��لاح، از خطاب بـه آقای خمـینی این گونـه بـه تهدید برخاسته بود: «بی گمان ش��ما درون ه��ر موقعیتی کـه مقتض��ی بدانید (تکلیف نـهایی) مورد اشاره درون سخنان ده اردیبهشت را مقرر خواهید فرمود، لیکن ما باز هم بـه عنوان انقلابیون یکتاپرست ب�ه عرض مـی رسانیم (تلاش خواهیم کرد) از عالعمل های خش���ونت بار و قهرآمـیز بپرهیزیم، درون برابر (تکلیفی) کـه گوش زد فرمودید چه چاره ای جز نوشتن و تقدیم وصیت نامـه ها باقی مـی ماند؟» قسمتی از سخنان آقای خمـینی درون سخن رانی مورخ 1۲ اردیبهش��ت 06 درون پاسخ بـه نامـه سازمان مجاهدین کـه در واقع آخرین س��خنان او با سازمان محسوب مـی شود درون پی مـی آید: «آن های��ی ک��ه این طور ب��ا قلم های ش��ان، علاوه بر تفنگ های ش��ان، با ما معارضه دارن��د، بـه آن ها کرارن گفته ای��م و ح��ال ه��م مـی گوییم کـه مادامـی کـه ش��ما تفنگ ه��ا را درون مقابل ملت کش��یده اید، یعنی درون مقابل اس��لام با اس��لحه قیـام کرده ای��د، نمـی توانیم صحبت کنیم و مجلس��ی با هم داش��ته باشیم. شما اسلحه ها را زمـین بگذارید و به دامن اسلام برگردید، اسلام شما را مـی پذیرد. درون آن نوشته ای کـه نوشتید، درون عین حالی کـه اظهار مظلومـیت های زیـاد کرده اید، لکن باز ناشی گری کردی��د و تهدید بـه قیـام مس��لحانـه کردید. ما چه طور با��انی کـه مـی خواهند بر ضداس��لام قیـام مسلحانـه ند مـی توانیم تفاهم کنیم؟ اسلام دین رحمت است، دین عدل اس��ت، دیـانت قانون اس��ت. ش��ما بـه قوانین اسلام س��ربگذارید، گردن فرو بیـاورید، کشور اسلامـی، همـه ش��ما را مـی پذیرد، و من هم کـه یک طلبه هستم با ش��ما حاضرم کـه در یک جلسه، نـه درون یک جلسه، درون ده ها جلس��ه با شما بنش��ینم و صحبت کنم، و من اگر یک درون هزار احتمال مـی دادم کـه ش��ما دست بردارید از آن کارهایی کـه مـی خواهی��د انجام بدهید، حاضر بودم کـه با ش��ما تفاهم کنم و من پیش شما بیـایم، لازم هم نبود ش��ما پیش من بیـایید. و حال هم بـه موجب احکام اسلام بـه شما نصیحت مـی کنم. شما درون مقابل این سیل خروش��ان ملت نمـی توانید کاری انجام بدهید، برگردید بـه دامن اسلام، دست بردارید از قیـام مسلحانـه، مادامـی کـه اسلحه درون دس��ت شماست، تهدید بـه قیـام مـی کنید، ما نمـی توانیم از شما این طور مسایل را قبول کنیم.» «سعید حجاریـان» درون مورد تحلیل درونی سازمان نسبت بـه پاسخ آقای خمـینی با استناد بـه یک سند کشف شده درون گروهی بـه نام «تحلیل تابلو» مـی گوید: «رجوی درون همـین تحلیل تابلو مـی گوید ما با این رندی نفهمـیدیم کـه چکار حتما یم. قبل تحلیل کرده بودیم کـه یـا مـی گوید (بیـایید) و ما مـیلیش��یـا را راه مـی اندازیم و قدرت نمایی مـی کنیم و یـا مـی گوید: (نمـی خواهد بیـایید) و ما مـی گوییم م��ا را قبول ندارد. اما این کـه بگوید اگر ش��ما اس��لحه تان را بر زمـین بگذارید من مـی آیم، قابل پیش بینی نبود.» س��ازمان عدم تمکین به منظور خلع سلاح را طی نامـه ای، اعلام کرد و شرط گذاش��ت کـه اگر آقای بنی صدر، بـه عنوان «عالی ترین مقام رس��مـی کشور»، اجرای قانون اساس��ی را تضمـین کند و وسایل اجرای این تضمـین را ارایـه نماید و تامـین سیـاس��ی کافی به منظور سازمان فراهم نمای��د، به منظور تحویل س��لاح های خود اع��لام آمادگی خواهد کرد. آق��ای بنی صدر هم درون یک مصاحبه مطبوعاتی از تضمـین، اظهار ناتوانی کرد. بـه نوش��ته روزنامـه کیـهان ک��ه درون آن زمان تحت مدیریت «س��یدمحمد خاتمـی» ب��ود، «آق��ای رییس جمـهوری بـه عن��وان فرمانده کل قوا تلویحن بـه مجاهدین خلق مـی گویند کـه س��لاح بر زمـین نگذارید چون قانون اجرا نمـی شود.» با این حرک��ت آقای بنی صدر بـه نوع��ی موضع گیری علن��ی درون مقابل آق��ای خمـینی دس��ت زد. چه، آقای خمـین��ی گفته بود کـه س��لاح های تان را تحویل دهید درحالی ک��ه آقای بنی صدر عمل عاین را توصیـه ک��رده بود و این خود عام��ل مـهمـی درون عزل او گردید. از س��وی دیگر برخی مسوولان و نمایندگان مجلس با اس��تقبال از س��خنان آقای خمـینی، سازمان را محکوم ��د. «به��زاد نبوی»، وزیر مش��اور و س��خن گوی دولت، تاکید کرد: «در رابطه با مجاهدین خلق بـه ترین سخنان و ره نمودها همان بود کـه امام فرمودند.» «س��یدعطااله مـهاجرانی»، نماین��ده مجلس ن�یز ضمن تجلیل و تمجید سخنان آقای خمـینی چنین اظهارنظر کرد: «دقیقن این طور بـه نظر مـی رسد کـه مخالفت های سیـاس��ی مجاهدین خلق ب�ه طور مش��خص زمـینـه ساز اقدامات مسلحانـه آن هاست. با این توضیح کـه حرکت سیـاس��ی خود را طوری ت�نظیم کرده اند کـه ظاهرن بـه هواداران خود این طور بباورانند کـه م�بارزه مس�لحانـه و براندازی جمـهوری اسلامـی تنـها راه نجات آن هاست.» «به��زاد نبوی»، س��خن گوی دولت، نی��ز مجددن درون واکنش بـه مکاتبه س��ازمان ب��ا رییس جمـهوری، اعلام ک��رد: «دولت تمام��ی گروه های مس��لح را چه آن ها بخواهند و یـا نخواهندخلع سلاح خواهد کرد و آن ها را بـه حوزه قانون خواهد کش��انید و به فعالیت غیرقانونی آنان خاتمـه خواهد داد.» مقارن این اوضاع، ش��ایعه افشای تلاش به منظور سرقت اسناد محرمانـه از وزارت امور خارجه توسط عوامل دفتر آقای بنی صدر و دس��ت گیری متهم��ان آن رخ داد کـه یک بخش اصلی آن بـه روابط آقایـان بنی صدر و رجوی مربوط مـی ش��د. یکی از مـهم ترین اسناد کشف شده درون حال سرقت، مربوط بـه وابستگی «کاظم رجوی» برادر «مس��عود رجوی» بـه س��اواک و رژیم شاه بود کـه در دولت موقت بـه س��فارت و نمایندگ��ی دایمـی ایران درون دفتر اروپایی س��ازمان ملل درون ژنو منصوب ش��ده بود و سپس کاردار س��فارت ایران درون سنگال گردید. آقای بنی صدر درون مصاحبه ای ضمن رد این ش��ایعه درون مورد تلاش به منظور سرقت «اصل» پرونده برادر رجوی گفت: «م��ن احتیـاج بـه رس��یدگی بـه پرون��ده چنین فردی را نداشتم چون او نـه مـی خواست درون دف�تر م�ن استخدام شود و من نیز او را از اروپا مـی شناسم و محتاج پرونده استخدامـی اش نبودم. این همـه داد و قال نمـی خواس��ت. مـی گفتید این پرونده اس��تخدامـی این آقاس��ت. این جور کارها همان سلب امنیت اس��ت، وقت��ی از رییس جمـهوری س��لب امنیت بشود مساله مردم دیگر روشن است.» سیـاست 85 گزارش ادبی- فریدون فریـاد شاعری خارج از نظامات شعری امروز سایـه کوثری «فریدون فریـاد» ش��اعر و مترج��م ایرانی مقیم یونان صبح روز یک شنبه هفدهم بهمن ماه از دنیـا رفت. «فریدون رحیمـی» با نام ادبی فریدون فریـاد مترجم و ش��اعر ایرانی است. او بسیـاری از کتاب های کلاسیک فارس��ی را بـه یونانی و بس��یـاری از کت��ب یونانی را بـه فارسی برگردانده است. فریدون فریـاد متولد خرمشـهر و دانش آموخته ی ادبیـات تطبیقی است. تحصیلاتش را درون یونان بـه اتمام رسانده و سال ها اس��تاد زبان و ادبیـات فارس��ی درون این کشور بوده است. آثار ش��عری آقای فریـاد اغلب بـه زب��ان یونانی ترجمـه شده و کتاب «خواب هایم پر از کبوتر و بادبادک است» درون مدارس یونان تدریس مـی شود. علاوه بر این بسیـاری از اشعار او بـه زبان های دیگری از جمله فرانس��ه هم برگردانده شده است. فریـاد قریب بـه س��ه سال وقت خود را بر سر ترجمـه و انتشار آنتولوژی شعر یونان گذاشته و آثار بسیـاری از شاعران کلاسیک فارسی زبان از جمله عطار، فردوسی و خواجوی کرمانی را بـه زبان یونانی ترجمـه کرده است. او درون نش��ریـات یونانی مقالات متعددی درباره ایرانی ها و یونانی ه��ا نوش��ته و از زندگ��ی او ی��ک فیلم به منظور تلویزیون یونان س��اخته ش��ده کـه بارها درون این کشور پخش شده است. شعرها و کتاب های او بارها برنده جوایز معتبر بین المللی ش��ده اس��ت. درون معرفی ش��عرهای فریـاد، آن را س��اده و روان مـی خوانن��د. ب��ا این کـه در ابتدا مثل اغلب ش��اعران معاصر تحت تاثیر نیما بوده اس��ت ولی بعد از آشنایی با «ریتسوس»، شاعر یونانی تحولی درون شعرش رخ مـی دهد. این دو بعدها بـه دوستانی نزدیک تبدیل شدند. خ��ودش مـی گوی��د: «پیش از آش��نایی با ریتس��وس هرچیزی کـه به ذهنم مـی رسید مـی نوشتم و حتا حاضر نبودم کلمـه ای را درون ش��عرم بعد وپی��ش کنم. پیش از آش��نایی با ریتسوس دو مجموعه شعر چاپ کرده بودم کـه این دو مجموعه فاجعه اند، شعرهای این مجموعه ها بسیـار عریـان بودند. آشنایی با ریتسوس موجب شد کـه از تجربیـات او اس��تفاده کنم و رفته رفته ش��عرم از این فضا خارج شود.» فریـاد مترجم هم بوده اس��ت. اما اب��ا دارد از این کـه او را بیش ت��ر مترج��م مـی خوانند که تا ش��اعر، زیرا مـی گوید شاعری بوده کـه بعدها مترجم شده است. ش از آن کـه کار ترجمـه را آغاز کند، ش��اعر بود و ش��عر مـی گفت، اولین مجموعه ش��عرش را با عنوان «مـیلاد نـهنگ» درون س��ال ۷531 منتش��ر کرد، دومـین مجموعه ش��عر او «ش��اعران جوان» نام داشت کـه در س��ال 8531 منتشر شد، از همان زمان ها بود کـه او بـه کار ترجمـه هم علاقه مند ش��د و همـین فعالیت ترجمـه روی کار اصلیـاش یعنی سرودن شعر سایـه انداخت. «م��ن خودم را درون اصل ش��اعر مـی دانم، ش��اعری کـه دوس��ت دارد ترجمـه هم د و ترجمـه را هم با ش��عر ش��روع کرده است. درون راستای سرایش شعر فکر کردم ابهامات ش��عر چیس��ت؟ و آیـا آن چه ک��ه من مـی گویم ش��عر است؟ و دیگران چه کرده اند؟ همـین موضوع مرا بـه س��مت ترجمـه شعر کشاند. من ترجمـه شعر را به منظور ای��ن انجام ن��دادم کـه کار ترجمـه کرده باش��م و کتاب چاپ کنم و به فروش برس��انم. درون واقع من ش��اعری بودم جست وجوگر. جست وجوگر مفهوم و معنای شعر، افق های تازه ش��عر و این کـه ش��عر من با دیگری چه تفاوت��ی دارد، تکاملی کـه دیگ��ران دارند از چه چیزی نش��ات گرفته است؟ اصولن شعر ما چه وجوه مشترکی با دیگران دارد و این کـه چرا شعر دیگران بیش تر مورد توجه است؟ این پرسش ها مرا بـه موازات سرایش شعر بـه سمت ترجمـه کشانده است. من از سال های 54 یـا 64 سرودن شعر را شروع کردم، درون نش��ریـات و گاه نامـه ه��ا و مجله ها دی��دم کـه وجوه دیگری از ش��عر اس��ت کـه با ش��عر ما متفاوت هست و نگاه ه��ای دیگ��ری وجود دارد. هر چند کـه با ش��عر نو آش��نایی پیدا ک��رده بودم، دیدم آن ش��عرها دارند جور دیگ��ری بـه جهان ن��گاه مـی کنند. بعد دی��دم کـه الهام دهنده ش��عر نوی ما ش��عر غرب اس��ت. مثلن درون مورد نیما و ش��املو و تا اندازه ای فروغ بـه این نتیحه رسیدم کـه این ش��اعران، ش��اعرانی بودند کـه ش��عر خود را بر اساس ش��عر غرب مـیزان بندی کرده بودند و تراز به منظور این کـه چه ش��عری مدرن است، شعر غرب بوده است، یـا مثلن نیما تحت تاثیر یک ش��اعر بلژیکی بوده است. مـی خواهم بگویم تحول درون شعر نوی ما، ادامـه منطقی ش��عر کهن ما نبوده اس��ت، درون واقع شعر نوی ما ادامـه غیرمنطقی شعر کهن ما بوده است.» بـه گفته فری��دون فریـاد: «امروز مـی بینیم ش��عر ما کـه دچار نوعی تش��تت و آش��فتگی اس��ت درون واقع نوعی گرته برداری و رونوش��ت از شعرهای ترجمـه است، اگر ش��عرهای چند چهره نام آور را بررس��ی کنیم، مـی توان ردپای آن ها را درون شعر ترجمـه پیدا کنید.» ام��ا فریـاد درون همـه این س��ال ها کـه در یونان بود، هرگز راضی بـه این نشد کـه خود را وارد گروه های ادبی داخل کش��ور کند. «من بـه باند بازی و گروه س��ازی و نوچه پروری اعتق��ادی ندارم و از این چیزه��ا بدم مـی آید و خودم را همـیشـه از این جمع ها کنار کشیده ام. با آن کـه قبلن ب��ه ایران زیـاد رفت و آمد مـی کردم و ش��عرهایم نیز درون روزنامـه های پرتیراژ آن زمان منتشر مـی شد، اما دوست نداشتم کـه مطرح ش��وم. بـه دلیل این کـه حس مـی کردم آدم وقتی مطرح مـی ش��ود احساس مـی کند بـه کمال رس��یده و این توهم ویران گر است، بـه تو اجازه نمـی دهد بـه غایت نـهایی خود درون هنر و ش��عر برس��ی. البته دور بودن از کش��ور هم موثر بوده است؛ زیرا اگر م��ن درون این 5۲ س��ال ایران ب��ودم، مخاطبم با من درون تم��اس ب��ود و او را مـی دی��دم و عالعمل هایش را مـی ش��نیدم و طبعن به منظور چاپ آث��ارم هم زودتر اقدام مـی ک��ردم، اما درون خارج هم کـه ش��عر مـی گویم، زیرش محلش را نمـی نویس��م، زیرا معتقدم ش��عر حتما در همـه جا مخاطب داشته باشد و اعتقاد دارم ذهن من اساسن ذهن��ی ایرانی اس��ت و به ای��ن دلی��ل از آوردن نام و مکان های خارجی درون ش��عرم پرهیز مـی کنم و دوس��ت ندارم زیر شعرم بنویسم لندن یـا آتن.» فریـاد ش��عر هم بـه زبان فارس��ی و هم بـه زبان یونانی س��روده اس��ت. کار ترجمـه را هم از هر دو زبان انجام داده اس��ت اما بارها درون گفت وگوهایش بر این موضوع تاکید داش��ته اس��ت که: «من خودم را شاعر ایرانی و در عین حال جهانی مـی دانم. من بـه زبان یونانی ش��عر گفته ام و دوس��تان شاعر و منتقدان تشویقم د کـه باز هم بـه این زبان بنویسم، ولی من با اولین تجربه ها کنارکش��یدم چرا کـه نمـی خواستم شعرم درگیر آسیب دیگری بـه نام شعر زبان دیگر شود.» فریـاد هرچند معتقد اس��ت کـه همـین ارتباط نگرفتن و وارد جمع ها نشدن س��بب انزوای شعرش درون کشوری ش��ده کـه همـه بـه زبان فارسی شعر مـی خوانند. او معتقد اس��ت کـه عدم حضور مداومش درون ایران و وارد نشدن بـه مجامع ادبی داخل کشور سبب شد کـه او شعرش را بر اس��اس نظامـی دیگر بگوید و نـه کپی شعر دیگران: «همـه مثل هم هس��تند، همـه مثل هم مـی نویسند. چرا این طور اس��ت؟ زیرا مـی ترسند کـه از خط بیرون پرت ش��وند یـا پرت ش��ان کنند. مثل بازی کـه یک عده بچه مـی کنند. خط مـی کشند و اگر پای شان را بیرون بگذارند، از بازی خارج مـی شوند. علت این موضوع ترسی هست که فضای نظم موجود ش��عر بـه شاعران تحمـیل کرده است. این درون واقع خود نوعی نظام ساختن است. یعنی تو حتما در این نظام ش��عری حرک��ت کنی. اگر درون این نظام شعری نباشی، تو را شاعر نمـی دانند.» فرهنگ 95 خشونت هنجارهای نـهال نوریـان درون مقدمـه، مترجم هدف از نشر این کتاب را گشایش دو جبهه ی مبارزاتی مـی داند. امـین قضایی چنین مـی نویسد: «توس��عه ی نش��ر الکترونیکی بـه منزله ی شکس��تن سد سانس��ور و س��رکوب رژیم حاکم از یک س��وی و معرفی و بس��ط اندیش��ه ی reeuQ بـه جامعه ی اندیش مندان مب��ارز و ترقی خ��واه فارس��ی زبان، شکس��تن مرزبن��دی و محدودیت ه��ای جنس��یتی ک��ه انگیزه ی نوش��تن این کتاب توس��ط مولف بود با انگیزه ی شکستن مرزبندی و محدودیت های حاکم ب��ر آزادی بیـان نزد مترجم تقویت شده است.» [1] «آش��فتگی جنس��یتی» (elbuorT redneG) به منظور نخس��تین بار درون س��ال 0991 مـیلادی درون آمریکا بـه چاپ رسیده و بیش از صدهزار نسخه از آن درون کشورهای دیگر و به زبان های مختلف منتشر شده است. «جودیت باتلر» (reltuB htiduJ) نویسنده ی این کتاب، فیلس��وفی پساس��اختارگرا و منتقد فمـینست آمریکایی اس��ت. اندیش��ه ها و نوشتار او درون حوالی نظریـه ی فراهنج��ار، نظریـه ی کوییر، فلس��فه ی سیـاس��ی و علم اخ��لاق درون تردد اس��ت. جودیت، اس��تاد ادبیـات درون دانش گاه برکلی کالیفرنیـا اس��ت. مدرک دکترای خود را درون س��ال 4891 از دان��ش گاه ییل دریـافت کرد و ب��ا نگاهی بـه عن��وان پایـان نامـه ی او، دغدغه های اندیشگانی اش را مـی توان مرور کرد؛ پایـان نام��ه اش متنی با عنوان «مباحث ش��هوت، بازتاب اندیش��ه های هگل درون قرن بیستم فرانسه» بود. نخستین کتاب جودیت، (شش��فتگی جنس��یتی - orT redneG elb) بوده اس��ت. این کتاب درون پاییز 5831 بـه کوشش امـین قضایی بـه فارسی برگردانده شد و به صورت کتاب الکترونیکی درون وب گاه ججله ی شعر درون هنر نویسش - P.www ofni.gaMyrte بـه چاپ رسیده است. این کـه این کت��اب را از متن ه��ای پایـه گذار نظری��ه ی reeuQ مـی دانند بی راه نیس��ت. شاید گفته ی خود جودیت، گویـای این نکته باش��د. آن جا کـه مـی گوید: «حیـات متن از نیـات من فراتر رفته اس��ت.» [۲] این متن بخشی از سنت فمنیسم هست که سعی درون بازنگری دسته بندی های تعاریف درون حوزه ی جنس��یت دارد و از این منظر بـه بازتولید مفاهیم فمنیستی یـاری مـی رساند. آشفتگی تی زمـینـه ای از امکان ها را به منظور ت باز مـی گشاید و انتقاد از خود است؛ پرسش از خ��ود. نق��دی از درون کـه به زع��م جودیت، نویدبخش زندگی دموکراتیک تر و مشمول تر به منظور است. آش��فتگی جنس��یتی، درون جس��ت وجوی راه هایی هست تا نش��ان دهد همـین تفک��ر «چه چیزی ممکن اس��ت» درون زندگی «تی ش��ده» با فروض قاهرانـه و عادی شده، مس��دود گش��ته اس��ت. کتاب هم چنین بـه دنبال از مـیان بردن تمامـی تلاش هایی اس��ت کـه گفتمانی از حقیقت را بـه کار مـی گیرند که تا کنش های جنس��ی و تی اقلیت را مشروعیت زدایی نمایند . این بدان معنا نیس��ت کـه تمام��ی کنش های اقلیت مورد اغماض یـا س��تایش اند، بل بدین معنی اس��ت کـه ما حتما قادر باشیم پیش از هر نوع نتیجه گیری درباره ی آن ها، بـه آن ها بیـاندیشیم» . [3] و این همـه بدان معنا نمـی تواند باشد ک��ه جودیت درون این کتاب هنوز ب��ه انگاره های دوآلیته ی واپس گرا و فلج کننده پای بند اس��ت. «جنس��یت مـی تواند مبهم ارایـه ش��ود بی آن کـه موجب آشفتگی یـا جهت گیری مج��دد تمایلات جنس��ی هنجارین گ��ردد.» [4] حتا اگر از س��مت و س��وی دوگانـه های م��رد/زن، دگرجنس گرا/ هم جنس گرا و … س��ربرگردانیم. چرا کـه ساز و کار قدرت بر مبنای اس��تراتژی جاگیر ش��دن درون یک سوی دوآلیته ی فرسایشی و فرمایش��ی است. قدرت ظاهرن چیزی بیش از معاوضه مـیان س��وژه ها یـا رابطه ی واژگونی ساده مـیان س��وژه و دیگری اس��ت؛ «به واقع، ق��درت درون عمل تولید همـین چارچوب دوگانـه به منظور تفکر درون باب جنس��یت ظاهر مـی گردد» . [5] حال آن کـه س��وال این اس��ت: چه تعریف جدی��دی از قطب های ناهم گون، موازنـه ی جدید قدرت ها (ن��ه لزوم��ن درون دوآلیته ی نرینگی و مادینگی) بـه دس��ت مـی دهیم که تا به تقابل بهینـه ای از رویـارویی و زیست فرد با پیرامون ش برسیم؟ این کتاب مدعی آن اس��ت کـه برای کمک بـه هم گرایی سیـاسی دیدگاه های فمـینیسم، گی، لزبین درون باب ت ب��ا نظری��ه ی پساس��اختارگرایی، وقوع یـافته اس��ت. [6] جودیت مـی گوید کـه مس��ئله اش حاشیـه ای ماندن نیست، «بلکه سهیم ش��دن درون هر منطقه ی حاشیـه ای و شبکه ای اس��ت کـه از مراکز انضباطی روییده و س��بب جای گزینی متکثر ای��ن اتوریته ها مـی ش��وند.» [۷] او مـی گوید به منظور نش��ان ناتوانی عاملیت سیـاس��ی، درون جهت جدایی از پویـه های متشکل قدرت برسازنده اش تلاش کرده است. [8] او نگران بوده اس��ت، نگرانی جودیت از هراس بوده اس��ت. «آیـا نابودی دوتایی های جنس��ی، چونان عظیم و وحش��ت انگیز اس��ت کـه باید تعریفن غیرممکن باش��د و مکاشفه ی آن از هر اندیش��ه ای درباره ی ت حذف ش��ود؟» [9] جودیت نگرانی خود را داش��ت. نگران بود؛ ترس از کنش بـه س��بب هراس از آن، ب��ر خوانش کتاب و خواندنی بودن آن س��ایـه بیـاندازد. معنای جنس��یت اگر محدود بـه پیش انگاره های کنش غالب شود فمـینیس��م بـه گوش��ه ای انحصارگرایـانـه تبعید مـی ش��ود. اشاره بـه انسان، آرامش تعقل را بـه این کتاب برمـی گرداند. افتخار باتلر، خروج کتاب از معنای آکادمـیک آن و گس��تردگی اش درون متن جامعه و دردسرهای جنس��یتی آن اس��ت. با وجود این کـه آشفتگی جنس��یتی را ی��ک مت��ن آکادمـی��ک مـی داند. «بی ش��ک عجیب و برای برخ��ی دیوانـه کننده اس��ت کـه کتابی بـه آس��انی مصرف نش��ود اما مطابق اس��تانداردهای آکادمـیکی «عامـه پسند» باش��د.» [01] او از این ک��ه کتاب��ش از فضای آکادمـی��ک پا فراتر گذاش��ته و ب��ه پیکره بندی زندگی ورود کرده شادمان هست و از این تجربه بـه نیکی یـاد مـی کند. این ها دقیقن بـه این خاطر هست که آن چه مـهم مـی نماید، مـی تواند فرد را بـه دردسر بیـاندازد. گوش��ه ای از متن را درون صفحه ی 35۲ کتاب «آشفتگی تی» مـی خوانیم: «شالوده شکنی هویت، شالوده شکنی سیـاست نیس��ت بلکه بـه صورت امری سیـاس��ی همان ش��رایطی را ایجاد مـی کند ک��ه از طریق آن هوی��ت بیـان مـی ش��ود. این ن��وع نقد موج��ب بـه چالش کشاندن چارچوب بنیـادگرایـانـه مـی شود کـه در آن فمنیسم بـه مثابه سیـاس��ت هویتی بیـان گشته است. تناقض درونی این بنیـادگرایی این اس��ت کـه همان س��وژه ای را فرض گرفته، تثبیت کرده و مقید مـی کند کـه امـیدوار بـه باایی و آزادسازی این سوژه است.» - ص -۷ مقدمـه ی مترجم - ص -9 پیش گفتار 9991 - ص -01 پیش گفتار 9991 - ص -81 پیش گفتار 9991 - ص -۷3 پیش گفتار 0991 - ص -14 پیش گفتار 0991 - ص -14 پیش گفتار 0991 - ص -9۲ پیش گفتار 9991 - ص -01 پیش گفتار 9991 - ص -3۲ پیش گفتار 9991 06 هنر درون ابعاد خانگی مـه شب تاجیک امروزه موج تکنولوژی چون دیگر حوزه های زیس��تی بشر متمدن، حوزه ی هنر های اجرایی را نیز فراگرفته است. درون حال حاضر ش��اید خیلی از ما نتوانی��م زندگی ای را تصور کنیم کـه در آن از ماش��ین و ابزار تکنولوژیک و آن چه بـه آن وابسته هست خبری نباشد. حتما پذیرفت کـه زندگی درون عص��ر حاضر بـه تکنولوژی و حواش��ی آن، بیش از آن چه فکر مـی کنیم وابس��ته هست و ش��اید درون جنبه هایی آن قدر بـه زندگی مدرن و ابزار آن، وابس��ته شده ایم کـه گذراندن روزمره هم حتا ساعتی بدون تکنولوژی قابل تصور نباشد. روزگاری بود ک��ه ورود بـه دنیـای هنر پیش زمـینـه هایی را طلب مـی کرد کـه در عمل بس��یـاری از افراد نمـی توانستند بـه این حوزه وارد ش��وند و اگر کمـی درون تاریخ هنر جس��ت و ج��و کنیم، بـه خصوص درون عرصه ی موس��یقی، بیش تر اف��رادی کـه به این کار مش��غول بودن��د از طبقه ی مرفه ش��مرده مـی شدند چرا کـه هنر امکان ها و ابزاری از جمله، فراغت، ثروت، ابزار و ارتباط و استاد را مـی طلبید کـه تامـین آن از عهده ی قشر های دیگر جامعه خارج بود. تقریبن از قرن نوزده بـه این س��و، با تولد و گس��ترش سطح متوس��ط جامعه درون پی صنعتی شدن جامعه ی غرب و از آن سو ایجاد و رشد های حق خواهی بـه خصوص درون مـیان دانش جویـان، هنر نیز درون مـیان افراد بیش تری ریش��ه دوانید، این افراد هم گروه��انی را ش��امل مـی ش��دند کـه در پی آموختن هنر و ارایـه ی آن بودند و هم دس��ت های از س��طح متوس��ط اجتماع ک��ه با ورود دانش بـه این س��طح بـه هنر و اس��تفاده از آن گرای��ش پیدا د. ول��ی درون قرنی کـه ما درون آن زندگی مـی کنیم اوضاع کمـی متفاوت اس��ت، از یک س��و قش��ر های دیگری هم بـه جامعه از مـهاج��ران که تا اقلیت های مختلف افزوده شده اند و از سوی دیگر امکان های فراگیری و ارایـه و دریـافت هنر ش��کل های متنوع و آسان تری بـه خود گرفته است. شما بـه راحتی مـی توانید با کمـی ذوق و استعداد و پش��ت کار بیـاموزید و با امکانات محدود آتلیـه و استودیوی خانگی خود را داش��ته باش��ید و تنـها با چند کلیک و داشتن فضای محدودی درون دنیـای اینترنت، کار خود را بـه مخاطبان عرضه کنید و مخاطبان علاقه مند هم بـه سادگی مـی توانند بـه کار هر هنرمندی بنابر سلیقه ی خود دسترسی پیدا کنند. درون ای��ن مـیان هنرمن��دان حرفه ای از پایین آمدن س��طح کار و مبتذل ش��دن هن��ر مـی گویند و این ک��ه بازار هنر آش��فته و پریشان شده اس��ت و دیگر نمـی توان انتظار کار جدی داش��ت و از جانب دیگر صدای هنرمندان آماتور بـه جامعه گوش مـی رس��د کـه از خارج ش��دن انحصار هنر درون دست تع��داد معدودی از افراد س��خن مـی گویند و این کـه بدون واس��طه ی کمپانی ها و اعمال نفوذ و در نتیجه س��لیقه ی آن ها مـی توان بـه دل خواه خود کار کرد. هنرمند حرفه ای و هنرمن��د آماتور درون این عصر بی��ش از هر زمانی بـه هم نزدیک ش��ده اند و جای گاه ش��ان چنان مغشوش شده کـه قابل تبدیل بـه هم هستند. درون حال حاضر با توج��ه بـه نفوذ رایـانـه و ابزار تکنولوژیک وابس��ته ب��ه آن، گونـه های��ی از هن��ر چن��د رس��انـه ای و هایبراس��پیس بـه وجود آمده اس��ت کـه در گذشته بـه هیچ عن��وان امکان ظهور آن ها فراه��م نبود و علاوه بر آن ما با نوآوری هایی درون عرصه ی هنرهای چندرس��انـه ای مواجه هستیم کـه در عمل زیست آن ها بـه واسطه ی دخالت مخاطب درون روند تولید و نش��ر اس��ت. این هنرها، هنرهای اشتراکی هس��تند کـه الزامن و هم واره بـه کم��ک و هم راهی کاربران متکی هستند و فقط و فقط درون دنیـای مجازی فرصت تجربه پیدا مـی کنند. با ورود تکنولوژی و فضای عرصه ی نامحدود کالای هن��ری، حتما امـیدوار بود ک��ه حرفه ای ها و آماتور ها بتوانن��د درون کنار هم هنری بالن��ده و برابر را درون فرصت های همگن بـه مخاطب عرضه کنند. 16 مـهارت هایی کـه باید از نو آموخت نعیمـه دوستدار پیش ت��ر درباره ی زور بازوی زنان��ه حرف زدیم و این کـه زن ها بـه شکل عمومـی جسم شان را تقوت نمـی کنند و این ضعف باعث مـی ش��ود خیلی از کارها را بـه مردان بسپارند و زمـینـه را به منظور ناتوان و کم توان دیدن هم جنسان ش��ان فراهم کنند. این موضوع باعث ش��د خود من بیش تر بـه کارهایی کـه زنانـه و مردانـه تعریف مـی ش��وند فکر کنم و ببینم زنانـه و مردانـه دانس��تن کارها، از کجا آب مـی خورد. البته درون این جا منظورم اصلن ش��غل هایی نیس��ت کـه به ه��زار و یک دلیل عرفی و مذهبی، دس��ت کم درون ایران، مردانـه شناخته مـی شوند کـه البته بعدها بـه آن هم خواهیم پرداخت. منظورم کاملن کارهای معمولی و روزمره هست که بـه دلایل ناشناخته تفکیک تی شده اند. نمونـه اش همـین رانندگی . که تا چند س��ال پیش، این کار را عموم��ن مردانـه مـی دانس��تند. البته منظورم از چند سال، دست کم 04 سال پیش است. اما حتا آن هایی کـه 04 سال پیش هم گواهی نامـه گرفته اند، اعتقاد محکمـی بـه راننده بودن خودشان بـه عنوان یک زن نداشته اند. درون واقع، درست اس��ت کـه زن ها با رانندگی احساس استقلال بیش تری مـی کنند، اما درون عمل بدشان نمـی آید از زیر بار مس��وولیت اش ش��انـه خالی کنند. رسمـی وجود دارد کـه بر اس��اس آن، وقتی یک زن و مرد با هم هم راه مـی ش��وند، قاعده را بر این قرار مـی دهند کـه مرد رانندگی کن��د. مردها و خود زن ها چن��دان خوش ندارند درون حالی کـه زن رانندگی مـی کند با هم س��وار ماشین شوند. خیلی از هایی کـه به محض 81س��اله ش��دن گواهی نامـه رانندگ��ی مـی گیرن��د، بع��د آن را مـی گذارن��د درون کوزه و همـیش��ه ترجیح مـی دهند مردی به منظور شان رانندگی کند. نکته این جاس��ت ک��ه این کار درون تعابیر آداب معاش��رت، نوعی احترام هم بـه حساب مـی آید، هر چند درون واقع نوعی سلب مسوولیت از زن درون پوشش احترام بـه اوست. حالا فرض کنیم کـه زنی خودش رانندگی هم مـی کند. خیلی از زن هایی کـه ماش��ین زیر پای شان است، از ماشین داشتن فقط بـه همـین رانندگی اکتفا مـی کنند و هیج مسوولیت دیگری درون مورد ماش��ین بـه عهده نمـی گیرند. بیش تر آن ها نمـی دانند از ماش��ین چه طور حتما نگه داری کرد و نـه تنـها از ام��ور فنی خاص س��ر درون نمـی آورند، حتا پنچرگیری هم بلد نیس��تند و اگر این اتفاق موقعی کـه تنـها هس��تند به منظور شان بیفتد، دست بـه دامان مردها مـی شوند و البته اگر خودشان هم تقاضا نکنند، راننده های مرد بی ش��ماری هستند کـه با ادای احترام، ماشین شان را کنار مـی زنند که تا اگر شده با کت و شلوار، پنچری ماشین خانم را بگیرند. ش��اید این چیزها آن قدر بـه نظرتان بدیـهی بیـاید کـه فکر کنید اشکالش چیست و اصلن چه لزومـی دارد خانم ها هم به منظور این جور کارها آس��تین ب��الا بزنند و مطابق معمول، ای��ن چیزهای بـه ظاهر پیش پا افت��اده را با حق و حقوق زنان��ه درون ارتب��اط ندانید. اما قضیـه این جاس��ت کـه همـین چیزها، نش��انـه های ساده ای هس��تند از ضعف، آن هم درون توانمندی هایی کـه به دست آوردن شان کار سختی نیست اما نادیده گرفتن شان درون ساختن یک تصویر ناتوان از زن اثری انکار نشدنی دارد. از این مثال ها بسیـار اس��ت. این کـه زن ها قبل از آزمودن هر کار فنی و تخصصی، اول دم از نتوانستن مـی زنند و باز و بس��تن هر پیچ و کوبیدن هر مـیخ و کنترل آب و روغن ماشین کـه سهل است، کنترل درجه ی حرارت آب کتری را هم بـه عه��ده مردها مـی گذارند، بیش از هرچیز نمایـان گر این هست که تفکر مردسالاری کـه مـی خواسته زن ها کم توان باش��ند، هم��ه ی این ها را درون قالب کمک و احترام ب��ه زن، درون ناخودآگاه ذهن آدم ها نـهادینـه کرده است. آموختن بس��یـاری از مـهارت ها، نیـاز زندگی امروز اس��ت و زنان��ه و مردانـه ندارد. اگر زن��ی مـی تواند رانندگی کند، پ��س مـی تواند ماش��ین را ب��ه تعمـیرگاه هم بب��رد و باید آن قدر آمادگی جس��مانی داش��ته باش��د ک��ه بتواند چند که تا پیچ لاس��تیک را باز کند. س��ر و کله زدن با منوهای موبایل و یـاد گرفتن مـهارت های اولیـه درون مورد نرم افزارها و سخت افزارهای کامپیوتر هم چیزی نیست کـه برای آن لازم باشد حتمن مرد باشی. پیش رفت فن آوری بـه ش��کلی بوده کـه دیگر انجام امور س��نگین و کارهای طاقت فرسا را از مردها هم توقع ندارد و آن را بـه عهده ی دس��تگاه ها و ربات ها گذاش��ته اس��ت و در چنی��ن دنیـایی، حرف زدن از س��نگین بودن یـا نبودن کاره��ا، به منظور فرار از انجام ش��ان، خیلی منطقی بـه نظرنمـی رسد. ای��ن راز زنان��ه را درون گوش تان مـی گویم کـه اگر از س��ر تنبلی و بی حوصلگی کاری را بـه مردها س��پردیم، دیگر لازم نیس��ت اس��م آن را دش��واری آن کار و از عهده بر نیـامدن بگذاریم و خیلی راحت تر اس��ت بگوییم کـه الان ترجیح مـی دهم خودم آن کار را نکنم. این طوری، تهمت ناروای ناتوانی زن ها را از روی ش��ان برمـی داریم و شاید خودمان هم تش��ویق شویم عطای این جای گاه ظاهرن محترمانـه را بـه لقایش ببخش��یم و در عوض، جای گاهی متناسب با توان مندی های طبیعی یک انسان امروزی بـه دست بیـاوریم. 26 اسطوره آفرینش درون ایران باستان پیمان عابدی بر اس��اس «گات ها»، اهورامزدا هم آفریننده روش��نایی و هم تاریکی اس��ت. بر اس��اس کتاب «بندهش��ن» کـه پس از ساسانیـان نوشته ش��ده، نیروی مخالف اهورامزدا و زاین��ده ی بدی ها را «اهریمن» (انگ��ره مـینیو) معرفی مـی کند کـه نص صریح گات ها اس��ت. درون کیش زرتشتی، اهریم��ن هی��چ گاه ت��وان ذاتی ب��رای مقابله ب��ا قدرت اهورامزدا را ندارد و رقیبی به منظور او نیس��ت بلکه اهریمن همان اندیشـهی بد هست اما درون باور «زروانیـان»، اهریمن ب��رادر و رقیب اهورا مزدا و پس��ر زروان و دارای هویتی جداگانـه از اهورامزدا است. زرتش��تیـان امروزی نیز خ��ود را یکتاپرس��ت مـی دانند و اهریم��ن را تنـها نم��ادی تمثیلی از بدی ه��ا مـی نامند نـه یک خدا. این ش��ایبه بـه احتم��ال، بـه دلیل تغییر مفهوم و ماهیت «انگ��ره مـینو» درون دین مربوط مـی ش��ود کـه این قطب مخالف «سپنته مـینو» با اهریمن یکی شده است. اسطوره آفرینش درون اساس بـه صورت مجموعه ای بـه هم پیوس��ته بـه اس��طوره فرجام جهان مـی پیوندد. درون زمانی کران من��د آفرینش مادی آغاز مـی ش��ود، آن گاه درون مدت زمانی، رخ دادهایی رخ مـی دهد و سپس جهان با اسطوره دیگری پای��ان مـی پذیرد. درون این مـی��ان آن چه پررنگ تر اس��ت، نبرد مـیان راس��تی و دروغ، خیر و شر، شیطان و خدا یـا خدایـان است. گویی انسان درون اندیشـه خود این دو نیروی کژی و راستی را آن قدر پررنگ مـی بیند کـه همواره درون پی نس��بت رخ دادها بـه آن هاست . درون اس��طوره های آفرینش، جهان با تقابل این دو آغاز مـی ش��ود و پایـان جهان نیز اغلب با پیروزی نیکی هم راه است. از دیدگاه زرتش��تیـان بین اهورامزدا و اهریمن ، خلا وجود دارد ک��ه «وای» (uyav) ن��ام دارد. وای، خ��لا مـی��ان روش��نی بی کران و تاریکی بی ک��ران، آمـیزه ای از هر دو را، درون خ��ود دارد و مرز آن دو بـه ش��مار م��ی رود. بنابراین اورمزد و اهریمن از یک س��و بی کرانـه و از س��ویی دیگر کرانـه مندند. اورمزد از وجود اهریمن آگاه بود و مـی دانست کـه او یورش خواهد آورد و جهان درون س��یطره ی رشک فرو خواهد شد. بنابراین اورمزد به منظور مقابله با اهریمن، آفریدگان مـینویی (غیر مادی) را آفرید. آفریدگان مـینویی س��ه هزار س��ال بی اندیش��ه، بی و ناملموس بودن��د. اهریمن نادان کـه از هس��تی اورمزد آگاه نبود از ژرف پایـه برخاست و به مرز روشنایی آمد. بـه اورمزد و روشنایی ناملموس تاخت، چون چیرگی را از آن روشنایی دید، بعد به جهان تاریکی بازگشت و سبب مبارزه با اورمزد، دیوان مرگ آور آفرید. اورمزد بـه اهریمن، با ش��رط ی��اری اهریمن بـه آفریدگان اورمزد، پیش��نـهاد آش��تی داد، اما اهریمن نپذیرفت. بعد اورم��زد پیش��نـهاد کارزار درون 9 هزار س��ال ک��رد و چون اهریمن بدان پیمان هم داس��تان شد، «اهونور» را سرود و فرجام پیروزی خویش، شکس��ت اهریم��ن و دیوان و رستاخیز را بـه اهریمن نشان داد. اهریمن از بیم، سه هزار سال بـه گیجی فرو افتاد. ب��رای پیروزی ب��ر اهریمن، اورم��زد مجبور ب��ه آفرینش ش��د. او نخس��ت، «زم��ان درنگ خدای» ی��ا کرانـه مند را از «زروان» (زم��ان بی کران��ه ی ازلی ابدی) پدید آورد. زیرا آفریدگان درون زمان رواج مـی یـافتن��د. درون زم��ان، آفری��دگان اهریمن نیز رواج مـی یـافتند، از سوی دیگر اما، هم چ��ون آفری��دگان اورمزد مـیرا مـی شدند. پی��ش از حمل��ه ی اهریمن خورش��ید و ماه و س��تارگان ایس��تاده بودند. زم��ان پاک و هم��واره نی��م روز ب��ود. بـه هنگام تاخت اهریمن آنان بـه درآمدند و تا فرجام جهان نمـی ایستند. درون دین زرتشتی، جهان بـه دوازده هزار سال ختم مـی شود. سه هزاره ی نخست دوره ی آفریدگان مـینویی ست، دومـین س��ه هزاره، دوره ی آفریدگان مادی است. درون سومـین سه هزاره نیک و بد بـه هم مـی آمـیزند و در آخرین سه هزاره، اورمزد بر اهریمن پیروز مـی شود. ب��ا پای��ان دوازده هزار س��ال و پیروزی اورم��زد، زمان بی کران��ه و اب��دی برقرار مـی ش��ود و اورمزد ب��ه هم راه آفریدگانش جاویدان مـی شود. گزارش روز تاجیکستان کاهش اعتماد بـه نـهادهای دولتی درون تاجیکستان کیومرث/ دفتر تاجیکستان نتیجه یک تحقیقات درون تاجیکستان بیـان گر آن هست که اکثر س��اکنان این کش��ور درون قیـاس بـه دادگاه و نـهادهای دیگر دولتی بـه پیش��وایـان غیررس��مـی، از جمله روحانیـان اعتماد دارند و مشکل ش��ان را ب��ه آن ها عرض مـی کنند. اگرچه خوب مـی دانند کـه روحانیت درون تاجیکس��تان مقام نیس��ت و روحانیـان ام��کان از جهت قانون��ی حل مشکل ساکنان را ندارند. یک س��ازمان جمعیتی کـه وجود «ادلیـه غیررس��مـی» درون تاجیکس��تان را تحقیق کرده هست مـی گوید بیش از همـه افراد معلول و زنان روس��تای بـه پیش��وایـان غیررسمـی درون تاجیکستان مراجعت مـی کنند. «عظیم س��یف الدین» رهبر برنامـه «برابری درون نزد قانون و دست رس��ی بـه عدالت دادگاه��ی» مـی گوید: «پژوهش روش��ن کرد کـه واقعن درون تاجیکس��تان ادلیـه غیررس��مـی جای دارد.» بنا بـه گفته او مراجعت س��اکنان بـه پیشوایـان زیر سایـه و یـا ادلیـه غیررس��مـی بیش تر به منظور حل طلاق، مـیراث و یـا خشونت خانوادگی بوده است. صاحب نظران تاجیک وجود این گونـه ادلیـه را درون عدم باور ساکنان بـه نـهادهای رسمـی مـی دانند کـه این نـهادها بـه رش��وت خواری و کم س��وادی حقوقی متهم مـی شوند. این اس��ت ک��ه صاحب نظران تاجی��ک مـی گویند، مردم ادلیـه غیررس��مـی را شکل ساده، دست رس و بااعتماد حل مشکل مـی دانند. از طرف دیگر بـه قول س��اکنان تاجیکس��تان مراجعت بـه تک��رار آن ها ب��ه نـهادهای دولتی از جمل��ه دادگاه و دفتر ریـاست جمـهوری تاجیکستان بی نتیجه انجام یـافته است. آن ها مـی گویند ادلیـه غیررس��مـی اگرچ��ه درون حل قانونی مشکل ش��ان دس��ت کوت��اه دارد ولی هم چن��ان آن ها را دل گرم و طرف ها را بـه مراسا دعوت مـی کند. موضوع بی اعتمادی ساکنان بـه نـهادهای دولتی و کشال کاری ها درون اداره ها از زبان رییس جمـهوری تاجیکس��تان هم بارها صدا داده است. درون یک س��ال گذشته او همـه وزیران و رهبران اداره های دولتی را مثل کرد کـه هر هفته روز ش��نبه س��اکنان را بـه حضور پذیرفته به منظور حل مش��کل آن ها بکوشند. خود او بارها درون صحبت هایش گفته اس��ت کـه م��ردم مـی توانند مس��تقیم بـه او نامـه بفرس��تند و از مش��کل خود بگویند. اما آن هایی کـه به س��ایت رس��مـی رییس جمـهوری نامـه فرس��تاده اند مـی گویند کـه با گذشت سال ها هنوز بـه نامـه خود پاسخ دریـافت نکرده اند. تاجیکستانفرهنگ 36 بازی، اسطوره، زندگی رضا حاجی حسینی خاطرات سال های کودکی و نوجوانی را کـه مرور مـی کنی، پر هستند از تلخی و شیرینی های بازی. بازی هایی کـه با بچه محل ها ش��کل مـی گرفت و کم هم پیش نمـی آمد کـه آخرش بـه بحث و جدل، دعوا و بزن بزن ختم نش��ود. درون خاطره های مانده از سال های دور، زیـادند دوستانی کـه در همـین دعواها پیدا مـی شدند یـا رابطه هایی کـه پس از یک درگیری، بـه دوس��تی ای عمـیق مـی رسیدند. جالب این کـه این ماجرا حتا درون اساطیر هم دیده مـی شود: «گیلگمش» (hsemagliG)، آفریده ای خدا - انس��ان، بر س��رزمـین «اوروک»(kurU) فرمان روایی مـی کند و چون چیزی بـه جز خوردن و نوش��یدن و هوس رانی و ستم کاری نمـی داند، همـه ی چیز های خوب را ب��رای خود مـی خواهد. از ای��ن رو ان و زن��ان را از پدران و همسران شان مـی رباید و مـیان خانواده ها آشوب و اندوه بـه وجود مـی آورد، بـه طوری ک��ه م��ردم اوروک از س��تم او ب��ه جان مـی رس��ند، بعد نزد خداوند شان مـی روند و از او مـی خواهن��د ت��ا موج��ود دیگری بیـافرین��د کـه در مقابل گیلگمش از آن ها دفاع کند. خداوند شان مـی پذیرد و انسانی بـه نام «انکیدو» (udiknE) مـی آفریند و به زمـین مـی فرستد. گیلگم��ش و انکیدو بعد از دیدار، ابتدا با هم مـی جنگند اما بعد از آن با هم دس��ت دوستی و مـهر مـی دهند و بر آن مـی شوند کـه ت��ا پایـان از یک دیگر جدا نش��وند. از آن بعد با ه��م یگانـه مـی گردن��د، مانند یک روح درون دو جس��م. کم کم گیلگمش درون کن��ار انکیدو کـه روانی آرام و ش��کیبا دارد، خوی س��تم کارانـه ی خ��ود را ترک مـی گوی��د و تصمـیم مـی گیرد با ی��اری وی بـه جنگ غول شروری بـه نام «خوم بابا» یـا «هوم بابا» (ababmuH) ب��رود کـه از مدت ها پیش باعث وحش��ت و نگرانی مردم سرزمـینش شده است. اما بعد از پیروزی، درون راه بازگشت، انکی��دو بر اثر نفرین «ایش��تار» (rathsI)که از حوادث جنبی داستان اس��ت، بیمار مـی شود و پس از چند روز درون منتهای رنج مـی مـیرد. بعد از مرگ انکیدو نخس��تین رنج بر گیلگمش کـه اکنون دیگر خوی انس��انی یـافته، آشکار مـی شود. او بـه حقیقت مرگ پی مـی برد و به دردمندی های انس��ان هوش��یـار مـی ش��ود. بعد در حالی کـه لحظه ای از اندوه م��رگ هم زادش انکیدو غاف��ل نمـی ماند و هم واره برایش مرثیـه های غم انگیز مـی خواند، درون جست و جوی راز جاودانگی و بی مرگی بر مـی آید. س��فر های بسیـار مـی کند و ب��ا آفریده های گوناگون روبه رو مـی ش��ود و از آن ها راز جاودانگ��ی را مـی پرس��د. همـه ب��ه او مـی گویند کـه مرگ سرنوش��ت بشر هست و بـه جای این کـه به مرگ بیندیشد، بهتر اس��ت این چند روزه ی زندگی را بـه شادی بگذراند. اما گیلگمش نمـی پذیرد. سر انجام با رهنمود پیری کـه راز جاودانگ��ی را مـی داند و پس از گ��ذر از آب های مرگ زا، گیـاه جاودانگی را از ژرفای اقیـانوس��ی بـه دست مـی آورد. اما آن را نمـی خورد بلکه بر آن مـی ش��ود گیـاه را بـه اوروک و با مردم سرزمـینش درون آن شریک شود. ولی ماری درون یک لحظه از غفلت او استفاده مـی کند. گیـاه را مـی رباید و مـی خورد و پوس��ت مـی اندازد و جوان مـی شود (از این رو درون فرهنگ نماد ها، مار نماد جوانی و جاودانگی است). آن گاه گیلگمش خسته، سرشار از بیـهودگی و اندوه ناک از س��فر ناکام خود بـه اوروک باز مـی گردد. بـه نزد دروازه بان مرگ مـی رود و از او مـی خواهد کـه انکیدو را بـه وی نشان دهد که تا راز مرگ را از او جویـا ش��ود. دروازه بان س��ایـه ای از انکیدو را بـه وی مـی نمایـاند. س��ایـه ب��ا زبانی نا مفهوم، مـیرایی انس��ان و غبار ش��دنش را به منظور او ب��از مـی گوید. آن گاه قهرم��ان بـه پوچی رس��یده بـه سرنوش��ت خویش تسلیم مـی شود. بر زمـین تالار مـی خوابد و به جهان مرگ مـی شتابد… داستان گیلگمش آن قدر شیرین هست که حیفم آمد چند خط��ی از منظور م��ورد نظرم فراتر نروم و داس��تان را که تا این جا به منظور تان نقل نکنم. توصیـه مـی کنم این اسطوره را بـه ترجمـه و قلم «احمد شاملو» حتمن بخوانید. ام��ا برگردیم بـه دع��وا و این کـه دعوا درون ب��ازی و حتا درون زندگی گاهی باعث نزدیکی و دوس��تی بیش تر مـی شود. دوس��تی درون توضیح این پدیده مـی گفت: «آدم ها درون دعوا جامعه انرژی منفی ش��ان را نس��بت بـه هم تخلیـه مـی کنند و به همـین دلیل ممکن اس��ت بع��د از دعوا بتوانند انرژی های مثب��ت را جای گزین و رابطه ی عمـیق ت��ری با هم برقرار کنند.» من کـه از این نوع دوستان و دوستی ها زیـاد داشته ام، شما را نمـی دان��م. بعد نتیجه ی اخلاق��ی مـی گیریم کـه گرچه بای��د تلاش کرد که تا کارمان با دیگران بـه دعوا نکش��د، اما اگر هم کش��ید مـی ش��ود از نتایج دعوا نترسید و به جای قهر، دوس��تی و مـهر را جای گزین کرد. امتحان این ماجرا هم مجانی س��ت، فقط بـه شرط این کـه قول بدهید یواش دعوا کنید! اصل حرف من اما از همـه ی این روایت چیز دیگری بود. این کـه بازی، عین زندگی هست و بـه همـین دلیل خیلی ها برعک��س آن را هم مـی گویند، یعنی مـی گویند کـه زندگی، بازی است. بازی ها مـی توانند بـه ما زیستن با تعامل را یـاد بدهند و بیش تر از آن بـه ما بیـاموزند کـه از باخت نترس��یم و بیش تر از حد یک بازی از آن ناراحت نشویم. کاش یـاد بگیریم کـه باخت درون هیچ بازی ای ارزش غصه و ناراحتی را ن��دارد و اگر بـه جای ب��ازی، زندگی را هم بگذاریم، باز همـین طور باش. از بازی ه��ا خیلی چیزهای دیگر هم مـی ش��ود یـاد گرفت. مثل��ن ای��ن کـه بازی را بای��د که تا آخر ادامـه داد و همـیش��ه امـیدوار بود. نمونـه اش هم همـین آخرین بازی «استقلال» و «پرس��پولیس» کـه جای تیم برنده و بازنده درون ده دقیقه ع��وض ش��د. درباره ی ای��ن امـی��د و اراده خیلی حرف ها خواهیم داشت. 46 بـه بهانـه زادروز «پیروز مجتهدزاده» گره خورده با خلیج فارس محبوبه شعاع بیستم بهمن ماه مصادف هست با زادروز «پی��روز مجتهدزاده» جغرافی دان، محقق و کارشناس مسایل سیـاسی ایرانی. وی زاده سال 4۲31 خورشیدی هست و از او بیش از بیست عنوان کتاب بـه زبان های انگلیسی و فارسی منتشر شده است. او از معدود پژوهندگان جغرافیـای سیـاسی درون ایران هست که تحصیلات و تالیفات و دغدغه های همـیشگی اش، معطوف بـه خلیج فارس و حاشیـه آن بوده و نزدیک بـه چهل سال از عمر خودش را صرف مطالعات خلیج فارس کرده است. «پیروز مجتهدزاده» درون بیس��تم بهمن سال 4۲31 خورشیدی درون شـهرستان نور زاده شد، او تحصیلات ابتدایی را درون مدرسه «داریوش» درون زادگاهش آغاز کرد، مدرسه ای کـه پدرش آن را افتتاح کرد و خودش مدیر آن بود. وی که تا کلاس یـازده درون نور ماند و چون آن جا مقطع دیپلم نداش��ت، با مساعدت پدر و به هم راه برادرش درون سال 3431 راهی تهران شد. پیروز مجتهدزاده درون س��ال 4431 درون مدرس��ه پهلوی واقع درون خیـابان ری درون رشته ادبی با معدل یـازده دیپلم گرفت و در سال 0531 از دانش گاه تهران فارغ التحصیل شد و رییس دانش گاه به منظور تشویق او شرایط سفری بـه شیخ نشین های خلیج فارس را برایش فراهم کرد، چرا کـه برای او جالب بود کـه دانش جوی سال سوم کتاب جغرافیـای تاریخی شیخ نشین های خلیج فارس را تالیف کند. مجته��دزاده بعد از فارغ التحصیلی از دانش گاه تهران، ب��رای ادامـه تحصی��ل بـه دانش گاه لن��دن، دانش گاه منچستر و سپس بـه دانش گاه آکسفورد رفت و فوق لیسانس ( A.M) درون جغرافیـای سیـاس��ی را درون دانش گاه منچستر بین سال های 5۷91 که تا 6۷91 دریـافت کرد. وی دکترای دیگرش را درون جغرافیـای سیـاس��ی خلیج فارس از دانش گاه آکسفورد بین سال های 6۷91 که تا 9۷91 دریـافت کرد و هم چنین توانست دکترای (D.hP.) را درون گرایش جغ�رافیـای سیـاسی و ژئ�وپولیتیک از دانش گاه لن�دن بین سال های 0991 که تا 3991 دریـافت کند. پی��روز مجته��دزاده هم اکنون اس��تاد جغرافیـای سیـاس��ی و ژئوپلیتیک دانش گاه تربیت مدرس تهران، مش��اور پژوهشی دانش گاه س��ازمان ملل متحد و مدیر عامل بنیـاد پژوهش��ی یوروسویک لن�دن است. از وی که تا کنون بیش از بیست عنوان کتاب بـه زبان های انگلیس��ی و فارس��ی منتشر شده هست که برخی از آن ها عبارت ان��د از: جغرافیـای تاریخی خلیج فارس، کشورها و مرزها درون منطقه، جزایر تنب و ابوموسی، ایران مرزدار و مرزهای خ��اوری ایران، خلیج فارس و کش��ورها و مرزها، امنیت و مسایل سرزمـینی درون خلیج فارس، نام خلیج فارس درون درازای تاریخ.پیروز مجتهدزاده از معدود پژوهندگان جغرافیـای سیـاسی درون ایران هست که تحصیلات و تالیفات و دغدغه های همـیش��گی اش، معطوف بـه خلیج فارس و حاش��یـه آن بوده و نزدیک بـه چهل سال از عمر خویش را صرف مطالعات خلیج فارس کرده هست و نام او امروزه با نام بلند «فارس» و «خلیج فارس» گره خورده است. آن بارانی سرمـه ای اکبر ترشیزاد پیرمرد از وقتی بازنشست شده بود کـه البته نمـی شود اسمش را بازنشستگی گذاشت چون یک کشاورز هیچ وقت بازنشست نمـی شود، بهتر هست که بگوییم از زمانی کـه از کارافتاده شده و دیگر بچه هایش نگذاشتند کـه دنبال کار مزرعه و مزرعه داری برود، تکه باغ کوچک را فروخته بود و پولش را گذاش��ته بود توی بانک و خودش را باز نشسته کرده بود اما هنوز هم دست از باغ و درخت و مزرعه برنداش��ته بود و هر روز بلند مـی ش��د مـی رفت توی گل خانـه ی سر محل کنار هاشم آقا مـی نشست و با او گپ مـی زد و از تجربیـاتش درون این امر تعریف مـی کرد. الحق هم کـه در کارش اس��تاد بود و هر وقت تک و توکی مشتری پیدا مـی شد کـه هنوز حیـاط خانـه اش آن قدر قد مـی داد کـه تک درخت مـیوه ای درون آن داش��ته باش��د مـی آمد و از او مش��ورت مـی گرفت کـه چکار کند که تا درخت��ش مـیوه های بـه تری بدهد، یـا رش��دش بیش تر ش��ود و یـا چه طور مرض ها و آفت هایش را از بین ببرد. روبروی گل خانـه ی هاش��م آقا، مش حسین بساطش را پشت موت��ورش پهن مـی کرد. این بس��اط به منظور خ��ودش مغازه ی کوچکی بود کـه توی آن از کیسه و لیف گرفته که تا پونز، مقوای رنگی، آلوچه خشکه و لواشک هلو پیدا مـی شد. هاشم آقا هر یکی دو س��اعت یک بار مش حس��ین را دعوت مـی کرد که تا بیـای��د توی گل خانـه و کنار دس��ت او و پیرمرد س��ه نفری با هم چ��ای داغی نوش جان کنند و گپی بزنند. زمس��تان کـه مـی شد هاشم آقا فاصله ی این دعوت هایش را کوتاه تر مـی کرد که تا س��رما مش حس��ین را اذی��ت نکن��د. هوا ک��ه رو بـه س��ردی مـی گذاشت پیرمرد هر چیزی کـه مـی پوشید یک بخش ثابتش بارانی سرمـه ای زیبایی بود کـه برای خودش داس��تانی داش��ت و یکی از شیرین ترین چیزها به منظور هاشم آقا و مش حسین نشستن پای خاطرات پیرمرد از چن��د و چون این لباس و علت علاقه ی وافر پیرمرد بـه آن و حکایت خ همـین بارانی بود، داس��تان دوستی پیرمرد با یک خلبان آمریکایی هواپیمای سم پاش. پیرم��رد دور و بر ایران را به منظور کار کش��اورزی گش��ته و چند سالی هم درون شمال کشور و در منطقه ی «مـینودشت» بـه کار کشت گل آفتابگردان و هندوانـه و پنبه مشغول بود. درون آن جا بـه علت گستردگی زمـین های کشاورزی به منظور سم پاشی مزارع از هواپیما استفاده مـی د. پیرمرد تعریف مـی کرد کـه از مـیان تمام خلبان هایی ک��ه این کار را انجام مـی دادند، یک افس��ر بازنشسته ی آمریکایی بیش از همـه بـه کار خود مسلط بود. او خیلی سریع زمـین و محدوده اش را تشخیص مـی داد و با وجود خطرناک بودن هواپیما را که تا حد ممکن بـه زمـین نزدیک مـی کرد که تا سم بـه تر روی مزارع بنشیند و تاثیر بـه تری بگذارد. این خلبان آمریکایی قد بلندی داشت و با وجود آن کـه شصت سالگی را پشت سر گذاش��ته بود از هیکل خوبی برخوردار بود. همـه ی این ها بـه کنار او آدم بس��یـار مـهربانی هم بود و با کشاورزان و دهقانان و کارگران بـه مـهربانی رفتار مـی کرد و اگر وقت داشت بعضی مواقع مـی نشس��ت و با فارسی دست و پا شکسته اش با آن ها گپ مـی زد و چای مـی نوش��ید. پیرمرد تعریف مـی کرد کـه افس��ر آمریکایی همـیش��ه یک بارانی بلند سرمـه ای بر تن داشت کـه نمونـه اش را درون هیچ کجای دنیـا نمـی شود پیدا کرد. بـه این جای ماجرا کـه مـی رس��ید چنان با هیجان و جزییـات از ویژگی های بارانی صحبت مـی کرد کـه مـی شد بـه راحتی آن را درون ذهن مجس��م کرد. از توصیف یقه ی شق و رق اش شروع مـی کرد و تا شرح لبه های دوخت دار و رنگ سورمـه ای اش کـه به نیل مـی مانست چیزی را از قلم نمـی انداخت. داس��تان پیرمرد کـه به این جایش مـی رسید، نگاه تحسین آمـیز هاش��م آقا و مش حس��ین روی بارانی پیرمرد خیره مـی ش��د و پیرم��رد توضیح مـی داد کـه گرچه کـه بارانی او خیلی بـه بارانی افسر آمریکایی شبیـه هست اما آن ها حتا نباید یک لحظه هم ش��ک کنند کـه بارانی سورمـه ای افسر آمریکایی چیز دیگری بود. بعد با چشم هایی کـه هر بار پر از اشک مـی شدند توضیح مـی داد کـه چه گونـه یک روز صبح مـه آلود کـه افس��ر آمریکایی خواس��ته بود که تا زمـین یکی از کش��اورزان را کـه چس��بیده بـه دامنـه ی یک کوه بوده سم پاش��ی کند پیرم��رد چقدر تلاش کرده که تا او را از این کار منصرف کند اما افسر آمریکایی زیر بار نرفته و گفته اس��ت کـه مزرعه ی مورد نظر آفت زیـادی دارد و ممکن هست محصولاتش از بین برود. بعد او سوار هواپیمایش مـی ش��ود و برای آخرین بار با پیرمرد دس��ت مـی دهد و به او لبخند مـی زند. آن روز صبح موتور هواپیمای سم پاش افسر آمریکایی درون انتهای مزرعه و هنگام��ی کـه مـی رفته ت��ا اوج بگیرد کم م��ی آورد و هواپیمای��ش بـه ک��وه برخورد مـی کند. پیرمرد همان طور کـه قطرات اشک از گوشـه ی چش��مش جاری مـی شد به منظور هاش��م آقا و مش حسین توضیح مـی داد کـه تنـه��ا چیزی کـه از پیک��ر خلبان آمریکایی س��الم مانده بوده گوشـه ای از یقه ی همان بارانی س��رمـه ای بود کـه او همـیش��ه بر تن مـی کرده است. او تعریف مـی کرد کـه چگونـه یک سال تمام همـه ی مغازه های تهران را از «مولوی» گرفته که تا «نادری» و «چرچیل» زیر پاگذاش��ته و کلی هزینـه کرده هست تا این بارانی را پیدا کند کـه کمـی، آن هم فقط کمـی بـه بارانی افسر آمریکایی شبیـه باشد. مراس��م هفتم و چهلم کـه تمام شد و پارچه های سیـاه را از دم درون خانـه ی پیرمرد جمع د، یک روز پس��رش س��ر زده بـه گل خانـه ی هاشم آقا آمد. بعد از این کـه چند ثانیـه ای بـه صندلی خالی کـه همـیش��ه پدرش روی آن مـی نشست نگاه کرد، کاور تر و تمـیزی کـه دس��تش بود بـه سمت مش حسین دراز کرد و گف��ت کـه پیرمرد چندی پیش وصیت کرده بود کـه اگر روزی درگذش��ت این بارانی س��رمـه ای را بـه او بدهند. مش حس��ین همان ط��ور کـه باران��ی را با احترام از پس��ر پیرمرد مـی گرفت برگش��ت و دید کـه چشمان هاش��م آقا نیز مثل خودش پر از اشک شده است. جامعهروزنگاشت 56 بیست و سوم بهمن دوازدهم فوریـه 0831 خورش��یدی- هواپیمای مسافربری توپولوف 451 کـه از تهران عازم خرم آباد بود، با ارتفاعات س��فیدکوه درون نزدیک��ی خرم آباد برخورد کرد و تمام 911 سرنش��ین آن کشته شدند. اجساد قربانیـان این حادثه درون روزهای بعد، از شیـار و حفره های کوه جمع آوری شد. 9081 مـی��لادی- «آبراه��ام لینکل��ن» (maharbA nlocniL) ش��انزدهمـین رییس جمـهوری ایـالات متحده آمریکا درون چنین روزی زاده ش��د. وی بـه عنوان نخستین ریی��س جمـهوری از ح��زب جمـهوری خ��واه آمریکا انجام وظیفه نمود. ۲191 مـی��لادی- درون چنین روزی، آخرین امپراطور چین، از س��مت خود خلع ش��د. دودمان «چینگ» ی��ا دودمان «منچو» آخرین سلس��له پادشاهی درون چین بود کـه از سال 4461 که تا ۲191 بر چین حکم رانی مـی کرد. ۷491 مـی��لادی- درون چنین روزی، طی یک همـه پرس��ی ملی، جمـهوری سوسیـالیستی برمـه بـه طور رسمـی و تحت طرح ریزی قانون اساس��ی جدید، حیـاتی دوباره یـافت. هر س��ال درون دوازدهم فوریـه، مردم برمـه این روز را بـه عنوان روز هم بستگی ملی، جشن مـی گیرند. 9991 مـی��لادی- پای��ان دادگاه «بی��ل کلینتون» (lliB notnilC) چهل و دومـی��ن رییس ��جمـهوری آمریکا کـه با تبرئه ش��دن او درون س��نا اتمام یـاف��ت. دادگاه وی بـه دلیل جنجالی بود کـه پیرامون رابطه ی غیر اخلاقی او با یکی از کارآموزان کاخ س��فید دامن زده شد و آشوبی بر پا کرد و در نـهایت، بـه عذرخواهی رس��مـی کلینتون درون مقابل مردم آمریکا انجامـید. ۲431 خورشیدی- دولت های ایران و ترکیـه روادید ورود اتباع دو کشور بـه خاک یک دیگر را لغو د. 4081 مـی��لادی- «ایمانوئ��ل کان��ت» (leunammI tnaK) فیلس��وف آلمان��ی و از مـهم تری��ن اندیش مندان اروپایی درون این روز درون س��ن هفتاد و نـه سالگی درون پروس درگذشت . 9081 مـی��لادی- زادروز «چارل��ز داروی��ن» دانش مند و زیست شناس انگلیسی و بنیـان گذار نظریـه ی تکامل. 8181 مـیلادی- درون چنین روزی «ش��یلی» استقلال خود را از اسپانیـا اعلام کرد . ۲00۲ مـی��لادی- محاکم��ه ریی��س جمـه��وری س��ابق یوگس��لاوی، «اسلوبودان مـیلوس��وویچ» (nadobolS civesoliM) درون دادگاه جنای��ی س��ازمان ملل درون هلند شروع شد. مـیلوسوویچ بـه خاطر جنگ هایی کـه در بالکان بـه راه انداخته ب��ود و هم چنین بـه دلیل جنایـات جنگی درون این جنگ ها محاکمـه مـی شد. بیست و چهارم بهمن سیزدهم فوریـه 0191 مـیلادی- «ویلیـام برادفورد شاکلی» (mailliW گزیده ی تقویم تاریخ yelkcohS) فیزیک دان و مخترع آمریکایی کـه اصالتن بریتانیـایی بود درون این روز، زاده شد. 1۲91 مـی��لادی- کنفران��س محدود تس��لیحات بین المللی درون چنین روزی درون واش��نگتن، پایتخت آمریکا آغ��از بـه کار ک��رد. بـه موجب این ق��رارداد کـه به امضای امریکا، انگلیس، فرانس��ه، ایتالیـا و ژاپن رسید، استفاده از هرگونـه گاز سمـی و شیمـیایی کشنده یـا بی حس کننده درون جنگ ها ممنوع شد. 3381مـی��لادی- «ریچ��ارد واگن��ر» (mlehliW rengaW drahciR) آهنگ س��از آلمان��ی درون چنین روزی درون گذشت. 5491 مـیلادی- بمباران ش��هر درس��دن (nedserD) آلمان از 31 که تا 51 فوریـه رخ داد. بمباران ش��هر درس��دن یکی از بحث برانگیزتری��ن عملیـات نیروهای متفقین درون جریـان جنگ جهانی دوم است. 3091 مـی��لادی- «ژورژ س��یمنون» (segroeG nonemiS)، نویس��نده و داس��تان نویس برجس��ته فرانسوی درون ش��هر «لیژ» بلژیک زاده شد و فعالیت ادبی خود را از روزنامـه نگاری درون این شـهر آغاز کرد. 0591 مـی��لادی- زادروز «پیت��ر گابری��ل» آهنگ س��از، خواننده و موسیقی دان انگلیسی. 4591 مـی��لادی- درون چنین روزی درون طول جنگ جهانی دوم ارتش اتحاد جماهیر شوروی سابق، مناطق بوداپست و مجارستان فعلی را از ارتش آلمان بعد گرفت . بیست و پنجم بهمن چهاردهم فوریـه 9831 خورش��یدی- درون شـهر های مختلف ایران درون روزی چون امروز تظاهرات حامـیان موس��وم بـه « سبز» به منظور اعلام هم بس��تگی با اعتراضات مردم تونس و مص��ر، بع��د از راه پیمایی حامـیان حکوم��ت جمـهوری اسلامـی درون ۲۲ بهمن صورت گرفت. 6691 مـیلادی- اولین بار دلار استرالیـا معرفی شد و سال بعد از «اس��ترلینگ» پیشی گرفت. درون همان زمان ارزش هر یک دلار اس��ترالیـا مع��ادل ۲1٫1 دلار آمریکا مبادله مـی شد. 500۲ مـی��لادی- درون ی��ک انفج��ار درون بی��روت «رفی��ق حریری» نخس��ت وزیر س��ابق لبنان بـه قتل رسید. وی طی دو دوره نخس��ت وزیر لبنان بود و در 400۲ از این سمت استعفا داد. روز والنتین- روز عش��اق و یـا عشق ورزی است. امروز درون فرهنگ مس��یحی س��ده های مـیانـه و سپس فرهنگ مدرن غربی، روز ابراز عش��ق اس��ت. س��ابقه تاریخ��ی روز والنتین بـه جش��نی کـه به افتخار قدیس والنتین درون کلیس��اهای کاتولیک برگزار مـی شد، باز مـی گردد. روز والنتین برگرفته از س��نن روم باستان و مس��یحیت است. این ابراز عشق معمولن با فرستادن کارت والنتین یـا خرید هدایـایی مانند گل س��رخ انجام مـی شود. 9۷۷1 مـیلادی- کاپیتان «جیمز کوک» انگلیسی درون سفر خود بـه منطقه اقیـانوس آرام کش��ته ش��د. جزیره هاوایی کـه کوک درون خاطراتش آن را جزایر «س��اندویچ» نوشته اس��ت درون آن زمان یک کشور مستقل و متمدن و دارای پادشاه بود. 5181 مـیلادی - زادروز «کریس��توفر شولز» (- irhC selohS mahtaL rehpot) مخترع ماشین تحریر اس��ت. ماش��ین های تحریر امروزی ش��کل تکامل یـافته ماشین ساخت وی هستند. 9891 مـیلادی- از س��وی «آیت اله خمـینی» به منظور س��ر «سلمان رشدی» نویسنده کتاب آیـه های شیطانی جایزه تعیین شد. بیست و ششم بهمن پانزدهم فوریـه 0431 خورش��یدی- «س��ید علی نص��ر» بنیـان گذار تاتر ایران و هم چنین سیـاست مدار معاصر ایرانی درگذشت. 3391 مـیلادی- بـه س��وی «فرانکلی��ن روزولت» هنگام سخن رانی تیراندازی ش��د. بـه سوی او پنج گلوله شلیک ش��د کـه یکی از گلوله ها بـه شـهردار شیکاگو اصابت کرد و او را کش��ت. درون این تیر اندازی بـه روزولت آس��یبی وارد نیـامد. ۲491 مـیلادی- درون جریـان جنگ جهانی دوم ، نیروهای ژاپنی بـه رهبری ژنرال «تومویوکی یـاماشیتا» سنگاپور را اش��غال د. درون فاصله جنگ جهانی دوم سنگاپور کـه هنوز مس��تعمره بریتانیـا بود، توس��ط ژاپن اش��غال شد و س��رانجام درون یک ضد حمله بزرگ کـه وینستون چرچی��ل آن را «بزرگ ترین هزیم��ت بریتانیـا» نامـید، این کش��ور درون سال 5491 مـیلادی بـه انگلستان رسید. درون سال 3691 س��نگاپور استقلال خودش را از بریتانیـا بـه دس��ت آورد. 4651 مـی��لادی- زادروز «گالیل��ه» دانش مند و مخترع سرش��ناس فیزیک، نجوم، ریـاضیـات و فلسفه است. وی یکی از پایـه گذاران تحول علمـی و دانش نوین بود. 8981 مـی��لادی- رزم ناو آمریکای��ی «ماین» کـه در بندر هاوانا درون کوبا لنگر انداخته و برای محافظت از شـهروندان آمریکای��ی مقی��م کوبا درون جریـان ش��ورش ها فرس��تاده ش��ده بود، منفجر ش��د و بیش از 06۲ نفر کش��ته شدند. مطبوعات آمریکایی کشور اسپانیـا کـه در آن زمان بر کوبا حکومت مـی کرد را متهم د یک مـین را درون زیر رزم ناو ماین منفجر کرده است. این رخ داد زمـینـه ای شد که تا آمریکا بـه اسپانیـا اعلام جنگ دهد. 9891 مـیلادی- جنگ ده س��اله شوروی درون افغانستان با اعلام رسمـی خروج تمامـی نیروهای شوروی پایـان یـافت. ۷531 خورش��یدی- اعدام مقامات نظام حکومتی پیشین ایران با تیرباران چند ژنرال از جمله «نعمت اله نصیری» ریی��س پیش��ین س��اواک و پلیس و هم چنی��ن «مـهدی رحیمـی» ریی��س کل پلیس و آخرین فرم��ان دار نظامـی تهران، آغاز شد. 66 فاصله ی عشق که تا عشق بازی وس��یله به منظور جذاب تر تو بـه خاطر لذت بیش تر طرف مقابل وجود دارد و در شرایطی کـه روشن فکرترین زن ها هم فکر مـی کنند اس��م این عمل «کار بد» هست و یـا اگر معتقد بـه آن باش��ند، دور از ارزش های معن��وی و اخلاقی و پابند بـه سطحی ترین نیـاز انسانی دانسته مـی شوند، حرف زدن درون این باره بی فایده یـا کم فایده است. ماجرا از چند حالت خارج نیست:انی مثل اجداد نزدیک خودمان، آن قدر آدم های عرفانی ای هستند کـه بابت این کـه برای غسل بـه دردسر نیفتند و حسابی رعایت جوانب پاکی و نجاس��ت را کرده باش��ند، از کل جریـان کنار مـی کشند و ب��ا آه و اس��ف رو مـی آورن��د بـه ارزش های تعریف ش��ده ی اخلاقی خودش��ان (در نتیجه انگار شوهرش��ان دو که تا همسر دیگر اختیـار مـی کند و الخ) بعضی ها مـی مانند درون حسرت این لذت لعنتی تعریف نش��ده و یک عمری از س��ر وظیفه و به ق��ول تو کنیزک وار، تن مـی دهند ب��ه یک اتفاق کـه هر چه فکر مـی کنند جز دردسر و درد چیزی درون آن نیست و مفهوم ارگاسم مـی شود جزو آرزوهای محال شان و خلاص. من دوست های تحصیل کرده ی زیـادی دارم کـه هنوز مساله به منظور شان حل نشده است. را یک جریـان تحمـیلی و بی فای��ده مـی دانند و عظمت الهی ی��ک زن را درون جنبه های غیر اش جست وجو مـی کنند. بعضی هایشان هم البته درد مـی کش��ند. دیوان��ه و حریص مـی خواهن��د یک جوری، یک جایی، این لعنتی را کش��ف کنند، البته چندان وجهه ی مثبتی ندارند، بـه آن ها توصیـه مـی شود سرشان را ند توی لاک خودشان و زندگی شان را ند، همـه ی این ها را اضافه کن بـه رابطه های مریضی کـه به اسم درون زندگی آدم ها وجود دارد، ش��کنجه و سادیسمـی کـه بعضی مردها بـه زن ها تحمـیل مـی کنند، ناواردی و ناشی گری ش��ان، نادیده گرفتن سهم شریک شان، تحقیر و توهین، و مـهم تر از همـه، قوانین نوشته و ننوشته ای کـه از هر طرف فشار مـی آورند، رابطه ای کـه اگر یک زن شوهردار درون آن باشد، اسمش مـی شود زنای محصنـه و نتیجه اش سنگ سار و مرگ و اگر مردی طرفش باش��د، اسمش اس��ت و کلی مزایـا دارد و ثواب و تازه، انتهایی هم ندارد، الی ماشااله و خدا بدهد برکت. حالا تو از تکرار و عادت حرف مـی زنی، از عشق و تسلیمـی از سر رضایت. اما بـه نظرت، وقتی این همـه فشار عرفی و قانونی وجود دارد، وقتی حتی مردی کـه ش��ریک یک رابطه است، ارزش بس��تری را کـه به خاطر عش��ق پهن شده نمـی فهمد، وقتی اصلن درکی وجود ندارد از کاری کـه تو مـی کنی (و من اسمش را مـی گذارم فداکاری)، وقتی بـه قول خودت، اگر نباشد نیستی، اگر باشد هم نیستی؛ وقتی بعد از مدتی (خوش بینانـه عرض مـی کنم)، تم��ام جذابیت ها و زیبایی ها و لطافت های وجودت مـی شود مساوی همان چیزی کـه در پرت افتاده ترین روسپی خانـه های دنیـا مـی شود پیدا کرد، وقتی … ش��اید بدبینانـه ترین حالتش درون کتاب «دیوانـه وار» کریستین بوبن آمده: «نمـی فهمم کـه چرا تلاطم جسم ها این قدر افکار را بـه خود مش��غول مـی کند. عش��ق جسمانی راز کم اهمـیتی اس��ت، آن قدر مـهم نیس��ت کـه بخواهیم دنیـایی اسرار آمـیز از آن بسازیم». اما ب��ا تمام این حرف ه��ا، این نتیجه گیری من نیس��ت. بـه نظرم زنی کـه جس��ارت این را داش��ته باش��د کـه مـهار جس��مش را بـه دس��ت بگیرد و آن را ب��ا رضایت خودش هدای��ت کند و ای��ن حق را به منظور خودش قایل باش��د کـه جس��مش را جایی تس��لیم کند کـه در آن احساس عشق وجود دارد، زن بزرگی اس��ت. بزرگ تر از زنانی کـه به اسم پاک دامنی، مـی ش��وند مس��تعمره ی یک رابطه ی اجباری. و اگرچ��ه بـه هر ح��ال گریزی و گزیری نیس��ت از تکرار و عادت و وابس��تگی، کـه خاصیت آدم هاس��ت، من خودم تحس��ین مـی کنم زنی را کـه به قول تو، «به خاطر عش��ق خودش را پیش کش مـی کند بـه معش��وق. درباره ی مردی کـه بیـاید از خورش��ید هم، نمـی دانم چه حتما بگویم، ممکن هست بیـاید! امـیدوارم بیـاید.» نعیمـه دوستدار این هفته مخاطبی یک راز زنانـه را با من درون مـیان گذاش��ت. درباره ی راز او زیـاد فکر کردم، اما پاس��خی به منظور سوالی کـه او مط��رح کرد پی��دا نکردم. این رازی اس��ت کـه زن ها زیـاد درباره اش حرف مـی زنند اما زیـاد بـه جواب نمـی رس��ند و مثل باقی رازهای زنانـه، هنوز فاش نش��ده اس��ت. با این حال، ما درون این مجموعه فکر مـی کنیم مطرح ش��دن این رازها بـه تر از نشدن است. «گفتی چند بار و کامنت گذاشتی کـه نوشته ات را بخوانم و حتمن نظرم را بگویم. راس��تش من هم از همان وقت دارم فکر مـی کنم. اول مـی خواستم خصوصی بگویم، بعد دیدم اگر تو نوشتی، بعد من هم مـی توانم جواب بدهم. تاکید داری روی وضعیت زن ها و نیـازشان و عشق ورزی و عشق بازی ش��ان رابطه ی عشق و پیچیده است، آن ق��در کـه یک وقت هایی فک��ر مـی کنی هیچ رابطه ای بین ش��ان نیس��ت. به منظور آدمـی کـه به عشق فکر مـی کند، س��یک وسیله هست تا عش��قش را ابراز کند، اما ما واقعن نمـی دانیم جریـان به منظور مردها هم واقعن همـین جور اس��ت ک��ه درون ذهن ما زن ه��ا مـی گذرد یـا ن��ه. با عرض معذرت از همـه ی مردهای خوبی کـه دوس��ت من اند، حتما بگویم زن ها زیـاد باور نمـی کنند این جوری باشد. این یک راز زنانـه اس��ت کـه فکر مـی کنند به منظور مردها احتمالن این اتفاق بیش ترش یک فرآیند فیزیکی اس��ت کـه مـی تواند بـه هر ش��کلی اتفاق بیفتد. منظورم این نیست کـه مردها عاشق نمـی شوند، فقط فکر مـی کنم مسیر عشق و به منظور ش��ان دو کانال مجزاست کـه به س��ادگی مـی توانند تفکیکش کنند از هم. مـی خواهم برایت یک چیزهایی را مرور کنم، درون شرایطی کـه تمام آموزه های فرهنگی و مذهبی، تو را بـه عنوان زن، یک موجود مفعول مـی دانند کـه لطف ارضا شدنش هم بـه کیفی هست که مرد از این بابت مـی کند و در شرایطی کـه این همـه جامعه 76 بازی های دهه ی ۰۶ درون فضای مجازی رضا حاجی حسینی مش��غول بازی درون فضای مجازی بودم و از این صفحه بـه آن صفحه س��رک کش��یدن، کـه ناگهان دیدم درون دهه ی شصتم و یکی مـی گوید: «سلام دوستان…» حالا ش��ما دارید مـی فرمایید ک��ه ای خالی بند، درون دهه ی 06 فضای مجازی کجا بود کـه تازه یکی هم بپرد بیرون و بگوید س��لام؟ من هم عرض مـی کن��م کـه بله، حق با شماس��ت، آن هم مثل برخی آماره��ا درون ایران کـه وقتی عدده��ا را با هم جمع مـی کنی، مـی ش��ود بیش از 001 و چند درصد. ولی، اما… اما، ولی… درس��ت هست که درون دهه ی 06 فضای مجازی نبود، اما درون فضای مجازی کـه دهه ی 06 بود. یعنی هس��ت. عبارتی کـه خواندید چیزی اس��ت درون این مایـه ه��ا کـه «جیک جیک مس��تونت بود/ فکر زمس��تونت ب��ود؟» البته هیچ ارتب��اط منطقی یـا حتا غیر منطقی مـیان دهه ی 06، فضای مجازی، جیک جیک مس��تون، فکر زمس��تون و … وجود ندارد یـا اگر دارد ما متاسفانـه که تا این لحظه متوجه آن نشده ایم. القصه، م��ا هم چنان مش��غول بازی درون فض��ای مجازی دهه ی 06 هستیم و همان دوست مان کـه گفته بود سلام دوس��تان، حالا دارد مـی گوی��د: «بی مقدمـه بگویم، مدتی اس��ت وقتی به منظور جوان ترها از جوانیم و ش��رایط روزگار آن دوران مـی گویم، با نگاه های ناباورانـه و پرس��ش های از س��ر تردید مواجه مـی ش��وم. جالب ت��ر این کـه برخی از هم دوره های خودم هم دچار فراموش��ی گشته اند و همـین بیست، سی سال پیش را از یـاد اند.» س��رمان را بلند مـی کنیم که تا کم��ی دقیق تر ببینیم ما کجا داریم بازی مـی کنیم کـه مـی بینیم آمده ایم بـه وبلاگ یک دهه ی ش��صتی کـه قرار گذاشته از زندگی درون این دهه ی کذای��ی بگوید: «این وبلاگ فقط ب��ه یـادآوری آن روزها مـی پ��ردازد و بس. قصد توهین ب��ه هیچ و عقیده ای را ندارم، ام��ا مـی دانم یـادآوری آن روزگار برای��انی توهین آمـیز است. دیگران هم مـی توانند خاطرات آن دوره را برایم بفرس��تند کـه تحت موض��وع دیگران درون وبلاگ منتشر خواهد شد.» مـی بینید دهه ی ش��صتی ها چه آدم های باحالی هس��تند؟ ن��ه واقعن مـی بینید؟ خب حالا کـه مـی بینید یک کمـی یـاد بگیری��د اقلن. این دوس��ت ندیده و نش��ناخته اما درون کل نشس��ته و حرف های ما را نوش��ته. یعنی از بازی نوشته و هم��ه ی حرف هایی را کـه قرار بود ما بـه ش��ما بگوییم، خودش یک تنـه گفته و نـه فقط گفته کـه حتا نوش��ته. حالا ما هم حرف های او را مـی نویسیم که تا نوشته باشیم: «در ده��ه ی 06 کـه هنوز کوچه ه��ا و خیـابان های فرعی ب��ه تصرف انبوه ماش��ین های پارک ش��ده درون نیـامده بود، کوچه محل مناس��بی به منظور بازی های دست جمعی بچه ها بود. بازی هایی کـه هنوز هم اسم ش��ان وجود دارد ولی بـه علت نبود فضای مناس��ب، بـه فراموشی سپرده شده اند. از کوچه ه��ا و خیـابان های فرعی تهران و شـهرس��تان ها کـه رد مـی ش��دی، اغلب حلقه ی بس��کت یـا خط کشی زمـین گل کوچی��ک و والیب��ال دیده مـی ش��د. بدمـینتون هم از بازی های کوچه بود. جدا از این ورزش ها، بازی هایی مثل هفت س��نگ، لی لی، تیله بازی (که هم��ان بیلیـارد زمـینی ب��ود) گل یـا پوچ، دوز بازی، بادب��ادک بازی، منچ و مار- پله، سر نخ، مس��ترمایند، خط- نقطه، اسم- فامـیل و … ه��م مطرح بود. درون محله ها و نقاط س��نتی تر، الک دولک (پلاچفته) و گرگم بـه هوا و شاه- وزیر هم بازی مـی شد. بعض��ی از ای��ن بازی ها نشس��تنی بود و مناس��ب به منظور ساعت های داغ کـه بچه ها روی سکوی خانـه ای یـا سایـه ی خنک درختی یـا درون گوش��ه ی حیـاط یـا زیر زمـینی بی سر و صدا مشغول بازی مـی ش��دند. بازی های بدو بدو معمولن عصر و غروب آفتاب با هیـاهو و سر و صدا انجام مـی شد. درون گل کوچیک اگر تع��داد نفرات به منظور بازی کافی نبود، ی��ک گله یـا ش��وت یک ضرب بازی مـی ش��د. از مکافات بزرگ بازی های کوچه، افتادن توپ بـه حیـاط خانـه ها بود. از بدبخت��ی بچه های کوچه همـیش��ه هم توپ بـه خانـه ی بد اخلاق تری��ن و عصبی ترین اهالی کوچه مـی افتاد و پس گرفتنش هم واویلا بود. یـار کشی، جر زنی، رجز خوانی، کتک کاری، قهر و آشتی، شلوار شده، دست و پای زخمـی، دمپایی پاره، خون دم��اغ و پارچ آب یخ، همـه و همـه از حواش��ی لذت بخش بازی درون کوچه بود.» دیدید چه بازی های جالبی داش��تیم ما دهه ی شصتی ها؟ بازی هایی ک��ه خودمان هم حتا نام بعضی ها ی ش��ان را نشنیده ایم، چه رسد بـه این کـه بازی شان کرده باشیم. درون آخر گفته باشیم کـه آقای «صائب تبریزی» مـی فرمایند: ریخ��ت چون دندان، امـید زندگی بی حاصل اس��ت/ مـهره چون برچیده شد بازی بـه آخر مـی رسد این هم ش��رح حال ما کـه مـهره های مان برچیده شده اند و گویـا بـه آخر بازی رسیده ایم. ای��ن روزها سال گش��ت بازی انق��لاب درون ایران اس��ت. ب��ازی ای کـه زندگی ما دهه ی ش��صتی ها را متحول کرد و البته هم چنان هم ادامـه دارد. که تا باشد از این بازی ها. 86 این جا آسیـاست - ملاکا آخرشعر سفر سحربیـاتی اولین ش��ب س��فر ملاکا را با حاش��یـه های اتاق 601 کـه روایتش را درون قس��مت قبل تعریف کردم س��پری شد، بـه صبحانـه هتل نرسیدیم و در کافه کنار هتل چای سفارش دادیم بـه جای چای انگلیسی چای چینی به منظور ما سرو شد کـه نـه مزه داشت نـه رنگ و بو، اسباب سفر را جمع کردیم و راه افتادیم که تا هر طور شده بـه دریـا و ساحل برسیم. بعد از کمـی جس��ت و جو رسیدیم بـه پلی کـه شـهر را بـه یک جزیره کوچک متصل مـی کرد. از روی پل گذش��تیم و وارد جزیره کوچکی شدیم کـه انگار زندگی درون آن تمام شده بود. مثل پرنده درون ش��هر پر نمـی زد درست به منظور همـین جزیره کوچک گفته ش��ده بود، انگار گرد مرده پاشیده بودند حتا صدای��ی جز صدای خودمان هم قابل ش��نیدن نبود. یک مس��جد س��فید با گنبدی طلایی رنگ درست درون گوشـه این جزی��ره کوچ��ک خودنمایی مـی کرد، مس��جدی کـه پایـه های��ش را روی آب س��اخته بودند. زیبا اما س��اکت و خل��وت. درون راه برگش��ت قایقی دیدیم کـه روی خش��کی راه مـی پیمود با چهارچرخ و به س��مت دریـا مـی رفت. قایق مس��تقیم مسیر جاده را گرفت و راهی دریـا شد. انگار این صحن��ه را درون خواب نصفه نیمـه دیش��ب دی��ده بودم و با خودم فکر مـی کردم چه جالب بود اگر مـی ش��د با ماش��ین بروی وسط آب و غرق هم نشوی، کـه دیدم مـی شد. مس��یر پل را برگش��تیم و بلاخره گوش��ه ای از ساحل را به منظور به تماش��ا نشس��تن آفتاب و دریـا یـافتیم، دریـا پر بود از کش��تی های باری و یک کش��تی بزرگ کـه گویـا لنگر انداخته بود و کش��تی مسافربری بود. قایقی کـه در جزیره دیده بودیم بـه س��مت کش��تی درون حرکت بود و وقتی بـه کشتی رسید مسافرانش را بـه او سپرد و برگشت. ه��ر چه صابون بـه دل های م��ان زده بودیم به منظور آب تنی شس��تیم، هیچ راهی به منظور ش��نا درون دریـایی ملاکا نبود، هم کثیف بود هم س��احل س��نگی داشت نـه ساحل شنی. دس��ت از پا درازتر بعد از کمـی تماش��ا و سپردن تن های خسته از خوابیدن روی تش��ک هتل بـه آفتاب دوباره راه افتادیم. تعداد بارها و دیس��کوهایی کـه در اطراف ساحل خودنمای��ی مـی ک��رد بیش از حد تصور بود و این نش��ان مـی داد زندگی شبانـه درون ملاکا هم جریـان دارد. ی��ک مرکز خرید بزرگ و مدرن درون وس��ط ش��هر و یک مرکز خرید بزرگ دیگر نزدیک س��احل هم جالب توجه ب��ود هر چن��د درون ملاکا خبری از برج های بلند و س��ر بـه فلک کشیده نیست. درون راه برگش��ت بـه کوالالامپور بودیم کـه ظهر ش��ده بود وقت ناهار، این بار از جناب «کی اف س��ی» و فروش گاه «جاس��کو» کـه این همـه رس��توران کافه را درون خود جای داده بود تشکر کردیم و دلی از عزا درآوردیم. راه برگش��ت بـه کوالالامپور شلوغ تر و پر ترافیک تر از حد تصور بود کـه آن هم س��پری شد و رسیدیم بـه شـهر برج و بارو، بـه ش��هر آس��مان خراش های سر بـه فلک کشیده و خیـابان های م��درن، جایی کـه با بافت تاریخی وبندری ملاکا زمـین که تا آس��مان متفاوت بود. درست مثل برگشتن از سفر شمال با آن همـه فضای باز و دریـایی بی کران کـه افق دیدت را انتهایی نیست. همان حس و حال را داشت برگش��تن بـه شـهری کـه حالا خانـه دوم ما هست و جذابیت روزهای اولش عادت ش��ده و دیگر حس مکاشفه درون آن کم کم رخت مـی بندد. نگاهی بـه تاریخ شـهر ملاکا مردم مالاکا درون آغاز ماهی گیر بودند. درون ح��دود س��ال 0041 مـی��لادی ش��اه زاده ای ب��ه ن��ام «پارامسوارا» از س��وماترا بـه ملاکا گریخت، سلطنتش را بنیـاد نـهاد. درون 4141 این شاه زاده مسلمان شده و نام خود را بـه «راجه اس��کندر ش��اه» تغییر مـی دهد، نظر بـه جای اس��تراتژیک ملاکا این منطقه ب��ه زودی بـه گذری معتبر تبدیل مـی ش��ود و چینی های بس��یـاری هم بـه این منطقه کوچ مـی کنند. با مرگ راجه اس��کندر شاه پسرش سلطان «محمدشاه» جای پدر را مـی گیرد. جای گاه برجس��ته ملاکا برمـه ای ها را درون دهه های 0441 و 0541 مـی��لادی بـه فکر تس��خیر آن ج��ا مـی اندازد ولی تازش ه��ای آنان بـه جای��ی نرس��ید. فرمان روایـان ملاکا روابط��ی نزدیک ب��ا چین داش��تند و پیوندهایی نیز مـیان خاندان پادشاهی دو کشور برپا مـی شد. درون 1151 مـیلادی «آلفونسو آلبوکرک» پرتغالی بر ملاکا چیره شد و این سامان بـه استعمار پرتغالیـان درآمد. سلطان «محمود ش��اه» واپسین شاه ملاکا بـه مناطق درونی شبه جزی��ره پناه ب��رد و به جنگ با پرتغالی ه��ا پرداخت. ولی س��رانجام شکس��ت خورد و ب��ا خانواده اش بـه س��وماترا گریخت و همان جا درگذشت. درون 1461 هلندی ها ملاکا را از پرتغالیـان با جنگ گرفتند. درون 4۲81 هلند ملاکا را بـه بریتانیـا تسلیم کرد. و سرانجام ملاکا بـه اتحاد مالایی یـا مالزی آینده پیوست. همـین جنگ ها و کشمکش هاس��ت کـه امروز ملاکا را بـه شـهری تاریخی بدل کرده کـه خاطره ها درون دل دارد از کوچ سوماترایی که تا وصلت های چینی و جنگ پرتغالی – هلندی و تصاحب انگلیس��ی. ش��هر قرمز رنگی درون جنوب شرق آسیـا با یـادگارهایی از شمال و مرکز اروپا. س��فر کـه تمام مـی شود همـیش��ه با خودم مـی گویم کاش هیچ س��فری را پایـانی نبود که تا آخر هیچ ش��عر سفری آخر عمر شاعرش نمـی شد. جامعه 96 مـهریـه، جورکش نابرابری های تی درون ایران افشان برزگر هرچن��د این روزه��ا اوضاع اقتصادی خیل��ی از خانواده ها بهم ریخته، اما گوشـهخیلی از خانم ها یکخند شیطنت آمـیزی هس��ت و به شوخی و خنده، طلبی کـه از همسران شان دارند و هر چند وقت یک بار بـه رخش��ان مـی کشند. از قرار معلوم هم مردها احساس خطر کرده اند و از حرف ها کـه به صورت جدی یـا ش��وخی درون جمع دوستان یـا فضای مجازی مطرح مـی کنند، مـی توان این نگرانی را بـه وضوح دید. جذابیت قیمت سکه این روزها به منظور خانم های متاهل بیش از س��ابق شده و با نوس��ان نرخ آن، ماشین حساب ها را درون دست مـی گیرند و قیمت سکه هایی کـه چند سال قبل مـهرشان شده اس��ت را حس��اب و کتاب مـی کنند. از ط��رف دیگر هم مردها رنگ بـه رو ندارند و تا عادی شدن اوضاع و پایین آمدن قیمت سکه، بـه قول خودشان جلوی همسران باوفای شان که تا کمر خم مـی شوند. اما فلسفه مـهریـه چیز دیگری بود و قرار بود نشانـه ای از صداقت و علاقه مرد بـه همسرش باشد. بـه همـین خاطر از گذشته های دور مردان به منظور جلب نظر و موافقت همسر مورد نظرشان هدیـه مـی دادند کـه بعدها اس��م مـهریـه بـه خود گرفت. رسم مـهریـه درون ایران باس��تان و حتا درون آیین زرتشت نیز وجود داشته، بـه طوری کـه در زمان ازدواج س��ندی تنظیم و در آن، مـهریـه زن نوش��ته مـی شد کـه پس از ورود اسلام بـه ایران، این رسم دچار تغییراتی شد. درون حال حاضر نیز نرخ مـهریـه بـه طور مثال درون کشوری اسلامـی مانند عربستان، 41 هزار دلار هست که معمولن خانواده ها رقمـی بیش از این را بـه عنوان مـهریـه اعلام نمـی کنند. درون کش��وری مانند سوریـه نیز مـهریـه با توافق خانواده عروس و داماد تعیین مـی شود و اغلب مـیزان مـهریـه درون ازدواج های فامـیلی کم تر از ازدواج با غریبه هست که رقم تعیین شده حتما خیلی زود بـه پدر عروس به منظور تهیـه جهیزیـه پرداخت شود. درون جمـه��وری آذربایجان، مـیانگین نرخ مـهری��ه حدود دو هزار منات معادل چهار مـیلیون تومان اس��ت. این رقم درون هند حدود 001 هزار که تا یک مـیلیون و 005 هزار روپیـه یـا معادل چهار که تا 54 مـیلیون تومان تعیین مـی شود. درون ترکیـه مـهریـه بـه طور متوسط 53 هزار لیر یـا حدود 53 مـیلیون توم��ان، درون چی��ن حدود 001 هزار یوان ی��ا معادل 03 مـیلیون توم��ان و در عمان ح��دود 01 هزار ریـال و براب��ر با حدود 5۲ مـیلیون تومان است. هم چنین بررسی های انجام شده درون زندگی اقوام گذشته حاکی از آن هست که حتا درون آیین یـهودیـان و مسیحیت نیز رسم مـهریـه وجود داش��ته هست و درون حال حاضر نیز این رسم درون کشورهای غیراس��لامـی با نامـی غیر از مـهریـه نیز دیده مـی شود، بـه طوری کـه مردها بعد از ازدواج هدیـه ای را بـه نشانـه صداقت و عشق بـه همسران شان مـی دهند. سفر بـه 0۲1 کشور دنیـا، 01 هزار لیتر بنزین، شمش طلا بـه وزن عروس، حفظ دیوان حافظ، صعود بـه 01 قله برتر جهان، جمع آوری 05 هزار صدف دریـایی، یک خرمن گل مریم، یک خروار پوست پیـاز و بال مگس و شکار 01 راس آهوی وحشی از جمله مـهریـه های عجیب و غریبی هس��تند کـه در چند سال گذشته درون دفاتر اسناد رسمـی ازدواج کشور ایران ثبت شده اند. از این موارد خاص کـه بگذریم، مـهریـه ها اغلب بر اس��اس تعداد س��که تعیین مـی ش��ود و از آن جا کـه بعض��ی خانواده ها بر این اعتقادند کـه مـهریـه، نشانـه ارزش و جای گاه اجتماعی است، فاکتورهایی هم چون س��طح تحصیلات، زیبایی و سطح مالی خانواده را ملاک تعیی��ن مـهریـه قرار مـی دهند کـه در این شرایط، مـهریـه بـه تعداد سال تولد و حتا بیش تر و در برخی موارد بـه 4۲1 هزار عدد یـا س��که بـه ارتفاع قله دماوند یـا هیمالیـا و یـا فاصله تهران که تا لندن و زمـین که تا کره ماه نیز رسیده است. براس��اس پژوهش های انجام شده درون مرکز مطالعات جمعیتی آس��یـا و اقیـانوس��یـه، مـیانگین مـهریـه زنان درون ایران 053 که تا 054 س��که هست که این مـیانگین درون 0۲ سال قبل حدود 051 سکه طلا بود کـه این آمارها نشان مـی دهد ایران از این نظر درون مقایسه با دیگر کشورهای مسلمان درون سطح منطقه رتبه نخست را دارد و به رغم این کـه در س��ایر کش��ورها رقم مـهریـه ثابت بوده و به ندرت دستخوش تغییر مـی شود، رقم ها و موارد عجیب دیگری هم چنان بـه لیست مـهریـه ان ایرانی افزوده مـی شود. اگر از ظواهر امر درون تعیین مـهریـه های سنگین بگذریم، کارشناسان و حقوق دان��ان بـه این امر اعتقاد دارند کـه اکثر خانواده هایی کـه اق��دام بـه تعیین این نوع مـهریـه ها مـی کنند، هدفی جز چش��م و هم چش��مـی و یـا فخرفروشی دارند. هدف آن ها تضمـین امنیت ان شان درون برابر قوانین ضدزن درون ایران است. نابرابری ه��ای جنس��یتی، قانون��ی و حقوقی، کم رنگ ش��دن اخلاقیـات درون جامعه و حاکمـیت فرهنگ مردس��الاری درون جامعه باعث ش��ده کـه ان و خانواده ها از مـهریـه های س��نگین بـه عنوان اهرم فش��ار به منظور رسیدن بـه حقوق قانونی و شرعی خود استفاده کنند و از آن بـه عنوان پشتوانـه استمرار معیشت زن بعد از طلاق، جلوگیری از طلاق های بی مورد و خیـانت، راهی به منظور جب��ران نقص ارث زن و در بس��یـاری از موارد گرفتن حضانت کودکان درون هنگام طلاق بهره بجویند. بنابراین نقایص قانونی درون کشور باعث شده کـه مـهریـه از کارکرد اصلی خود بـه عنوان س��مبل عش��ق و صداقت خارج شده و به وسیله تنبیـه مردان تبدیل شود. تنبیـهی کـه روزانـه شش که تا هفت مرد ایرانی را بـه پشت مـیله های زندان مـی اندازد، بـه طوری کـه بر اساس آخرین آمارهای رسمـی اعلام شده، تعداد زندانیـان مـهریـه از دو هزار نفر سال گذشته بـه 00۲3 نفر درون سال جاری رسیده و با افزایش 05 درصدی مواجه بوده است. مسوولان درون طول س��ال های گذشته هر کاری کـه توانسته اند به منظور جلوگیری از زندانی ش��دن مردها بـه دلیل پرداخت مـهریـه بالا کرده اند کـه تاکنون هیچ یک از آن ها جواب نداده است. بـه طور مثال از سال 58 قانونی بـه دفاتر ثبت ازدواج ابلاغ شد کـه بر اساس آن، مـهریـه بـه صورت عندالاستطاعه ثبت شود کـه به گفته مسوولان هیچ زوجی از این قانون استقبال ند. اواخر آبان ماه امس��ال نیز یکی از حقوق دانان شورای نگهبان از غیرقانون��ی بودن ثبت مـهریـه های نامتع��ارف درون دفترخانـه ها خب��ر داده و گفته بود کـه دفترخانـه ها نباید مـهریـه هایی را کـه در قانون تعریف نشده، ثبت کنند. این درون حالی ست کـه برای تعیین مقدار مـهریـه هیچ سقف و محدودیتی درون قانون پیش بینی نشده اس��ت و حتا درون ماده 8۷01 قانون مدنی عنوان شده کـه حداقل مـهریـه نباید آن قدر نازل باشد کـه ارزش اقتصادی نداشته باشد. هم چنین بر اس��اس ماده 01 قانون مدنی ک��ه بر اصل آزادی طرفی��ن درون قراردادها تاکید دارد، قان��ون نمـی تواند زوج ها را بـه تعیین مـهریـه با سقف خاصی اجبار کند. از دیگر اقدامات مس��وولان به منظور کم تر زندانی ش��دن مردان بده کار این بود کـه از مـهریـه های نامتعارف مالیـات بگیرند کـه این موضوع کـه از سوی دولت پیشنـهاد شده بود، با مخالف مجلس مواجه ش��د، چراکه از نظر کارشناسان، مـهریـه درآمد محسوب نمـی شود کـه بتوان از آن مالیـاتر کرد. پیش��نـهاد دیگری نیز کـه تاکنون عملی نشده این هست که هر س��ال رییس قوه قضاییـه، نرخی را بـه عنوان مـهریـه اعلام کند کـه اگر مـهریـه زنی، بیش از نرخ اعلام ش��ده از سوی حکومت باشد، دیگر ش��وهرش بـه دلیل نداشتن توان مالی درون پرداخت مـهریـه بـه زندان نرود. درون این مـیان نیز اگر مردی درون پروسه طلاق با فروش و انتقال دارایی ه��ای خود بـه فرد دیگری، خود را فاقد اس��تطاعت لازم به منظور پرداخت مـهریـه معرفی کند، این وظیفه زن خواهد بود کـه خلاف ادعای شوهرش را اثبات کند. این طرح ها و پیش��نـهادات درون حالی مطرح مـی شود کـه بسیـاری از حقوق دانان و فعالان حقوق زنان معتقدند هرچه نقش دولت درون خانواده کـه نـهادی اخلاقی و مبتنی بر روابط خصوصی افراد است، کم رنگ تر شود، کارکردهای آن نـهاد بـه طور مناسب تری محقق مـی شود، چراکه مـهریـه یک موضوع عرفی هست که بـه فرهن��گ خانواده ها برمـی گردد. درون واقع جایی کـه پای قانون درون حمایت از حقوق زنان مـی لنگد، س��نت و عرف قد علم کرده و قاع��ده خود را به منظور حمایت از حقوق زنان وضع کرده اس��ت، بنابراین راه مقابله با آن، دخالت و ورود مس��تقیم، دس��توری و بخش نامـه ای دولت نیست. هم چنین تصمـیم گیران قبل از هر اظهارنظر و سیـاست گذاری حتما ابتدا بـه این سوال پاسخ دهند کـه با توجه بـه قوانین کشور کـه اکثر آن بـه نفع مردان نوشته شده، جای گزین های شان به منظور عواقب کاهش ن��رخ مـهریـه و جلوگیری از تضییع حقوق زنان چیس��ت؟ هر چند کـه حکومت همـیش��ه درون مقابل این س��وال سکوت اختیـار کرده، اما پاسخ خانواده ها وضع مـهریـه بـه عنوان روزنـه و کورس��وی امـیدی به منظور بهبود نسبی وضعیت زنان بـه ویژه بعد از طلاق است. یـا این کـه زوج ها قبل از ازدواج بر سر تقسیم منصفانـه دارایی های مش��ترک بعد از زندگی زناش��ویی، اعطای حق طلاق بـه زن، حق اشتغال، حق ادامـه تحصیل، حق مسکن، حق سفر و حق حضانت بـه توافق رس��یده و تمام این موارد را درون عقدنامـه ثبت کنند، اما اکثر دفاتر ثبت ازدواج از پذیرش آن سرباز مـی زنند. درون پای��ان مـی توان گفت، مـهری��ه نـه ضامن تحکیم و نـه عامل فروپاشی خانواده هاست، اما درون واقع جور نابرابری ها و تبعیض ها و خلاه��ای قانونی حقوق زنان را یک تنـه مـی کش��د، درون حالی کـه ش��انـه های نحیف مـهریـه بیش از ای��ن تاب تحمل این بار سنگین را ندارد. جامعه 07 ورود بـه کتاب خانـه کتاب خانـه ی کوچک من- معرفی نـهال نوریـان با گس��ترده ش��دن دنی��ای مج��ازی و با فراگیر ش��دن اس��تفاده از اینترن��ت، حجم داده های نوش��تاری بر روی این ش��بکه ی جهانی، روزبه روز گس��ترش یـافته اس��ت، که تا آن جا کـه و ب س��ایت هایی بـه انتش��ار جدی کتاب های ارزش مند دست زده اند، وب س��ایت هایی فروش کتاب ها را درون دس��تور کار خود قرار داده اند، گروهی دیگر از آن ها درون نشر مقاله ها، دانش نامـه ها و کتاب خانـه های آن لاین بـه شـهرت رس��یده اند و تعدادی درون حکم نشرهای تخصصی درون حوزه ه��ای مختل��ف چ��ون ادبیـات، علوم انس��انی یـا رشته های هنری دست بـه فعالیت مـی زنند. گروه��ی درون زمـین��ه ی گونـه ای از کتاب ه��ای الکترونیک فرامت��ن و فرارس��انـه ای فعال هس��تند کـه ام��کان چاپ کاغ��ذی این ن��وع کتاب ها وجود ن��دارد و فقط مختص دنیـای س��ایبری هستند، بعضی های شان از آثار کلاسیک هر گوش��ه ای از جهان گنجین��ه ای را فراهم آورده اند کـه هرک��س درون هر گوش��ه ای از ک��ره ی خاکی ب��ه فراخور علاقه ی خود، تنـها با فشار چند دکمـه، بـه آن ها دسترسی داشته باشد. همـه ی این امکان ها اگر درون برابر بوی خوش کتاب های قدیمـی گذاش��ته ش��ود، دریـافته خواهد شد کـه شیرینی دسترسی آس��وده بـه گنجینـه ی عظیم نوشتاری سرتاس��ر ک��ره ی خاکی و انتخاب خواندن، چاپ و نش��ر کتاب ه��ای دل خ��واه خود درون چاپ خان��ه ی خانگی، بوی دل پذی��ر آزادی را بـه ارمغان مـی آورد کـه بس��ی خوش تر است. درون این زمانـه بـه همت کمپانی «اپل» به منظور همـه گیر شدن «آی پد» درون مدرس��ه ها و آموزش گاه ها، تخته س��یـاه های کوچ��ک نوآم��وزان، دیگر ب��ه رویـای س��الیـان دور تعلق دارد. از س��وی دیگر، ورود ابزارهای اس��تاندارد و مـهربان با چشم، با اس��تفاده ی آسان و امکانات خوب دست رسی و هم چنین با توجه بـه حجم کم و آس��انی جابه جایی، نیـاز ب��ه کتاب های کاغ��ذی هر روز کمرنگ تر مـی ش��ود و از س��وی دیگر، هر روز گونـه های بـه تری از ابزار موجود درون بازار توسط کمپانی های رقیب درون اختیـار مصرف کنندگان قرار مـی گیرد. و ام��ا درون ای��ران، قص��ه کمـی متفاوت اس��ت، ب��ا وجود محدودیت های بی ش��مار و فرس��اینده ی روند نشر کتاب و توزیع آن درون بین مخاطبان و با توجه بـه نبود چاپ های جدی��د از برخی کتاب ها با وجود پرطرف��دار بودن آن ها، کتاب های الکترونیکی بـه ویژه درون مـیان نویس��ندگان نسل ج��وان و تازه نفس، اهمـیت بیش تری پیدا کرده اس��ت و از ط��رف دیگ��ر، پیش رفت نش��ر این کتاب ه��ا، موجب فرهنگ شده اس��ت که تا گروه هایی کـه در عرصه ی فرهنگی ایران مش��روعیت و پذیرش ندارن��د نیز فرآورده ه��ای ادبی و فرهنگی خود را بـه دس��ت مخاطبان خود برس��انند. شاید مـهم ترین مزیت این روند، برداش��ته ش��دن های گونـه گون از جمله سانس��ور خود نویسنده بر نوشتار باشد. مزیت این چرخه هرچه کـه باش��د، حوزه ی قابل توجهی را بـه خود اختصاص داده اس��ت کـه به آسانی نمـی توان از کنارش گذر کرد. این کـه گروهی از مردم و به ویژه نسل پیشین اهل کتاب، هنوز نس��بت بـه کتاب ه��ای کاغذی نوس��تالژی دارند و حاضر بـه استفاده از تکنولوژی های جای گزین نیستند، بـه قیمت قطع هزاران درخت و صرف س��اعت ها وقت تمام مـی ش��ود و هم چنین روند انتقال کت��اب از صاحب اثر بـه خواننده ی مش��تاق را کندتر و باواسطه مـی کند، از سویی دیگر درون کش��وری چون ایران، حجم عظیمـی از اندیشـه و کلمـه بـه محاق مـی رود. متن های فارس��ی بـه هیت کتاب های الکترونیک پراکنده درون دنیـای مجازی، هنوز از سوی ادب دوستان فارسی زبان مورد توجه کافی قرار نگرفته ان��د. بـه طور قطع دلیل های متعددی به منظور این رفتار از س��وی اهل اندیشـه و فرهنگ وج��ود دارد، ولی ه��دف سلسله نوش��ته هایی زیر عنوان «کتاب خان��ه ی کوچک من»، پرداختن بـه گس��تره ی درون خ��ور توجه کتاب های الکترونیکی فارس��ی زبان و معرفی آن ها بـه مخاطبان خوب رادیو کوچه است. 17 بـه قصد رفتن روی خط تفاهم شراره سعیدی درون تاریخ 91/1/0631 ماموریت هیت سه نفره آغاز شد و در تاریخ 5۲/3/0631 بـه پایـان رس��ید. این دو ماه و شش روز از دوره های پرالتهاب تاریخ سیـاس��ی کشور محسوب مـی ش��ود. ریش��ه درگیری ه��ای ای��ن دوره ب��ه اختلاف دیدگاه ه��ای ریی��س جمـهوری و روس��ای ق��وای دیگر مربوط مـی ش��د. پیش تر گفته شد کـه آیت اله مـهدوی کنی ب��ه نمایندگی از س��وی خمـینی و آیت ال��ه محمد یزدی بـه نمایندگی از س��وی دو قوه « آقای بهش��تی ریـاس��ت ش��ورای عالی قضایی، آیت اله هاشمـی رفسنجانی رییس ق��وه مقننـه و محمدعلی رجایی نخس��ت وزیر» و آیت اله اش��راقی بـه نمایندگی بنی صدر انتخاب شده بودند و قرار ب��ر این بود کـه ای��ن گروه بـه اق��وال و اعمال هر یک از طرف ها کـه موجب اختلاف و تش��نج درون کش��ور مـی شود، رسیدگی کنند و ابتدا با شور و حکمـیت بـه نتیجه برسند و س��پس با تذکر بـه خاطی از تکرار موارد مشابه جلوگیری نمایند و در صورت تکرار، اقدامات دیگری را انجام دهند. درون تمام موارد هم دادس��تان کل کش��ور «آیت اله س��ید عبدالکریم اردبیلی» را درون جریـان بگذارند. گفتیم کـه به نظر مـی رس��د اصل پیشنـهاد تشکیل هیت سه نفره حل اختلاف، از سوی مـهندس مـهدی بازرگان بوده است. ابوالحس��ن بنی ص��در درون کت��اب «خیـانت بـه امـی��د» خ��ود توضیح مـی ده��د کـه در جلس��ه ای کـه با حض��ور آقای��ان خمـینی، بازرگان، بنی صدر، رجایی، بهشتی، هاشمـی رفس��نجانی، موس��وی اردبیلی، س��یدعلی و احمد خمـینی درون جماران برگزار ش��ده بود، بعد از مباحث تندی کـه بین دو طرف درون گرفت��ه، بالاخره مـهندس مـهدی بازرگان گفته اس��ت: «باید رفت روی خط تفاهم» و دو پیش��نـهاد داد. یکی تش��کیل یک هی��ت بی طرف، که تا هر ب��ار تقصیر از هرطرف واقع ش��د بـه طور کدخدا و مسالمت آمـیز مشکل را حل کند و دیگری این کـه حداقل پاره ای از اعضای ش��ورای نگهب��ان تغیی��ر کند. ظاهرن پ��س از این جلسه اس��ت کـه پیش��نـهاد تشکیل هیت س��ه نفره حل اختلاف اجرایی مـی شود و آیت اله خمـینی نیز نماینده خود را درون هیت س��ه نفره انتخاب مـی کند. این جلس��ه کـه در روز 5۲ اس��فند 9531، بـه منظور رفع اختلافات درون حضور خمـینی تش��کیل شد، منجر بـه پیـامـی 01 ماده ای و سپس تشکیل هیت حل اختلاف شد. پیـام 01 ماده ای این گونـه ارایـه شد: 1 � معیـار درون اعمال نـهادها قانون اساسی هست و تخلف از آن به منظور هیچ چه متصدیـان امور کشوری و لشکری و چه اش��خاص عادی جایز نیس��ت و متخل��ف بـه مردم معرفی مـی ش��ود و مورد مواخذه ق��رار مـی گیرد. بنابراین، دخالت هر یک از مقامات درون امور مربوط بـه مقامات دیگر بر خلاف قانون اس��ت و دخالت کنن��ده بـه مردم معرفی مـی گردد. ۲ -مقام��ات فعلی، ریـاس��ت جمـهوری، دولت، ریـاس��ت دی��وان عالی، دادس��تانی کل کش��ور، مجلس ش��ورای اسلامـی، ش��ورای نگهبان، قانونی هس��تند وی حق ندارد درون مصاحبه ها و نطق ها و رس��انـه ها بـه یکی از این مقام��ات توهین و یـا آنان را تضعی��ف نماید و متخلف بـه ملت معرفی و مورد مواخذه قرار مـی گیرد. 3 -ب��ه هم��ان نحو ک��ه آق��ای رییس جمـه��وری را بـه فرمان دهی کل قوا منصوب نمودم، حتما ایش��ان را بـه این مقام بشناس��ند و فرمان دهان قوای مس��لح از ایش��ان بر طبق مقررات اطاعت کنند. 4 -ش��ورای دفاع بـه نحوی کـه در قانون اساس��ی است، مامور مـی ش��ود و نمایندگان این جانب آقای و آقای چمران هستند. 5 -مسایل دفاع درون شورا مطرح و رسیدگی مـی شود و پس از تصویب، تصمـیم درون اجرا با فرمان دهی کل قواس��ت و قوای مسلح حتما اوامر ایشان را اجرا کنند. 6 -برای رس��یدگی بـه شکایـات نس��بت بـه مسایل جنگ و س��ایر مس��ایل مورد اختلاف بین مقام��ات جمـهوری اس��لامـی، هیتی تعیین خواهد شد مرکب از یک نماینده از طرف رییس جمـهوری و یکی از طرف دیگر و یکی از سوی این جانب کـه کوشش درون حل شکایـات کنند و رای اکثریت هیت مذکور معتبر هست و درون صورت تخلف یکی از مقام��ات، حتما متخل��ف را بـه مردم معرفی کنند و مورد مواخذه قرار گیرد. ۷ -چون درون س��خن رانی های رییس جمـهوری، نخس��ت وزیر، رییس دیوان عالی کش��ور، رییس مجلس ش��ورای اس��لامـی، گروه ه��ای منح��رف و مخالف ب��ا جمـهوری اس��لامـی توطیـه کرده و موجب فس��اد مـی شوند، اینان که تا پایـان جنگ تحمـیلی سخن رانی نکنند. مصاحبه های سالم و سازنده و ارشادی مانع ندارد. 8 -از آن جا ک��ه روزنامـه ها و رادیو تلویزیون عاملی مـهم به منظور ارشاد یـا تفرقه و نفاق هستند، هیت سه نفری فوق، آن ها را دقیقن مورد بررس��ی قرار مـی دهند و در صورتی کـه دو نفر از هیت مذکور، آن ها را مضر تش��خیص دهند، مراتب را بـه مردم ابلاغ و به دادس��تانی کل کشور اطلاع مـی دهند که تا به وظیفه قانونی عمل کند. 9 -اکیدن از مقامات رس��مـی خواس��تارم که تا با کمک یک دیگر مش��کلات کشور را حل کنند و برادرانـه با یک دیگر هم کاری نمایند. 01 -ائم��ه جمع��ه و جماع��ات � ایدهم ال��ه تعالی � درون خطبه ها و منابر و س��ایر گویندگان کوش��ش فرمایند کـه آرامش درون کش��ور برقرار باشد و از هر سخنی کـه موجب نگرانی مردم و تفرقه ش��ود خودداری کنند و مردم را درون پشتی بانی از ملت و تمام ارگان های جمـهوری اسلامـی و نـهادهای انقلابی و قوای مسلح و مردمـی تشویق فرمایند. والسلام. بعد از آن بود کـه کار هیت سه نفره با پیـام خمـینی خطاب بـه آیت اله مـهدوی کنی آغاز شد: «جناب عالی را بـه نمایندگی خویش تعیین نمودم که تا با نماینده ای کـه جناب آقای بنی صدر و نماینده دیگری کـه جناب حجت الاس��لام آقای بهشتی و جناب حجت الاس��لام آقای هاشمـی رفس��نجانی و جناب آق��ای رجایی تعیین مـی نماین��د، موارد تخلف��ات از حقوق قانونی ه��ر یک را رس��یدگی بنمایید . و نیز درون زمان جنگ کـه زمانی اس��تثنایی هست به اق��وال و اعمال هر کـه موجب اختلاف و تشنج درون کش��ور مـی شود رسیدگی کنید و نیز درون همـین زمـینـه مطبوعات و رس��انـه های گروهی را مورد بررسی قرار دهید که تا هر و ه��ر چه بـه حس��ب رای اکثریت متخلف و تخلف بـه ش��مار آمد درون مرتب��ه اول بـه آنان تذک��ر دهید که تا در اصلاح خود بکوش��ند و در مرحله بعد بـه وس��یله رسانـه های گروهی بـه مردم شریف کش��ور معرفی و در تمام موارد فوق بـه دادس��تان کل کشور گزارش دهید و دادستان کل کشور شرعن موظف هست تا با بی طرفی کامل پ��س از طی مراحل قانونی موافق موازین شرعی و قانونی با آنان عم��ل کند، انتظار مـی رود کـه آن چ��ه را کـه بر عهده آقایـان گذاشته شده اس��ت کـه یک تکلیف شرعی هست قاطعانـه و بدون غمض عین عمل نمایند . لازم بـه تذکر هست که به منظور اتحاد بیش تر بین نمایندگان هیچ کدام از س��ه نماینده درون خارج از جلسه حق بازگو نظر خود و اظهار مخالفت با رای اکثریت را کـه موجب تضعیف هیت ش��ود، نداشته و در صورت تخلف کـه موجب جنجال هست دادستان کل کشور با خود نماینده متخلف چون سایرین عمل خواهد کرد. لازم هست نمایندگان و افرادی کـه آنان را تعیین مـی نمایند و همـه نویسندگان و گویندگان به منظور حل معضلات جامعه دست درون دست یک دیگر دهند و در حدود قانونی وظایف خویش به منظور پیش برد مقاصد عالی اسلام تلاش کنند.» سیـاست 27 رازهای زنانـه رابطه ی لباس و تحقیر نعیمـه دوستدار کم ت��ر زنی درون ایران هس��ت ک��ه بـه جم��ع معتقدان بـه حجاب س��فت و سخت تعلق نداش��ته باشد و از ماموران تذکری نگرفته باشد یـا پایش بـه ون های نیروی انتظامـی باز نش��ده باش��د. خیلی از زن ها حالا پرونده ای هم آن جا دارند؛ عکس��ی و ش��ماره ای بر س��ینـه کـه نشان مـی دهد مرتکب جرم بدحجابی ش��ده اند. برخوردهای این چنینی سن و س��ال و موقعیت هم بر نمـی دارد. خانم های مسن، خانم ه��ای تحصیل کرده، خانم های متاه��ل و بچه دار و خلاصه هر��ی کـه بدشانسی بیـاورد و سر و ظاهرش مورد پسند مامورها قرار نگیرد. داس��تان برخورد ماموران با حجاب زن ها، البته داس��تان خیلی تازه ای هم نیست. از زمانی کـه حجاب اجباری شد، زن های ایرانی مجبور شدند با برخوردهای خشن جامعه درون م��ورد پوشش ش��ان کنار بیـایند. مس��ن ترها یـادش��ان هست کـه آن وقت ها، کمـیته ب��ا بدحجاب ه��ا چ��ه طور برخ��ورد مـی ک��رد و ضوابط ورود بـه اداره ها و مدرس��ه ها چه طور بود. خیلی از زن ه��ا، موقع ورود بـه اداره ها، دانش گاه ها و حتا مراکز تفریحی و فرودگاه ها بازرسی مـی شوند. این طوری کـه حتا زمانی کـه بلیت یک کنسرت دس��ت تان هست یـا چم��دان بـه دس��ت درون حال خ��روج از کش��ور هس��تید، ممکن اس��ت خانمـی کـه در اتاق حراس��ت نشس��ته، بـه س��ر و لباس تان گیر بدهد و مجبورت��ان کند آرایش تان را پ��اک کنید یـا اصلن نگذارد وارد جای��ی کـه مـی خواهید بش��وید. تذکرها هم اغلب نـه دوستانـه کـه توهین آمـیز است.انی کـه در جای گاه تذکر نشسته اند، این قدرت و پشت گرمـی را از نـهادهای قدرت گرفته اند کـه هرجور دل شان مـی خواهد با دیگران صحبت کنند و برای شان فرقی نمـی کند کـه طرف مقابل شان صد پله تحصیل کرده تر باش��د یـا ج��ای گاه اجتماعی بالاتری داشته باشد. صرف ارزش��ی ک��ه رعایت ن��وع خاص��ی از حجاب بـه آن ها بخش��یده و احس��اس قدرتی کـه از نـهادهای قدرت مـی گیرند، باعث مـی ش��ود کـه بتوانند بـه شکلی خشونت بار با زنان دیگر برخورد کنند. که تا جایی کـه حافظه ی تاریخی ما مجال مـی دهد، جز درون موارد معدودی، این برخوردها از طرف جامعه ی زنان تحمل و پذیرفته ش��ده هست و آن ها س��عی کرده اند با کشیدن دس��تمالی رویشان یـا جلو کشیدن روسری، غائله را بخوابانند. ای��ن روزه��ا درون کن��ار برخوردهای عموم��ی مثل حضور گش��ت های ارش��اد، دولت ایران تلاش مـی کند که تا به هر ش��کل ممکن پوش��ش زن های ایرانی را درون کنترل خود بگی��رد و آن را تعری��ف کند. جدیدتری��ن نمونـه اش هم طرحی اس��ت کـه با عنوان یک س��ان ک��ردن لباس زنان درون اداره ه��ا درون حال اجراس��ت. که تا چند وق��ت دیگر، زنان اداره ه��ای دولتی ایران، با لباس فرم یک س��ان س��ر کار خواهن��د رف��ت. لباس هایی ک��ه بـه گفته ی مس��وولان، رنگ ش��ان هم از قبل تعیین ش��ده و ج��زو رنگ های بـه اصطلاح زننده و برانگیزنده ی توجه نیست. درون جامعه ی سنتی ایران، مرسوم هست که بـه پسربچه ها ی��اد بدهند از خودش��ان دف��اع کنند. ام��ا از بچه ها توقع مـی رود محجوب و پذیرا باش��ند و باخند از کنار خش��ونتی کـه به آن ها روا داشته مـی شود عبور کنند. گویـا این نسخه جواب داده و زن های ایرانی، درون بیرون و درون خانـه، پذیرای همـه ی تصمـیم ها و رفتارهایی ش��ده اند کـه نسبت بـه آن ها روا داشته مـی شود. زن های ایرانی، همان طور کـه در س��کوت حجاب اجباری را پذیرفتند یـا دست کم از مخالفان حجاب اجباری حمایت ن��د، قدم بـه قدم مجبور ش��ده اند دخالت درون حوزه ی خصوصی را بـه عنوان یک رفتار عادی از سوی حکومت بپذیرند. زن ه��ای زیـادی درب��اره ی حجاب اجباری مـی نویس��ند. خبرهای زیـادی هم درباره ی ماجراهای گش��ت ارش��اد و برخورد مام��وران نیروی انتظامـی با لباس زن ها درون ایران منتشر مـی شود، عهایی از کشمکش زن ها با مامورها و چهره های عصبی و تحقیر ش��ده است. اما زنان کمـی، احس��اس واقعی ش��ان را درون برخورد با این مسئله مطرح مـی کنند. ت��ک و توکی هم کـه مـی گویند و مـی نویس��ند، روایت شان روایت خشم و مبارزه هست و کم تر درون شان را مـی کاود. ام��ا غرض از گفتن تمام این حرف ه��ا این بود کـه یـادی کنیم از «پرستو دوکوهکی»، روزنامـه نگاری کـه در چنین روزهای��ی درون زندان اوی��ن محبوس اس��ت و در یکی از آخرین نوش��ته های وبلاگی اش، تلاش کرده این پوسته را بش��کند و از قال��ب زنی پذیرای رفتار خش��ن درون بیـاید. او درون یـادداش��تی کـه به مناسبت روز جهانی منع خشونت علیـه زنان نوشته، بـه برخورد گشت ارشاد با خودش اشاره مـی کند و در نقد رفتار خودش، چند موقعیتی را کـه در آن مورد خشونت واقع شده و سکوت کرده، توصیف مـی کند و مـی گوید پشیمان هست از سکوت ش. «مـی��دان هفت تیر تهران، جلوی مس��جد الج��واد. حدود 03:4 بعدازظهر یکی از آخرین روزهای مـهر 09. از س��ر کار برمـی گش��تم خانـه. تازه از ایست گاه مترو بیرون آمده بودم و باید صدمتری پیـاده مـی رفتم که تا به تاکس��ی های خطی مـیدان نوبنیـاد برسم. – خانوم.. خانوم.. خانوم.. طبع��ن جواب��ی ن��دادم. ناگه��ان دیدم ی��ک خانم چادری س��مت راستم هست و دیگ��ری س��مت چ��پ و م��ن ت��وی دام گش��ت ارشاد. س��مت چپی گفت: «مگه نمـی ش��نوی صدات مـی کنم؟» گفت��م کـه این هم��ه خانم درون خیـاب��ان؛ از کج��ا بای��د مـی فهمـیدم ک��ه با من کار دارد. ب��ازوم را گرف��ت و گفت بیـا توی ون. مقاومت کردم. و دلیلش را پرس��یدم و توضیح او که: «درس��ته. تیپت ساده است؛ ولی مانتوت کوتاهه. حتما بیـای.» حالا نفر س��وم هم اضافه ش��ده بود و از من کارت شناس��ایی خواست کـه طبعن نشان ندادم. یکی شان بازوم را مـی کشید و دو نفر دیگر ایستاده بودند. این جا ش��اید موقعی بود کـه باید جیغ و داد مـی کردم و بر س��وار نشدنم پافشاری مـی کردم و این ها. ولی سوار شدم. بدون حرف بیش تری. ش��اید زیرغر مـی زدم اما همـی��ن (واقعن چرا واکنش لحظه ای ام این بود؟). بقیـه داس��تان هم کـه روتین است: بازداش��ت گاه وزرا، تعهدنامـه های تایپ شده، عقدی گرفتن، تماس با خانواده کـه مانتوی بلند/ ش��لوار گش��اد بیـاورند، تحقیر، التماس زنانی کـه از واکنش همسر/ برادر/ پدر خود مـی ترسند و ….» این هم یک راز زنانـه ی دیگر. جامعه 37 این جا آسیـاست- دستور نوشتن شادمانی یک پیروزی و اندوه یک مرگ جامعه سحربیـاتی ب��رای چهلمـی��ن برنامـه «این جا آسیـاس��ت» کلی نقش��ه کش��یده بودم، ایده های زیـادی توی سرم بود حتا این کـه با سردبیر صحبت کنم و تا اطلاع ثانوی و پس از پخش چهلمـین برنامـه آن را متوقف کنم. هیچ صحبتی با سردبیر نکردم و هیچ برنامـه ویژه ای هم اجرا نک��ردم. فقط به منظور اولین بار درون زندگی ام بازی داربی ی��ا بـه قول گزارش گران تلویزیون ش��هرآورد تهران را درون ی��ک بار ایرانی درون منطقه مونت کی��ارای کوالالامپور بـه تماشا نشستم. تازه فهمـیدم تماشای جمعی فوتبال درون یک فضای باز چه لذت��ی دارد، که تا کجا مـی توانی صدایت را بالا ببری و هوار بکش��ی، تازه فهمـیدم صمـیمـی ترین دوس��تت رو بـه رویت ق��رار مـی گی��رد و غریب��ه ای بـه لطف یک رن��گ کنارت مـی ایستد و شادمانی مـی کند. شاید به منظور هیچ پسری این تجربه گفتنی نباشد اما به منظور ان ایرانی نسل انقلاب اسلامـی کـه هرگز اجازه ورود بـه ورزش گاه ها را نداشتند این تجربه دیگری است. ب��ازی با نتیج��ه دو بر صفر ب��ه نفع اس��تقلالی ها بود و یک سره صدای کری خواندن و شعار شان بلند شده بود کـه در ده دقیقه آخر بازی ورق برگش��ت سه گل پی درون پی پرس��پولیس بـه اس��تقلال، حالا هوار و هورای ما را درون پی داش��ت کـه بعد از مدت ه��ا از تحقیر آبی ها یک نفس راحتی بکشیم. الحق و الانصاف هم کم نگذاشتیم و هرچه فریـاد داش��تیم بر سرش��ان زدیم و هورا کشیدیم و آن قدر جی��غ و داد کردیم کـه احس��اس مـی کردم همـه اس��ترس های درونم تخلیـه ش��ده و حس��ابی سر حال و خوش حالم. رق��ص و پای کوبی بعد از بازی هم تماش��ایی بود. لباس قرمزها شادمان و لباس آبی ها پکر و عصبی پراکنده شده و در کوچه قدم مـی زدند. باورشان نمـی شد بازی را بـه تیم ده نفره پرسپولیس واگذار کرده اند. همـه چیز خیلی خوب پیش رفت، جملات گزارش��م را درون ذهنم س��یقل مـی دادم، بعد و پی��ش مـی کردم و مطمئن بودم مـی خواهم از اولین تجربه تماش��ای جمعی فوتبال با دیگرانی کـه نمـی شناختم بنویسم. مطمئ��ن ب��ودم مـی خواه��م از ب��ردی کـه مدت هاس��ت منتظرش بودیم بنویس��م، از خیل��ی چیزها مطمئن بودم کـه به خانـه رس��یدم. قرار بر این بود کـه عهای شب بازی را بـه محض رسیدن بـه خانـه روی صفحه فیس بوک بگ��ذارم کـه باز فیس ب��وک همان و دیدن تصویر یکی از دوستانم با نوار سیـاه همان، شوکه شدم. دخت��ری ج��وان درون ده��ه دوم زندگی کـه مادر پس��رک کوچکی هم بود. مـی دانس��تم کـه با مریضی سختی دست و پنجه نرم کرده اما خبر بهبودش را ش��نیده بودم و حالا خبر فوت اش را حتما هضم مـی کردم. دیگر از هیچ چیز مطمئن نیستم، از این کـه برنامـه چهلم یـا اصلن چهل و یکم قرار هست چطور باشد. حتما با پروانـه ای کـه مـیان گلوم پرپر مـی زد کنار مـی آمدم. حتما مـی نوش��تم با رندی های معمول نوش��تن، با شیطنت شعارهای آبی ها و قرمز ها. اما چطور؟ یـاد داس��تان دلقکی افتادم کـه پس از فوت پسرش به منظور خندان��دن م��ردم روی صحنـه رفت، من ه��م حتما روی صحنـه مـی آمدم ام��ا من بـه اندازه دلقک قوی نبودم بعد راس��ت اش را مـی نویسم. اگر این برنامـه رادیویی نبود، اگر یک سایت خبری بود کـه بدون متن من هم چیزی از آن کم نمـی شد حتمن چیزی نمـی نوشتم. اما وقت��ی صفحه ثابت��ی درون روزنامـه یـا برنام��ه ثابتی درون تلویزیون یـا رادیو نصیب یک روزنامـه نگار مـی ش��ود جایی به منظور ننوشتن نیست، کاش مـی شد ننویسم. کاش مـی شد اصلن حرفی ن برنامـه چهلم درس��ت مثل چهلمـین روز درگذش��ت عزیز از دست رفته غم گین هست و بی حوصله، برد س��ه بر دو پرسپولیس هم نمـی تواند رخت اندوهی کـه در دل��م نشس��ته را بربندد و دلهره ای کـه ب��ه دل دارم از فردای پس��رک کوچکی کـه حالا مادر زیبا و مـهربانش را از دست داده، نمـی گذارد خوب نقش دلقک را بازی کنم. چهی از فردای خودش خبر دارد کـه من حتما از برنامـه چهلم این جا آسیـاست خبر مـی داشتم ؟ حتما با پروانـه ای کـه مـیان گلوم بال بال مـی زند یک جوری کنار بیـاییم که تا صدایم نلرزد به منظور خواندن برنامـه چهلم. ی��اد مصاحبه با «پیمان اب��دی» افتادم. ب��دل کار ایرانی س��ریـال آلمانی «کبرا یـازده» کـه درس��ت بیست روز بعد از مصاحب��ه اش با من به منظور صفحه «قصه ها و آدم ها»ی روزنامـه «تهران امروز» از دنیـا رفت. سردبیر تماس گرفت و گفت بـه فلانی بگویید یک یـادداشت بنویسد. فلانی من بودم کـه در مـیان اش��ک هام دس��تور نوشتن داشتم. کاغذ خیس��ی کـه به س��ردبیر تحویل دادم فردای فوت پیمان ابدی منتشر شد. اما سردبیر هیچ وقت نفهمـید این نوشتن چقدر درد داش��ت. چقدر این حرف��ه روزنامـه نگاری و کار دلقکی کـه در ش��ب فوت پسرش مردمان را مـی خنداند بـه هم شباهت دارد. 47 وقتی کـه دین، سوژه ای به منظور خنده مـی شود علی فرح بخش درون س��رزمـینی ک��ه لطیفه، تمس��خر و طنزه��ای قومـی، نق��ل هر محفلی ب��وده و هس��ت، حتما انتظ��ار مـی رفت کـه ش��وخی ب��ا دین هم س��ر از پرده های نـه��ان، بیرون بکش��د. چند سالی ست کـه ش��وخی با بنیـان های دینی و ش��خصیت های مذهبی برجسته، نسبت بـه گذشته،شکل بس��یـار گسترده تری بـه خود گرفته است. چند سال پیش، کاریکاتور یک کارتونیس��ت دانمارکی از پیـامبر اس��لام، آش��وبی ب��ه پا کرد. ای��ن روند هر از گاهی تکرار ش��د و حرف و حدیث های بس��یـاری بـه هم راه داش��ت. گروهی مواف��ق بودند و گروهی مخالف. موافق ها، بر اصل آزادی بیـان پافش��اری مـی ��د و مخالف ها بر اصل احترام بـه باوره��ای مذهبی. چندی پیش، راه اندازی یک صفحه درون فیس ب��وک تحت عنوان «کمپین ی��ادآوری امام نقی بـه شیعیـان»، بلوایی بـه پا کرد، هر چند کـه به تازگی، از تب و تاب آن کم شده است. این صفحه درون ح��ال حاضر نزدیک بـه 00۷،31 عضو دارد و عمومن، فع��الان این صفحه، با نام های مس��تعار بـه نش��ر طنزهایی پیرام��ون دهمـی��ن ام��ام ش��یعیـان و بن مایـه ه��ا و روایت های مذهبی دین اسلام مـی پردازند. دست اندرکاران این صفحه، باور خود را این گونـه بیـان مـی کنند: «این صفحه بـه مبارزه با خرافه پرستی درون ای��ران اختص��اص دارد. اگر ش��ما شیعه ی متعصب هستید، ممکن هست مطالب این صفحه شما را آزار دهد». گذش��ته از یـادداش��تی ک��ه پیرامون ای��ن صفح��ه مـی بینی��م و مختصری از آن ذکر ش��د، درون پایـان شعاری هم بـه چش��م مـی خورد ک��ه گویـا بـه عمل درآمده است. درون معرفی کوتاهی درون پایین توضیحات، این جمله ی جدی بـه چشم مـی خورد: «هیچ چیز و هیچ آن قدر مقدس نیست کـه نتوان آن را بـه طنز کشید.» این یک ش��عار و س��رفصل جدید نیس��ت، هر چند بـه نظر مـی رس��د درون ایران، پدیده ای نوظهور است. اگر این پدیده را یک «تابو شکنی» محسوب کنیم، بی شک امری نیست کـه در یک روز متولد شده باشد و مسلمن، ادامـه ی جریـانی ست کـه پیش تر، بـه شکل های گوناگون وجود داشته است. از بن شناسی ظهور این قبیل پدیده ها کـه بگذریم، سوال درون این جاست کـه آیـا شوخی با ادیـان کـه نقد بـه روش طنز را پیش مـی گیرد، کار درستی س��ت یـا نـه؟ و آیـا بـه راس��تی هدف از این نوع طنز، نقد اس��ت یـا فقط بـه خنده انداختن مخاطب؟ مس��لمن بـه دلیل وجود س��لیقه های گوناگون درون س��طح جامعه، ش��اید نتوان ب��ه یک جواب قاط��ع درون این زمـینـه دست یـافت کـه آیـا شوخی و نقد دین از طریق طنز، امری مجاز اس��ت یـا نـه، اما مـی توان این پدیده را، درون بس��تری مناس��ب، مورد بررس��ی بیش تر قرار داد و راه کاری به منظور آن اندیشید. مخالف های این نوع طنز کـه آن را بـه هر شکل و گونـه ای رد مـی کنند، عمومن افراد مذهبی هس��تند کـه امری قابل قبول اس��ت. هیچ فرد مذهبی، از این کـه بزرگان دین اش مورد تمس��خر و انتقاد قرار گیرند، ش��اد نمـی شود، اما درون مقاب��ل، موافق ها بر این باورند ک��ه درون حقیقت، این طنز، فقط به منظور خنده نیس��ت، بلکه به منظور نقد دین اس��ت. نقد دین، از روش��ی کـه امروزه درون جهان، آن چنان غیرمعمول نیست. یک��ی از دلای��ل مخالف��ان ای��ن پدی��ده ب��رای اب��راز مخالفت ش��ان این اس��ت کـه به طور مثال، چرا درون غرب کـه کاریکاتورهایی از پیـامبر اس��لام را مـی کش��ند،ی نمـی تواند درون مورد نژادپرس��تی و یـا حت��ی درون مورد واقعه «هولوکاست»، کاریکاتور بکش��د؟ اگر آزادی بیـان، نباید هیچ محدودیتی داش��ته باش��د، بعد مـی توان با همـه چیز شوخی کرد، حتی «هولوکاست». درون مقاب��ل، موافق ه��ای ای��ن پدیده، ق��رار دین درون دایره ی طن��ز را امری مـی دانند کـه بای��د درون دنیـای امروز مطرح ش��ود، بـه همان دلیل مذکور ک��ه هیچ چیز آن قدر مقدس نیست کـه نتوان آن را بـه طنز کشید. حال اگ��ر بپذیریم کـه وارد دی��ن بـه ورطه ی طنز، مجاز است، پرسش س��خت تری مطرح مـی شود کـه پس «م��رز این پدی��ده حتما تا کجا باش��د»؟ این پرس��ش و معمایی س��ت کـه هنوز بـه نتیجه ی قطعی و کامل نرسیده و البته نمـی توان انتظار داشت یک شبه به منظور آن راه حلی پیدا شود. درون کش��ورهای غربی، علاوه بر کارتون هایی از پیـامبرانی نظیر «نوح» و «عیسی»، حتی کاریکاتورهایی از «خدا» هم منتشر مـی شود و عمومن، اعتراض گسترده ای درون پی ندارد. درون این مـیان، مس��لمان ها درون سراسر جهان، نسبت بـه این نوع رفتارها، واکنش های س��ریع و تندی نش��ان مـی دهند کـه گاه بـه خش��ونت کش��یده مـی شود. البته این امر فقط بـه مس��لمان ها معطوف نیست و هستند پیروان دیگر ادیـان هم، کـه نس��بت بـه وارد شدن دین و باورشان بـه ورطه ی طنز، واکنش نشان مـی دهند. درون ایران، نظام حاکم بر کشور، هیچ گونـه عملی کـه مبنی بر ش��وخی با دین اسلام باش��د را نپذیرفته و با شدت با آن برخورد مـی کند. سال هاس��ت کـه در ایران، کش��یدن کارتون اشخاص روحانی ممنوع است، هرچند تعدادی از روحانی های اس��لامـی کـه در دستگاه حکومتی هم بودند، اجازه دادند کـه کاریکاتور آن ها کشیده و منتشر شود. از سوی دیگر، گاه مـی بینیم کـه همـین حکومت مذهبی س��فت و سخت درون ایران، گاه بنیـان های دین اس��لام را چنان بیـان مـی کند کـه به طنز ش��بیـه مـی شود. گاه، معجزه هایی کـه آن را بـه پیـامبر اسلام و یـا ا شیعه منسوب مـی کنند، بـه قدری اغراق آمـیز اس��ت کـه به خنده ی مخاطب مـی انجامد. و یـا روایت هایی کـه به مخالفان ا شیعه منسوب مـی کنند، گاه بـه قدری غیر واقعی ست کـه به لطیفه مـی ماند. درون کش��وری کـه کش��یدن کاریکاتور یک روحان��ی ممنوع اس��ت، چندی پیش درون آس��تانـه ی پی��روزی انقلاب و به مناسبت سال گرد ورود «آیت اله خمـینی» بـه ایران کـه او را بزرگ ترین ف��رد مذهبی درون ایران قل��م داد مـی کنند و لقب «امام» بـه او داده بودند، به منظور گرامـی داش��ت این ش��خص، ماکتی مقوایی از وی را بـه نمایش گذاش��تند کـه اگر از سوی هر ارگان و شخص مستقل دیگری سر مـی زد، بـه عنوان یک تمس��خر برداش��ت و با آن برخوردی شدید مـی شد. بعد پرسش��ی نیز مطرح مـی شود کـه به راستی، مرز بین طنز، تمسخر، شوخی و جدی را، چه چیز مشخص مـی کند؟ بـه نظر مـی رس��د کـه اگر ای��ن پدیده را یک معزل ارزیـابی کنیم، مسلمن با اعمال خشونت و یـا افراط از سوی هر دو جناح مخال��ف و موافق آن، بـه نتیجه ای مطلوب نخواهد رسید. درون هر حال، شوخی با دین، بـه ویژه درون ایران کـه سرزمـینی با اکثریت مس��لمان شیعه اس��ت و حکومتی دارد کـه بر اس��اس دین اداره مـی ش��ود، همـیش��ه هم با خنده هم راه نیست. جامعه 57 گام های لرزان بر طناب تاهل مـه شب تاجیک عموم زندگی ها درون ابتدا خانوادگی اس��ت. بدین منظور کـه بیش تر آدم ها درون کان��ون خانواده بـه دنیـا مـی آیند، مـی بالند و رش��د مـی کنند. بعد از طی یک سنی درون کانون خانواده زندگی تقس��یم بندی پیدا مـی کند. مجردی و متاهلی. درون کش��وری مانند کش��ور ایران بـه دلیل این کـه به سختی از ه��ر مرحله ای وارد مرحله ی دیگر مـی ش��وی، هر دو این امکان ها مـی تواند، امکانی خاص و ناب به منظور فرد باشد. جدای از حالت امکان، ک��ه تغییر پیدا مـی کند، زندگی دو بخش دارد. مجردی و متاهلی کـه این حالات درون ش��رایط مختلف نی��ز تغیی��ر مـی کند. با بس��یـاری از دلایل جانبی مانند ط��لاق و فوت زندگ��ی از یک پروس��ه وارد پروس��ه ی دیگ��ر مـی ش��ود. زندگ��ی مج��ردی و متاهل��ی فرق های بس��یـاری با یک دیگر دارن��د. و قابل قیـاس نیس��تند و مانن��د هر ش��رایط دیگ��ری ک��ه درون زندگی پیش مـی آید، این دو نوع از زندگی نیز مزای��ا و معایب خود را دارند. درون زندگی متاهلی، زن و فرزندان، یـا خانواده رکن اصلی ارتباطات فرد را تشکیل مـی دهند. ولی درون زندگ��ی مجردی ای��ن حالت از پدر و مادر که تا دوستان درون نوسان اس��ت. یعنی بـه طور عمومـی درون زندگی متاهلی فرصت کم تری ب��رای ص��رف ک��ردن وقت با دوس��تان و یـا پدر و مادر هست ک��ه درون زندگی مج��ردی کم تر این مسئله بـه چشم مـی خورد. یک��ی از مش��کلاتی ک��ه درون زندگی های ایرانی بـه خصوص بـه چشم مـی آید، وارد شدن از یک حالت بـه حالت دیگر اس��ت. بـه دلیل وابستگی ها و عدم رش��د کاملی کـه فرزندان بـه عنوان یک فرد مستقل و بالغ درون یک خانواده دارند و تا سنین بالایی با وابستگی شدید بـه خانواده زندگی مـی کنند، وارد شدن بـه یک حالت مس��تقل و مـهم تر از آن مدیریت این شرایط کار را به منظور آنان دش��وار مـی کند. مسئله ی دیگر حالت اعتیـادی اس��ت کـه به یک س��ری عادت های مضحک درون زندگی ب��رای افراد پی��ش مـی آید. گاهی هم فرد تنـها بر اس��اس شرایطی کـه برای یک زندگی تعریف شده هست به حدها و چارچوب ها تس��لیم مـی ش��ود، کـه تنـها کاری بر خلاف جهت طبیعی انجام نداده باشد. زندگی مجردی ممکن هست فرد را درون شرایطی قرار بدهد کـه نتواند بـه طور کامل مستقل عمل کند. بـه ویژه کـه در خانواده ه��ای ایرانی با تمام گذری ک��ه بـه مدرنیته انجام ش��ده اس��ت اما بافت های س��نتی بـه خصوص درون روابط خانوادگی خود را بـه صورت برجس��ته نش��ان مـی دهد. اما درون عوض ای��ن خاصیت را هم دارد کـه ف��رد از دام تمام تظاهرات فریبنده ای کـه در س��طح یک رابطه ی متاهلی ممکن هست وجود داشته باشد نجات پیدا مـی کند. بـه این صورت کـه فرد با رسیدن بـه استقلال فکری درون مورد این موضوع فکر مـی کند کـه آیـا واقعن بـه عنوان یک فرد بالغ آمادگی وارد ش��دن بـه یک ارتباط مشترک را دارد؟ آیـا بـه طور کلی ج��دای از لحظات جذاب و فریبنده ای کـه یک رابط��ه ی دو نفره دارد، مـی تواند با رفتن بـه قعر این رابطه طپش ها و تحولات اصلی را مدیریت کند یـا خیر؟ زندگی مجردی و متاهلی مرز باریکی هستند کـه مـی توان درون هر زمان از یکی وارد دیگری شد. زندگ��ی مجردی با تم��ام وقت ه��ا و زمان هایی کـه فرد مختص بـه خ��ود دارد باز ه��م تنـهایی های مخصوصش را یدک مـی کشد و زندگی متاهلی، مسوولیت ها و شرایط خاص خود را دارد. گاهیـانی کـه ازدواج نمـی کنند ناخرسندند، حاشیـه ای و من��زوی ش��ده و احس��اس مـی کنن��د، عمر خ��ود را بـه بطال��ت و تنـهایی مـی گذرانند، درس��ت روی دیگر س��که��انی هس��تند کـه ازدواج مـی کنند و وقت های زیـادی را بـه حس��رت خوردن و ناله و اندر مزایـای زندگی مجردی سخن گفتن مـی گذرانند. گروه��ی از این افراد زندگی مش��ترک خود را از دس��ت مـی دهند ولی ب��ا خوابیدن طوفان پر تلاطم زندگی قبلی دوباره بـه فکر تشکیل یک زندگی مشترک جدید مـی افتند. ای��ن افراد بـه طور ذاتی از تحم��ل تنـهایی برنمـی آیند هر چند کـه بعد از مدتی دوباره ش��کوه های خود را از زندگی مش��ترک آغاز کنند. واقعیت این هست که انتخاب این دو نوع از زندگی بـه طور کامل بس��تگی بـه ش��رایط ذاتی و غریزی و ش��خصیت یک فرد دارد. گروهی از افراد به منظور یک زندگی اشتراکی ساخته نشده اند. هرچند کـه ممکن اس��ت خودش��ان بـه این موضوع واقف نباش��ند و بر اساس قانون تعریف ش��ده وارد این مراحل شوند ولی ناخواسته شرایط نامطلوبی را به منظور خود و طرف مقاب��ل بوجود مـی آورند. گروهی هم بر خلاف گروه قبلی از بودن و س��پری لحظات و اوقات زندگی شان درون کنار افراد مش��خصی لذت مـی برند و ترجیح مـی دهند کـه همـه چیز خود را با نفر دومـی بـه اشتراک بگذارند. بیش تر انس��ان ها ب��رای ادامـه زندگی، ش��ادابی و گاهی رهای��ی از تنـهای��ی بـه ی��ک رابطه صمـیمـی نی��از دارند و این رابطه لزومن درون زندگی مش��ترک محقق نمـی ش��ود. انسان ها مـی توانند این روابط را بـه شکل ارتباطات ویژه پیدا کنند. اص��ل ازدواج بر اس��اس رابط��ه ای درون زندگی انس��ان ها برقرار مـی ش��ود کـه با اختیـار خود وارد شده اما بـه سادگی نمـی توانند با اختیـار از آن خارج شود. بعد بدون تامل و تنـها بر اساس طی شدن یک اصل کـه طبیعی نامـیده مـی ش��ود، وارد ش��دن بـه این حوزه خطای خطرناکی است. 67 سرطان پروستات سرطانی شایع ولی آرام دکتر آویده مطمئن فر سرطان پروستات شایع ترین نوع سرطان درون مردان است. تخمـین زده مـی شود کـه یک درون هفت از مردان عمدتن درون 06 سالگی با سرطان پروستات تشخیص داده خواهد شد. اگر چه علت سرطان پروستات هنوز مشخص نیست ولی زمـینـه ژنتیک به منظور این نوع س��رطان وجود دارد. سرطان پروس��تات، بعد از سرطان ریـه، دومـین علت مرگ و مـیر ناشی از سرطان درون مردان درون قاره امریکای شمالی است. اکثر س��رطان های پروستات توس��عه بسیـار آرامـی دارد و اکثریت مردانی کـه با این سرطان تشخیص داده شده اند ب��ه بیماری دیگری جان خود را مـی بازند. مـیزان بقا پنح س��ال بعد از تش��خیص این بیماری بی��ش از 59 درصد اس��ت. درون بس��یـاری از موارد، تومور بـه پروستات محدود اس��ت و گاهی اوقات سبب بروز مش��کلات ادراری و یـا ناتوانی جنس��ی مـی شود. درون بعضی موارد نیز ممکن هست که برخی از سرطان های پروستات تکامل و گسترش سریع تری داشته باشند. پروس��تات یک غده درون سیس��تم تناس��لی مردان اس��ت، درس��ت زیر مثانـه و اطراف مـی��زراه، لول��ه ای ک��ه از طری��ق آن ادرار و اس��پرم تخلیـه مـی ش��ود. آدنوکرس��ینوم پروس��تات ش��ایع ترین ش��کل س��رطان پروس��تات اس��ت و حدود 59 درصد موارد را درون بر مـی گیرد. ش��دت سرطان بـه وسعت تومور، محل آن، متاستاز مجاور یـا دور، نوع سلول های س��رطانی، یعنی درجه بدخیمـی آن بستگی دارد. تش��خیص زودرس س��رطان پروس��تات از طری��ق معاین��ه رکتال و س��رم آنتیژن اختصاصی پروستات (ASP) یک موضوع بس��یـار بحث انگیز درون جهان پزشکی است. این بحث بـه علت این واقعیت مطرح ش��ده اس��ت کـه تا کنون نشان داده نش��ده هست که از طریق تشخیص زودرس سرطان پروس��تات مـی توان زندگی را گس��ترش یـا مرگ و مـیر از این سرطان را کاهش داد تش��خیص و غربال گری درون درج��ه اول با معاینـه رکتال و احس��اس وجود بی نظمـی آناتومـیک پروس��تات انجام مـی ش��ود. این روش اجازه مـی دهد که تا یک ارزیـابی نس��بی پروس��تات انجام ش��ود اما تش��خیص س��رطان با مـیزان آنتیژن اختصاصی پروس��تات (ASP) رس��مـیت مـی یـابد. ASP پروتیینی هست که توسط پروستات تولید مـی شود. ش��مارش بالای این پروتیین درخون لزومن بـه این معنی نیس��ت کـه سرطان پروس��تات وجود دارد. درون واقع، مقدار بی��ش از چهار نانوگرم این پروتیین درون مـیلی لیتر خون درون حدود 5۲ درصد موارد بـه س��رطان پروستات مربوط و در 5۷ درص��د موارد با یک التهاب خوش خیم پروس��تات یـا عفونت پروس��تات مرتبط اس��ت. علاوه بر این، آزمایش ASP تمام موارد س��رطان را تش��خیص نمـی دهد. ولی آزمایش ASP نیز به منظور نظارت این بیماری درون فرد مبتلا بـه سرطان پروستات استفاده مـی شود. س��ونوگرافی از طریق نیز به منظور تش��خیص و غربال گری سرطان پروس��تات استفاده مـی ش��ود ولی بیوپسی ی��ا نمونـه ب��رداری تنـها راه مطمئن تش��خیص س��رطان پروس��تات اس��ت. و البته نمونـه برداری عاری از عوارض جانبی نیس��ت. ش��ایع ترین آن ها وجود خ��ون درون ادرار، مدفوع یـا اسپرم، تب و عفونت پروستات است. درون ابتدا، س��رطان پروس��تات باعث عوارضی نمـی شود و بعضی از نش��انـه ها مـی توانند بـه یکی دیگر از بیماری های پروس��تات مانند هایپرتروفی خوش خیم پروستات مرتبط باشد. اشکال درون ادرار ، اشکال درون شروع ادرار یـا نگه داش��تن ادرار، عدم توانای��ی درون ادرار ، تکرر ادرار بـه خصوص درون طول شب، ادرار کم، احساس سوزش ی��ا درد هنگام دفع ادرار، وجود خون درون ادرار، درد مکرر و یـا س��فتی کمر، باس��ن یـا بالای ران و مشکلات تدریجی نعوظ از جمله نشانـه های این بیماری هستند. ب��ا توجه بـه این کـه مردان ظاه��رن « درون معرض خطر»، هرگز بـه س��رطان پروس��تات مبتلا نش��ده اند ولی، سن، بـه طور عمده مردان بالای06 س��ال، س��ابقه خانوادگی مخصوص��ن اگر پدر یـا برادر از ای��ن بیماری رنج اند، نژاد، زیرا مردان آفریقایی تبار نس��بت بـه سفیدپوستان درون معرض خطر بیش تری قرار دارند، کـه خود بیش از آسیـایی ه��ا درون معرض خطر هس��تند، از عوامل خطر این بیماری بـه شمار مـی روند. برآورد شده هست که هندی ها و چینی ها حدودن 05 برابر کمتر از غربی ها بـه سرطان پروستات مبتلا مـی شوند. پیش گیری از س��رطان پروس��تات از طریق شیوه زندگی بـه خوردن مـیوه و س��بزیجات بـه ان��دازه کافی، یک رژیم غذای��ی با چربی متعادل، اجتن��اب از کالری بیش از حد، فع��ال بودن، و اجتناب از س��یگار بر مـی گ��ردد. از جمله اقدام��ات دیگر به منظور جلوگیری از ش��روع ای��ن بیماری براس��اس نتایج مطالعات مختلف، مصرف 5۲ مـیکروگرم (0001 UI) ویتامـین D درون روز است. گزینـه های درمانی زیـادی بسته بـه مرحله و سرعت توسعه س��رطان پروستات موجود است. بیمار حتما با پزشک خود درون مورد خطرات و مزایـای هر درمان صحبت کند. تش��خیص زودرس س��رطان پروس��تات از طریق معاینـه رکتال و س��رم آنتیژن اختصاصی پروستات (ASP) یک موضوع بس��یـار بحث انگیز درون جهان پزش��کی است. این بحث بـه علت این واقعیت مطرح ش��ده هست که که تا کنون نش��ان داده نشده اس��ت کـه از طریق تشخیص زودرس س��رطان پروستات مـی توان زندگی را گسترش یـا مرگ و مـیر از این سرطان را کاهش داد. تفس��یر نتای��ج آزمون تس��ت ASP دشوار است، بـه ویژه زمانی کـه مثبت باشد. بنابراین، یک نتیجه غیر طبیعی تقریبن همـیش��ه شامل نمونـه برداری، هم راه ب��ا نگرانی و عوارض احتمالی کـه مـی تواند حتا مستلزم درد هم باشد است. نتایج بـه دس��ت آمده از نمونـه برداری مـی تواند س��رعت گس��ترش تومور را برآورد کند. درون بیشتر موارد، این نمونـه برداری نش��ان مـی دهد کـه توم��ور بـه آرامـی تکامل م��ی یـابد. با این حال، درون این وضعیت، بس��یـاری از م��ردان هنوز هم درم��ان رادیکال پروس��تاتکتومـی را انتخاب مـی کنند و خ��ود را درون معرض ع��وارض مـهم از جمل��ه بی اختیـاری ادرار و ناتوانی جنس��ی قرار مـی دهند. مطالعات تایید کرده اند کـه خطرات ناش��ی از تشخیص و درمان بیش از حد این بیماری واقعی هستند. با این حال، درون موارد نادر کـه در آن تومور بـه احتمال زیـاد بـه س��رعت تغییر مـی کند، روش��ن اس��ت کـه تش��خیص زود هنگام ممکن هست سودمند باشد. درون مواجهه با این س��وال مشکل ش��روع آزمایش های تشخیصی و یک درمان، شما بـه وضوح نیـاز بـه بررسی ارزش ه��ای خود و تحمل خ��ود از خطر احتیـاج دارید. م��ن توصیـه مـی کنم کـه اگر ش��ما هی��چ علایم بیماری پروس��تات از قبیل اشکال درون شروع ادرار، کاهش جریـان ادرار و یـا تکرر ادرار درون طول شب را ندارید و هیچ سابقه خانوادگی از س��رطان پروس��تات ندارید ب��ا دکتر خود از مزایـای و معایب غربال گری صحبت کنید. - ول��ی اگر ای��ن علایم وجود دارند، آش��کار اس��ت کـه تست های لازم انجام شوند. دانش 77 بازی با پدر سوخته ها جامعه رضا حاجی حسینی حتم��ن به منظور ش��ما هم پیش آمده اس��ت کـه نس��بت بـه ج��ای گاه، ارزش، اعتب��ار و اهمـیت بازی ه��ا دچار تردید ش��وید. یعنی مثلن پیش خودت��ان فکر کرده اید این همـه بازی کـه چه. اصلن چرا آدم ها از کوچک گرفته که تا بزرگ، حتما بازی کنند و وقت شان را بـه بیـهودگی و بطالت (البته از نظر شما) بگذرانند؟ درون ای��ن مـی��ان، تاثیر زبان و کلام بر ایجاد چنین ش��کی بس��یـار مـهم است، چون گاهی ممکن هست اس��تفاده از بعض��ی عبارت ه��ا مثل همـین عبارت س��اده ی «بازی درون نیـار» و چیزهای دیگ��ری ش��بیـه ب��ه آن، چنی��ن تردیدی را بـه وج��ود بیـاورن��د. درون چنین س��خنانی، ش��ان بازی نازل مـی ش��ود و در حد عملی به منظور مس��خرگی پایین مـی آی��د. این اتفاق البته ام��ری لزومن خود آگاه نیس��ت. بعد بای��د حواس مان را خوب جم��ع کنیم و به ناخودآگاه م��ان هم بس��پاریم ک��ه درون مورد اهمـیت بازی دچار تردید نشود. - چرا؟ - چون بازی ها درون شکل دهی بـه شخصیت افراد نقش بسیـار مـهم و تاثیرگذاری دارند. بگذارید به منظور روش��ن تر شدن موضوع، بار دیگر داستان را از تعریف بازی شروع کنیم. این بار اما از یک مقاله ی علمـی، نوش��ته ی «سهیلا حاجی اسحاق»: «هر نوع فعالیتی کـه توسط کودکان بـه منظور تفریح و تفنن انجام مـی ش��ود، بازی ن��ام مـی گیرد. بازی، ابزار تفکر کودک، وسیله ای به منظور سازندگی و آموزش، منش��ا تکامل رش��د جس��مـی و ذهنی و وس��یله ی ارضای حس کنجکاوی کودک است. او بـه وسیله ی بازی نیـازهای خ��ود را برآورده مـی کن��د و عواطف خود را ب��ه کنترل درون م��ی آورد. نقش ه��ای متعدد اجتماع��ی را تمری��ن مـی کن��د، قوانی��ن و مقررات را یـاد مـی گیرد و مـی تواند با دیگران ارتباط برقرار کند.» مـی بین��د یک ب��ازی چه ق��در کار مـی تواند ��د؟ قابل توجه پدر و مادرهایی کـه به فرزندان ش��ان اجازه ی بازی نمـی دهن��د یـا ب��ا اکراه ای��ن کار را مـی کنن��د، چون فکر مـی کنند وقت ش��ان تلف مـی ش��ود و اصلن چه معنی دارد کـه بچه بازی د؟ اما بش��نوید از ارزش های بازی به منظور کودکان. البته شما حتا مـی توانید جای همـه ی کودکان بگذارید بزرگ سالان و ببینی��د کـه آیـا مطلب درون مورد آنان هم صدق مـی کند یـا نـه: «بازی یکی از جنبه های مـهم زندگی کودک اس��ت. درون این نوع فعالیت مشترک، بین زندگی انسان و حیوان، وجوه مشابهی مشاهده مـی شود. همان طور کـه در محیط زندگی خود مـی بینیم، بسیـاری از حیوانات کم سن و سال هم بازی مـی کنند و چنان کـه اشاره شد، جنبه های مختلف عقلانی، جسمانی و اجتماعی کودک درون بازی رشد مـی کند و به همـین دلیل، بازی به منظور کودک، فعالیتی جدی هست که نمـی توان او را از آن باز داش��ت. تمام کودکان با وجود اختلافات فردی، سعی دارند درون سال های اولیـه، نیروهای خود را بـه کار اندازند و فعالیت های گوناگونی انجام دهند ک��ه بـه ظاهر بـه بازی معروفند اما درون اصل، سرچش��مـه ی نشاط و شادی آن ها هستند.» ملاحظه فرمودید؟ این بازی ای کـه ما مـی گوییم، بـه ظاهر بازی اس��ت اما درون اص��ل چیز دیگری اس��ت. چیزی درون مایـه های آب حیـات هست این بازی و حتمن شنیده اید کـه «آب حیـات اس��ت پدر سوخته» اگر هم نشنیده اید، گرچه بـه ما و بازی ما ربطی ندارد اما به منظور تان مـی گوییم که: حبه نبات هست پدر سوخته/ آب حیـات هست پدر سوخته بس کـه س��یـه چرده و شیریناس��ت/ چون شکلات هست پدر سوخته آب ش��ود چون ب��ه دهانش بری/ توت هرات اس��ت پدر سوخته که تا بتوانیش بگیر و ببوس/ ثوم و صلات هست پدر سوخته مـی نرس��د جز بـه فرو مایگان/ خمس و زکات اس��ت پدر سوخته با همـه ناراستی و بد دلی/ خوش حرکات هست پدر سوخته قافیـه هر چند غلط مـی ش��ود/ باب لواط هست پدر سوخته حالا ش��ما پیدا کنید شاعر این شعر را که تا یک بازی با او یم. ما کـه هر چه گش��تیم پیدا نشد. و ب��از مـی بینی��د یک بازی چه ه��ا کـه با آدم نمـی کن��د؟ الان خود همـین «پدر س��وخته» و مص��رف آن، ب��رای ع��ده ای ی��ک بازی اس��ت. تل��خ این ک��ه از این دس��ت بازی ها بسیـارند و متاس��فانـه علاقه مندان زیـادی هم دارند. بازی هایی کـه بی گم��ان حتما آن ها را بازی آدم بزرگ ها دانس��ت. گرچه درون بیش تر خانواده ها تلاش مـی ش��ود ک��ه بچه ها را از کودکی نس��بت بـه خطرات این بازی ها آگاه کنند و مرتب تشویق شان مـی کنند کـه سراغ چنین بازی هایی نروند، اما معلوم هست که درون راه انداختن بازی های خطرناک، دس��ت های دیگری هم درون کار اس��ت کـه از جذابیت های بازی سواس��تفاه مـی کند ت��ا زندگی را به منظور آن دس��ته آدم بزرگ های��ی کـه هن��وز بزرگ نش��ده اند، تبدیل بـه بازی چه کند. گفتیم کـه گفته باش��یم «بچه ها مواظب باش��ید» (این بچه ها مواظب باشید را یـادتان هست؟) ش��عر هم خ��ودش گاهی اس��باب ب��ازی و اسباب بازی مـی شود. شعرهایی مثل «اتل متل توتول��ه …»، «عمو زنجیر باف…» و … . همـه ی این متل ها درون ناخودآگاه کودک نفوذ مـی کنن��د و تاثی��ری عمـیق بر ش��خصیت او مـی گذارند. تاثیری کـه در آینده و س��ال های بزرگ س��الی خود را نشان مـی دهد. مثلن شخصیت آدمـی کـه در کودکی «کلاغ پر» بازی کرده، بای کـه نکرده زمـین که تا آسمان فرق مـی کند. حالا شما مـی گویید نـه، بروید ثابت کنید کـه حق با شماست. «اوت آخر» (اصطلاحی هست در فوتبال خیـابانی کـه پایـان بازی را مشخص مـی کند) ای��ن که: «هر چه کنی ب��ه خود کنی/ گر همـه نیک و بد کنی» هیچ ربطی هم بـه بازی نداشت. 87 دریـا پر از کروکودیل هست مازیـار مـهدوی فر/ قسمت هفدهم بعد از آن بازرسی بدنی پیش بینی نشده، چند ساعت پیـاده، راه رفتیم که تا به نزدیک ترین شـهر آن حوالی برسیم. اما برایم واضح بود کـه اتفاق بدی درون حال رخ اس��ت. ناگهان یک جیپ پلیس ظاهر ش��د. لاس��تیک هایش سنگ ها را پرت��اب مـی د توی هوا و پلیس ه��ا درون حالی کـه فریـاد مـی زدند بـه ما دس��تور توقف دادند. همگی پا گذاش��تیم بـه فرار. آن ها هم ش��روع د بـه تیراندازی بـه س��مت ما با کلاشینکف هاشان. همان طور کـه مـی دویدم صدای گلوله ها را مـی ش��نیدم کـه زوزه کش��ان از کنارم رد مـی شدند. همان طور کـه مـی دویدم بـه مسابقات بادبادک بازی درون تپه های غزنی افغانستان فکر مـی کردم. همان طور کـه مـی دوی��دم بـه زنان نوا فکر کردم و این ک��ه چطور قورمـه پلو را با یک دس��ته چوبی بلند هم مـی زنند. همان طور کـه مـی دویدم با خودم فکر کردم درون آن لحظه یک س��وراخ چه قدر مـی توانست برایم مفید باشد. از همان هایی کـه ما توی خانـه مان درون نوا داشتیم و من و برادرم به منظور فرار از دست طالبان آن تو قایم مـی شدیم. بـه اس��تاد صاحب، صوفی، مرد دست بزرگ و آن خانـه زیبا درون کرمان هم فکر کردم. ناگهان مردی کـه پش��تم مـی دوی��د تیر خورد، یـا لااقل من این طور فکر مـی کنم. چون ناگهان افتاد روی زمـین، چرخی خورد و از حرکت باز ایس��تاد. درون افغانس��تان صدای گلوله، زیـاد ش��نیده بودم. مـی توانس��تم صدای کلاش��ینکف را از تفنگ های دیگر تش��خیص دهم. با خودم فکر کردم الان چه تفنگی مس��تقیم بـه سمت من نش��انـه رفته است؟ من کوچک بودم. حتا کوچک تر از گلوله آن تفنگ ها. با خودم فک��ر مـی کردم و تندتر مـی دوی��دم. وقتی فهمـیدم کـه مثل دود ناپدید ش��ده ام، ایستادم، چون بـه اندازه کافی دور شده ب��ودم. آن موقع بود کـه به ترک ایران فکر کردم. بـه اندازه کافی ترس��یده بودم. همـین ش��د کـه ذهنم را آماده سفر بـه ترکیـه کردم. بگذار ببینیم کجای داستان بودیم. بـه نقطه بدون بازگشتی رس��یده بودم. روزها و هفته ها بود کـه دیگر حتا بـه روستای خودم درون افغانس��تان، بـه مادرم، بـه و برادرم فکر هم نمـی ک��ردم. درحالی کـه در ابتدای س��فرم خاط��رات آن ها مانن��د خال کوبی روی چش��م، روز و ش��ب با م��ن بود. از روزی کـه خانـه را ترک کردم چهار س��ال ونیم گذش��ته بود. یک س��ال و چند ماه درون پاکس��تان و سه س��ال درون ایران. «باید حس��اب همـه چیز را داشته باشی.» این حرفی هست کـه زن پیـازفروش س��ر کوچه مان مـی گوید. وقتی تصمـیم گرفتم ایران را ترک کنم فقط چهارده س��ال داشتم. دیگر از آن جور زندگی خس��ته ش��ده بودم. بعد از دومـین ب��ار اخراجمان، من و صوفی برگش��تیم قم، اما بعد از چند روز، او تصمـی��م گرفت قم را ترک کند، چون فکر مـی کرد آن جا خیلی خطرناک اس��ت. رف��ت تهران و در یک پروژه ساختمانی مشغول بـه کار ش��د. اما من نـه. تصمـیم گرفتم مدتی دیگر درون همان کارخانـه سنگ بری بمانم و پول هایم را صرفه جویی کنم که تا بتوانم پول کافی به منظور سفر بـه ترکیـه جمع کنم. چه قدر لازم داش��تم که تا به ترکیـه برس��م؟ تازه فرض کنیم کـه رس��یدم آن جا، چه قدر پول حتما آن جا خرج کنم؟ بعضی وقت ه��ا به منظور فهمـیدن چیزی کافیس��ت آن را از��ی بپرسی. این س��والات را از یکی از دوستان مورد اعتمادم پرسیدم. - هفت صد هزار تومان. - هفت صد هزار تومان؟ - بله عنایت. -این یعنی حقوق ده ماه کار . این را بـه دوستم وحید گفتم کـه یک بار تصمـیم گرفته ب��ود برود ترکیـه اما بعدش پشیمان شده بود. حقوق من درون کارخانـه، هفتاد هزار تومان درون ماه اس��ت. بعد باید ده ماه حقوقم را بگذارم کنار بدون این کـه حتا سکه ای از آن خرج کنم. وحی��د درحالی کـه س��وپش را آرام آرام هم مـی زد که تا خنک شود، س��رش را بـه علامت تایید تکان داد. من هم قاشقم را ت��وی س��وپم چرخان��دم. دانـه های کوچک س��یـاه، توی خرده های نان روی سطح روغنی سوپ شناور بودند. آن ها را با نوک قاشق جمع کردم گوشـه ای و همـه را خوردم. بعد هم، همـه سوپ را مستقیم از توی کاسه سر کشیدم. یک روز جمعه، یک��ی از همان جمعه هایی کـه قبلن گفتم هر��ی بـه کاری کـه دلش مـی خواست مـی پرداخت و ما هم طبق معمول مش��غول مس��ابقات تمام نشدنی فوتبال با کارخانـه های همس��ایـه بودیم، دوستی کـه قبلن راجع بـه ترکیـه ب��ا او حرف زده بودم آمد س��راغم. درون حالی کـه یکی از دستانم روی ش��کمم بود، کنار زمـین بازی، دراز کشیده بودم و نفسی تازه مـی کردم که تا دوباره بروم توی زمـین. از من خواست چند دقیقه بـه حرف هایش گوش دهم. از جایم بلند شدم. او تنـها نبود. یک پسر افغان دیگر هم هم راهش بود. گوش ک��ن عنایت، ما با هم صحبت کردیم. تصمـیم داریم برویم ترکیـه. به منظور این کار بـه اندازه کافی پول داریم. آن قدر هس��ت کـه اگر تو هم بخواهی با م��ا بیـایی مـی توانیم پول س��فرت را بپردازیم. البته این کار را فقط بـه خاطر دوستی و ب��رادری با تو انجام نمـی دهیم. واقعیت این اس��ت کـه اگر تعدادمان بیش تر باشد شانس بیش تری داریم که تا سفرمان را با موفقیت بـه اتمام برس��انیم. این جوری درون مواقع ضروری بـه هم کمک مـی کنیم. درون همان لحظه، تیمـی کـه بعد از ما رفته بود توی زمـین مسابقه، گل زد و فریـاد خوشحالی شان بـه هوا رفت. پسر، بعد از مکث کوتاهی پرسید: -چه مـی گویی عنایت؟ -چه بگویم؟ -بگو بله. از آن ها تش��کر کردم و پاس��خ مثب��ت دادم. دیگر چه کار مـی توانستم م؟ - مـی دانی سفر خیلی خطرناکی درپیش خواهیم داشت؟ - بله، مـی دانم. - خیلی خطرناک تر از سفرهای دیگر توپ کـه به تخته س��نگی برخورد کرده بود مسیرش عوض ش��د و یک راس��ت آمد بین دو که تا پای من. با نوک کفش��م شوتش کردم توی زمـین. صدای��م خیلی ق��وی بود. البت��ه دلیلش نادانی��م بود. اگر مـی دانستم چه سرنوشتی درون انتظارم هست هرگز قم را ترک نمـی کردم. شاید هم این کار را مـی کردم. واقعن نمـی دانم. خورش��ید سرتاسر زمـین را روش��ن کرده بود. نورش آن قدر زیـاد بود کـه همـه چیز زرد ش��ده بود، ابرها هم طلایی شده بودند. فقط آن جایی کـه با کوه ها تلاقی مـی د بـه رنگ قرمز خون درون مـی آمدند. آن موقع هنوز نمـی دانستم کـه کوه مـی تواند چه قدر بی رحم باشد. چند که تا علف خشک از زمـین کندم و شروع کردم بـه ش. گفتم: «من که تا حالا دریـا را ندیده ام. خیلی چیزها هست کـه تا حالا ت��وی زندگیم ندیده ام و دوس��ت دارم آن ها را تجربه کنم. تازه این جا هم خیلی خطرناک هست . چون مدام حتما برای خرید از کارخانـه بروم بی��رون. مـی دانید چه مـی گویم؟ من آمادگی روبرو شدن با هر خطری را دارم.» صدای��م خیلی ق��وی بود. البت��ه دلیلش نادانی��م بود. اگر مـی دانستم چه سرنوشتی درون انتظارم هست هرگز قم را ترک نمـی کردم. شاید هم این کار را مـی کردم. واقعن نمـی دانم. ش��روع کردیم بـه تحقیق . با آن هایی کـه رفته بودند سمت ترکیـه و برگش��ته بودند صحبت کردیم. حرف های گروهی کـه نتوانس��ته بودند س��فر را ب��ا موفقیت بـه اتمام برس��انند را از آن هایی کـه زنده مانده بودند شنیدیم. انگار فقط زنده مانده بودند که تا ترس هایشان را با ما قسمت کنند. ش��اید هم ای��ن کار دولت بود ک��ه یکی دو نف��ر را زنده مـی گذاش��ت که تا برگردند و بقیـه را بترس��انند. بعضی ها توی کوه ها یخ زده بودند، بعضی ها توس��ط پلیس مرزی کش��ته ش��ده بودند، بعضی ها هم توی دریـا، درون مرز ترکیـه و یونان غرق شده بودند. ی��ک روز موق��ع ناهار با پس��ری هم صحبت ش��دم کـه صورتش بدجوری مچاله ش��ده بود. نصف صورتش شبیـه یک همبرگر «مک دونالد» ش��ده بود کـه به مدت طولانی گذاشته باشند توی ماهی تابه. -مک دونالد؟ -بله، مک دونالد. -جالب اس��ت. بعضی وقت ها حرف هایی مـی زنی مثل این که: «ق��دش بـه بلندی قد یک بز ب��ود.» یک وقت دیگر وقتی مـی خواهی مثال بزنی از مک دونالد یـا بیسبال حرف مـی زنی. -خوب کجایش جالب است؟ -این کـه آن ها بـه دو فرهنگ متفاوت برمـی گردند، دو دنیـای متفاوت. حداقل به منظور من این جوری بـه نظر مـی رسد. -مـی دانی فابیو، حتا اگر حق با تو باشد، حتما بگویم کـه هر دوی این دنیـاها حالا درون من و بخشی از وجودم هستند. او برای��م تعریف کرد ماش��ینی کـه داش��ت او را از ش��هر 97 «کاپادوکیـا» درون ترکیـه انتقال مـی داد، دچار یک تصادف شد. تچ یکی از گردنـه های جاده درون اس��تان «آکسارای»، با یک کامـیون پر از لیمو تصادف کرده بودند. او هم پرتاب ش��ده بود بیرون و صورتش کشیده شده بود روی آسفالت جاده. پلیس ترکیـه او را دستگیر کرده بود و کتکش زده بود. او را تحویل ایرانی ها داده بودند و آن ها هم که تا مـی خورد او را زده بودند. خلاصه این کـه سفرش بـه اروپا برایش شده بود یک فاجعه ی تمام عیـار. گفت: «من مـی توانم پول سفرت بـه ترکیـه را بـه تو قرض بدهم، اما این کار را نمـی کنم. چون نمـی خواهم مسوول بدبختی و رنج تو باشم.» افراد دیگ��ری هم بودند کـه همـین حرف ها را بـه من زدند، ام��ا بعید مـی دانم آن حرف ها را از ته دل زده باش��ند، چون خسیس تر از این حرف ها بـه نظر مـی رسیدند. تنـها چیزی کـه در آن برهه نیـاز داشتم ش��نیدن یک داستان موفقیت آمـیز بود. این کـه راجع بهی بگویند: «او توانس��ت این س��فر را با موفقیت بـه پایـان برس��اند، او توانس��ت خودش را بـه ترکیـه، یونان یـا لندن برساند.» اگر چنین داس��تانی مـی شنیدم به منظور س��فر اعتماد بـه نفس پیدا مـی کردم. اگر چنین چیزی مـی ش��نیدم بـه خودم مـی گفتم: «اگر او توانست انجامش دهد بعد من هم مـی توانم.» دریـا پر از کروکودیل هست قسمت هجدهم آخرش ش��دیم چهار نفر کـه خودمان را آماده سفر بـه ترکیـه ک��رده بودیم. همان وقت ها بود کـه با فرید آش��نا ش��دیم. پس��ری کـه در کارخان��ه نزدیک ما کار مـی ک��رد و او هم مـی خواس��ت برود ترکیـه. قاچاق چی کـه قرار بود کارهای او را ردیف کند پسرعمویش بود. بـه نظر مـی آمد این موضوع ب��رای ما فرصتی بود ک��ه نباید از دس��تش مـی دادیم. اگر قاچاق چی، واقعن پس��رعموی فرید بود، فرید بـه او اعتماد داشت. بعد اگر با ما هم سفر مـی شد معنایش این بود کـه ما هم مـی توانستیم بـه مرد قاچاق چی اعتماد کنیم. یکی از روزهایی کـه مث��ل همـه روزهای دیگر بود، وقتی ش��یفت مان تمام شد، وسایل مان را جمع کردیم و ریختیم توی س��اک های برزنتی م��ان. بعد هم رفتیم س��راغ مدیر کارخان��ه و حقوق مان را گرفتیم. ب��ا او خداحافظی کردیم و رفتیم ایس��ت گاه اتوبوس. س��وار اتوبوس��ی ش��دیم کـه مقصدش تهران بود. توی ایس��ت گاه تهران، پس��رعموی فری��د منتظرمان بود. به منظور مان تاکس��ی گرفت و ما را برد خانـه اش. نشستیم توی اتاق پذیرایی و چای نوشیدیم. بـه ما گفت دو روز فرصت داریم که تا برای س��فر مقداری غذا تهیـه کنیم. غذا حتما س��اده اما مقوی باش��د. مثلن مـیوه خشک، بادام و پس��ته. گفت یک جف��ت پوتین خوب و لباس های خیلی گرم ه��م بخریم و البته چند که تا لباس باکلاس به منظور پوش��یدن درون استانبول. چون نمـی شد لباس هایی کـه با آن بـه سفر کوهستان مـی رفتیم را توی شـهر استانبول بپوشیم. حتمن لباس هامان پاره مـی شد و بوی بدی مـی گرفت. حتما همـه چیزهایی کـه گفت را مـی خریدیم، بـه خصوص پوتین ها. پسرعموی فرید درون مورد پوتین خیلی اصرار داشت. رفتی��م ب��ازار و خریدها را انج��ام دادیم. احس��اس خوبی توی هوا م��وج مـی زد کـه نمـی توان��م تعریفش کنم. وقتی برگش��تیم، پوتین ها را بـه قاچاق چی نش��ان دادیم. آن ها را گرفت دس��تش و همـه جا را بررس��ی کرد، از بند پوتین ها گرفته که تا درز و س��وراخ ها و داخل ش��ان را کاملن بازرس��ی ک��رد و بعدش بـه ما گفت کـه خان خ��وب بوده. البته او اش��تباه مـی کرد. مطمئن هستم او درون حرف هایش حسن نیت داشت. حداقل بـه خاطر پسرعمویش. اما مسئله این جا بود کـه او فکر مـی کرد همـه چیز را درون مورد سفر کوهستانی ما مـی داند. درحالی کـه اش��تباه مـی کرد. چون خودش هرگز بـه آن س��فر نرفته بود. فقط قرار بود دس��ت م��ا را بگذارد توی دس��ت یک عده دیگر. او یک واس��طه بود. فقط حتما مـی نشست منتظر، که تا یک روز ما بـه او زنگ بزنیم و بگوییم کـه رسیده ایم ترکیـه. درحالی کـه پوتین ها را بـه سمت پنجره گرفته بود و توی نور تماشای شان مـی کرد گفت: «سفرتان س��ه روز طول مـی کش��د. این کفش ها خیل��ی محکم اند، درس��ت همان چیزی هست کـه لازم دارید. آفرین بـه شما. خرید خوبی کرده اید.» صب��ح روز بعد، یک مرد ایرانی آمد دنبال مان. ما را س��وار تاکس��ی کرد و برد بـه خانـه ای بیرون شـهر. یک ساعت کـه گذشت اتوبوس��ی از راه رس��ید. راننده اتوبوس، هم دست قاچاقچی ها بود. اما مس��افران درون جریـان نبودند چه اتفاقی قرار اس��ت بیفت��د. راننده ب��وق زد و ما که تا ص��دای بوق را ش��نیدیم از خانـه دویدیم بیرون و س��وار اتوبوس ش��دیم. بیش تر مس��افران زن ها و بچه ها بودن��د، اما چند مرد هم بین ش��ان بودند کـه از این کار راننده متعجب شدند و کمـی هم اعتراض د، اما خیلی زود ساکت شدند. راه افتادیم سمت تبریز. رفتیم سمت مرز. از تبریز کـه گذشتیم از کناره دریـاچه ارومـیه رد شدیم. برایـانی کـه نمـی دانند بگویم ک��ه دریـاچه ارومـیه درون بخش مرکزی آذربایجان ایران قرار دارد و بزرگ ترین دریـاچه ایران است. حدودن صد و چهل کیلومتر ط��ول و پنجاه و پنج کیلومتر هم عرض دارد. توی چرت بودم کـه بغل دستیم با آرنج زد پهلویم و گفت: «نگاه کن.» گفتم :«چی؟ » هنوز چشم هایم بسته بود. «دریـاچه. دریـاچه را ببین.» س��رم را برگردان��دم و خیلی آرام چش��م هایم را باز کردم. از پنج��ره بـه بی��رون نگاهی انداختم. غ��روب بود و آفتاب ملایمـی ب��ه دریـاچه مـی تابید. ده ها و صدها جزیره کوچک صخره ای توی نور آفتاب دیده مـی ش��د و سرتاسر جزیره ها توی زمـین و هوا پر از نقطه بود. هزاران نقطه. «چه بودند آن نقطه ها؟» «پرنده» «پرنده؟» بل��ه، پرنده های مـهاجر. این را مردی کـه توی صندلی جلو نشسته بود بـه من گفت. با دستم آرام ضربه ای بـه پشتش زدم و گفتم: «آن ها واقعن پرنده هستند آقا صاحب؟» او گفت: «بله، فلامـینگو، پلیکان و پرنده های دیگر. هلاکوخان، پسر ب��زرگ چنگیزخان فاتح بغداد درون یک��ی از همـین جزیره ها دفن ش��ده. این جا پر از پرنده و ارواح مردگان اس��ت. شاید بـه همـین خاطر هست کـه این دریـاچه اصلن ماهی ندارد.» «ماهی ندارد؟» «نـه. حت��ا یکی. آبش خوب نیس��ت. فقط ب��رای بیماری رماتیسم خوب است.» هوا تاریک ش��ده بود کـه رس��یدیم س��لماس. آخرین شـهر ایران و نزدیک ترین شـهر بـه کوه ها. بـه ما گفتند پیـاده شویم و همان جا کنار هم بمانیم و س��اکت باش��یم. بعد هم پیـاده توی تاریکی ش��ب راه افتادیم. بدون هرگونـه فانوس یـا نور دیگری. نزدیکی های صبح بود کـه به دهکده ای رس��یدیم. خان��ه کوچکی آن جا ب��ود کـه اولش فک��ر کردیم به منظور ما آماده اش کرده اند، اما وقتی واردش ش��دیم فهمـیدیم آن جا خان��واده ای زندگی مـی کنند. محلی بود به منظور جمع ش��دن مس��افران غیرقانونی کـه قرار بود بزنند بـه کوه ها. قبل از ما گروه کوچک دیگری آن جا بودند و بعد از ما هم گروه های دیگری از افغان ها از راه رس��یدند. آخرش شدیم سی نفر. حس��ابی، ترس��یده بودیم. فکر مـی کردیم چطور مـی توانیم بدون آن که��ی م��ا را ببیند از کوه عب��ور کنیم. این را پرس��یدیم اما��ی جواب مان را نداد. وقتی خیلی اصرار کردی��م ب��ه ما گفتند بـه تر اس��ت همان ج��ا آرام بگیریم و سوال مان را پیش خودمان نگه داریم. س��فرتان س��ه روز طول مـی کش��د. این کفش ه��ا خیلی محکم اند، درس��ت همان چیزی هس��ت ک��ه لازم دارید. آفرین بـه شما. خرید خوبی کرده اید دو روز توی همان خانـه منتظر بودیم. غروب روز دوم بود کـه به ما خبر دادند به منظور س��فر آماده باش��یم. زیر آسمان پرس��تاره بـه راه افتادیم. نور آس��مان آن قدر بود کـه نـه بـه ن��ور فانوس یـا نور دیگری نیـاز داش��تیم و نـه حتا نیـاز بود چش��مان مان مثل چشم جغد باش��د. خیلی خوب مـی شد همـه ج��ا را دید. حدود نیم س��اعت درون کن��ار آدم هایی کـه آن ها را نمـی ش��ناختیم راه رفتیم. وقت��ی بـه انتهای اولین س��ربالایی رس��یدیم، گروه دیگری را دیدیم کـه یک صخره بزرگ ظاهر ش��دند. اولش ترس��یدیم و فکر کردیم سربازها ما را پیدا کرده اند. ام��ا خب��ری از س��ربازها نبود. آن ها س��ی نفر مس��افر غیرقانونی مثل خودمان بودند. باورم نمـی ش��د. حالا شده بودیم شصت نفر. شصت مسافر غیر قانونی درون یک صف درون مسیر کوهس��تان. البته کار بـه همـین جا ختم نشد. نیم ساعت بعد، گروه سوم هم پیداشان شد. آن ها زودتر از ما رسیده بودند و همگی روی زمـین ولو شده بودند و منتظر ما بودند. نیمـه های شب کـه برای استراحت توقف کردیم توانس��تم یک آمار کامل از مس��افران بگیرم. شده بودیم هفتاد و هفت نفر. ما را بر اس��اس ملیت و ن��ژاد از هم ج��دا د. غیر از افغان ه��ا کـه کم سن و س��ال ترین گ��روه بودن��د، کردها، پاکس��تانی ها، عراقی ها و تعدادی بنگلادش��ی هم بودند. م��ا را از هم جدا د که تا مش��کلی پیش نیـای��د. البته که تا جای��ی کـه ممکن بود. تمام روز درون کنار هم شانـه بـه ش��انـه و بازو بـه ب��ازو راه مـی رفتیم، ط��ول قدم هامان با هم فرق داشت اما همـه با یک سرعت بـه پیش مـی رفتیم. وقتی درون چنین وضعیتی باشی، وضعیتی چنین سخت، آب و غذای کم، نبود جا به منظور اس��تراحت و هوای بسیـار سرد، احتمال جن��گ و دعوا و حتا چاقوکش��ی زیـاد مـی ش��ود. بـه همـین دلیل، ش��اید بـه ترین کار همـین ب��ود کـه گروه های قومـی مختلف را کـه با هم دشمن بودند، از هم جدا کنند. بعد از یک س��اعت راه رفتن درون یک مسیر خاکی ناهموار درون مـیان��ه راه تپ��ه ای بودیم کـه چوپان��ی جلوی راه مان را گرفت. سگ دیوانـه ای هم همراهش بود. چوپان خواست با رهبر گروه حرف بزند. رییس گروه بدون لحظه ای فکر دس��تش را کرد توی جیب ژاکتش و مقداری پول ب��ه او داد ت��ا ما را بـه پلی��س لو ندهد. چوپ��ان بـه آرامـی اسکناس ها را شمرد، آن ها را گذاشت توی کلاهش و به ما علامت داد کـه به راه مان ادامـه دهیم. از کنار چوپان پیر کـه رد مـی شدم دیدم مستقیم زل زده توی چشمانم. انگار مـی خواس��ت چیزی بـه من بگوید. اما من هرگز نفهمـیدم چه چیزی. 80 Koocheh Magazine: Koocheh Magazine includes a brief story of the best and the most eye-catcher articles which have been published in Koocheh Radio Website. It is released on the first and fifteenth of every mouth. Concessionaire: Koocheh Cultural Fund Chief Editor: Ardavan Roozbeh News Editor: Behnam F Magazine Coordinator: Azi F Designing: Graphic Section of Koocheh Fund Direct Contact with Chief Editor: editor@koochehmail.com For having constant subscription send your E-mail address to contact@koochehmail.com Please visit our website: www.radiokoocheh.com Tablet Dear Asma, It’s been five years since we last saw each other, but as your country has burned at the hands of your husband over the past year, I, along with the rest of the world, have wondered where you’ve been amid this madness. Then, late last week, I saw that you had finally broken your silence by emailing a British newspaper to express your support for your husband, Bashar al-Assad. As your countrymen are being tortured and murdered by the regime that bears your last name, I imagine the trips we took together are far from your mind. But I am writing to remind you of the experiences we shared—and of the Asma I once knew—when we, along with 300 other women, came together to promote peace in the Middle East by biking across the region. We first met in your palace in Damascus in 2005. You looked beautiful; as always, you were dressed in the most fashionable clothes. The last rays of the September sun streamed in from the balcony and onto your hair, perfectly styled, as you spoke to 300 women who were in Syria to “cycle for peace” on a trip run by a group called Follow the Women. The American, British, German, Spanish, Italian, Jordanian, Lebanese, Danish, Belgian, Turkish, and other women had signed up to cycle hundreds of miles across Syria, Lebanon, Jordan, and the Palestinian territories, and the visit to your palace was our first stop. I was the coordinator of Iran’s delegation. Even though our government forbade us from participating openly in such activities—especially from affiliating with any organization that mentioned peace between Palestine and Israel— we managed to coordinate everything underground to keep safe. We flew separately into Syria and didn’t speak about our plans with anyone. You welcomed us to your homeland, Asma, and spoke of the necessity of peace. You emphasized that your aim was to spread a message of tolerance and spoke about the organizations that you established for women, children, and education. You reminded me of Farah Pahlavi, the last empress of Iran. She was the pioneer of social development in Iran in the 1970s while her husband, the shah, was too busy with politics and A letter to Syria First Lady, The Tyrant’s Wife oppressing the opposition. I had heard so much about the Assad family’s brutality— especially your father-in-law Hafez al-Assad’s 1982 massacre in Hama. You seemed so different. The next time we met, on another trip for peace in 2007, you were on your bike, cycling with us in a small village near the Syrian port city of Latakia. You wore light gray-and-white sports clothes and trendy sunglasses. For part of the route, we rode next to each other, and we started to chat. You expressed shock when I told you that I was participating in the event as an Iranian: After all, I wasn’t wearing a hijab, and I was biking “for peace” on behalf of a country whose regime wants to wipe Israel off the map. I spoke with you in Arabic, the language I learned in Damascus University in 2004, but you preferred to answer me in English, which you learned growing up in London. We discussed the Iranian government and Iranian President Mahmoud Ahmadinejad. You wondered if Ahmadinejad, who had been in office for only a year, would be a reformer, perhaps by allowing Follow the Women to ride in Iran. I told you that such a change would be “impossible” as long as he was president. You tried to tell me that Syria was more developed and freer than Iran and asked me if I believed any change was coming to my country. I stared into your eyes and said in Arabic, “My land is yours, or your land is mine.” In Arabic, the phrase “My land is yours” is used as a sign of respect. By turning it around, I wanted Asma to understand that so long as dictators remained in power, there would be no change in either of our countries. You just smiled politely and biked ahead, joining some other riders. At our first stop, you happily took pictures with the American delegation, eager to show them your open-minded attitude. At our second stop, in a small village, people came out to see you. Your security escort tried to scatter the people, but you asked them to leave you alone with the children. You kissed them, patted them on their heads, and talked with them. You inspired me with your kindness and humility. I took pictures to remember the moment—images that these days make me disgusted. I left Iran two years after our last bike trip. In 2009, I was investigated by the Iranian intelligence ministry for a book I had been working on about Iranian Jews after the 1979 revolution. The ministry told me that they had evidence that I was working for an Israeli organization and that I was publishing propaganda for the Jews. Under Iranian law, such a crime is punishable by execution. So, I left my country and my family with no idea of when I would return. Now I am living in exile. But when I hear the stories of those fleeing Syria, Asma, I realize I am lucky. Over the past year, more than 8,000 Syrians have fled to Turkey because of your husband’s brutality. You are not the same woman who once spoke to me about the plight of children in Palestine and elsewhere. A river of blood, including that of children, runs through your country. It’s hard for me imagine your hands blood-soaked, but your family is behind this ongoing massacre. Asma, you are a mother, so how can you stand by a man who gives the orders to execute entire families in their homes? How can you sing lullabies to your daughter and son when so many Syrian mothers, especially in Homs, now have no one to sing to? How can you sleep in a bed with a man who has mastered the dark arts of torture and murder?




[نشریـه کوچه شماره پنج - [PDF Document] آهنگ زیبای بهار بهار صدای زیبای مرحوم ناص ر ع ب دال ل ه ی]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 08 Jul 2018 20:33:00 +0000